RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
یک روانشناسی در تلویزیون در بحث روابط دختر و پسر حرف جالبی می زدند. میگفتند ممکنه دختر خانمی اول از یک آفا پسری خوشش نیاد اما بعدا نظرش عوض شه اما آقا پسری که در نظر اول از یک خانم خوشش نیومده تا آخر اون حس رو با خودش داره و عوض هم نمی شه...
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareh
سلام
دیدید وقتی که شیر رو توی یه ظرف کوچیک میگذارید و شعله ی گاز رو هم زیادمی کنید چی میشه؟
اما وقتی شیر رو توی یه ظرف بزرگ می گذارید و شعله ی زیر اون رو کم می کنید و هر دفعه هم یه همی به اون می زنید دیگه شیر سر نمی ره جایی رو کثیف نمی کنه ؟
دیدید بعضی آدما حتی وقتی عصبانی هستند خونشون جوش نمیاد و سرنمی ره ؟
به خاطر اینه که ظرف وجودشون بزرگتراز اون هست ونیز دراون مواقع یا مواقع قبل زیر شعله ی احساساتشون رو بالا نکشیدن . و هر چند وقت یکبار یه ریستارت می کنند و خودشون رو برآورد می کنند تا بعضی چیزا که لازمه ته نشین نشه ویا بعضی چیزها که فوری کف می کنه و رو میاد رو فرو کش کنند این موقع ست که دیگه خونشون یا همون رفتارهای نادرست سرنمی ره و بروز پیدا نمی کنه که اول خودشون و بعدا بقیه رو کثیف کنه .
حالا آیا ما نباید ظرف وجودمون رو بزرگ کنیم ؟شعله احساساتمون رو متعادل کنیم و هر دفعه هم یه همی به وجودمون بزنیم؟؟؟؟:104::43::104:
.
RE: نت برداری از همدردی (2)
اول می خواستم این پست رو در قسمت امضاهای اعضا بگذارم، ولی دیدم ارزش این مطلبی که در امضای خانم آنی است بسیار زیاد است و نیاز به تفکر بیشتر دارد. البته امضای ایشون چند قسمت دارد که همه آموزنده هستند و بی دلیل انتخاب نشده اند. ولی امشب به دلایلی یک قسمتش رو توانستم بیشتر درک کنم.
من خوب هستم - شما خوب هستيد
داوری، كافری است!
همیشه با خودم می گفتم چرا داوری کافری است؟!
مگر کافر به آن کسی که به خدا اعتقاد ندارد نمی گویند؟
کم کم به این نتیجه رسیدم که اگر من از روی حساب حدس و گمان خود، و گاه با ذهن بیمار خود، راجع به دیگران هر طور که بخواهم قضاوت بکنم، و گاهی حتی این قضاوتهای اشتباه رو برای خود نگه نداشته و با بیان آن در جمع های مختلف ذهن مردم رو هم آلوده بکنم و به سمت و سوی غلط ببرم، به راحتی به افراد تهمت بزنم و شخصیتشون رو خرد کنم، و فکر کنم که همه بدذات و کثیف هستند و فقط من خوب هستم، چطور می توانم خودم رو با ایمان بدانم؟ من با این کارم دشمن خلق خدا خواهم بود، پس چه فرقی با کافر می کنم؟
این تاپیک رو بخوانید دوستان!
من خوب هستم - شما خوب هستید!
داوری، کافری است!
RE: نت برداری از همدردی (2)
يك توصيه از آقاي مدير براي كساني كه ميخوان واسطه امر خير باشن:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
اما یک نکته :
به هیچ وجه در معرفی افراد به یکدیگر برای ازدواج مسئولیت انتخابهای آنها را به عهده نگیرید.
شما پیش پیش از تعریف و تجزیه و تحلیل و ... در مورد هر یک از طرفین بپرهیزید. و به دو طرف بگویید مسئولیت خوب و بد بودن انتخابشان صرفا به عهده خودشان هست. و فقط شما آن دو را به هم معرفی می کنید فقط همین.
RE: نت برداری از همدردی (2)
توصيه خانم بي نهايت به زوج هاي جوان:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
[size=medium]کمتر غر بزنیم .به جاش پیشنهاد بدیم .
[/size]
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
این همه ازین بیچاره ها بد می گیم ببینیم خودمون چه گلی به سر عروسمون میزنیم:311:.چون همه مادر شوهرا فکر می کنن هیچ بدی در حق عروسا نمی کنن:163:
امیدوارم این خاطراتو یادداشت کنیم تا یادمون بمونه و عروسامونو اذیت نکنیم:311:
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
اجازه بدیم همسرمون در جمع خانواده اش احساس آزادی کنه و فکر نکنه که ما دائم هواسمون بهش هست.
توصیه ای مفید برای کسائی که فکر می کنن مادر شوهرشون هووشونه.
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
عزیزم به نظر من اینقدر یکی می گفت یکی نمی گفت نکن. ببین الان ضرورت زندگی خودت و نفع زندگی خودت در چیه؟ همیشه همه توصیه ها در همه زندگیها جواب نمی دهه وگرنه یک کتاب قانون می نوشتند و همه با اون کتاب قانون زندگی، شاد و سلامت زندگی می کردند.
به اندازه تعداد ادمها روش برای زندگی هست.
من اگر جای شما بودم و به همسرم اطمینان داشتم و زندگیمو دوست داشتم (می دونستم همسرم جایی غیر خونه خرج نمی کنه و تن پرور هم نیست) حتما به همسرم کمک می کردم بدون منت مثلا قسمتی از خرج ماهانه رو من بر می داشتم و البته می تونی خرجی ای که مربوط به خرید برای خودت هست رو بر نداری تا حس حمایتی که از همسرت می خواهی رو داشته باشی. ولی در عین حال مقداریشم برای خودم می ذاشتم تا در مواقع ضروری استفاده کنم . ولی در تمام این حالات حساب مشترک رو قرار نمی ددام. اجازه می دادم حسابمون جدا بمونه. در واقع به همسرم می فهموندم مال من و تو نداره اما حواسم بود که اختیار نحوه خرج مال خودم با خودم باشه.
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
سلام سرافراز عزیزم:
خدا رو شکر که دیدت به زندگی آنقدر قشنگه ..http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...b327c0c19f.gif...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
من رها كردم و به خدا سپردم. نه سپردني كه به بازگشتش اميد داشته باشم! نه اينكه نخوام(كه مطمئنا نه قابل باور هست و نه غيرطبيعي) بلكه فايلهاي ذهني ام رو طوري مي چينم كه شب و روزم فكر برگشت اون آدم نباشم.
من براي اون آدم آرزوي خوشبختي مي كنم
+++ بله سرافراز عزیزم..اصل رها کردن و گذشتن از یک چیز این هست که اصلا به بازگشت اون چیز یا فرد امیدی نداشته باشی ...همه ما در اعماق وجودمون اون چیزی که دوست داریم می خوایم و این کاملا طبیعیه ولی پروسه گذشتن یعنی تمام..یعنی شما اون چیز یا فرد آنقدر برات اهمیت داره که حتی نیامدنش برات مهم نیست مهم راضی و خوشبخت بودن اونه ....این پروسه نیاز به زمان زیادی داره و اگر بتونی با موفقیت در مسیرش قرار بگیری اثرات قشنگ اونه در جسم و روحت حتما می بینی...
***فقط و فقط منتظر لطف و رحمت خدا هستم كه بار ديگر شامل حال من بشه و تغييري در زندگي من رخ بده. هرچند به اين آرزوي وقوع تغيير و تحول هم آويزون نمي شم و نمي چسبم چون مي دونم كه براي رخ دادن، اين رو هم بايد رها كنم.
++و این نکته آخر ..ما انسان ها تا حدی قادر به درک رحمت و لطف خداوند نیستیم چون ما ممکنه نتونیم چیزی که به نظرمون شر میاد درش خیر و رحمت خدا رو تشخیص بدیم...آیا میشه به من بگی از نظر شما خیر و لطف خداوند کی هست و شما از کجا متوجه میشی در اون اتفاق خوش یا بد خیر و لطف هست؟و جمله آخرت که در تکمیل اون گفتی دقیقا هدف جمله ماست....منتظر هیچ چیز نباش ..هیچ چیز....
نمی دونم منظورمو متوجه شدی یا نه؟؟
موفق باشی..http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...a4e3f5f5ba.gif
سارا بانو
RE: نت برداری از همدردی (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
4 – همه تفسیرها صحیح و درست لزوما مفید نیستند.
گاهی در شرایطی که واقعیت ها حقیقتا درد زا هستند و هر گونه تفسیری از آنها رنج آور هستند می بایست تفسیرهای خود را به نحو مطلوبی تحریف کنیم تا در گذر از این مسیر کمتر دچار فشارو استرس شویم . در نظر بگیرید واقعا معلم سخت گیر و بد اخلاقی دارید و در دادن نمره هم بسیار خسیس است . دانستن این مسئله و تفسیر درست آن هیچ کمکی به شما نمی کند ، شاید شما را نیز نسبت به آن درس دلزده و خسته کند. حالا بیائید تفسیر خود را تحریف کنید مثلا به این صورت : < این معلم می خواهد با این شیوه ما را مقید به درس خواندن کند و عادت های صحیح را در ما شکل دهد و در نهایت مجبور خواهیم شد که در درس او ممتاز شویم تا آسوده گردیم. > ، بدین ترتیب برنامه ای مبتی بر این تفسیر خواهید ریخت که به پیشرفت تحصیلی شما کمک خواهد کرد. ( نکته مهم : این بدان معنا نسیت که از واقعیت دور شویم ، بلکه با توجه به بند 3 ، پس از جدا کردن تفسیر هایمان از واقعیتهای که بدانها وقوف داریم ، بیشتر تفسیرهایمان را دنبال می کنیم.)