خيلي قشنگ بود اقليما جونم:43::46:
نمایش نسخه قابل چاپ
خيلي قشنگ بود اقليما جونم:43::46:
سلام بچه ها
به نظر من كوچولوتري كار اينكه بش بگيم چشم و يه بار هم بگيم هر چي شما امر ميفرماييد .:325:
اخطار :"مواظب باشين زياد اين جمله رو تكرار نكنين" ممكنه به ضرر شما شه.:324:
از ته دل بگیم مادرتو دوست دارم.واقعا بهش انرژی می ده.
one عزیز ممنون که دوباره این تاپیکو به روز کردی:46:
امشب قراره با همسرم بریم کافی شاپ و این روزو دوتایی خوش بگذرونیم....
همسرم ناشتا باید می رفت بیمارستان برای آزمایشات ، از اونجایی که از روز قبلش نباید چیزی می خوردشب قبل از آزمایش می گفت گشنمه.
صبح که می خواست بره قبل از اون بلند شدم براش صبحانه مفصلی اماده کردم و گذاشتم سر راهش . که با خودش ببره . معمولا صبحانه نمی خوره . اما از توی بیمارستان زنگ زد که عزیزم صبحانه خیلی چسبید.
سلام رايحه جون
چقدر تاپيكهاي قشنگي ميسازي. نديده خيلي دوست دارم. اكثر تاپيكهات را هم دنبال مي كنم.
يادش به خير اون موقع ها من هم خيلي از اين رفتارها را با شوهرم داشتم، مثل بدرقه تا دم در، هواداري پيش همه (هم فاميا خودش و هم فاميل خودم تا جايي كه يه روز بابام به مامانم گفت از اين دخترت ياد بگير كه چقدر هواي شوهرشو داره)، لبخند به انتقادهاش توي جمع، صبوري توي عصبانيت هاش، گرم كردن حوله، شستن سرش توي حموم (چون هميشه ميگفت تو خيلي خوب ميشوري)، صبحها كه من زودتر بيدار ميشدم برم سركار مي ديدم كه تو خودش مچاله شده و پتوش رفته كنار هم پتوي خودش را روش ميكشيدم و. هم پتوي خودم را اين كارم را خيلي دوست داشت بعضي وقتها كه گرم ميشد و از حالت انقباض در مياومد تو همون حالت درازكش دستاش را باز ميكرد و ميگفت بيا بغلم) و خيلي كارهاي ديگه...
البته بعضي از اون ها را هنوز هم دارم ادامه ميدم. اما حالا خودم هم زياد لذت نميبرم چه برسه به اون چون فكر ميكنم نكنه فكر كنه از روي اجباره.
چون فكر ميكنم اين چيزها توي شرايط طبيعي جواب ميده
اما از شنيدن اونها از بقيه بچهها لذت ميبرم و ياد ميگيرم تا انشاءا... اگه خدا خواست و شرايط من طبيعي شد اونها را انجام بدم.
امید زندگی عزیز با اینکه اینجا جاش نیست ولی خواستم بگم خوب کم کم شروع کن.ببین چی کار می کنه.بشین اینائی که به ما گفتی بهش بگو بگو دلت می خواد ازین کارا واسش کنی ولی می ترسی بد برداشت کنه.تو با چنگ و دندون زندگیتو حفظ کن:46:
ممنون از لطفت، من هم تقريباً آهسته آهسته دارم همين كار را ميكنم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
راستي يكي از كارهايي كه خيلي دوست داشت و داره اينه كه:
وقتي داره TV تماشا مي كنه برم پيشش و پشتش را بمالم و ماساژ بدم. اونم نه يك دقيقه يا دو دقيقه. تا وقتي كه دستم جون داره
يكي ديگه اين كه من بشينم و سرش را بذاره روي پام و دراز بكشه و من هم به قول خودش با صورتش بازي كنم و تيمارش كنم. ابروهاي هاچين واچينش را يك كم درست كنم.
در ضمن رايجه جان، بعضي رفتارها بايد به قول معروف به آدم بياد. مثلا كاري كا ليلا خانم موفق توي در باز كردن پشت آيفون تصويري براي شوهرش انجا ميده را هر كسي نميتونه انجام بده. فكرش را بكن يه آدم جدي يا اروم چه جوري با اون شيطنت كه خيلي هم قشنگ و دوست داشتنيه بياد و اين رفتار را بكنه.
اما من به شخصه از اون حركت ليلا موفق خيلي خوشم اومد.
ســــــــــــلام
من فرانه ام همین امشب عضو شدم مدتهاست دنبال یه همچین جایی میگشتم
چقدر خوشحالم که در جمع شمام و با این پست شروع کنم
اتفاقا امشب با دوستم راجبه همین موضوع حرف میزدیم که چیکار کنیم که شادابی بیشتری به جمع دونفرمون ببخشیم.من تقریبا یک ساله عقد کردم
خب اول از همه ممنون بابت نکات ریز و شیرینشون...
اما من و محسنم:
محسن عاشق بوسه های ناگهانیه منم این کارو خیلی دوست دارم مثلا زمانی که غرق کارش شده و پای لپ تاپ نشسته وقتی یهو میپرم تو بغلشو میبوسمش خیلی خوشحال میشه
یک چیزی که خیلی دوست دارم داشتن کلمات یا جملاتیه که بین خودمون رایج و خاص
مثلا اگر نگران باشیم میگیم ترس (TeRS)به دلت راه نده اگر یه نفر بپرسه حالتون چه طوره طرف دیگه باید بگه عای عالی عالی حتما 3 بار و....
تو اس ام اس زدن ... یعنی اینقد دوست دارم که در جمله نمیگنجه و خیلی چیزا
خیلی دوست داره وقتی میاد خونمون من درو باز کنم اونم حتما با یک رژ صورتی;) ,و لباس شاد یا موقع خدافظی بدرقش کنم(اگر قرار باشه برم خونشون آخه ما هنوز عقدیم گاهی تا سر کوچه میاد استقبالم:D
تا امروز همیشه تو یه بشقاب غذا میخوریم این واسه هردومون کلی معنی و مفهوم داره اگه از این کار امتنا کنم یعنی ازش دلخوم
محسن عاشق ته دیگه ماست و زعفرونه وقتی تو مهمونی جلو همه اختصاصی یه دیس ته دیگ میزارم یا میگم محسن جان این مال شماست کلی وق میکنه مخصوصا اگه همه بگن وای خوش به حال محســـــــــن
هیچ وقت در حضور جمع با اسم تک صداش نمیکنم راستش دوست ندارم بهش آقا هم بگم همیشه میگم محسن جان هرچند نتونستم کاری کنم که اونم بگه فرانه جان:( ;)
خلاصه از این حرفا
راستی یه چیزی که واسه هردومون علیرغم اینکه میتونه استرس اور باشه شیرینه اینکه تو شرایط خاص ازش میخوام داد بزنه بگه دوسم داره حالا میخواد محل کارش باشه یا تو خیاباون پشت ایفون نمیتونه اما باید بگه بعد همه اصراری من یواش تو گوشی میگه دوست دارم این آخر لذته شیطنته هم واسه من هم اون :227::311::227::311::227::311:
سلام دوست خوبم به همدردی خوش اومدی.اومدنت که نشون می ده موندنی هستی:311:
امیدوارم رهگذر نباشی:46:
حالا که عقدین تا می تونی مهارتتو ببر بالا تو این تالار بگرد مقاله بخون و از تجربه ها استفاده کن:72: