عصبانيت و بددهني شوهرم نسبت به من
با سلام خيلي وقت هست كه با اين سايت آشنا هستم يكبار هم پست گذاشتم.من 37 سالم و شوهرم 41 سالش هست هر دو فوق ليسانس و شاغل هستيم.13 سال هست ازدواج كرديم و دو تا دختر داريم.همه كه از بيرون زندگي ما رو مي بينن حسرت زندگي ما رو مي خورن ولي من توي زندگيم حسرت يك خنده از ته دل رو مي كشم.مشكل من اين هست كه شوهرم براي مسايلي كه به نظر من خيلي جزيي هستن فوق العاده ناراحت و عصبي ميشه يك مثال عيني ميزنم چند روز پيش ما ميهمان داشتيم و آجيل عيد خريديم شب كه اكثر مهمونا رفتن اين يكدفعه با صداي بلند و خيلي عصباني هرچي از دهنش دراومد گفت و گفت كه تو عمدا آجيل بد گذاشتي جلوي فاميل من!!يعني بخدا يك عقده اي تمام من بهش توضيح مي دادم كه خب اگه بد بود همون موقع ميگفتي درستش مي كرديم ما كه غريبه نيستيم اينم داد ميزد كه نه تو هميشه منو پيش فاميل سرافكنده مي كني! البته از صبحش هم بخاطر اينكه پدرم دوتا سبزه عيد آورد و گذاشت روي اوپن و شوهرم گفت كه بوي بدي ميدن منم بلافاصله بردمشون بيرون .بعد پدرم خواست بره بيرون كه شوهرم كه همش توي وهم وخياله فكر كرد از كار اين ناراحت شده بود خلاصه همه رو جمع كرده بود تا سر من خالي كنه.خلاصه هرموقع از سركار به خونه ميرم انگار به زندان ميرم.فكر مي كنم يك ذره هم شوهرم رو دوست ندارم و فقط بخاطر ديگران و بچه هام بايد سكوت كنم.يك اخلاق بدي هم كه شوهرم داره ولي هيچوقت زير بارش نميره اين هست كه وقتي ميگه ماست سياهه همه بايد بگن سياهه حالا اين وسط يكي بگه كمي سفيده شوهرم عصباني ميشه باور كنين توي اين چند سال زندگي مشترك من نتونستم بفهمم با اينموجود چطوربرخورد كنم خواهش مي كنم منو راهنمايي كنين نميخوام بچه هام شاهده دعواهاي ما باشن.