عرق تمام وجودمو گرفته بود قلبم يك لحظه آرام نميگرفت انگار جاش توي سينه ام تنگ است هر روز كه ميرم توي اتاقش همين حس بهم دست ميده مدام نگران اين هستم كه اتفاقي بيفته يعني ميشه اتفاقي بيفته ؟ ميام سمتت...