گفت : كسي دوستم ندارد. ميداني چقدر سخت است
اين كه كسي دوستت نداشته باشد؟
تو براي دوست داشتن بود كه جهان را ساختي.
حتي تو هم بدون دوست داشتن... !
خدا هيچ نگفت.
گفت : كسي دوستم ندارد. ميداني چقدر سخت است
اين كه كسي دوستت نداشته باشد؟
تو براي دوست داشتن بود كه جهان را ساختي.
حتي تو هم بدون دوست داشتن... !
خدا هيچ نگفت.
اسمان اینجا برفی است ومن در این فکرم تو الان کجایی و چه می کنی؟ نکنه بیرون از خونه ای و سردت باشه !نکنه تنها باشی وحوصله ات سر بره از همه بدتر نکنه گل لبخند رو لب و دلت نباشه . من همه چیزم را به تو...
[/size]قلب دختر از عشق بود ، پاهايش از استواری و دست هايش از دعا
اما شيطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود
پس کيسه ی شرارتش را گشود و محکم ترين ريسمانش را به در کشيد . ريسمان نااميدی را
نا اميدی...
دنیا دیوار های بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند.نمی شود از دیوار های دنیا بالا رفت.نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید.اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می...
دختر جوان چشمان زیبایش را بی پروا به صفحه ی مانیتور دوخته بود بعد از این همه سال،بزرگ شدنش واتفاقات بی شمار زندگیش هنرز وقتی عکسی از مرد جوان می دید چهار ستون بدن زیبایش می لرزید این تصویر مردی بود...