خیلی سادس. همین چیزایی که تو انجمن نوشتید به خواهرتون بگید. با این جمله میتونید شروع کنید: راستش من چند وقتیه خیلی احساس تنهایی میکنم...
بعدم بقیه حرفای خودتونو که اینجا نوشتید، بگید. مثلا اینکه...
خیلی سادس. همین چیزایی که تو انجمن نوشتید به خواهرتون بگید. با این جمله میتونید شروع کنید: راستش من چند وقتیه خیلی احساس تنهایی میکنم...
بعدم بقیه حرفای خودتونو که اینجا نوشتید، بگید. مثلا اینکه...
نه اصلا اینطور نیس آقا امید. ماشین و خونه و... درسته مدنظر پدرومادر دختر هس اما اگر دختری که شما میرید خواستگاریش شعورش به اون حد نباشه که نتونه درک کنه قشنگی زندگی به مادیات نیس بلکه به پاکی و...
مرسی. پس من وبلاگ نویسی رو به بعد موکول میکنم.http://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg
راستی خاطرات من مربوط به خاطرات خنده دار از دانشگاهه. حتی اونا هم اشکال داره؟ (با توجه به...
دوستان من شماره رو دادم و به مامانم هم خبر دادم...
با اطلاع و رضایت خانواده هامون(پدر و مادرِ من و پدر و مادرِ ایشون) من و اون همدیگه رو توی کافی شاپ دیدیم و حرفامونو زدیم. قرار شد به خاطر اینکه...
همچین آدمی قابل اعتماد نیست! شاید بعدا هم از سر لج با خودِ شما هم اینکارو کنه...
------------------
تفال به قرآن حرامه حرامه حرامه! اینو تماااااام مراجع تقلید میگن! اولا که شما هنوز اونقد علم...
اجازه گرفتم و دادم. خب حالا تا ببینیم چی پیش میاد....
منتظر واکنشِ بابام هستم چونکه میدونم ممکنه اجازه نده!
4واحد؟ داداش من انصافتون کجا رفته؟! از تمام 54 واحدی که تا حالا گذروندم سخت تره! لااقل خوبه مسئول آموزش(خدا) و همکلاسیها(شماها)هوامو دارید وگرنه مشروطی تو شاخم بود...:rolleyes::P
فک کنم شاگرد ممتاز...
درسته من احساساتم برانگیخته میشه اما مجید عزیز، من میتونم خوددار باشم و اونقد رو خودم مسلط هستم که کم نیارم و جوابشو ندم! شاید باورتون نشه اما وقتی پیاماشو میخوندم، لم داده بودم به پشتی،پامو انداخته...
همینجوری محکم ادامه میدم!http://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg
راستی توی اون سایته که گفتم، توی گالری من به طور غیرمستقیم داره باهام حرف میزنه و اظهار نظر میکنه! و منم غیرمستقیم...
به هیچ وجه! به دردِ خاله ی من مبتلا نشو گل گلدونِ عزیزم! نه طلاهاتو بفروش و نه از حساب بانکیت خرج کن! نمیدونم همسر شما چه شخصیتی داره اما من فک میکنم اکثر آقایون وقتی همسرشون براشون چنین کاری میکنه،...
اوهوم میدونم. اتفاقا صب داشتم به همین فک میکردم. با خودم گفتم بهار اگه براش 4-5 ماه طول کشید به خاطر این بود که رابطهشون جدی تر(نامزدی) و رسمی تر(زیرنظر خانواده) و طولانی تر(یک سال) بود. من قرار نیس...
من فکر میکردم ممکنه چونکه جوابش ندادم فکرکنه دیگه دوسش ندارم :(
تازه تست پزشکی هم رد شده یعنی باید دنبال یه کار دیگه بگرده... من اما فک میکنم اینا همهش مصلحته خداس چون هم اون سنش بیشتر میشه تا موقعی...
خدایا....الان تازه 3شنبهس...من ساعت 16:30 شنبه آخرین حرفامو بهش زدم...وااااای خدا! خدایا چقد سخته1 چقد سخته! چقد سخته دارم متلاشی میشم! من هیچوقت صبوری نکردم تو زندگیم!اینو به صراحت میگم! اولین باریه...
گل گلدونِ عزیز
با سلام و عرضِ تبریک
عقد محضری خرجش همون حلقهس و چندکیلو شیرینی! توی محضرم که افراد خیلی نزدیک رو دعوت میکنی پس زیاد خرجتون بالا نمیره.از طرفی همونجا اعلام کنین که مراسمِ اصلی...
سلام سلام!!!سلاااااااامممممم!
جستارِ Bahar.Shadi رو خوندم! همون که نوشته بود چطور دووم بیارم...
اول که کلی گریه کردم! بعدش که کلی خندیدم! بعدشم رفتم سراغ اون یکی جستار! همون که نوشته بود یه آقایی...
[b]
این خیلی عالیه! و اگر وابستگی و دلبستگی واقعا نداری، به نظرم منتظرش موندن و انتظارش رو کشیدن(و یا احیانا رد کردنِ خواستگارای دیگهت به خاطرِ اون) حماقتِ محضه!
اما راجع به اینکه میگی تو فکرش...
مرسی فرهنگ جان.
اما! من دقیقا با همین طرز فکره که یه سال دووم میارم! اتفاقا تمام فکرم هم این نخواهد بود که زودتر عقد کنیم چون خودتون گفتین باید چشمامو وا کنم و انتخاب عاقلانه=زندگی عاشقانه! پس...
کاملا موفقم! شک نکن کسی که به همین سرعت تصمیم بر انتخاب میگیره، با همین سرعت هم تصمیم بر رد میگیره!
در درستیِ تصمیمت بر قطعِ رابطه به هیچ وجه شک نکن
اگر جستارِ مشکلِ من رو بخونی متوجه میشی که...
نسترن جان به همدردی خوش اومدی
دو سوال ازت دارم:
1.فردیدت(منظورت) از اینکه قسم خوردی هیچ ارتباطی نداشته باشی یعنی چی؟
2. فردیدت(منظورت) از رها کردن موضوع چیه؟ آیا میخوای دیگه منتظر اون آقا...
راستی؟؟؟
اوکی!
من به همهتون قول میدم که خوب شم!
من دوباره همونی میشم که همه از انرژیش و شادیش تعجب میکردن و به خاطر ارادهش آفرین میگفتن بهش...همونی که رویاهای بزرگ تو سرش داره...رویای پرواز......
Flag ِ عزیز...
خوبه که تو با خوندن سرگذشت بقیه آروم میشی اما من بیشتر ناراحت میشم و غصه ی اونا رو هم میخورم.......
خیلی خوبه که تونستی آروم باشی! منم دقیقا فکرای تو رو دارم! نکه...نکنه...نکنه......
بچه ها...کمکم کنین... من چطوری باید آروم باشم؟ با خدا حرف میزنم...گریهم میگیره...اونقد گریه میکنم که بی حال میشم... دیگه نمتونم حتی چشامو باز نگه دارم... هروقت به فکرش میفتم، به فکر اینکه الان داره...
جریان چیه شما(بهار.شادی) اینویزیبل تشریف میارید؟ آخه بنده هروقت پیاماتونو میخونم شما آنلاین حضورندارید. :Dhttp://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg
ای خانوممممممییییییی!!! ما فقیر...
I hope only may God help me! My Savior...http://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg
ThanQ Bahar.Shadi! Thanx to all of u...Just don't leave me alone...don't leave me alone....just...
بهش اس.ام.اس دادم و حرفای آخرمو گفتم. شما راست میگید...:302: الانم که اینارو رو مینویسم گریهم گرفته! اما اس.ام.اس دادم که دیگه صداش نتونه بلرزوندم... وای خدا چقد سختهههههه.......
تو رو خدا کمکم...