سلام مجدد به دوستان
امروز بدترم از دیروز و اشتهام خیلی کم شده.به شدت سرما خوردم و در عرض چند ساعت عفونت شدیدی بدنم رو گرفته.سیستم ایمنیم خیلی ضعیف شده الان دو ماهی میشه من سرما خوردم.یعنی از اواخر تابستون تقریبا.....ممنونم که هستین و وقتی میبینم تاپیکم در عرض 24 ساعت کمتر به چند صفحه میرسه، نشونه مرام و معرفت شما همدردیاست.از همتون ممنونم.تک تک....
مونای عزیزم :
ممنونم ازت و بابت همدلی قشنگت....دعات برام ارزشمنده.
بی نهای عزیز دوست قدیمیم:
نمیتونم و پر شدم یهو از ترس و ناامیدی...هنوزم میتونم برای بچه ها با امید و حس شادابی بنویسم اما به خودم هم نمیتونم دروغ بگم.امروز خیلی سخت رفتم سرکار و چند نفر بهم گفتن رنگ و روت پریده...میدونی بی نهایت جان بچه های اینجا انقدر دل شکسته هستن که هر دعایی بکنن براورده میشه.واسه منم دعا کنین.ممنونم از حضور سبزت
اقای امیر مسعود :
ممنون که از بین این همه نا امیدی یه کلمه خوب و ارامش بخش رو کشیدین بیرون از حرفام....خودم اصلا بهش توجه نکرده بودم.بابت ختم قشنگی که برام برداشتین بی نهایت سپاسگزارم و امیدوارم خیر این نیت پاک برگرده اول به خودتون.
قلب تپنده زندگی عزیز:
حتما میرم.خیلی وقته پیش امام رضا نرفتم.ممنونم دوست گلم
پرنیان عزیزم:
ممنونم ازت و حتما تماس میگیرم.
انه ماری عزیز :
خیلی خوشحالم شدم که پست هام به دلت نشسته و شاید بتونه گره کوچیکی از کارات رو باز کنه.ببخش که ناراحت شدی.تو به من محبت داری.من زندگی سختی رو پشت سر گذاشتم...بسیار سخت...حتی فراتر از تصور.باور کن تمام تاپیک ها رو با جون و دل حس میکنم چون من مجموعه ای مشکلات رو داشتم و پشت سر گذاشتم و تقریبا با هیچ مشکلی بیگانه نیستم.امیدورام تو هم خیلی زود به حالت عادی برگردی.
المای گلم:
ممنونم.امیدوارم.دعای تو برام میتونه معجزه باشه.ممنونم عزیزم.
نادیای عزیزم:
بزرگواری و زنانگی تو همیشه تو ذهن من هست.کاملا میشناسمت و در جریان جزییات زندگیت هستم.همیشه هم به قدرتت غبطه میخوردم.حتی یکبار خواب دیدم به نازنین بچه ات رسیدی.خدا انشالله خوابم رو تعبیر کنه به حق این شبا...ممنونم عزیزم که از وجودت میبخشی...اگر درمان جواب نده باید برم برای اهدای مغز استخون.
شیده جان :
خیلی ممنونم ازت.منت سر من گذاشتی با این کارت و خوشحالم کردی .حتما پیگیر میشم.
پاییزه عزیزم:
امیدوارم همسرت کاملا خوب بشه...تو لطف داری...بخدا من اگر مشکلات جلوی راهم نبود الان میتونستم جز هیئت علمی بهترین دانشگاههای انگلستان باشم.اما چه میشه کرد که یک اشتباه یک عمر ادم رو عقب میندازه...ممنونم دوست گلم.
فکور عاقل و صبور دوست عزیزم:
ممنونم که نوشتی برام.درسته.من دقیقا دارم خودخوری میکنم.به خصوص اینکه دکترم گفت استرس عمرت رو کم میکنه و همین هم باعث شده این بیماری انقدر زود بدنت رو بگیره..این شبها همش به همسر سابقم فکر میکنم.چه شبایی که التماسش میکردم انقدر عذابم نده من دیگه توان نداره بدنم...نمیکشم ولی اون کار خودشو میکرد....ببخش که ناراحتت کردم.
زن ایرانی عزیز:
شما هم مثل بقیه به من لطف داری...شما رو هم ناراحت کردم..ممنونم عزیزم.حضورت خیلی خوشحالم کرد.
میشل گلم:
ممنونم.با دقت خوندم حرفاتو و نماز رو هم رعایت میکنم حتما.در مورد اینکه پست نذارم درسته.حق با توئه و کلا تمرکز و انرژیم تموم شده..اما باور نگران همه تون هستم...به خصوص نسیم و انه ماری.این دو نفر رو هر لحظه یادم میاد دعا میکنم.ولی حق با توئه کاملا.حتما
ا
اقای جوادیان عزیز
ممنونم از دعای قشنگ شما .جالب بود این واژه مهمون ناخونده.واقعا امیدوارم بره زودتر
انیسا جان:
ممنونم دوست خوبم.یک دنیا از حضورت ممنونم.
صبا جان عزیزم:
من عاشق فیلمم و هر شب یه فیلم میبینم.حتما این فیلمی که گفتی رو میبینم.ممنونم
m.p.i عزیزم
ممنونم ازت.خوشحالم که به جمع ما اومدی.خوش اومدی و پیشمون بمون
اقا رضا
ممنونم از نوشته قشنگتون...دقیقا درست میگین.انشالله با دعای شما دوستان سربلند بشم.
نسیم عزیزم
خودم هم فکر میکنم همش خوابه...خدایاااااااااااااا کاش خواب باشه واقعا....ممنون دوست خوبم.به امید اینکه همه مون ارامش رو تجربه کنیم.
- - - Updated - - -
تمرکزم رو از دست دادم.امروز موقع برگشتن از محل کارم زعفرانیه (مسیری که همیشه میرم ) یهو نفهمیدم چطوری سر از پونک دراوردم.اصلا یادم نمیاد کجا و کی مسیرم رو عوض کردم..دکترم رانندگی رو برام قدغن کرده متاسفانه و این واقعا اذیتم میکنه.چون حضورم در متروی الوده و شلوغ و ....برام غیر قابل تحمله...
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)