به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array

    >> چه اهدف و انگیزه هایی از ازدواج داشتی/داری؟ >> زندگی متاهلی چه حسن هایی برات داره؟

    سلام دوستان، امیدوارم حالتون خوب باشه.

    یکی از کارهای این روزهای من به خاطر آوردن و جمع بندی اهداف و انگیزه ها و انتظاراتیه که از ادواج داشتم. چه متاهل هستید، چه مجرد هستید و قصد ازدواج دارید، برای من و امثال من مفید واقع می شه که بنویسید چه اهداف و انگیزه هایی از ازدواج داشتید یا دارید.

    اگر متاهل هستید، تاهل چه حسن ها و زیبایی هایی براتون داشته/داره؟ چه اثراتی ازش گرفتید؟

    اگه زندگیتون دچار چالش یا بحران شده، چی باعث شد در لحظات بحرانی دوباره انتخابش کنید و بخواید که از دستش ندید؟

    ممنون از اینکه مسیر زندگیتون رو مرور می کنید و به سوالاتم فکر می کنید، خصوصا اگه نتیجه رو در این تاپیک بنویسید.



    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  2. 7 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    miss seven (سه شنبه 09 آبان 96), mohamad.reza164 (جمعه 19 آبان 96), sia518 (پنجشنبه 11 آبان 96), المای (چهارشنبه 10 آبان 96), بی نهایت (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96), صبا_2009 (جمعه 19 آبان 96)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,272

    تشکرشده 2,945 در 958 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام میشل جان

    امیدوارم که حال شما هم خوب باشه دوست عزیز...

    من مجرد هستم ،،، یه بخشی از خواسته من از ازدواج اینه که از تنهایی بیام بیرون و یه بخش مهم دیگه اینه که همسرم رو خیلی دوستش داشته باشم و خیلی بهش محبت کنم و همراهش باشم و همیشه به حرفای دلش توجه کنم .اون هم بفهمه من خیلی دوستش دارم و بدونه که من با بقیه فرق میکنم

    من برام خیلی مهمه که کسی رو که باهاش ازدواج میکنم دوستش داشته باشم .

  4. 7 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 19 آبان 96), sia518 (پنجشنبه 11 آبان 96), میشل (چهارشنبه 10 آبان 96), المای (چهارشنبه 10 آبان 96), بی نهایت (جمعه 19 آبان 96), بارن (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 فروردین 00 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1396-4-04
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    7,380
    سطح
    57
    Points: 7,380, Level: 57
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 170
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    683

    تشکرشده 290 در 93 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام میشل جان
    من مجردم ولی انگیزه ای که من برای تشکیل زندگی و ازدواج دارم اینه که همسفر و همراه مناسبی داشته باشم برای ادامه زندگیم و تنهایی این مسیر رو ادامه ندم البته خب ترجیحم اینه که همسر مهربان و هم کفو خودم کنارم باشه تا بتونم ارامش و شادی بیشتری داشته باشم و تو این مسیر خوب تحمل سختی های زندگی خیلی راحت تر میشه و خودش محرکه تلاش بیشتره..ولی خب اگرم اتفاق نیفته قطعا از پس ادامه زندگیم برمیام همون طور که تا الان تونستم..خوشبختانه ازدواج های اطرافیان من موفق بوده و همگی شاد و موفق اند که اینم باز مزید بر علت هست که دوست دارم منم تجربه کنم...به نظرم دوره متاهلی با وجود سختی ها و بالا پایینی هاش بازم از تنهایی زندگی کردن اونم طولانی مدت بهتره، البته به شرط این که یارت موافق و مناسبت باشه که اگه غیر این باشه انوقت مجردی راحت تری..‌یه انگیزه دیگه من از ازدواج مادر شدنه چون عاشق بچه هام و تربیت و بزرگ کردن بچه رو خیلی دوست دارم هر چند میدونم مسولیتش خیلی سخته ولی من عاشق کارای سختم..کاش متاهل ها هم بنویسن ...چون ما ها بیرون گودیم فعلا
    یادمه یه بار از فاطمه معتمد اریا پرسیدن متاهلی بهتره یا مجردی
    جوابش خیلی بامزه بود گفت : هر کدوم هستی اون یکی

  6. 6 کاربر از پست مفید المای تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 10 آبان 96), sia518 (پنجشنبه 11 آبان 96), میشل (پنجشنبه 11 آبان 96), بی نهایت (جمعه 19 آبان 96), بارن (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    تاهل برای من در زمان مجردی ، یک زندگی ایده آلی و رمانتیک به دور از واقعیت با یک سری از اهداف و معیارهای فرمولیزه بود.

    اما بعد از ورود به آن من رو با واقعیت خودم ، نیازهام و توانایی هام و در مقابل کاستی هام آشنا کرد.

    زندگی متاهلی این فرصت را به من داد که بتونم اون بعد ضعیف خودم را بشناسم وبه دنبال راه حل بگردم .

    لذت های من از زندگی متاهلی :

    آرامشی است که از حس رضایتی که نسبت به خودم در مقابل همسرم دارم ، نصیب هر دوی ما می شود.

    عشق و محبت و امیدی است که می تونم به همسرم بدم و اثرش را در انرژی مثبتی که همسرم از من گرفته و موجب حرکت رو به جلوی ایشون می شه می تونم ببینم.

    اینکه خدا به من نعمت زن بودن را داده و از این نعمت می تونم استفاده کنم و موجب آرامش همسرم بشم.

    زماني که با بچه هام وقت می گذرونم ، ودنیای اونها رو درک می کنم و از قالب يك انسان بزرگسال بيرون می یام و كودكي خودم را بيرون می کشم . جوری که رها شده ام و به کودکی ام بر می گردم ودر کنار اونها به رشد خودم کمک می کنم.


    در بحران های زندگی رفتن برای من یعنی ضعف یعنی جا خالی دادن یعنی فرار که این موجب می شه از خودم ناراضی باشم . ماندن ، مقاومت کردن ، حل مساله و جدال با اون به من حس قدرت می ده. حس رضایت ، حس بودن.

    ممنون میشل جان از اینکه با این تاپیک خوبت سلول های خاکستری م رو به کار انداختی تا یک مرور کلی به همه زندگیم داشته باشم.
    ویرایش توسط بی نهایت : جمعه 19 آبان 96 در ساعت 00:07

  8. 6 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    miss seven (جمعه 19 آبان 96), paiize (سه شنبه 23 آبان 96), میشل (جمعه 19 آبان 96), بارن (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96), صبا_2009 (جمعه 19 آبان 96)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1395-10-26
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    2,059
    سطح
    27
    Points: 2,059, Level: 27
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    61

    تشکرشده 175 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زمان مجرديم فكر ميكردم ازدواجم حتما با عشق فروانه، از اون ها كه دو نفر هر دو كلى به پاى هم تلاش ميكنن. مثلا يه خونه نقلي اجاره اى داريم و هر ماه ريز ريز داريم پس انداز ميكنيم كه خونه بخريم. به هم كمك ميكنيم تا تو تحصيل و كار پيشرفتمون بيشتر بشه. بيشتر زمانم رو تو خونه ميگذرونم تا محيط كار و هميشه خونه م پر ازبوى عشقه و هر زمان همسرم بياد خونه، از خونه بوى زندگى مياد. صبح ها حتما با بوسه راهيش ميكنم و چقدر برنامه هاى كوچولو براى عاشقانه ها و روابط ديگه تو ذهنم بود.

    اما ازدواجم تا حد زيادى با منطق بود تا عشق. يه مرد صبور و متين و مهربون كه از نظر ابراز احساسات هم ضعيف بود. از اونجايى كه منطق ميگفت همه چى خوبه، عشق و آرامش هم راهش بازتر و هموارتر شد و تقريبا مشكلى بينمون نيست شكر خدا. برعكس تصوراتم، خونه و زندگى همه چى از قبل مهيا بوده و من هم زمان زيادى رو سركارم هستم و فقط آخر هفته ها ميتونم به زندگيم برسم. گاهى وقت ها فكر ميكنم انقدر مشغله براى خودمون ساختيم كه وقت نميكنيم به هم به اندازه كافى عشق بديم. هرچند كه از كوچكترين فرصت ها براى استفاده از آغوش هم بهره ميبريم و حتى جلو بزرگترها با عشق همسرم رو ميبوسم (و باعث ايجاد حس حسادت تو بزرگترها ميشم!!) ولى كلا اون وضعيت رمانتيك و زن خونه بودن رو كم دارم. همش با خودم ميگم درست ميشه! اميدوارم بشه. كلا خيلى چيزها با تصوارت اوليه م متفاوت از آب دراومد. ولى هميشه ميگم همسرم بهترين مرديه كه خدا ميتونست برام در نظر گرفته باشه.
    اميدوارم همه زندگيشون پر از آرامش باشه و دلشون با دل همسرشون يكى باشه.


    جواب سوال الما هم از نظر من ميشه متاهلى. من واقعا بعد از ازدواجم خيلى آرامش پيدا كردم البته براى همسرم هم حس ميكنم اينطوريه. فقط خيلى مهمه كه ما به يه درجه اى از خودشناسى برسيم و بعد هم نيمه گمشده مون رو درست انتخاب كنيم. متاسفانه الان همه فقط از طرف مقابل انتظار دارن و سهم خودشون رو نميبينن كه عامل اصلى اكثر مشكلات و تاپيك هاى اينجا همينه. نميشه كه هميشه فقط انتظاراتمون رو ليست كنيم. خب همسرمون هم يه ليست بلند بالا داره كه از ما جوابى نگرفته. بعد هر دو حق به جانب ميشن و هر دو ناراضى.
    من فكر ميكنم عامل اصلى آرامش تو زندگى من و همسرم اينه كه براى هم حقى قائليم و من واقعا معتقدم كه ما از هيچ فردى به اندازه همسرمون نميتونيم حق الناس به گردن داشته باشيم. چون بيشترين سالهاى عمرمون رو با هم هستيم و در عين حال كمترين حق ها رو به هم ميديم ...
    البته منظورم يه نقش منفعلانه هم نيست كه خودش يه جور ديگه زندگى رو خراب ميكنه.


    علاوه بر همه اينها من به ازدواج سنتى هيچ اعتقادى ندارم (زياد توضيح نميدم كه نيان سانسور كنن) و به نظرم دو نفر بايد همديگه رو با احساسات بپسندن. ولى به نقش خانواده ها تو ازدواج و رابطه ها بسيار معتقدم كه در واقع يكى از قسمت هاى مهم در ازدواج موفقه. به هيچ عنوان با دخالت خونواده ها موافق نيستم ولى مهمه كه موقع ازدواج حتما همه راضى باشن و شما رو با دل خوش راهى كنن. بنابراين به همه توصيه ميكنم به هيچ عنوان قبل از اطلاع خونواده ها وارد فاز ازدواج و احساسات و ... نشن.

  10. 9 کاربر از پست مفید Shayeste تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 19 آبان 96), miss seven (جمعه 19 آبان 96), paiize (سه شنبه 23 آبان 96), tavalode arezoo (سه شنبه 23 آبان 96), میشل (جمعه 19 آبان 96), اثر راشومون (جمعه 19 آبان 96), بی نهایت (جمعه 19 آبان 96), بارن (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    یه مطلب دیگری که دوست داشتم در مورد بحران های زندگی بگم این هست که بحران ها و مشکلات زندگی مثل همون سنگی می مانند که وارد شکم صدف می شه وصدف برای اینکه اون سنگ بهش آسیب نزنه اون رو تبدیل به مروارید با ارزش می کنه. همه صدف ها مروارید پرور نیستند . باید مشکلات رو در انحصار خودمون بگیریم و تبدیلشون کنیم به مروارید و اون را حتی به دیگران هم صادر کنیم.

    در زندگی متاهلی در بحران ها اگر بتونی بمونی و مساله ها رو حل کنی تبدیل می شی به یک صدف مروارید پرور. و از این بابت ارزش وقربت بیشتر خواهد شد.
    از آثار های کوچک ماندنم با توجه به همه بحران هایی که پشت سر گذاشتم می بینم که چطور موجب شده هم اعتبارم بین همه بیشتر بشه و بیشتر روی من حساب می کنند و هم اینکه بیشتر مورد لطف و محبت و عشق همسرم واقع می شم.

    ویا حتی موجب شده از لحاظ درونی چقدر قوی و صبور تر بشم و این صبوری رو در زمان هایی که هر پدر و مادری از این همه شیطنت و خرابکاری بچه هاشون مستاصل می شن با بهره ای که بردم به راحتی اونها رو کنترل می کنم و واکنش های هیجانی و غلط را به حداقل رسونده.

    ویا همین سفر اخیر که پدرم در بستر بیماری بودند با اینکه ممکن بود هر اتفاقی بیفته اما خودم را برای هر اتفاقی آماده کرده بودم و اینکه بتونم حتی به دیگران آرامش بدم.

    مروارید پروراندن در شرایط عادی رخ نمی ده باید حتما سنگی باشه وگرنه صدف معمولی باقی می مونه.

  12. 8 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 19 آبان 96), miss seven (جمعه 19 آبان 96), mohamad.reza164 (جمعه 19 آبان 96), paiize (سه شنبه 23 آبان 96), tavalode arezoo (سه شنبه 23 آبان 96), میشل (شنبه 20 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96), صبا_2009 (جمعه 19 آبان 96)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    23,502
    سطح
    94
    Points: 23,502, Level: 94
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 848
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام میشل عزیز

    چه تاپیک خوبی ایجاد کردی.ممنون

    دلیل ازدواج من: پر بودم از احساس عشق و محبتی که دوست داشتم نثار همسرم کنم و همچنین اون عشق و محبتی که فقط مختص همسرم بود رو ازش دریافت کنم.یه جور احساس نقص و نیاز به بودنش.

    ایده آل نگر و آرمانگرا بودم ؛تئوریم قوی بود اما بدون محک و آزمایش مونده بود.ازدواج به من این فرصت رو داد که آموخته هام رو عملی اجرا کنم.میدانی بود برای تمرین بزرگتر شدن من. میدانی که چالش هاش با دوران مجردی فرق داره. تو زندگی متاهلی با حرکات اشتباه نتیجه اش رو میبینی؛خونه پدر نیست که هرطور باشی کارها پیش بره.
    تو زندگی متاهلی اگر گل بگی گل میشنوی و اگر دادبکشی داد میشنوی.اگر زودرنج باشی سخت میگذره و اگر رها و آرام باشی خوب میگذره. اگر اعتماد به نفس نداشته باشی از درون می پاشی و اگر با اعتماد به نفس باشی از زندگی لذت میبری. تو متاهلی جایی برای فرار از ویژگی های منفی نداری.اگر میخوای زندگی خوبی داشته باشی باید ایستادگی کنی و درس بگیری و درس بگیری و درس هاتو عمل کنی.
    یادمه یه بار تاپیکی باز کرده بودم و از ویژگی های مثبتم گفته بودم و گفتم که من چطور میتونم همسری با این ویژگی ها پیدا کنم درحالیکه سخت پیدا میشه؟ مشاورین تالار اومدند و کلی به من خندیدند و گفتند تو مثل کسی هستی که تنهایی تو زمین فوتبال هست و به دروازه خالی 100تا گل میزنه . این ویژگی ها رو باید تو سختی ها و مشکلات سنجید نه وقت خوشی. خیلی حرفشون برام سخت بود اما واقعیت داشت.

    آیا زندگی مشترک می ارزید به مجردی؟

    من زندگی متاهلی رو دوست دارم هرچند الان که به مجردیم نگاه میکنم میبینم مجردی خیلی خوبی داشتم . من زندگی مجردیم رو هم دوست داشتم منتها خلا وجود عشقی شایسته رو حس میکردم.

    ما میتونیم یه متاهل خوشحال باشیم اگر و تنها اگر بلد باشیم یه مجرد خوشحال باشیم. چون شادی امری نسبتا درونی هست و شادی که دیگران به آدم میدن موقتی هست اما شادی که در درون ماست و میتونیم خلقش کنیم منبعی نامحدود و درونی داره.
    بیایم با خودمون رو راست باشیم ؛وقتی نتونیم حال خودمون رو خوب کتیم چطور توقع داریم یکی دیگه بیاد حالمون رو خوب کنه؟ یا چطور توقع داریم بتونیم حال همسرمون رو خوب کنیم؟ چه کسی مارو بیشتر ازخودمون میشناسه؟
    گاهی تو متاهلی لازمه خودت به عشق خودت شادی خلق کنی و آرامش کسب کنی. بدون اتکا به هیچکس حتی همسر .چون لحظاتی هست که هیچکس از لحاظ عاطفی در دسترس نیست. اتفاقا گاهی برای زندگی مشترک لازمه که خودت باخودت وقت بگذاری و خلوت کنی و لذت ببری تا بتونی انرژی بیشتری برای باهم بودن ها خرج کنی.

    تو زندگی متاهلی هم گاهی تنهایی هست غم هست طرد شدن هست بی توجهی هست خودخواهی هست ؛ گاهی باید بلد بود تو زندگی متاهلی هم مجردی کرد تا آرام بود. همیشه آویزون بودن و دیگری رو عامل ناخوشی دونستن خوب نیست ؛منظورم اینه گاهی باید فقط به خودت اتکا کنی .
    وقتی همسر عامل ناخوشی ات شد پس مدتی با خودت خلوت کن تا حالت خوب بشه ؛ پس این همه خشم و اعصاب خوردی چرا؟ شاید چون بلد نیستیم به درون خودمون پناه ببریم و آرام بشیم.

    مجردهای عزیز از مجردیتون لذت ببرین و ازفرصت استفاده کنین تا بلد بشین حال خودتون رو به روش های مختلف خوب کنین ؛ چه تو مجردی چه متاهلی تنها کسی که همیشه باهاته خودت هستی پس تا وقت داری یادبگیر که به خودت عشق بورزی و حالت با خودت خوب باشه.

    متاهل های عزیز از متاهلی تون لذت ببرین و به روزهایی فکر کنین که همیشه دنبال چنین روزی بودین. هر وقت اختلافی پیش اومد که داره شدید میشه مدتی از همسر فاصله بگیرین و تو خلوت خودتون سعی کتید حال خودتون رو خوب کنین و بعد حل مساله رو به یه روز دیگه موکول کنین.

    امیدوارم همه مجردها و متاهل ها حالشون خوب باشه.

  14. 10 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    Erica (سه شنبه 23 آبان 96), miss seven (جمعه 19 آبان 96), mohamad.reza164 (جمعه 19 آبان 96), paiize (سه شنبه 23 آبان 96), tavalode arezoo (سه شنبه 23 آبان 96), میشل (شنبه 20 آبان 96), اثر راشومون (جمعه 19 آبان 96), بی نهایت (جمعه 19 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96), صبا_2009 (جمعه 19 آبان 96)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 02 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,563
    امتیاز
    44,252
    سطح
    100
    Points: 44,252, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,950

    تشکرشده 6,439 در 1,458 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام میشل جان.
    فکرکنم منظورت این تاپیک بوددرسته؟

    توی تاپیک خودم نوشتم که اهدافم ازازدواج چقدربچه گانه بودوفانتزی!!!
    زندگی متاهلی خیلی فرق داشت بااونی که من توی ذهنم داشتم.اوایل زیادپشیمون میشدم که ای داد چراازدواج کردم؟چراراحتی مجردی وخونه باباروبه این این زندگی سخت ترجیح دادم!!!
    اماکم کم متوجه شدم که انسان بایدخودش رومحک بزنه!!راستش فکرمیکردم که من مجردی خوبی داشتم اماالان به این نتیجه رسیدم که نه!!چون روزهای بی هدفی روسپری کردم روزهایی که تنهابودم ومسولیت بزرگی گردنم نبودوهیچ کاری نکردم!!
    چون آگاهی نداشتم،اگه اون موقع اینقدرمتوجه اطرافم بودم وسرخوش وبی هوانبودم مطمئناً زندگیم خیلی بهترازاین میشد.
    هرچندالان شیرینی زندگی به اینه که تلاش کنی واون سالهای کج فهمی روبتونم توی متاهلی جبران کنم!
    خیلی لذت داره وقتی توی یک مسئله ای میتونی خوب فکرکنی وراه حل درست روانتخاب کنی وبعدهم به نتیجه برسی!مثل حل کردن مسئله ریاضی!
    جدیدا واسم لذت بخش شده به چالش کشیدنم!لذت میبرم که ذهنمودرگیریه موضوع خاص میکنم تابهترین روش روانتخاب کنم.ازفکر کردنم لذت میبرم!!

    کلا متاهلی خاصیتش اینه که اینقدرمحکت میزنه تاآدم بشی!یه تجربه خاصه که به نظرم زندگی همه روکه درگیرش هستن ازاین روبه اون رومیکنه.

    لذت های دوست داشتن وعشق وعاشقی هم که جنبه کاملا کاملا مثبتشه.
    مادرشدن یاپدرشدن بزرگترین وشیرینترین تجربه زندگی یه فرده!خاص ومهیج،نشاط آوروخسته کننده!اماامیددهنده،امیدبه اینکه هنوزهستیم.

    کاش منم قبل ازازدواج به این چیزهاتوجه کرده بودم قدراین موقعیتت روبدون.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  16. 5 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 23 آبان 96), میشل (چهارشنبه 24 آبان 96), بی نهایت (سه شنبه 23 آبان 96), تمنای دل (سه شنبه 23 آبان 96), صبا_2009 (سه شنبه 23 آبان 96)

  17. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آبان 96 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1396-8-12
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    36

    تشکرشده 36 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان

    ماشاءالله همه چه هدف های والایی داشتید!

    خیلی فکر کردم ببینم هدف داشتم یا نه! چیزی یادم نیومد
    جز این که به دلیل فرار از شرایطی که بودم ازدواج کردم

    و یه چیز دیگه من اول فکر کردم پدرشوهرم خواستگارمه! انقدر ذوق کردم!

    بیشتر به خاطر رسیدن به پدرشوهرم و این که میشد بابای من ! من ازدواج کردم

    خدا رحم کرد همسر خوب و مؤمنی نصیبم شد و ازدواجم موفق بود.

  18. کاربر روبرو از پست مفید تمنای دل تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 24 آبان 96)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام دوستان، امیدوارم حالتون خوب باشه.

    یکی از کارهای این روزهای من به خاطر آوردن و جمع بندی اهداف و انگیزه ها و انتظاراتیه که از ادواج داشتم. چه متاهل هستید، چه مجرد هستید و قصد ازدواج دارید، برای من و امثال من مفید واقع می شه که بنویسید چه اهداف و انگیزه هایی از ازدواج داشتید یا دارید.

    اگر متاهل هستید، تاهل چه حسن ها و زیبایی هایی براتون داشته/داره؟ چه اثراتی ازش گرفتید؟

    اگه زندگیتون دچار چالش یا بحران شده، چی باعث شد در لحظات بحرانی دوباره انتخابش کنید و بخواید که از دستش ندید؟

    ممنون از اینکه مسیر زندگیتون رو مرور می کنید و به سوالاتم فکر می کنید، خصوصا اگه نتیجه رو در این تاپیک بنویسید.




    سلام دوسته عزیز
    سوال های زیادی از بعد ازدواج تو ذهن من هم ایجاد شده و مدام دنبال پیدا کردن جوابش هستم
    از طرفی نمیخام از طرف مقابلم بپرسم
    با اینکه میدونم اطلاعاتش تو همه زمینه ها کامل هست ولی ...
    ممنون از تاپیکی که ایجاد کردید
    من هم از افراد متاهل خواهش میکنم بیان و از تجربیات بعد ازدواجشون بگن
    مثلا قبل از ازدواج برداشت شون از زندگی چی بوده و بعد از ازدواج چه تغییری کرده
    آیا تغییر زیادی تو زندگیتون احساس میکنید که مثبت باشه ؟
    طرف مقابلتون چی
    بعد از ازدواج بیشتر تغییر منفی داشته یا مثبت ؟
    آیا اصلا اون ادم که میگفته بوده یا نه ؟
    طرف مقابلتون باعث پیشرفتون تو زندگی شده یا برعکس احساس میکنید اگه ازدواج نمیکردید پیشرفت بیشتری تو زندگی میکردید ؟

    اگه امکانش هست از زندگی بعد ازدواج بیشتر توضیح بدید
    ممنون
    ......دگر حوصله ای نیست

  20. کاربر روبرو از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 24 آبان 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست آشنایی یک فرد اینترنتی ، من هم تمایل به آشنایی بیشتر با ایشون دارم اما نمیدونم چطوری موافقت خودمو اعلام کنم
    توسط مهندس خانوم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 29 فروردین 93, 23:57
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 بهمن 92, 20:53
  3. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44
  4. جدایی از کسی که دوسش داری؟ با خیانت
    توسط haaj.amir در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 12 خرداد 91, 01:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.