عزیزم شما قبلش با هم بحث و دعوا کردید. شب تا صبح هم بهش تکست دادی و به قول خودت توهین کردی. فردا صبحش هم زنگ زدی به معرف و به گفته ی خواستگار، آبروش را بردی.راستی یه سوال از خانم شیدا داشتم. شما فرض کنید یه خواستگار براتون بیاد و شما بهش به دلایل محکمی جواب منفی بدید. اگر اون خواستگار پیگیر بشه شما بهش میگید مزاحمم نشو؟؟؟ با همین جمله و لحن؟؟
بشین و بفرما و بتمرگ واقعا یکیه به نظر شما؟!!!
ایشون میتونستن مودبانه بگن به نظر من به درد هم نمیخوریم. انشالله که شما هم خوشبخت و موفق باشید. نه؟
بعدش زنگ بزنی چی را پیگیری کنی؟ خب معلومه هر کی باشه می گه خانم مزاحم نشو !
به نظرت بعد این همه ماجرا که در عرض کمتر از 24 ساعت پیش اومده، ایشون باید مودبانه به شما می گفت فکر کنم ما مناسب هم نیستیم، خوشبخت بشی ... خب معلومه عصبانیه
-----------------------------
من نمی دونم این را چطوری باید توضیح داد. بیان خوبی ندارم
اما به نظرم هم خود اون آقا، هم آقای امین و هم آقای یک دوست، هر کدوم به نوعی خوب توضیح دادند و دارن حرف واحدی می زنن.
شما اگه ثبات داشتی، اگه تکلیفت با خودت مشخص بود، و اگه حد و مرزهات مشخص بود، به برخورد مشخص و قاطع داشتی.
رفتار شما مثل با دست پس می زنه، با پا پیش می کشه است.
حتی این که اینقد باهاش بحث می کنی و بحث را کش می دی، برای اینه که مثلا یه راهی پیدا کنی و موضوع را ادامه بدی.
امیدوارم منو اشتباه نفهمی. اصلا منظورم این نیست که تو دوست داشتی اون آقا به حریمت دست درازی کنه. نه اصلا !
ولی حتی الان، به جای فکر کردن به حریمها و معیارهای خودت، می گی نکنه اشتباه کردم و تهمت زدم و فردای قیامت بدهکارش بشم؟ یعنی شک داری که ایشون نباید شما را می بوسید؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)