سلام ترنم عزیز
به نظر میرسه مقداری زودرنج و کم تحمل و نیز کم مهارت هستی .
دختر خوب قطع ارتباط با مادرشوهرت در حالیکه 5دقیقه باهات فاصله داره به بهونه بارداری اشتباه بزرگی هست و این کار به ضرر خودت ، همسرت و فرزند توی راهت هم هست. دست از
توجیه بردار ،هرچی بیشتر کشش بدی این رابطه سخت تر درست میشه. کینه ها رو دور بریز و به جای قهر و دوری کردن مدیریت بیشتری روی ذهن و رفتارت داشته باش و مهارت گفتگو و
جرئتمندی رو یاد بگیر. بعد 3ماه بهتره شما و همسرت و البته با تماسی که همسرت میگیره بهشون اعلام کنین که قصد دارین شام برین بهشون سربزنین . و دیگه هرگز با خانواده همسرت
قهر و دوری نکن که همونقدر که پدرومادر خودت برات ارزشمندند پدرومادر همسرت هم برای همسرت ارزشمندند.
به نظرم با پیشقدم شدن شما در این مساله بزرگواری خودت رو نشون میدی و همچنین حسن نیت خودت رو نسبت به خانواده همسرت به اونها و همسرت نشون میدی، انقدر توی این کار
خیر و خوبی هست که نگووو.حتی اگر مادرشوهرت ترش رویی کرد باز هم به خاطر مادربودن و بزرگتر بودنش و حقی که به گردن همسرت داره ندید بگیر . رفتار بزرگوارانه همیشه برنده هست
و تو رو پیش خدا و نیز همسرت خیلی عزیز میکنه و چون الان در دوران بارداری هم هستی ، آرامش خیال برات داره و راحت و سبک میشی.
مطالب زیادی داشتم که برات بنویسم اما دیدم توی این شرایطی که هستی بهترین اقدام همین هست که گفتم و فعلا مهارت یا تمرین دیگه ای مهم تر از برقراری مجدد این ارتباط نیست.
همیشه برای یادگرفتن مهارت های ارتباطی و زندگی وقت هست اما فعلا تمام تمرکزت رو بگذار برای بازسازی مجدد این ارتباط .
شما گفتی 3ماهه به دیدنشون نرفتی در حالیکه توی 2هفته اخیر 2تا عید بزرگ داشتیم چقدر بهونه خوبی بود که شما وهمسرت با یه جعبه شیرینی به دیدنشون می رفتین و
به خاطر علاقه زیاد اونها به حضور بیشتر شما شام رو هم اونجا میموندین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)