به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 46
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آبان 96 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    3,161
    سطح
    34
    Points: 3,161, Level: 34
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    140

    تشکرشده 180 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    با سلام



    هر مردی یه پسوردی داره !

    من احساس می کنم شما password شوهرتون را بلد نیستید

    نظرتون چه؟



    ....................






    آرامش خودتون را حفظ کنید ،،،

    و به این آرامشتون امنیت بدید !

    چطوری ؟

    یه کاغد بردارید و مثلا 20 مورد از اینکه احساس خویی در زندگی دارید را بنویسید ( خصوصیات خوب خودتان - شوهرتون و .....)

    این براتون انگیزه ایجاد می کنه ،،برا تلاش و همت بیشتر !




    ................................







    به نظرتون باید چه کارهایی را در قبال شوهرتون می کردید و نکردید ؟

    تو اتفاقات افتاده چقدر خودتون و خانواه تون مقصر بودند ؟

    تو کاغذ بنویسید و بهش فکر کنید !


    بی تعصب بنویسید !








    ....................................





    یه مدت این قضیه را کش ندید !

    تو این مدت مهربان تر و آراسته تر باشید در کنار شوهرتون

    براش نامه بنویسید + یه شاخه گل رز


    حق به جانب نباشید ( هر چند اگر حق با شما باشه !)




    باید آرام آرام و با برنامه جلو برید

    امکان داره درخواست ما ،،،نظریه ما ،،،سریع رد بشه ،،

    باید هوش احساسی خودتون را بهتر کنید .
    اگه اون مرد از نظر روانی سالم باشه ،پسوورد داره و میشه درستش کرد....

  2. کاربر روبرو از پست مفید haniye68 تشکرکرده است .

    nasimmng (یکشنبه 05 شهریور 96)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    با سلام



    هر مردی یه پسوردی داره !

    من احساس می کنم شما password شوهرتون را بلد نیستید

    نظرتون چه؟



    ....................






    آرامش خودتون را حفظ کنید ،،،

    و به این آرامشتون امنیت بدید !

    چطوری ؟

    یه کاغد بردارید و مثلا 20 مورد از اینکه احساس خویی در زندگی دارید را بنویسید ( خصوصیات خوب خودتان - شوهرتون و .....)

    این براتون انگیزه ایجاد می کنه ،،برا تلاش و همت بیشتر !




    ................................







    به نظرتون باید چه کارهایی را در قبال شوهرتون می کردید و نکردید ؟

    تو اتفاقات افتاده چقدر خودتون و خانواه تون مقصر بودند ؟

    تو کاغذ بنویسید و بهش فکر کنید !


    بی تعصب بنویسید !








    ....................................





    یه مدت این قضیه را کش ندید !

    تو این مدت مهربان تر و آراسته تر باشید در کنار شوهرتون

    براش نامه بنویسید + یه شاخه گل رز


    حق به جانب نباشید ( هر چند اگر حق با شما باشه !)




    باید آرام آرام و با برنامه جلو برید

    امکان داره درخواست ما ،،،نظریه ما ،،،سریع رد بشه ،،

    باید هوش احساسی خودتون را بهتر کنید .
    سلام خيلي ممنونم از پيام مفيدتون
    بله درست ميگين همسر من پسووردش دست مادرشه درواقع من هميشه احساس كردم شوهر مادرشه نه من(شايد فكركنين از حسادت ميگم ولي اصلا اينطور نيست. رابطه واقعا عجيبي اين مادر و پسر دارن )
    درمورد خصوصيات خوب من شايد اين باشه: اهل نماز هستم. اصلا به روابط خارج از ازدواج دختر و پسر اعتقاد نداشتم. خونواده خلوتي دارم. از نظر مالي متوسط هستيم. تحصيلات ارشد دارم. از دروغ متنفرم. مهربان و دلسوز هستم. خونه داريم در حد خوبه
    درمورد همسرم: قيافه خوب، تحصيلات دانشجوي دكتري، كارمند، خونه داره ولي ماله مادرشه، وقتي احساس ترس كنه مهربون ميشه!، وقتي سره كيف باشه دست و دلباز ميشه، معتاد نيست، خيانت نديدم

    - - - Updated - - -

    ممنون از همه دوستان بابت پيام هاي خوبتون
    امروز نتيجه دكترام رو گرفته نوشته مردود واقعا ناراحت شدم گرچه كه اصلا نخونده بودم
    خونوادم تهرانن بابام ميگفت برم اداره باهاش حرف بزنم گفتم آخه چه حرفي بگي به دختر ما پول بده؟ بعد ميگه دو ماه بذار بيا تا آدم شه من گفتم اين چه روشيه آخه
    به شوهرم ميگم ميخام برم كلاس كنكور ميگه نه واسه چته زن بايد از مرد پايينتر باشه!!!
    اصلا خيلي عجيب غربن ، ملافه تختمون پوسيده پاره شده ميگه حتما ماده ايي ريختي كه منو جادو كني كه پوسيده!!!!
    ویرایش توسط nasimmng : یکشنبه 05 شهریور 96 در ساعت 20:11

  4. کاربر روبرو از پست مفید nasimmng تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 05 شهریور 96)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    جناب باغبان ممنون ميشم نظرتون بگين
    همسر من اصلا بزرگ و كوچيكي رو متوجه نيست و بنظرم خيلي بي تربيته
    همش با خودم ميگم چرا بايد محكوم به اين زندگي باشم
    اصلا از وضع موجود راضي نيستم و اين تمام انرژيمو ميگيره
    همسرم منو مجبور كرد تلفني بخاطر فوت اقوامشون به مادرش تسليت بگم ولي خودش كاملا خونوادم رو بي محل ميكنه
    دكترم ميگه خونوادت به اين كه احتياج ندارن ولي من واقعا از اين قضيه ناراحتم
    پدرومادرم با هزار اميدوآرزو دختر شوهر دادن ولي تو اين چندسال يه ليوان آب دست منو نخوردن
    كاملا مطمعنم انتخابم اشتباه بوده گرچه كه فكر ميكنم دخترايي مثل من انتخابي ندارن
    رفتارم هم قطعا اشتباه بوده يه جاهايي خيلي كوتاه اومدم يه جاهايي سياست زنانه نداشتم
    نمي دونم كي از اين وضعيت بيرون ميام
    قصد دارم درس بخونم ولي اصلا تمركز ندارم

    - - - Updated - - -

    بهم ميگه ديگه اصلا بهت پول نميدم يه خريد يخچال ميكنيم باهم ميخوريم
    آخه اين مرد اصلا خودشو در قبال من مسئول نمي دونه؟! اصلا معني زن و زندگي رو نفهميده
    ميخاد تا آخر عمرش با خونوادم حرف نزنه، من چطور اين وضعو تحمل كنم

  6. #14
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    من فکر می کنم زندگی تون شدیدا پتانسیل سر و سامون گرفتن رو داره منتها ذهنت روی چند تا مورد کلید کرده و حول همون ها داره می چرخه

  7. 2 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    nasimmng (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  8. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    بهم ميگه من لج بازم و كينه ايي
    من واقعا دلم ميخاست قوي بودم و جدا ميشدم ولي يه چيزي تو سرم ميگه نه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت نمایش پست ها
    من فکر می کنم زندگی تون شدیدا پتانسیل سر و سامون گرفتن رو داره منتها ذهنت روی چند تا مورد کلید کرده و حول همون ها داره می چرخه
    خيلي ممنونم از پيامتون
    راستش اصلا حالم خوب نيست و نمي تونم با اين وضع زندگي كنم

  9. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    فکر کن الان مطلقه هستی
    مشکلاتت رو چگونه حل می کردی ؟
    اون زندگی ایده ال که مد نظرت هست با طلاق ایجاد میشه؟


    >>>> شما بدون داشتن مهارت برای زندگی ازدواج کردی ..لااقل برای جدایی مهارت های لازم را بدست بیار تا کمترین آسیب رو داشته باشی<<<<<
    ویرایش توسط بالهای صداقت : دوشنبه 06 شهریور 96 در ساعت 21:52

  10. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    nasimmng (دوشنبه 06 شهریور 96), گیسو کمند (دوشنبه 13 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  11. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت نمایش پست ها
    فکر کن الان مطلقه هستی
    مشکلاتت رو چگونه حل می کردی ؟
    اون زندگی ایده ال که مد نظرت هست با طلاق ایجاد میشه؟


    >>>> شما بدون داشتن مهارت برای زندگی ازدواج کردی ..لااقل برای جدایی مهارت های لازم را بدست بیار تا کمترین آسیب رو داشته باشی<<<<<
    من دلم ميخاست يه خونه گرم داشتم پر از عشق و احترام
    من تو اين خونه هيچكس رو نتونستم از خودم دعوت كنم
    اصلا همسرم منطق نداره معلوم نيست چي ميخاد
    دائم بهم ميگه نامزد قبليش خيلي بهتر بود
    همش ميگه تو خيلي بدجنس بودي
    من الان تمام نيازهاي مادي و عاطفيم رو خونوادم دارن تاميين ميكنن
    فقط يه خورد و خوراك اينجا دارم، آخه من چقدر بي ارزشم انگار از گرسنگي داشتم ميمردم

  12. #18
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت نمایش پست ها
    من فکر می کنم زندگی تون شدیدا پتانسیل سر و سامون گرفتن رو داره منتها ذهنت روی چند تا مورد کلید کرده و حول همون ها داره می چرخه
    گوشهاش را سفت بسته و مرتب حرفهای خودش را تکرار می کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  13. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    nasimmng (سه شنبه 07 شهریور 96), گیسو کمند (دوشنبه 13 شهریور 96), میس بیوتی (سه شنبه 07 شهریور 96), بالهای صداقت (دوشنبه 13 شهریور 96)

  14. #19
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nasimmng نمایش پست ها

    سلام خيلي ممنونم از پيام مفيدتون
    بله درست ميگين همسر من پسووردش دست مادرشه درواقع من هميشه احساس كردم شوهر مادرشه نه من(شايد فكركنين از حسادت ميگم ولي اصلا اينطور نيست. رابطه واقعا عجيبي اين مادر و پسر دارن )
    درمورد خصوصيات خوب من شايد اين باشه: اهل نماز هستم. اصلا به روابط خارج از ازدواج دختر و پسر اعتقاد نداشتم. خونواده خلوتي دارم. از نظر مالي متوسط هستيم. تحصيلات ارشد دارم. از دروغ متنفرم. مهربان و دلسوز هستم. خونه داريم در حد خوبه
    درمورد همسرم: قيافه خوب، تحصيلات دانشجوي دكتري، كارمند، خونه داره ولي ماله مادرشه، وقتي احساس ترس كنه مهربون ميشه!، وقتي سره كيف باشه دست و دلباز ميشه، معتاد نيست، خيانت نديدم

    ................................




    با سلام و احترام




    ممنون از پاسختون .

    خب شما و شوهرتون ویژگیهای خوبی دارید ،،،همه ی این ویژگیها کمک میکنه در حفظ این زندگی با انگیزه تر باشید( هم شماو هم شوهرتون )

    به نظر می یاد شوهر شما به مادرش وابسته هست ،،،شاید نوع تربیتش - نوع فرهنگ اش طوری بود که این جور رفتار را داره ،،،،از طرفی محبت های مادرشوهرتون به فرزندش مثل دادن خانه و ... دلیل بر علت هست .


    به نظرم زیاد با مادرشوهرتون خوب نیستید ،،،



    واقعیتش برای یه مرد خیلی سخته که بین مادر و همسر یکی را انتخاب کنه

    مادر که تمام وجود یه آدمه و همسر که عشق و نیمه گمشدشه

    متاسفانه بعضی از آقایون بی سیاست رفتار می کنند یعنی یکی را فدای دیگری می کنن و یا گاها دیده شد این وسط گیر می کنند

    یعنی بعضی موقعها سمت همسر میرند و بعضی موقع ها سمت مادر،،،،و یا فقط یکی را انتخاب می کنند .

    که باعث میشه اختلافاتی بوجود بیاید و اختلافات باعث میشه هر فردی یار کشی کند ! و به دنبال تیم خودش باشد.



    مشکل شما اینکه می خوای همسرت را در تیم خودت قرار دهی و خانواده همسرت در تیم دیگه

    و مشکل همسر شما هم همینه،،،، و در تیم کشی ایراد داره !

    باید همتون در یک تیم باشید !



    به نظرم اولین کلمه پسورد شوهرتون اینکه با مادر شوهرتون خوب باشید .


    وقتی مادرشوهر فهمید که عروسشون ( شما) حامی پسرشونه ،،،دخالت و مهربانی های افراطی کم تر میشه و به شما اعتماد می کنند .

    وقتی شوهر این قضیه را فهمید ،،،وقتی احترام شما را فهمید ،،،بیشتر سمت شما می یاد



    قدرت و سیاست خودتون را با مهربانی و مدار بودن نشان دهید نه با جرو بحث و دعوا ،،،

    شوهرتون را امر به معروف و نهی از منکر نکنید و معلم او نباشید




    شرایط شما قابل درکه ،،،لذا اول باید آرامش خودتون را حفظ کنید و با برنامه جلو برید

    واقعیتش قبول دارم برخورد با این گونه خانواده یکم سیاست می خواد ،،،

    پس خودتون را تجهیز کنید .( مهارت های ارتباطی )



    در مورد خرجی هم یه مدت بحث را کش ندید

    و فقط نیازهای ضروری که دارید را با دلیل و علت بهش بگید .

    می تونه با نوشتن نامه این کار انجام بشه .


    امکان داره درخواست شما رد بشه ،،،،باید هوش احساسی تون را بهتر کنید .



    تلاش کنید کلمات پازل پسورد را پیدا کنید .



    موفق باشی خانم دکتر .


    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 06 شهریور 96 در ساعت 23:08

  15. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    nasimmng (سه شنبه 07 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 08 شهریور 96)

  16. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    ................................




    با سلام و احترام




    ممنون از پاسختون .

    خب شما و شوهرتون ویژگیهای خوبی دارید ،،،همه ی این ویژگیها کمک میکنه در حفظ این زندگی با انگیزه تر باشید( هم شماو هم شوهرتون )

    به نظر می یاد شوهر شما به مادرش وابسته هست ،،،شاید نوع تربیتش - نوع فرهنگ اش طوری بود که این جور رفتار را داره ،،،،از طرفی محبت های مادرشوهرتون به فرزندش مثل دادن خانه و ... دلیل بر علت هست .


    به نظرم زیاد با مادرشوهرتون خوب نیستید ،،،



    واقعیتش برای یه مرد خیلی سخته که بین مادر و همسر یکی را انتخاب کنه

    مادر که تمام وجود یه آدمه و همسر که عشق و نیمه گمشدشه

    متاسفانه بعضی از آقایون بی سیاست رفتار می کنند یعنی یکی را فدای دیگری می کنن و یا گاها دیده شد این وسط گیر می کنند

    یعنی بعضی موقعها سمت همسر میرند و بعضی موقع ها سمت مادر،،،،و یا فقط یکی را انتخاب می کنند .

    که باعث میشه اختلافاتی بوجود بیاید و اختلافات باعث میشه هر فردی یار کشی کند ! و به دنبال تیم خودش باشد.



    مشکل شما اینکه می خوای همسرت را در تیم خودت قرار دهی و خانواده همسرت در تیم دیگه

    و مشکل همسر شما هم همینه،،،، و در تیم کشی ایراد داره !

    باید همتون در یک تیم باشید !



    به نظرم اولین کلمه پسورد شوهرتون اینکه با مادر شوهرتون خوب باشید .


    وقتی مادرشوهر فهمید که عروسشون ( شما) حامی پسرشونه ،،،دخالت و مهربانی های افراطی کم تر میشه و به شما اعتماد می کنند .

    وقتی شوهر این قضیه را فهمید ،،،وقتی احترام شما را فهمید ،،،بیشتر سمت شما می یاد



    قدرت و سیاست خودتون را با مهربانی و مدار بودن نشان دهید نه با جرو بحث و دعوا ،،،

    شوهرتون را امر به معروف و نهی از منکر نکنید و معلم او نباشید




    شرایط شما قابل درکه ،،،لذا اول باید آرامش خودتون را حفظ کنید و با برنامه جلو برید

    واقعیتش قبول دارم برخورد با این گونه خانواده یکم سیاست می خواد ،،،

    پس خودتون را تجهیز کنید .( مهارت های ارتباطی )



    در مورد خرجی هم یه مدت بحث را کش ندید

    و فقط نیازهای ضروری که دارید را با دلیل و علت بهش بگید .

    می تونه با نوشتن نامه این کار انجام بشه .


    امکان داره درخواست شما رد بشه ،،،،باید هوش احساسی تون را بهتر کنید .



    تلاش کنید کلمات پازل پسورد را پیدا کنید .



    موفق باشی خانم دکتر .
    خيلي ممنونم از توجهتون
    من تا قبل از اين ماجرا با مادرش خوب بودم ولي تو اين ماجرا به قول خودشون اون روشو نشون داد
    من هيچ وقت پشت سر مادرش حرفي نزدم
    بهش ميگم نيازهاي ضروري منو تو بايد برطرف كني ميگه خودت داري اگه نداري بايد جلوي همه فاميل خونوادت بگن كه دروغ بوده ما بهش نميديم ولي از روز اول خونوادم دادن من اگه چيزي ميموند پس انداز ميكردم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    گوشهاش را سفت بسته و مرتب حرفهای خودش را تکرار می کنه.


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.