موضوع: من مطلقه ام .عاشق مرد متاهل شدم .

دوست عزیز درسته شما اونطور که باید زنانگی رو تجربه نکردید و مورد توجه همسرتون نبودید . هیچ زن متاهلی نمیتونه این سطح از تحقیرها رو تحمل کنه و روی روح و روانش تاثیر نگذاره. متاسفانه فاتحه ی زندگی همسر و فرزند اون اقا خونده شده چون یه مرد هوس باز همسر و پدرشونه و متاسفانه چه زیادن خانمهایی که تن به این نوع رابطه ها میدن. چه بهتر که شما مثل اون خانمها نباشید چون جنستون فرق داره .
بنظرم شما باید از این نوع رابطه دوری کنید . چون در نهایت سرخورده میشید. این رابطه اسمش عشق نیست. هم آغوشی های ماهانه و دزدکی اسمش عشق نیست
شما برای اون آقای هوس باز، یک هوس زودگذر هستید.
تصور کنید تا کی قراره ادامه داشته باشه این رابطه؟ قطعا این رابطه انتهایی داره. حالا به انتهای رابطه فکر کنید
خودتون رو در چه وضعیتی تصور میکنید؟ درست مثل عشقی که تاریخ مصرف داره . تاریخ مصرفتون سر میرسه و سرخوردگی بعد از اتمام این رابطه به مراتب بدتر از وضعیت حالای شماست
قطع کردن این رابطه الان خیلی راحتتر از انقضای رابطه ست. چون شما هر هم اغوشی رو عشق تفسیر میکنید و جدا شدن از اون اقا سختتر میشه براتون ولی اون آقا تعبیرش متفاوت از شماست. و دیر یا زود رابطه با شما رو تموم میکنه . شما میمونید و یه غصه ی خیلی بزرگتر .

روانتون آسیب دیده. بدترش نکنید.

[quote=آرام 10;434116]اگه میشه یه سری به تاپیک ماری 22 بزنید شاید متوجه بشید در چه مسیر اشتباهی قدم گذاشتید همسر و فرزنداون آقا اصلا نباید تاوان تنهایی و کمبود محبتهای شمارو بدن شما مجبور نیستید بین همسر سابقتون و این آقا یک نفر رو انتخاب کنید یک ماه زمان خیلی کمی هست اما در حال حاضر ارتباطتون رو با اون آقا سریع کات کنید به هیچ عنوان تنهایی و نیاز شما به محبت دیدن توجیه این ارتباط نیست اگه اینطور باشه دخترهای مجردی هم که نیاز به محبت دارن باید این نیاز رو به هر طریقی رفع کنند حتی اگه باعث ویرانی زندگی دیگران بشه
امیدوارم اگه واقعا اون طور که گفتید آدم معتقدی هستید به خاطر رضای خدا هم که شده هر چه سریعتر پاتون رو از زندگی اون خانم بیرون بکشید شاید اگه هنوز امیدی برای نجات اون زندگی باشه باعث بشه خداوند نظری بهتون بندازه و اینده خوبی سر راهتون قرار

خدمت همگی عزیزانی که لطف فرمودن و اینجا وقت گذاشتن و برام نوشتن سلام عرض میکنم و فقط یک چیز میگم
من آدم معتقدی هستم و واقعا از کرده ی خودم پشیمونم نمیگم کارم درسته خودم شب و روز آرامش ندارم
اما خودتون و یک لحطه جای من بگذارید
و زود قضاوت نکنید .من تو شرایط روحی خیلی بدی این اتفاق برام افتاد و واقعا نه به خاطر نیاز جنسی یا هم آغوشی که بعضی دوستان هی تکرار میکنن بلکه واقعا عاشق خود این اقا شدم
حتی به مدت 40روز باهم قطع ارتباط کردیم که در نهایت هردو کم آوردیم و دوباره ارتباطمون شکل گرفت
این ارتباط مثل دوتا دوست صمیمی بودیم نه عاشقانه
چون من تا اون زمان متاهل بودم حتی از عبارتهای صمیمی هم استفاده نمیکردیم
ولی وقتی که جدا شدم
رابطهی دوستانه شکل عاشقانه به خودش گرفت
نمیدونم شاید توضیحاتتم واضح نیست
تو اون مدت دلبستگی شدیدی بینمون ایجاد شده بود اما در پشت این رابطه ی دوستانه دوتامون هم بدون اینکه به هم بگیم عاششق هم شده بودیم تا اینکه که وقتی من جدا شدم و هردو به هم اقرار کردیم
ما هیچکدوم از روی هوس وارد این رابطه نشدیم و قرار نبود خیانتی در کار باشه
من از همه این اتفاقات به خدا پناه میبرم و قراره دو هفته دیگه برم کربلا
دخیل می افتم که امام حسین دستم و بگیره
نزاره قدم اشتباهی بردارم
فقط خواهش میکنم زود قضاوت نکنید
من تو خواب هم نمیدیدم که یه روز با مرد متاهلی وارد ارتباط عاطفی بشم
چون خواهر بزرگ خودم شوهرش چندین بار زن صیغه کرده
و دیدم که خواهرم چقدر عذاب کشیده
در پرانتز اینم بگم که از نطذ شخص خودم اگه مرد با شخصیت باشه و توانایی اداره دوتا زند و داشته باشه از نطر من صیغه موقت اشکالی نداره و خیانت نیست اما خیلی ها واقعا بلد نیستن و خونواده ی خودشون و فدای هوس بازی با زن دوم میکنن
بلاخره اینم دیدگاه شخصی من هست

سلام بر شما
کاربر محترم من مثل دیگران نمیگم به همجنست رحم کن و فکر زن اون آقا نیستم چراکه تقریبا مطمئنم این آقا بار اولش نیست از این شیطنتها می کنه بار آخرش هم نخواهد بود حالا شما نبودی یه خانم دیگه

شما دچار بحران عاطفی شدید همسرتون قدر شما رو نمیدونست خلا پیدا کردید و وارد یه رابطه اینچنینی شدید اون آقا همسرش رو خودش انتخاب کرده و داره زندگیشو می کنه ایشون برای سرگرمی وارد این بازی شده و باز هم ممکن هست دنبال سرگرمی های بعدی باشه
شما احساس خودت رو با احساس اون برابر فرض نکن
مردهای بیمار (منظورم درصدی از مردهاست نه همه مردها) برای داشتن تنوع از واژه های عاشقانه زیادی بلدن استفاده کنن که طرف مقابلشون هم باور کنه عاشق هستن، زیاد جملاتی که به شما میگه رو باور نکن اینکه ایشون در فضای مجازی به زن متاهل هم رحم نکرده و رابطه ای به قول شما دوستانه رو شروع کرده خودش خیلی جای بحث داره ایشون اگر دنبال دوست بود حداقل باید به زن متاهل رحم میکرد

حالا آینده شما رو میخوام برات به تصویر بکشم
شما عقد موقت میکنی با اون مرد به امید عشق و اون مرد هم میاد به زندگی شما برای دادن رنگ تنوع به زندگیش
تنوع مدت کوتاهی برقرار میشه و شما هم روز به روز عاشقتر میشی
تنوع برای ایشون تمام میشه و یه زن با احساس شدیدا عاشقانه رو وبال خودش می بینه
بالاخره یا استراتژی در نظر میگیره که بره دنبال زندگیش و این زن رو با اشتباهاتش تنها بذاره یا اینکه یه زندگی کجدار مریض رو با این زن عاشق ادامه میده
زن روز به روز وابسته تر میشه و دیگه حس تملک میاد سراغش
دیگه تحمل نمی کنه که اون مرد چند روز در ماه پیش اون باشه، دیگه همه وجود و لحظات اون مرد رو برای خودش میخواد و به همین علت مرد بیشتر از دست اون زن شاکی میشه و اون رو وبال تر می بینه به هرحال قرار گذاشتن و مرد هم نمیخواد بیشتر از قرار به اون زن برسه

در ضمن اینکه بعد اتمام تنوع مرد قصه در همون فضای مجازی به دنبال یه تنوع و تفریح دیگه میگرده و نسبت به اون زن عاشق بی حوصله تر میشه و روابط جدیدی رو هم ممکن هست آغاز کنه چه زن قصه ما بخواد و چه نخواد

ولی به هرحال زن قصه ما شاغل هست و خودش هزینه های زندگیش رو میده پس یه تنوع کوچک مجانی برای اون مرد محسوب میشه که میتونه حفظش کنه

یه سوال دارم از شما
یه بار اون آقا رو امتحان کن
بهش بگو میخوام بعد از این دیگه نرم سرکار و شاغل نباشم و چقدر دلم میخواد زندگیم رو تو حمایت کنی
من میخوام ببینم این مرد به اصطلاح عاشقی که شما ازش حرف می زنید برای دیدن شما به مدت چند روز در ماه حاضر هست یه خونه و وسایل بگیره و هزینه های زندگی شما رو متقبل بشه
اگر عاشق هست اگر واقعا میخواد چند همسر باشه باید این کارو بکنه

و اینکه بچه شما این وسط چی میشه
به نظرت هیچ کس حضور این مرد رو در زندگی شما نمی فهمه و به گوش پدرش نمی رسونه

لطفا کمی صبر کن
در اوج احساس تنهایی و خلا تصمیم نگیر
درسته که یه بار اشتباهی ازدواج کردی ولی هنوزم لیاقت داشتن یه زندگی سالم که همه چیز توش وجود داشته باشه لیاقت یه مرد تمام وقت و نجیب رو داری

یه شعر قشنگ هم برات می نویسم با خودت تکرار کن

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند دل به هر بی سر و پایی ندهیم

حتما برو پیش مشاور و این مرحله خطرناک رو با کمک مشاور حل کن

دعا بخون تا دلت آروم بشه و به خدا گره بخوره

سلام دوست عزیز

اگه شوهر سابق خود شما با وجود عدم ارتباطی که به هردلیل با شما نداشته میرفت و زنی رو صیغه میکرد به بهانه اینکه عاشق هم شدن شما مشکلی نداشتی و با این قضیه کنار میومدی؟
حرف شما از نظر شرع درسته ولی شرع و عرف در کنار هم میتونن جامعه ساز باشن نه بتنهایی

لطفا با تمام سختی هایی که کشیدی به آینده دخترت هم فکر کنکه اگر روزی بفهمه مادرش دچار چنین عملی شده چه حسی بهش دست میده
من نمونه موضوع شما رو عینا در یکی از دوستان دیدم که بچه ها بعد از فهمیدن کار مادرشون با اینکه پدرشون تو زندگی مقصر بود ولی همگی به سمت پدر رفتن و الان مادره مونده و تنهایی و بی کسی

لطفاااااااااااااا خیلی بیشتر از خودت به دخترت فکر کن اون الان خیلی به شما نیاز داره خیلی آسیب دیده تر از شماست ولی شما تمام فکر و ذهنت شده کمبود محبت خودت پس اون بچه بینوا چه میشه این وسط . اگه همین محبت رو به بچه ات بدی روح و روان خودت هم بیشتر آروم میشه

وقتت رو با دخترت پر کن به اون مرد هوس باز هم فکر نکن که هیچ عشقی در کار اینجور آدمها نیست
ان شاء الله بی بی رقیه کمکت کنه و آرامش واقعی رو به زندگی شما و دخترتون برگردونه

بزار یه کم آرومتر بشی بعد بشین به پیشنهاد مجدد همسرت فکر کن شاید با کمی خودسازی و شرط و شروط بتونی کمبودهای زندگی قبلی برای همسرت بازگو کنی و دوباره کانون خانواده ات رو گرمتر بسازید .

یه چیز دیگه حرفهایی که رو گفتی همسر بهم گفته در مورد قد و وزن این مسائل باور کن اکثر آقایون تو عصبانیت میگن همسر خود من که با عشق و عاشقی شروع کردیم هم گاهی حرفهایی میزنه که هیچ زنی تحمل شنیدنش رو نداره ولی میدونم از ته قلبش نیست تو دعوا که حلوا نمیدن بالاخره تو این ده سال روزهای خوشم داشتی به اونا فکر کن حتما چیزی بوده که الان همسرت دوباره برگشته سمت شما سعی کن رو خوبیهای همدیگه بیشتر زوم کنید ایشالا همه چیز درست بشه

مادر شدن اتفاق عجیبی است لطف عجیبی است زندگی یه موجود در اختیار تو قرار میگیره خواهش میکنم به دخترت بیشتر فکر کن

پدر و مادراز دید بچه ها همیشه قهرمان هستن الان اون بچه یکی از قهرمانای زندگیشو از دست داده و اصلا دلایل شما هم براش قابل هضم نیست بیشتر کنارش باشید
ببخش اگه طولانی شد ولی من واقعا وقتی جایی پای طفل معصومی درمیون باشه خیلی دلم میگیره

برای شما و دختر گلتون دعا میکنم هر چی خیرو مصلحتتون هست سرراهتون قرار بگیره