من یک دفترچه سخنی با خودم دارم یه صفحه رو اینجا نوشتم شاید حرف دل یکی دیگه هم باشه.
به نعویق انداختن کار، بدترین اخلاقی که باید ترکش کنم.
یادم باشه بدعهدی ساده من نوعی برای من بد عهدی ساده است، یک کار تکراری که بر حسب عادت انجام میدم اما برای طرف مقابلم بعضی وقتها قیمت گرونی داره. شاید آبرو، شاید اعتبار
و شاید هم یک کور سوی امید برای ادامه زندگی که به راحتی و فقط به خاطر اینکه من به زحمت نیوفتم ، از بین میره.
کسایی مثل من که به خاطر بد قولی حتی عذاب وجدان هم نمیگیرن تو جامعه زیادن.
از من بپرسی بد قولی خوبه یا بد بدون فکر میگم بد اما تو عمل که میاد بد قول ترین آدم دنیام انگار بهترین و لذت بخش ترین کار دنیا رو انجام میدم.
بعضی از بد قول ها آدمای خبیثی ان. کاری رو که بهشون میسپری عمدا دیر تحویل میدن تا تو بدبخت شی.
بعضی از بدقول ها بی مسئولیتن.
بعضی از بد قول ها مخصوصا اونایی که کارهاشون رو به تعویق میندازن آدمای خبیث و بی مسئولیت نیستن. برعکس دوست دارن بهترین کار رو تحویل بدن و دوست دارن کارشون بهترین
باشه. آدم هایی مثل من....
از من بپرسی فلانی این چه وضعشه کلا کارت خوبه اما دیر فکر میکنید جوابم چیه؟ به طرف مقابلم میگم وقت نکردم. ببخشید....
اما واقعیت اینه: معنی کار برای آدمایی مثل من نشستن یه جا و انجام یک کار روتین نیست. عرق ریختن و در حد مردن کار کردنه!!! کارت رو دیر تحویل میدم چون فکر میکنم که آسونه.
کارفرمای گرامی من بلدم که از اتم کشف کنم درست اما باور میکنی بلد نیستم که یک برگه رو تایپ کنم؟
من بلد نیستم کار ساده انجام بدم چون من مازوخیسم دارم... من مریضم باید به خودم آسیب بزنم. تایپ کردن در حد من نیست چرا نمیفهمی؟ باید به من کاری رو بدی که در حد مرگ بهم
استرس بده اونوقته که میگم آهان به این میگن کار.... این اون چیزیه که من دوست دارم. تو تعجب میکنی اما من لذت میبرم.
تو یک چیزهایی رو نمیفهمی چون تو دیگه جوون نیستی چون تو کل عمرت تقلب کردی چون تو هیچ وقت خودت کارهاتو انجام ندادی چون تو هیچ وقت لذتی که تو سخت کار کردن هست رو
نفهمیدی کلا تویی که نمیفهمی!!!! اما مشکل تو نیستی اصلا مشکل سطح درک تو نیست. مشکل واقعی منم... من....
من باید بشینم یه گوشه و فکر کنم که تو نمیفهمی یا منم که نمیفهمم؟
من نشستم و فکر کردم.... خیلی فکر کردم..... دوست عزیز تو میفهمی این منم که نمیفهمم.
من دوست دارم که شبا بیدار بمونم تا مریض بشم... لابد از مریضی لذت میبرم.
من دوست دارم که کارم رو به عقب بندازم تا از استرس مریض بشم.... لابد مریضی رو دوست دارم.
من دوست دارم که خودم رو زیر بار فشار کاری له کنم تا از خستگی مریض بشم....لابد مریضی رو دوست دارم.
بله کارفرمای عزیز من نمیخوام تو رو اذیت کنم. به والله نمیخوام. من فقط میخوام خودم رو اذیت کنم.
ببخشید که انجام دادن کار تو شده بهانه. آخه تو نمیدونی که... قضیه اینه از نظر من خودآزاری علنی زشته. من نمیتونم کار زشت علنی انجام بدم !!!! واس همین باید یه چیزی پیدا کنم
که در ظاهر جنبه ی مثبت داره و در باطن جنبه ی خود آزاری....
چه کاری بهتر از کشف اتم....
این جوریه که من خانم فلانی با سواد و تحصیلات عرضه ندارم یه برگه رو سر موقع تحویل بدم.
اسمم کمالگراست اسم قشنگیه ولی خودش قشنگ نیست.
من کمال گرا نیستم من فقط دنبال آزار خودمم.
تو ببخش و من رو حلال کن. تو رو درگیر مشکلات شخصیم کردم.
من هم سعی میکنم تا خودم رو ببخشم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)