به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 41
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 اردیبهشت 97 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    4,011
    سطح
    40
    Points: 4,011, Level: 40
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من مطلقه ام .عاشق مرد متاهل شدم .

    با سلام
    بنده 33ساله و همسر سایقم 37 سالشون بود و یه دختر 8ساله دارم .از اول ازذواجمون اختلافات شدید داشتیم و تو این ده سال بارها به مشاوره رفتیم و راهکارهای زیادی امتحان کردیم اما در نهایت به دلیل خیلی واضح ...همدیگه رو دوست نداشتیم و مورد پسند هم نبودیم ....یک ماه پیش به صورت توافقی از هم جدا شدیم
    اما موضوع مهم اینه که من به شدت خلا عاطفی داشتم و انقدر شوهرم بهم بی توجه بود که خیلی آروم بدون اینکه خودم بخوام به یه مردی علاقه پیدا کردم (تو یکی از شبکه های مجازی )
    و رفته رفته عاشقش شدم
    این عشق که اولیمن لار تو عمرم تجربش و کرده بودم روح و روانم و به هم ریخته بود آشفته بودم و و چون زن مقید و نجیبی هستم عذاب وجدان شدیدی داشتم که با وجودی که متاهلم چرا عشق یه مرد دیگه رو به حریم قلبم راه دادم
    ولی این عشق خلاهای روحی من و پر کرده بود
    حس میکردم عمرم بدون عشق و این همه احساس ثقشنگ تو این زندگی هدر شده
    شوهرم بیشتر از قبل از چشمم افتاده بود و دیگه تلاشی برا بهبود رابطمون نمیکردم
    من تصمیم گرفته بودم جدا بشم و از این زندگی برم
    راستش چرا دروغ بگم
    من ترجیح میدادم همسر موقت مردی باشم ک ه عاشق هم شدیم
    حتی شده مدت خیل یکوتاه
    میدونم کارم حماقته
    اما واقعا عشق عقلم و ازم گرفته بود
    الان هم یک ماهه جدا شدم
    ولی پشیمون نیستم
    من زندگی تنهایی و بدون همسر و به زندگی بدون عشق ترجیح میدم
    من یه زن به شدت عاطفی و احساسی بودم که همیشه تو اون زندگی نادیده گرفته میشدم
    حتی بارها از همسرم خواستم بهم محبت کنه بهش میگفتم چرا بغلم نمیکنه بوسم نمیکنی میگفت همینی که هست از من انتطار عاشقی نداشته باش
    بارها بهم گفته بود تو زن ایده ال من نیستی یا اگه شاغل نبودی تو رو میخواستم چکار و اتز این حرفا
    یا مثلا دایم میگفت تو قدت کوتاهه متنفرم از زن چادری از زن چاق
    این درحالیه که دیگران همیشه بهم میگن تو توپل و تو دل برو هستی شفافیت و زیبایی پوستم زبانزد فامیل خودشون بود همه از نجابت و پاکیم تو روش تعریف میکردن اما اون همیشه منو نمیدید و تو روم میگفت کاش زن فلانی مال من بود ......

    - - - Updated - - -

    الان درسته احساس رهایی میکنم
    اما حس های متناقضی دارم
    ازاینکه میخوام وارد زندگی یه زن دیگه بشم ناراحتم
    من و اون اقا تو شهرهای مختلف زندگی میکنیم و ماهی یکبار همین بتونیم همو ببینیم
    اما این برا من مشکلی نیست
    ولی برا خانوم اون آقا ناراحتم و عذاب وجدان دارم
    از طرفی هم همسر سابقم برای دادن حضانت دخترم به من یه شرط گذاشته :اونم اینکه اگه ازدواج مجدد داشته باشم دخترم و ازم میگیره
    برای همین من برا اینکه خلا عاطفی و ...بتونم پرکنم فکر میکنم ارتباط با این اقا کمکم میکنه چون واقعا دوسش دارم
    لطفا ارهنماییم کنید
    کمکم کنید
    ویرایش توسط mojtamelibsa : سه شنبه 31 مرداد 96 در ساعت 11:46

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    تعادل بین عقل و احساس لازمه ی یه تصمیم درست در این مورده.

    شما با این کارتون، به زندگی دخترتون ( طلاق براش یه ضربه بوده، از شما جدا بشه احساس ناامنی را مجدد تجربه می کنه و تاثیر خیلی بدی روی آینده اش داره)، زندگی اون خانم و بچه هاشون آسیب می زنید.

    بشمرید ببینید چند نفر قراره آسیب ببینن که شما ماهی یه بار در آغوش گرفته بشید ( بعید می دونم خلا عاطفیتون پر بشه )!

    ضمن این که به احتمال زیاد خودتون هم در این ماجرا آسیب خواهید دید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 11 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 31 مرداد 96), Quality (چهارشنبه 08 شهریور 96), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 01 شهریور 96), نیکیا (چهارشنبه 01 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 شهریور 96), آنیتا123 (چهارشنبه 01 شهریور 96), آرام 10 (شنبه 11 شهریور 96), بی نهایت (شنبه 04 شهریور 96), بارن (دوشنبه 06 شهریور 96), جوادیان (سه شنبه 31 مرداد 96), حیاط خلوت (چهارشنبه 31 فروردین 01)

  4. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    احساستون رو درک میکنم هر انسانی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن داره.نیاز داره کسی غیر از خواهر وبرادر و پدر ومادر و خویشانش او رو در کسوت یک همسر و یک مونس دوست داشته واحساسات خاص خودش رو با او تقسیم کنه.

    مطمئنا تا حالا شرایط سختی رو داشته ای.

    اما حالا در شرایطی که هستی به نظر خودت نیاز نیست بشینی و به این چند سال گذشته یک نگاه گذرا کنی.چی شد که انتخاب کردی ازدواج کنی ، چی شد که تصمیم به بچه دار شدن گرفتی و بعدش چه اتفاقاتی افتاد که تصمیم گرفتی جدا بشی.

    به نظرت از اول با ضعف عزت نفس تاثیری روی انتخاب مسیرهای زندگیت نداشته؟

    فکر نمیکنی نگاه احساسی و احساس محوری تا حالا باعث شده نتونی به اون جایگاهی که میخواهی برسی.

    یک ماه جدایی خیلی کمه که وارد هر نوع ازدواج دیگه ای بشی

    الان با یک نگاه سطحی به آینده میخواهی عواطف برآورده نشده رو به هرقیمتی برآورده کنی اما ممکنه از چاه در بیایی و به چاله بیفتی چون اراده خودت رو میخواهی در اختیار احساسات قرار بدهی.

    اگر قبول کنی که انتخاب های تو باعث شده تا اینجا برسی از این به بعد بهتر و دقیتر ومحتاطتر در زندگیت قدم بر میداری و انتخاب میکنی .مسئولیت انتخابهات با خودته.

    انتظار نداشته باش جو بکاری و گندم دروکنی
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : سه شنبه 31 مرداد 96 در ساعت 22:22

  5. 9 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    afsa (پنجشنبه 02 شهریور 96), Quality (چهارشنبه 08 شهریور 96), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 01 شهریور 96), نیکیا (پنجشنبه 02 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 شهریور 96), Ye_Doost (چهارشنبه 29 شهریور 96), آرام 10 (شنبه 11 شهریور 96), بی نهایت (شنبه 04 شهریور 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام دوست عزیزم

    به نظرم خیلی در تلاطم هستی ....کمی اروم تر.با این افکار متشنج و این اتفاقایی که اخیرا برات افتاده و با این تنش ها نمیتونی درست تصمیم بگیری.من هیچ کدوم از کارهای شما رو نه تایید میکنم و نه رد.چرا که در جایگاه شما نبودم و نمیتونم زندگی قبلی شما رو مورد قضاوت قرار بدم.تنها چیزی که الان مهمه اینه که در حال حاضر توانایی مدیریت بر احساساتت رو نداری.
    حق هم داری....بعد از یک زندگی پر تنش طلاق رو تجربه کرذی ..خوده طلاق اتفاق ناخوشایند و مهمی در زندگی هر ادمی هست .بنابراین مدتی (حداقل 6 ماه) به زمان نیاز داری تا به ارامش برسی و بتونی درست تصمیم بگیری...

    مدتی سعی کن از لحاظ روحی به خودت برسی .الان خیلی خیلی زوده که بخوای یکی دیگه رو وارد زندگیت کنی(چه یک مرد مجرد و چه یک مرد متاهل/که هرکدام شرایط و مسائل خودش رو داره).به خودت ارامش بده..ورزش کن...سرکار برو...اوقاتت رو پر کن.تا بتونی از لحاظ احساسی به ثبات برسی.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  7. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (سه شنبه 11 مهر 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 اردیبهشت 97 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    4,011
    سطح
    40
    Points: 4,011, Level: 40
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام و سپاس از دوستانی که وقت گذاشتن و برام نوشتن
    تو رو خدا برام دعا کنید کمی به آرامش برسم
    میخوام یه توضیحاتی در مورد خودم و زندگیم بدم که بهتر منو بشناسید
    من یه زن به شدت عاطفی هستم و حریم ها برام خیلی مهمه
    جوری که وقتی تو بدترین لحط های زندگیم که به شدت تنها بودم عفتم و حفط کردم و کوچکترین خطایی نداشتم
    شوهرم بارها تو روم میگفت که مادرم تورو انتخاب کرده
    تو برام جذاب نیستی
    زن من باید قدش 170 بود مانکن بود تو کوتاهی چاقی بی کلاسی و....
    این در حالی هست که به گفته یدیگران من چیزی از زیبایی کم ندارم و نجابت و شخصیت من سر زبونها بود
    ده سال منو کوبید
    به بدترین شکل های ممکن
    با من رابطه برقرار نمیکرد
    نصف شبی میدیدم بیدار شده و فیلمهای ....نگاه میکنه ...تحقیر میشدم و...
    تا اینکه ناخواسته دلباخته ی این آقا شدم
    من زن گرم مزاجی نیستم .روابط جنسی برام در اولیت پایین تری هست اونچه که من تشنه ی اونم دیده شدن هست سیراب شدن از نطر عاطفی هست .من یه بوسه از روی محبت و ترجیح میدم به روابط ...
    نمیدونم تو این ده سال به یه ادم دیگه تبدیل شدم
    هیچ وقت حقم و حلال نمیکنم ...الان عین یه مرغی هستم که در قفس و براش باز کردن ام دیگه پریدن و یادش رفته
    نمیدونم کی حالم خوب میشه

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوست عزیز

    در طول زندگی هر کسی ممکنه شرایط سخت زیادی رخ بده ، شرایطی که ما رو از خیلی لحاظ ها عوض کنه .حتی شرایطی که باعث بشه از خیلی جهات دیگه اون آدم قبلی

    نباشیم.

    ممکنه خیلی کارها انجام بدیم که حتی فکرش رو هم نمیکردیم.

    ولی ولی آدمی که اصالت داشته باشه هیچ وقت حتی در بدترین شرایط هم یک سری خط قرمزها رو زیر پا نمیذاره.

    یکی از مهمترین خط قرمزها زدن آسیب های شدید به دیگرانه.شما با وارد شدن به این رابطه کاری با همسر و فرزندان اون آقا می کنید که از مرگ هم بدتره.

    لطفا تاپیک هایی رو که در اون خانمها خیانت دیدند رو بخونید که متوجه بشین خیانت دیدن چه بلایی سر آدمها میاره.

    کسایی که خیانت میبینن روح و روانشون به شدت آسیب میبینه و سلامتیشون رو از دست میدن. حتی اگر برای یک بار باشه.چه برسه به ازدواج موقت و این جور چیزا

    ببینید من درک میکنم شما شرایط سختی داشتید ولی راضی نشید یک زن دیگه به خاطر شما چند برابر گذشته شما زجر بکشه.مطمئن باشین در اون صورت

    آهش دامن شما رو خواهد گرفت.

    اون آقا هم اگر انسان درستی باشه و ذره ای شرافت و غیرت روی خودش و زندگیش داشته باشه هیچ وقت تن به همچین ارتباطی نمیده.

    من با نظر بقیه دوستان در مورد اینکه شما براتون زوده الان وارد هر گونه رابطه ای بشید موافقم . ولی حرف من الان این نیست.من میگم اگر هم خواستید این اشتباه رو

    بکنید اگر به خاطر سختی شرایط خواستید وارد هر گونه رابطه ای بشید حداقل با یه آدم مجرد باشه ،مردی که متعلق به یکی دیگه نیست.

    هیچ وقت خط قرمزهاتون رو زیر پا نگذارید و یه عمر احساس گناه رو با خودتون یدک نکشید.

    این رو هم در نظر بگیرید که رابطه عاطفی فقط با یه جنس مخالف شکل نمیگیره.شما میتونید با عشق ورزیدن به خانواده ، دختر و دوستانتون بهترین شکل عواطف

    رو تجربه کنید. رابطه با یه مرد رو هم اگر عجله نکنید و اسیر احساسات زودگذر نباشید به امید خدا در یک شکل پاک و سالم براتون اتفاق میفته.

    در آخر چون خودتون دختر دارید بهتون میگم.فقط برای یک لحظه تصور کنید دختر تون در آینده ازدواج کنه و یک زن دیگه وارد زندگی همسرش بشه.

    فکر میکنید چه به روز شما و دخترتون بیاد؟؟

  10. 9 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    Quality (چهارشنبه 08 شهریور 96), نیکیا (پنجشنبه 02 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 شهریور 96), مامان کوچولو (جمعه 09 شهریور 97), Ye_Doost (چهارشنبه 29 شهریور 96), آسناد (سه شنبه 02 آبان 96), بارن (دوشنبه 06 شهریور 96), دوران آرامش (دوشنبه 13 شهریور 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 اردیبهشت 97 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    4,011
    سطح
    40
    Points: 4,011, Level: 40
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آنیتا 123
    ممنونم ازت
    الان که اینجام دقیقا برا اینه که بیشتر از این به خودم و دیگران آسیب نزنم
    چون تعادل روحی ندارم و به شدت آشفته ام
    نگرانم
    عذلب وجدان دارم ...اما من اسم اینکار و خیانت نمیزارم اگه خیانت هست چرا دین اسلام اینکارو حلال میدونه و تاییدش کرده ؟؟؟
    احساس تنهایی و بی کسی میکنم سردرگمم
    الان شوهرم هی ابراز پیمانی میکنه و میگه من پشیمونم برگرد سر زندگیت
    از طرفی دلبسته ی اون آقا شدم و قطع رابطه باهاش به این راحتی هم نیست
    نمیدونم کی به آرامش میرسم
    تور و خدا کمکم کنید
    ویرایش توسط mojtamelibsa : چهارشنبه 01 شهریور 96 در ساعت 08:49

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 خرداد 97 [ 13:40]
    تاریخ عضویت
    1396-5-01
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    745
    سطح
    14
    Points: 745, Level: 14
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما وقتی که هنوز جدا نشده بودید با ان اقا ارتباط داشتید ،این کار اسمش خیانت نبوده؟ الانم دارید وارد زندگی یه زنه بدبخت دیگه میشید این کار اسمش چیه؟ چرا فقط خودتونو میبینید؟؟!!!شما توقع دارید همه چیز فدای شما شه چون عاطفی هستید؟؟؟ حرفتون مثل این میمونه که من بگم من چون میخام پولدار شم و پول دوست دارم پس هر کاری تونستم باید انجام بدم،هیچی هم مهم نیست برام،دزدی کنم،ادم بکشم،حق دیگران رو ضایع کنم و....

  13. 7 کاربر از پست مفید Raha6464 تشکرکرده اند .

    Quality (چهارشنبه 08 شهریور 96), نیکیا (پنجشنبه 02 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 شهریور 96), آنیتا123 (چهارشنبه 01 شهریور 96), آسناد (سه شنبه 02 آبان 96), بارن (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    ببین دوست عزیز من نمیخوام در مورد اینکه چرا این کار حلاله باهات بحث کنم.فقط ازت میخوام به عنوان یک زن و یک مادر تصور کنی این اتفاق برای دختر خودت بیفته

    آیا اون موقع هم میتونی بگی این کار اسمش خیانت نیست و با بیتفاوتی درد و رنج و زجر کشیدن و ضجه های دخترت رو ببینی.

    اگر جوابت مثبته پس این کار و بکن.چون خیلی وقتها ما جواب کارهامون رو در همین دنیا میبینیم.

    هر چند بعید میدونم جوابت مثبت باشه.چون من به عنوان یک غریبه دلم برای زنی که نمیشناسمش (همسر اون آقا) به درد میاد و از همین الان دارم درد و رنج و

    گریه های اون و طلاق عاطفی اون از همسرش رو در ازای اینکه برای مدت کوتاهی نیازهای عاطفی شما ارضا بشه رو احساس میکنم.

    در مورد همسر سابقت هم مثل هر رابطه دیگه ای هنوز زوده که بهش فکر کنی.فقط خوشحال باش که اونقدر خوب بودی که همسر سابقت هم قدرت رو الان که از

    دستت داده دونسته . پس خوبی خودت رو حفظ کن و خودت رو تبدیل به یه انسان پلید و خانمان سوز نکن.

  15. 6 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    Quality (چهارشنبه 08 شهریور 96), نیکیا (پنجشنبه 02 شهریور 96), میس بیوتی (چهارشنبه 01 شهریور 96), آسناد (سه شنبه 02 آبان 96), بارن (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)

  16. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    گاهی انسان بر اساس فشار و عجله و استرس از چاله ای در می آید و ناگهان در چاهی سقوط می کند.

    لطفا خیلی مواظب باشید.
    به این منظور ضمن حفظ آرامش خود، هیچ تصمیمی در مورد زندگی تا اطلاع ثانوی نگیرید.
    طی مدت پیش رو حتما یک دوره جلسات حضوری مشاوره داشته باشید به خصوص با یک روانشناس بالینی.

    با این جلسات شما نقاط ضعف خود را بهتر می شناسید و آمادگی لازم برای تصمیم گیری صحیح پیدا می کنید.
    هم اکنون صرفا ناشی از هیجانات پس از طلاق در پی کاهش فشار هستید آن هم به روشی که حتما و حتما فشار را رویتان زیاد می کند.
    وقتی تحت فشار زیاد هستیم شاید مواد مخدر و مشروبات الکی و یا یک رابطه ناصحیح چند روزی ما را به خود مشغول کند. اما تبعات مواد مخدر، مشروبات و روابط آسیب رسان تا آخر عمر گریبانمان را می گیرد.
    لذا برای کاهش اصولی فشارها و استرسهای زندگی قبلی و طلاق، به خودتان اجازه دهید و به خودتان رحم کنید و وقت کافی بدهید تا با مشورت تخصصی و تمرین های پس از آن گام به گام به آرامش نزدیکتر شوید.

    گفتنی هست میزان بالای فشارها و مسائل شما به مقداری هست که راهنمایی اینترنتی و تلفنی به شما کمک زیادی نمی کند و من از شما می خواهم که در محل سکونت خود به صورت حضوری مسائلتان را با یک روانشناس بالینی در میان بگذارید و تمرین و تکالیف وی را مو به مو انجام دهید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  17. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 04 شهریور 96), نیکیا (پنجشنبه 02 شهریور 96), آنیتا123 (چهارشنبه 01 شهریور 96), باغبان (چهارشنبه 01 شهریور 96), جوادیان (چهارشنبه 01 شهریور 96), شیدا. (چهارشنبه 01 شهریور 96)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.