به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 37
  1. #21
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    به نظر من از این فرصت استفاده کنید و برید بشینید 2 نفری در مورد مهمترین مساله (= نحوه ی ادامه زندگی مشترک تون) بحث کنید . بعد از روشن شدن وضعیت ادامه ی زندگی ، میشه در خصوص وام دادن یا شرایط سفت و سخت اون حرف بزنیم . در مورد شوهرتون نگید که
    جو گیر میشه و طلبکار ، بجاش با فکر مثبت ولی اینبار جدی برید جلو و مباحثی رو که در همین چند صفحه با هم داشتیم مطرح کنید و نتیجه اش رو بیارید اینجا تا بتونیم ادامه بدیم موضوع رو . . .

    حتماً از ایشون بخاهید که خرجی بچه ها رو بده و نباید شما از پول خودت خرج بچه ها رو بدید . ولی فعلا باید برید روی کلیّت زندگی بحث کنید تا نهایتا همون حمایت صحیح روحی و مالی رو بدست بیارید .

    به ایشون جواب بدید و بگید که تمایل دارید در خصوص همه ی مسائل و از جمله اصل زندگی مشترک تون یک بحث جدی داشته باشید به خاطر بچه ها و به خاطر خودتون . در کنار اون بحث میشه به وام دادن یا ندادن بپردازید .

    اگر قرار بر ادامه زندگی باشه و بتونید در مسائل اصلی با هم کنار بیایید ، شاید بنده توصیه کنم با روش سخت گیرانه به ایشون وام رو بدید . منظورم اینه که ایشون حتما باید پول شما رو پس بده و بدحسابی نشه دوباره .

  2. #22
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ایشون به جای این که فکر بچه ها و زندگیش باشه، دنبال این هست که از شما قرض بگیره ماشین بخره که راحت باشه؟

    شما هم می گی برم وام بگیرم بهش بدم؟

    این که ادامه ی همون مسیر و زندگی هست که داشتید.

    الان که دیگه بدهیهاش تموم شده، باید فکر این باشه که خونه اجاره کنه و خانواده اش را ببره پیش خودش !!!!!!

    شما نه وام بگیر و نه در مورد خرید ماشین حتی یک کلمه حرف بزن.
    با ایشون تماس بگیرید و بگید منتظرید یه خونه اجاره کنه که انشالله بچه که به دنیا اومد همه دور هم باشیم.

    اگر هم درخواست پول کرد بگید که این مدت هزینه های بچه و مراقبت بارداری و ... بالا بوده و پس اندازی ندارم. الان هم در شرایط روحی نیستم که مثل قبل بتونم دنبال وام و قرض و ... باشم. به حمایت شوهرم نیاز دارم و خیلی لازم هست که خونه بگیری و همه کنار هم باشیم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (یکشنبه 29 مرداد 96), Ye_Doost (یکشنبه 26 شهریور 96), بارن (سه شنبه 24 مرداد 96), زن ایرانی (دوشنبه 23 مرداد 96), صبا_2009 (دوشنبه 23 مرداد 96)

  4. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دقیقا همینجوریه شیدا جان و این هم نشانه خودخواهی و بی مسولیتیشه که به جای اینکه به فکر زندگی و بچه ها باشه فقط به فکر اسایش و راحتیه خودشه . و من شش ساله که بار زندگی رو دوشمه و دارم تحمل میکنم . اون اصلا از من تقاضای برگشت به زندگی رو نکرده که من ازش بخوام بره خونه بگیره . یعنی منتظر بودم و هستم که این درخواست رو داشته باشه ولی اون به تنها چیزی که فکر نمی کنه و براش مهم نیست شرایط من و زنددگی و بچه هاست . الیته اینم بگم با شناختی که از من داره خیالش هم راحته چون میدونه من تحت هر شرایطی خرجی بچه ها رو جور میکنم و نمی زارم بهشون بد بگذره هر چقدر هم بخوام براش اه و ناله کنم باور نمی کنه . چون میدونه من رو اون هیچ حسابی نکردم و نمی کنم .
    در مورد صحبت های دوست عزیز اقا بهزاد هم باید عرض کنم ما هیچ وقت با صحبت کردن به نتیجه نرسیدیم چون میدونه حق با منه اصلا اجازه حرف زدن به من نمی ده و شروع میکنه به فحاشی و داد و بیداد کردن که من به حرف زدن ادامه ندم . الان اگه من بهش پیشنهاد بدم برگرده به زندگی شروع میکنه حرفهای چن سال پیش رو زدن و اینکه من تو زندگی هیچ چی ندارم و تو منو بیرون کردی و ازین حرفها .
    من اگه یک درصد هم بخوام برگرده به زندگی به خاطر بچه هاست که پدر داشته باشن و خودشم به بیراهه نزنه که برگشتش به زندگی سخت بشه یا بخواد کار احمقانه ای بکنه و به قول خودش برای خرید ماشین پول نزول کنه و دوباره بدهکار عالم و ادم بشه چون میدونم بالاخره تنها کسی که باید جور ندونم کاریهاش رو بکشه منم .

  5. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام

    بهتر نیست بچه ها هیچ وقت پدری که زن و بچه اش خونه ندارن و هیچ خرجی بهشون نمیده و برای خرید ماشین تو این شرایط پول نزول می کنه رو بالای سرشون نداشته باشن؟؟

    مگه نمی گید شوهرتون مثل پدرشه!! پس لطفا حواستون باشه پسرتون مثل پدرش نشه. هر پدر داشتنی یه قیمتی داره. آیا فرزندان شما از سایر لحاظ اینقدر غنی هستند که بخوان بار تربیتی همچین پدری رو تحمل کنند؟

  6. 4 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    Ye_Doost (یکشنبه 26 شهریور 96), اثر راشومون (چهارشنبه 25 مرداد 96), بارن (سه شنبه 24 مرداد 96), شیدا. (سه شنبه 24 مرداد 96)

  7. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    راستش نمی دونم چی بگم منم و یک دنیا شک و تردید . اینده ای نامعلوم البته نمی خوام زیاد به جلو فکر کنم تمام تلاشم اینه که اکنونم رو سروسامون بدم و افکار و انگیزه ام رو برای زندگی متمرکز کنم . همسر من تا بوده همین بوده الان که به من رو انداخته اگر ادم قبلی بود دنیای نیش و کنایه و سرزنش نثارش میکردم . اما الان یاد گرفتم بیشتر صبر کنم و برای حرفهایی که میزنم کلی فکر کنم . با کمال وقاحت بعد از این همه مدت میگه زندگی بدون ماشین خیلی سختمه . من انتظار داشتم بگه زندگی بدون شما برام سخته . به پیشنهاد دوستان تایپیک سوده 88 رو خوندم و تلاش اون خانم عزیز برای برگرداندن همسرش ستودنی بود . اما زندگی من فرق میکنه همسر سوده پر از خصلت های خوب بود که هر کدومش به تنهایی ارزش جنگیدن داشت اما من هر چی فکر میکنم از خصلت های خوب ایشون چیزهای زیادی پیدا نمی کنم . حتی شوق انگیزه ای هم درون خودم نمی بینم همش به خودم میگم اگه بخوام برش گردونم باز پشیمون میشم باور کنید تحمل همچین مردی طولاتی مدت غیر ممکنه . فقط دو سه باری که اومده دنبال دخترم و با خودش برده دخترم هوایی شده و گاهی سراغش رو میگیره و میگه بابام پس چرا از سرکار نمیاد ؟ دوستانی که طلاق رو پیشنهاد نمی کنن لطفا راهکار ادامه زندگی با همچین مردی رو هم بم بدن البته اینو نگن که بهش بگو برو خونه بگیر و ماشین بگیر و کمک مالی بهش نکن که زندگی با همسرم بدون حمایت مالی من امکان نداره و ایشون هم به هیچ عنوان به خودش زحمت نمی ده . الان حس میکنم تا حدودی به سختی افتاده چون به حرف من رسیده که هیچ کسی رو نداره . اما هنوز من موضع خودم رو حفظ کردم و حرفی از زندگی نزدم .الان فکرم اینه که از طریق یکی از دوستام باهاش تماس بگیره و ببینه چی تو دلشه ایا تمایلی برای ادامه زندگی داره یا نه .البته الان نه بعد از زایمانم . هفته دیگه زایمانمه . همش میگم شاید بدنیا اومدن این بچه همه چی رو تغییر بده .

  8. #26
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    رها جان،

    ما نمی تونیم به شما بگیم جدا شو یا بمون. اما به نظرم بهتره راه صحیح را بری و ببینی به چی ختم می شه.

    اگه شما برای همسرت ماشین تهیه کنی، همون روال سابقه. فرض که ایشون از دیگران قرض بگیره و بدهکار بشه، به شما چه؟

    بذاریدش به حال خودش تا تصمیم بگیره می خواد چیکار کنه. شما که مادرش نیستی که مراقبشی. مادرش هم بودید دیگه تو این سن باید رهاش می کردید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (یکشنبه 29 مرداد 96), آنیتا123 (چهارشنبه 25 مرداد 96)

  10. #27
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    دقیقا همینجوریه شیدا جان و این هم نشانه خودخواهی و بی مسولیتیشه که به جای اینکه به فکر زندگی و بچه ها باشه فقط به فکر اسایش و راحتیه خودشه .
    اون اصلا از من تقاضای برگشت به زندگی رو نکرده که من ازش بخوام بره خونه بگیره . یعنی منتظر بودم و هستم که این درخواست رو داشته باشه ولی اون به تنها چیزی که فکر نمی کنه و براش مهم نیست شرایط من و زنددگی و بچه هاست.
    به نظر من دارید تند میرید و من احتمال میدم که ایشون هم نگران بچه هاش هست و مساله ی ماشین رو هم مطرح کرده که باب گفتگو با شما رو باز کنه . دلیل اینکه مستقیما هم از شما نمیخاد که به زندگی برگردید اینه که روش نمیشه یا غرورش زیاده یا احتمال جواب منفی رو زیاد میدونه . . .

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    الیته اینم بگم با شناختی که از من داره خیالش هم راحته چون میدونه من تحت هر شرایطی خرجی بچه ها رو جور میکنم و نمی زارم بهشون بد بگذره هر چقدر هم بخوام براش اه و ناله کنم باور نمی کنه . چون میدونه من رو اون هیچ حسابی نکردم و نمی کنم .
    این وضعیت رو باید عوض کنید و باید به ایشون وظایفش رو یادآوری کنید و به نوعی ایشون بترسه که بچه هاش دارای کمی و کاستی هایی هستن . البته بزرگترین کمی و کاستی ، «نبود پدر» هست . . .

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    در مورد صحبت های دوست عزیز اقا بهزاد هم باید عرض کنم ما هیچ وقت با صحبت کردن به نتیجه نرسیدیم چون میدونه حق با منه اصلا اجازه حرف زدن به من نمی ده و شروع میکنه به فحاشی و داد و بیداد کردن که من به حرف زدن ادامه ندم .
    خوب این خیلی شگفت انگیز هست برام! یعنی بدون اینکه شما حرف بدی زده باشی و بدون اینکه لحن بدی داشته باشی ، شوهرتون مانع از حرف زدن شما میشه و بعدش هم فحاشی میکنه؟؟ فکر نمیکنم موضوع اینطوری باشه و بهتره از دیدگاه شوهرتون هم موضوعات رو توضیح بدید . چرا باید بجای یک صحبت آرام و منطقی ، وضعیت بین شما اینجوری باشه ؟ یعنی الان هم که یه مدته از هم دورید ، باز اگر باب گفتگو باز بشه ، دوباره انقدر بد با هم صحبت خواهید کرد و در این مساله هم شوهرتون بدون دلیل و مثل روانی ها رفتار میکنه؟؟ این مساله رو یک مقدار باز کنید و برای اینکه یکطرفه هم به قاضی نریم ، دلیل ناراحتی و خشم یا دلخوری شوهرتون رو با انصاف بیشتری توضیح بدید . . .
    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    الان اگه من بهش پیشنهاد بدم برگرده به زندگی شروع میکنه حرفهای چن سال پیش رو زدن و اینکه من تو زندگی هیچ چی ندارم و تو منو بیرون کردی و ازین حرفها .
    خوب باید از دلش در بیارید و آرومش کنید ، اگر تمایل دارید روزی با هم زندگی بهتری داشته باشید . ای کاش از روز اول همه ی مسئولیت ها رو قبول نمی کردید تا کار به اینجا نرسه و مثلا به دلیل خشم فرو خورده ی شما ، شوهرتون رو تحقیر نمی کردید . به هر حال باید دل همدیگه رو بدست بیارید وگرنه نمیشه! اینکه توی زندگی چیزی نداره یعنی چی؟ لطفا از نظر ایشون مساله رو توضیح بدید . . .

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    من اگه یک درصد هم بخوام برگرده به زندگی به خاطر بچه هاست که پدر داشته باشن و خودشم به بیراهه نزنه که برگشتش به زندگی سخت بشه یا بخواد کار احمقانه ای بکنه و به قول خودش برای خرید ماشین پول نزول کنه و دوباره بدهکار عالم و ادم بشه چون میدونم بالاخره تنها کسی که باید جور ندونم کاریهاش رو بکشه منم .
    اگر فقط بخاطر بچه ها هست ، من توصیه می کنم اصلا به زندگی بر نگردید ، چون دوباره و اینبار با وضعیت بدتری جدا میشید و بچه ها هم آسیب بیشتری می بینن از این زندگی ناپایدار و متزلزل . بزارید مسائل اصلی و مشکلات اصلی حل بشه یا تلطیف بشه و بعدش به خاطر خودتون برگردید به هم . فقط در اینصورته که بچه ها هم سود می برن و روی آرامش و آسایش رو می بینن

  11. کاربر روبرو از پست مفید behzzad تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (پنجشنبه 26 مرداد 96)

  12. #28
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    الان که به من رو انداخته اگر ادم قبلی بودم دنیای نیش و کنایه و سرزنش نثارش میکردم . اما الان یاد گرفتم بیشتر صبر کنم و برای حرفهایی که میزنم کلی فکر کنم . با کمال وقاحت بعد از این همه مدت میگه زندگی بدون ماشین خیلی سختمه . من انتظار داشتم بگه زندگی بدون شما برام سخته .
    خوب بجای دنیای نیش و کنایه و سرزنش ، اگر با یک توضیح محترمانه و کوتاه ، از دادن پول یا هر کمک دیگری اجتناب می کردید ، امروز وضع زندگی تون خیلی بهتر بود . امتیاز دادن زیادی غلطه و از طرفی دنیای نیش و کنایه و سرزنش هم حتماً غلطه . من نمیدونم چرا آرام و درست با هم جلو نمیرید . حتما باید یا افراط کنید یا تفریط ؟؟ یا انرژی و مایه ی زیادی بزارید یا دنیای نیش و کنایه و سرزنش؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    من انتظار داشتم بگه زندگی بدون شما برام سخته . به پیشنهاد دوستان تایپیک سوده 88 رو خوندم و تلاش اون خانم عزیز برای برگرداندن همسرش ستودنی بود . اما زندگی من فرق میکنه همسر سوده پر از خصلت های خوب بود که هر کدومش به تنهایی ارزش جنگیدن داشت اما من هر چی فکر میکنم از خصلت های خوب ایشون چیزهای زیادی پیدا نمی کنم . حتی شوق انگیزه ای هم درون خودم نمی بینم همش به خودم میگم اگه بخوام برش گردونم باز پشیمون میشم باور کنید تحمل همچین مردی طولاتی مدت غیر ممکنه .
    تو دلش به احتمال زیاد همینه که شما برگردی ولی به همون دلایلی که گفتم فعلا نمیگه . به نظر من شوهر شما هم خیلی غول بی شاخ و دم نیست و ویژگی های مثبتی هم داره و البته ویژگی های آزاردهنده ای هم داره که باید بصورت جدی ولی محترمانه از ایشون بخاهید که بخاطر بچه ها و بخاطر خودتون ، خودش رو بهتر از این بکنه . البته فکر می کنم شما هم باید تغییراتی بکنی! گل بی عیب خداست . به هر حال قبل از اینکه مشکلات اصلی بین تون حل نشده با عجله بر نگردید ولی زیادی هم قضیه رو کش ندید و هر چه زودتر باید با هم بشینید و با حسن نیت و فکر مثبت ، بصورت جدی مذاکره کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahaaaaaaa نمایش پست ها
    دوستانی که طلاق رو پیشنهاد نمی کنن لطفا راهکار ادامه زندگی با همچین مردی رو هم بم بدن البته اینو نگن که بهش بگو برو خونه بگیر و ماشین بگیر و کمک مالی بهش نکن که زندگی با همسرم بدون حمایت مالی من امکان نداره و ایشون هم به هیچ عنوان به خودش زحمت نمی ده . الان حس میکنم تا حدودی به سختی افتاده چون به حرف من رسیده که هیچ کسی رو نداره . اما هنوز من موضع خودم رو حفظ کردم و حرفی از زندگی نزدم .الان فکرم اینه که از طریق یکی از دوستام باهاش تماس بگیره و ببینه چی تو دلشه ایا تمایلی برای ادامه زندگی داره یا نه .البته الان نه بعد از زایمانم . هفته دیگه زایمانمه . همش میگم شاید بدنیا اومدن این بچه همه چی رو تغییر بده .
    بنده به سهم خودم مفصل توصیه کردم . بصورت خلاصه : بدون واسطه و بدون کش دادن بی خودی ، برید اول روی اصل مشکلات و اصل زندگی تون بحث کنید و بعدش اگر امید به اصلاح بود در خصوص مسائل مالی بصورت سخت گیرانه به ایشون وام بدید . البته روی شرایط وام دادن ، بعدا بیشتر باید بحث کنیم تا مطمئن بشیم شوهرتون بی مسئولیت بازی در نمیاره . . .

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    اگر هم درخواست پول کرد بگید که این مدت هزینه های بچه و مراقبت بارداری و ... بالا بوده و پس اندازی ندارم. الان هم در شرایط روحی نیستم که مثل قبل بتونم دنبال وام و قرض و ... باشم. به حمایت شوهرم نیاز دارم و خیلی لازم هست که خونه بگیری و همه کنار هم باشیم.
    مطلب بالا خوب هست و باید شوهرتون رو سوق بدید که مسئولیت هاش رو انجام بده ولی اگر بصورت منطقی هیچ راهی بجر وام دادن برای ادامه ی زندگی ممکن نیست ، بعدا میشه روی شرایط وام سخت گیرانه بیشتر صحبت کنیم
    ویرایش توسط behzzad : سه شنبه 24 مرداد 96 در ساعت 11:33

  13. کاربر روبرو از پست مفید behzzad تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (پنجشنبه 26 مرداد 96)

  14. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    پستی که نوشته بودی شوهرت درخواست پول کرده رو خوندم و احساس کردم کمی دیر شده که من بخوام بهت هشدار بدم این کارو نکن
    که دیدم خوشبختانه شیدا جان و صبای عزیز برات نوشتن

    به هیچ عنوان پولی به ایشون نده
    اصلا اگر می خواستی ماشین رو تامین کنی چرا ماشین خودت رو گرفتی ازش؟


    برای تصمیم به طلاق یا عدم طلاق بهتره تا دو سه ماه بعد زایمان صبر کنی هم حال روحی خودت رو بسنجی هم نیاز خودت و بچه هات و هم برخوردهای شوهرت

    فعلا صبر کن

    به هرحال اگر بخوای با یه مرد بی مسئولیت ادامه بدی یا اگر بخوای طلاق بگیری درهرصورت به همه پولت نیاز داری حتی اگر قرار شد بره زندان هم شما پولی نده شما همین الانم اسم مرد روی سرت هست نه خود یه مرد پس در هر صورت چیز زیادی رو از دست نمیدی

    بالاخره یا یاد میگیره مسائل مالی رو درست مدیریت کنه یا میره زندان در بدترین حالتش

    حالا کلا بحث سر تغییر همسر شما نیست بحث سر اینه که شما و بچه هات براتون بهتره که یه مرد با احساس مسئولیت کم هم بالاخره حضور داشته باشه توی زندگیتون یا نه اینکه کلا حذف بشه

    شاید بعد تولد پسرت احساس کنی که همین حضور نصفه نیمه همسرت هم از نبودش بهتره

    اگر حرفی پیش اومد از نیاز خودت و بچه هات به حضور ایشون صحبت کن فقط همین ولی هیچ گونه باجی نده حداقل بذار فقط هزینه بچه ها به عهده شما باشه نه تاوان ندانم کاری و بی قیدی ایشون

    آدم به مردی پول میده یا براش دنبال وام میگرده که سابقه اینچنینی نداشته باشه

    ولی هیچوقت سرزنش و سرکوب هم نکن فقط بگو چنین مبلغی رو نداری و فعلا امکان وام گرفتن هم نداری فقط همین و بس و هرچه پول داری برای آینده خودت و بچه ها پس انداز کن

    فعلا تمرکزت رو روی زایمانت بذار و به طلاق و عدم طلاق به هیچی فکر نکن و فقط صبر کن

    بعد از طلاق هم قرار نیست اتفاق خاصی بیفته که بخوای برای رسیدن بهش عجله ای داشته باشی چند ماهی صبر کن و وقایع رو بسنج

    میگه بدون ماشین اذیت میشم بگو همسرت و بچه هات هم بدون حضور مردشون در عذابن
    که اگر احیانا این درخواستی که داشته برای ایشون به نحوی درخواست شروع رابطه بوده باشه که به دلیل غرور امکان واضح بیان کردنش نبوده باشه به ایشون یه سیگنالی مثبت فرستاده باشی

    براش از اینکه هفته آینده زایمانت هست ولی پدر بچه ات نیست و ناراحت هستی بنویس
    از لحاظ عاطفی بدون غرور سعی کن جذبش کنی ولی از نظر مالی هیچ قدمی برندار

    موفق باشی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : سه شنبه 24 مرداد 96 در ساعت 14:45

  15. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    میس بیوتی (یکشنبه 29 مرداد 96), زن ایرانی (سه شنبه 24 مرداد 96), ستاره زیبا (پنجشنبه 26 مرداد 96)

  16. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    من توصیه به طلاق نمی کنم چون از ریز جزییات زندگی شما و توانایی ها و نیازهای شما و همسرتون خبر ندارم.

    اما وقتی آدم به شرایط علم داره ترس از تصمیم واسش کمتر هست.

    آدم ها برای ازدواج می کنند که نیاز عاطفی و جنسی شون به صورت معقولی تامین بشه. بعد از ازدواج هم آدم ها تنهایی دارند ولی یه ازدواج موفق و نرمال بخشی از نیاز به همدم رو پر می کنه.
    الان وضعیت جامعه اینطور نیست که یه زن برای موفقیت تو زندگیش نیاز به سایه مرد داشته باشه. متاسفانه اینقدر آمار طلاق بالا هست که این مساله جا افتاده. شخصیت شما هم شخصیت زیادی و مستقلی هست که تا الان بیشتر نقش مرد رو بازی کردین و از بابت اداره امور مشکلی ندارید.

    اما در صورت طلاق همسر فعلی شما همچنان پدر بچه ها خواهد بود. از حرفهای شما من اینطور برداشت کردم که ایشون یا کارش شیفتی هست یا اقماری.
    رابطه پدر و فرزندی رو نمیشه قطع کرد و حق هر دو طرف هست که زمان هایی رو با بچه باشند.
    همسر شما اگر واقعا قصد پدری کردن می تونه هفته ای چند بار فرزندانش رو بببینه و از این لحاظ شما در صورتیکه فکر می کنید اثر مخرب روی بچه ها ندارند می تونید سخت گیر نباشید.

    اما اینکه خونه تهیه کنید یا هر کمک مالی به نظر ۱۰۰٪ اشتباه هست. آخرش اینه که میرن زندان. آیا برای خواسته های شما رفتند که نگران هستین؟

    اگر ایشون خواهان زندگی با شما و بچه هاشون هستند؛ مثل روز اول خواستگاری بیان بگن چی دارن و کمی تلاش کنند برای رسیدن به شما. به وجدان خودتون رجوع کنید اگر بدهی عاطفی و یا کمکاری نسبت به زندگی تون ندارید. قاطع برخورد کنید.

  17. 2 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    آنیتا123 (چهارشنبه 25 مرداد 96), آنه ماری (چهارشنبه 25 مرداد 96)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیدونم میخاد طلاقم بده یا نه؟؟؟؟؟
    توسط maryam 020 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 19 آبان 93, 12:14
  2. ایا حالا که برگشته بگم برای همیشه بره؟؟؟؟؟
    توسط setare sorbi در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 23:08
  3. نمی دونم قصدش از این حرفها و رفتارها چیه ؟؟؟؟؟
    توسط ilm در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 آذر 90, 13:26
  4. +واقعا ارزش داره؟؟؟؟؟
    توسط majroh در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 اردیبهشت 87, 09:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.