به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array

    بلاخره مطمئن شدم که احساسمون دوطرفه است

    سلام به دوستان خوبم
    ممنون از همتون که در تاپیکهای قبلی برام وقت گذاشتین
    الان هم در ادامه همون مسئله اتفاق جدیدی پیش اومده امیدوارم قدم به قدم کمک و راهنماییم کنید بتونم راه درستی رو برم
    من از طریقی متوجه شدم یعنی دیگه مطمئن شدم که احساس من اون اقا کاملا دوطرفه است یعنی رفتارشون از سر علاقه به من بوده و از اون بلاتکلیفی که نمیدونستم این دلیل رفتارشون به خاطر چی هست تقریبا خلاص شدم
    ولی از اون جایی که هنوز هیچ حرفی نزده ودودل هست ومن دلیل این دودلیش رو نمیدونم چیه
    چطور باید این رابطه رو به سمتی ببرم تا اون بتونه راحت حرفش بزنه تا این تردیدها ودودلیهاش بر طرف کنیم؟ الان توی این موقعیت که من فهمیدم واقعا علاقه داره باید چطور رفتار کنم؟ یا بهترین رفتار وعکس العمل من چطوری باشه؟
    و مشکل بعدی من اینه چطور احساسم ومدیریت کنم که اگه نهایتش نشد کمتر صدمه ببینم ؟چون متاسفانه من الان هم وابسته شدم وهم علاقه زیادی بهشون پیدا کردم که این ناگهانی نبوده طول این 7ماه به مرور به وجود اومده مثلا اگه چند روز خبری ازشون نداشته باشم خیلی دلتنگ میشم وافسرده میشم همش دارم انتظار میکشم هر چقدر سر خودم با کارم گرم میکنم ولی ذهنم درگیره
    واقعا دوست ندارم اینجوری باشم ولی نمیدونم چیکار کنم از اون طرف اعتماد به نفسم هم خیلی پایین اومده همش میترسم نکنه حرفی بزنم یا رفتاری داشته باشم یا ظاهرم جوری باشه که اون خوشش نیاد یا زده نشه سرد نشه ذهنم خیلی درگیر اینا هم هست
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  2. 6 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 21 مرداد 96), paiize (یکشنبه 22 مرداد 96), میشل (شنبه 21 مرداد 96), رهگذر آسمان (شنبه 21 مرداد 96), زندگی خوب (شنبه 21 مرداد 96), صبا_2009 (شنبه 21 مرداد 96)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 فروردین 97 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    8,056
    سطح
    60
    Points: 8,056, Level: 60
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 832 در 244 پست

    Rep Power
    72
    Array
    خب خدا رو شکرر

    نمدونی چقد خوشحال شدم عزیزمم همینم قدم خوبیه تا اینجا

    نمی خواد هیچ کار بکنیی تنها کار اینه که فقط و فقط خودت باش بقیشم به خدا واگذار کن

    از ته قلب ارزوی بهترینا رو واست دارم

  4. 6 کاربر از پست مفید SOGAND. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 22 مرداد 96), mohamad.reza164 (یکشنبه 22 مرداد 96), رهگذر آسمان (شنبه 21 مرداد 96), ستاره زیبا (یکشنبه 22 مرداد 96), شیدا. (یکشنبه 22 مرداد 96), غبار غم (یکشنبه 22 مرداد 96)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    در مورد احساسش صحبت کردید؟ اگر آره، خودش مطرح کرد؟ اگر نه، چطور به این اطمینان رسیدی؟

    البته از قبل هم مشخص بود که احساسی بهت داره. اما سوال در این بود که چه احساسی؟ و در چه مسیری؟ جواب این سوالات رو پیدا کردی؟ اگه آره، چطور؟



    و هنوز هم من به جواب این سوال نرسیدم که:

    چرا صبر نمی کنی تا خودش به نتیجه برسه، و اگه به این نتیجه رسید که پیشنهاد ازدواج بده، اونوقت بهش فکر کنی؟

    چرا تو باید مسیر رو برای اون هموار کنی؟ فکر می کنی پسرها، اون هم تو این سن، نیازی به این کار دارن؟ یا اصلا اینکار اثر مثبتی روشون داره؟

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  6. 5 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 22 مرداد 96), paiize (یکشنبه 22 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 22 مرداد 96), نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 96), غبار غم (یکشنبه 22 مرداد 96)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 96 [ 07:06]
    تاریخ عضویت
    1396-5-21
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    14
    سطح
    1
    Points: 14, Level: 1
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم تاپیک قبلیتو خوندم چطور متوجه احساسش شدی؟ نکنه به دلیل وابستگی هر حرکتی از جانب ایشونو دال بر علاقه به خودت میذاری؟ مواظب باش آسیب نبینی چون روحیه حساسی هم داری

  8. 3 کاربر از پست مفید مامان بزرگ تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (یکشنبه 22 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 22 مرداد 96), غبار غم (یکشنبه 22 مرداد 96)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    میشل دیگه اون دوره تموم شده که دختر دست رو دست بگذاره و متانت پیشه کنه و پسر بصورت خودجوش تصمیم به ازدواج با اون دختر بگیره
    الان که تعداد دخترایی که میخوان تشکیل زندگی بدن خیلی بیشتر از پسراییست که قصد ازدواج دارن
    و تو این مسابقه دختری برنده ست که بتونه به هر طریقی شده پسر رو به سمت خودش بکشونه
    از دست ما دخترایی که توی جو پونزده سال پیش گیر کردیم هم کاری بر نمیاد
    دخترای به روز که انواع دوست پسر رو تجربه کردن و خوب میدونن چجوری با پسرا تا کنن و چجوری تشویقشون کنن که به اینا فکر کنه ، برگ برنده دست این دختراست
    واقعا قانون بقاست

    آبی بیکران ، اگه پسر خوبیه امیدوارم بدون اینکه فراریش بدی بتونی به سمت خودت جذبش کنی
    چجوریشو نمیدونم
    و اینکه واقعا از هر نظر یه پسر معمولیه. خب معمولی باشه. تو این دوره و زمونه پسرا با هم سطح خودشون ازدواج نمیکنن. با یکی که چند پله بالاتره ازدواج میکنن. این مورد هم جور نشه بهرحال تو با کسی ازدواج خواهی کرد که از خودت پایینتره. بهتره با این مساله کنار بیای
    جبر زمانه ست.

  10. کاربر روبرو از پست مفید nahid-111 تشکرکرده است .

    abi.bikaran (یکشنبه 22 مرداد 96)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام

    در مورد احساسش صحبت کردید؟ اگر آره، خودش مطرح کرد؟ اگر نه، چطور به این اطمینان رسیدی؟ سلام میشل جان نه خودش نگفت از طریق دیگه ای مطمئن شدم

    البته از قبل هم مشخص بود که احساسی بهت داره. اما سوال در این بود که چه احساسی؟ و در چه مسیری؟ جواب این سوالات رو پیدا کردی؟ اگه آره، چطور؟ نه الان میخوام همین کار بکنم که علاقه داره ولی دودله جواب دودلیش میخوام پیدا کنم



    و هنوز هم من به جواب این سوال نرسیدم که:

    چرا صبر نمی کنی تا خودش به نتیجه برسه، و اگه به این نتیجه رسید که پیشنهاد ازدواج بده، اونوقت بهش فکر کنی؟ فکر کنم ناهید خانم جواب خوبی دادن به این سوالت میشل من تو سنی نیستم بشینم تا یکی هر وقت میلش کشید بیاد یا اصلا نیاد الانش هم دیر شده حالا که یکی پیدا شده که بهش تمایل دارم خیلی از معیارهای منو داره و میدونم اون هم علاقه داره چرا تلاش خودم نکنم اون پسریه که میدونم اهل هیچ رابطه با جنس مخالفی نبوده اصلا تجربش نداره شناختی نداره از رفتارش معلومه وحالا یهو دختری مثل من سر راهش اومده که از جهاتی ازش بالاتر بخصوص تحصیلی ومیدونه من چند سالی استاد دانشگاه بودم ولی خودش تحصیلات دانشگاهی نداره وفکر میکنم دلیل ترددیش شاید این مسئله باشه البته حدس خودمه شاید هم چیز دیگه ای باشه بلاخره میخوام تلاش کنم تا این بفهمم

    چرا تو باید مسیر رو برای اون هموار کنی؟ فکر می کنی پسرها، اون هم تو این سن، نیازی به این کار دارن؟ یا اصلا اینکار اثر مثبتی روشون داره؟
    اتفاقا وقتی سنشون میره بالاتر تردید ودودلیهاشون بیشتر میشه وانتخاب سخت ترشاید باید یکی باشه حلشون بده

    نقل قول نوشته اصلی توسط nahid-111 نمایش پست ها

    آبی بیکران ، اگه پسر خوبیه امیدوارم بدون اینکه فراریش بدی بتونی به سمت خودت جذبش کنیسلام ناهید خانم مرسی از نظرتون منم با حرفاتون موافقم منظورتون چیه فراریش ندم؟منم این تاپیک زدم که راهکار درست بگیرم
    چجوریشو نمیدونم
    و اینکه واقعا از هر نظر یه پسر معمولیه. خب معمولی باشه. تو این دوره و زمونه پسرا با هم سطح خودشون ازدواج نمیکنن. با یکی که چند پله بالاتره ازدواج میکنن. این مورد هم جور نشه بهرحال تو با کسی ازدواج خواهی کرد که از خودت پایینتره. بهتره با این مساله کنار بیای
    جبر زمانه ست.
    من مشکلی با این مسئله ندارم اتفاقا شاید یه دلیل اینکه من جذب این ادم شدم خیلی ساده وبی شیله پیله است ودر کنارش خیلی با شخصیت ومهربان ودلسوز وبادرک وفهم خیلی بالا
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nahid-111 نمایش پست ها
    میشل دیگه اون دوره تموم شده که دختر دست رو دست بگذاره و متانت پیشه کنه و پسر بصورت خودجوش تصمیم به ازدواج با اون دختر بگیره
    چی بگم خواهر... به عقل من هرکس باید براساس انگیزه ها و اهداف درونی خودش برای ازدواج تصمیم بگیره. اگه آدم کسی رو دوست داشته باشه، یعنی خودِ واقعیِ اون رو دوست داشته باشه، یا حداقل بعنوان یک "انسان" براش احترام قائل باشه، فضا رو براش باز نگهمیداره که خودش انتخاب کنه. برنامه ریزی نمی کنه که اونو به سمت خاصی سوق بده؛ نه به سمت خودش، و نه برعکسش. یعنی نه می کشه، و نه دفع می کنه، بلکه فقط آزاد می گذاره. و خواستن و ازدواجی که در چنین فضایی شکل بگیره، قابل اتکاست.

    حالا البته اینی که می گی هم درسته، عقل من قدیمیه.

    در مورد متانت چیزی نمی گم، چون می دونم منظورت انزوا بود. اینکه دخترها نباید منزوی باشن. که کاملا هم حرفت درسته و من هم موافقم. اما این با چیزی که من گفتم تناقضی نداره.

    نکته اینجاست که آبی در مورد این آدم اصلا کناره گیری نکرده، و حتی این خطر هست که از اون ور بام بیفته.

    نقل قول نوشته اصلی توسط nahid-111 نمایش پست ها
    دخترای به روز که انواع دوست پسر رو تجربه کردن و خوب میدونن چجوری با پسرا تا کنن و چجوری تشویقشون کنن که به اینا فکر کنه


    با بقیه ی این جمله کاری ندارم... چیزی که اینجا اهمیت داره اینه که آبی دختری نیست که چنین کارهایی رو بلد باشه. این خیلی مهمه. میاد ابروشو درست کنه، می زنه چشمشم کور می کنه...

    اگه در نهایت این ازدواج رخ بده، من شک ندارم که از اثر مثبت تلاش آبی در راستای اثرگذاشتن روی اون آقا نبوده.

    ...

    از نظر من تاپیک قبلی آبی خیلی ناکارامد بود. کسی نیومد مطابق با روحیات و توانایی های واقعیِ آبی، راهکاری رو بهش نشون بده که واقعا براش قابل پیاده سازی باشه. پست هایی که آبی برای درک منظور گوینده هم به مشکل برمی خوره، چه رسه به اینکه بخواد اونها رو در عمل انجام بده، اون هم بصورت یکپارچه با رفتارهای عادی خودش.

    من از آبی می خوام بیاد با شما مشورت کنه، آخرش می بینم چیز زیادی از تنهاییش در این ماجرا کم نمی شه.

    لطفا این یکی تاپیک رو جدی تر و واقعی تر پیش ببرید. یه چیزی ننویسید و برید.

    سعی کنید مطابق با روحیات و توانمندی های واقعیِ آبی، و به زبان ساده ی خودش راهنماییش کنید.

  13. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 24 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 22 مرداد 96), شیدا. (یکشنبه 22 مرداد 96)

  14. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام آبی،

    خوشحالم که از اون آشفتگی و کلافگی تاپیک قبلی بیرون اومدی.

    به نظر من کاری که باید بکنی این هست که

    1- رابطه ی دوستانه و محترمانه ات را ادامه بدی.

    2- به شدت و با جدیت روی آرامش درونی آبی بیکران کار کنی. باید کاملا به خودت مسلط باشی. آروم باشی. به احساساتت آگاه باشی و بتونی کنترلشون کنی.
    یادمه تو تاپیک قبلیت با خدا هم قهر کردی و یه چیزی گفتی ... باید به مرحله ای برسی که با این فشارها و ناکامی ها، سریع به مرحله ی قهر با خدا نرسی

    وقتی آروم و مطمئن باشی، انرژی های مثبت و آرامش به اطرافیانت منتقل می کنی ... خود اون آدم از این که از حضورت آرامش و انرژی می گیره، جرات پیدا می کنه که قدمهای بعدیش را برداره. به ایشون کاری نداشته باش. خودت را تا می تونی تقویت کن.

    ( در این مورد مطالب زیادی توی اینترنت هست ....... اگه پیدا نکردی بگو برات چند تا لینک و کانال بذارم)

    3- مواردی که خودت فکر می کنی دافعه داره یا نگران کننده هست، دیگه مطرحشون نکن یا کمرنگش کن.

    آبی عزیزم، برای کسانی که تحصیلات دانشگاهی کم دارند یا ندارند، استفاده از کلمه ی استاد ! خیلی سنگینه. شما به ایشون گفتی من مدتی استاد دانشگاه بودم، همه ی اعتماد به نفسش را گرفتی که اکثر کسانی که فوق لیسانس دارند، مدتی هم حق التدریس در دانشگاه تدریس کردند، استفاده از کلمه استاد برای تدریس موقت در دانشگاه درست نیست.

    سعی کن مواردی که ایشون ممکنه بهش حساس باشه را زیاد مطرح نکنی.

    4- به جای تلاش برای این که ایشون را جذب کنی، بیشتر دقت کن ببین واقعا فرد مناسبی برای شماست؟ مطمئنی؟ ارزیابیهای مقدماتیت را کردی؟

    *********************

    ناهید جان، من با حرف شما موافقم که مهارت طرفین در کنترل و پیش بردن یک رابطه چقدر مهمه.

    ولی موضوع اینجاست که آبی این آموزش را ندیده، این مهارت را نداره، الان اگه بخواد کاری بکنه ( به قول شما مث اون دخترهایی که خودشون اقدام می کنن و طرف را حذب می کنند)، بدتر خراب می کنه. به خودش آسیب می زنه. ممکنه رابطه را هم از مسیر درستش خارج کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 22 مرداد 96 در ساعت 11:56

  15. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 24 مرداد 96), Hildaa (یکشنبه 22 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 22 مرداد 96), نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 96), میس بیوتی (یکشنبه 29 مرداد 96), میشل (یکشنبه 22 مرداد 96), الهه زیبایی ها (یکشنبه 22 مرداد 96), صبا_2009 (یکشنبه 22 مرداد 96)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    ببخشید پست قبلیم بیشتر حالت درددل و گلایه از زمانه رو داشت

    آبی بیکران عزیز
    توصیه میکنم در ارتباط با این آقا به هیچ وجه چه ضمنی و چه صریح صحبتی از ازدواج به میون نیاری.
    حرف ازدواج که بشه میترسه و عقب نشینی میکنه.
    و اینکه از صحبت کردن در زمینه غیرکاری فرار نکنی. هر صحبتی به میون اومد شما هم نظرتو در موردش بگو . حالا میخواد در مورد گرمی هوا یا وضعیت بازار یا ... باشه. میتونی حتی ایشون رو به حرف بیاری . مثلا در مورد شغلایی که تا حالا تجربشو داشتن بپرسی. با دقت گوش کن و بین صحبتاش سوال مرتبطی بپرس. مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. کاری کن بیشتر صحبت کنه
    مهمترین مساله ای که باید رعایت کنی اینه که سعی کن این فکر رو از سرت بیرون کنی که قطعا قراره به ازدواج ختم شه . حالا یا توی معاشرت کاری با این آقا یا هر مرد دیگه ای در آینده.
    پیشفرضت این باشه که به ازدواج ختم نمیشه و مثبت اندیش بودن به نفعت نیست.
    مثل یه هم جنس ، فرای زن یا مرد بودن باهاش در تعامل باشه . فکر کن داری با یه انسان معاشرت میکنی . و این صرفا یک رابطه ی انسانیست .
    از برخورد چشمی پرهیز نکن. وقتی صحبت میکنید به چشمهاش نگاه کن.

    چرا به من و بقیه دوستان توضیح ندادی که چطور به نتیجه رسیدی بهت علاقه داره؟

  17. 3 کاربر از پست مفید nahid-111 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 24 مرداد 96), میشل (یکشنبه 22 مرداد 96), الهه زیبایی ها (یکشنبه 22 مرداد 96)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 مهر 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-12-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,263
    سطح
    35
    Points: 3,263, Level: 35
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    365

    تشکرشده 236 در 117 پست

    Rep Power
    35
    Array
    آبی جان، تا دیدم یه تاپیکه با این عنوان گفتم این آبی خودمونه ها.

    عزیزم واقعا نمی دونم چجوری مطمئن شدی که این حس دو طرفه س ولی بلاخره اینم هست که تو باهاش در تماسی و عکس العملاش و رفتاراش رو میبینی.

    1. اگه دودل باشه ممکنه دلایل زیادی برای اقدام نکردن داشته باشه. به نظرم زیاد خودتو درگیر این که چرا دودله نکن.

    2. یکم دارم حس می کنم بیشتر از اینکه اون دنبال راه چاره برای مثبت شدن رابطه باشه تو در تکاپویی. یه جورایی تو ذهنم شکل گرفته که اون یه دریای آرومه، و تو، ذهنت مثه یه دریای پرتلاطم و طوفانیه که به نظر نمیرسه حالا حالا ها بخواد آروم بشه. مرحله اول و رد کردی، تا همین چن وقت پیش اصن نمی دونستی بهت حس داره. الان یکم باید آروم باشی و صبر کنی.

    3. بهترین عکس العمل تو اینه که خود واقعیت رو به نحو احسنت نشون بدی. و اینم مستلزم اینه که رلکس باشی. اولین چیزی که موقع برخورد دوتا ادم با هم تاثیر میذاره نگاه کلی هستش. یه فرد مشهوری می گه ادما تو چن ثانیه اول برخورد راجع به اینکه دوست دارن یا نه و می خوان باهات باشن یا نه تصمیم میگیرن. قرار نیست چیزی رو قایم کنی و قرارم نیس که همه چی رو بریزی بیرون. فک کن دست یه نفر یه چاقو هست اولین کاری که می کنیم اینه که تو ذهنمون یه ضربدر قرمز روش می کشیم. دیگه نمی خوایم اسمشو بدونیم، یا از اهدافش مطمعن بشیم و غیره پس خوب خودتو بروز بده و به خودت برس و به ظاهرت هم اهمیت بده (تا اونجایی که خط قرمزات اجازه میده) اگه اومد سمتت نباید پسش بزنی. وقتی دوس داشت باهات حرف بزنه مثلا راجع به یه موضوعی بهش گوش بدی و نشون بدی که حرفاش برات جالبه و به حرف زدن باهاش اهمیت میدی. ویژگی های مثبتت رو بروز بده و ویژگی های منفیت رو کمرنگ کن. البته همه آدما ویژگی های مثبت و منفی دارن و منظورم این نیست که مثلا دستپختت بده الان بهش اس بدی که بعله! منم دستپختم خوب نیستا! وقتی تورو دید و مثلا خواست سلام و احوال پرسی کنه یه لبخند لابه لای حرفاتون تحویلش بده. بذار تصورش از دیدارتون با هم براش شیرین و دلنشین باشه. رفتارتم من مطمئنم با بقیه خیلی معقوله و اینجوری ادامه بده. یهویی نبینه داری با یه پسر مثلا همکار گرم میگیری (می دونم اینجوری نیستی، فقط مثاله و البته نباید به خاطر اون رابطه سالمت با بقیه اقایون رو قطع کنی. یه جایی هم خوندم که از خودت نگو، مگه اینکه چیزی بپرسه، در این صورت جوابت کوتاه باشه، وقتی فرصت حرف زدن با هم پیش اومد یه کاری کن که بذار اون از خودش بگه و تجربیاتش، علائقش و اهدافش و انگیزه هاش، در این صورت اون هم برای کشف تو مشتاق تر میشه و هم اینکه میدونه براش اهمیت داری. می تونی وسط حرفاتون ازش چنتا سوال کوچیک بپرسی مثه زمینه های مشترک تو محیط کاری و کم کم ازش سوالای در زمینه های دیگه ای بپرسی. مثلا بعد از اینکه نظرش رو راجع به محیط کاریتون پرسیدی، چن روز بعد ازش بپرس: من فک می کنم شرایط کاری که ما اینجا داریم همش پشت میز نشینیه. باید ی هبرنامه ورزشی منظم برای خودم تنظیم کنم، راستی شما به ورزش علاقه دارین؟ و مطئن باش اونم شروع می کنه به حرف زدن راجع به خودش! پسرا مثل کش هستن تا ولشون کنی می تونن تو مسابقه حرف زدن از خانوما جلو بزنن. فقط دقت کن که تو هیچ کدوم از این کارا زیاده روی نکنی. همشم در دسترس نباش. بعضی وقتا گوشیتو خاموش کن، سایلنت کن و غیره و به یه کار دیگه برس (مثلا برو کوه). قرار نیست همیشه در دسترسش باشی و فوری بهش جواب بدی.

    4.آبی جان چرا وابسته شدی عزیزم؟ هنوز که اتفاقی نیفتاده. چجوری احساساتتو مدیریت کنی؟ باید با تمام وجود قبول کنی که هر بخش از رابطه یه سری آداب و چاچوب مخصوص به خودش رو داره و نباید فراتر بری. یه همکار، یه همکاره همین و بس. اگه صب بهش پیام بدی عزیزم امروز تو شرکتی یا نه ینی قانون رو زیر پا گذاشتی. یه رابطه ای که تازه وارد مرحله احساسیش شده نباید اینجوری باشه که تا طرفین همدیگرو دیدن بپرن بغل هم! و الی آخر. مثه مراحل نامزدی و ازدواج و غیره...تو همه اینا یه سوری قانونایی هست که وارد میشه و یه سری از کارا هم هست که باید حذف بشه. همونطوری که زن و شوهری که ازدواج کردن بی دلیل اگه تو خونه های حدا از هم زنگی کنن درست نیس!
    ذهنت باید بپذیره که تو کدوم مرحله از رابطه هستی و بر اساس اون احساساتتو بروز بدی عزیزم. در ضمن همیشه باید طرف مقابلت یه چنتا قدم ازت جلو تر باشه. این قانون طبیعته. اگه دختری و طرف مقابلت رو دوس داری برای بقای رابطه تون باید یکم اجازه بدی اون حرکت کنه نه اینکه همه چی براش آسون باشه. سیرابش نکن. در عرض دو روز نباید کتاب زندگیتو بخونه و آخرشم بندازتت ته کمد.

    دیگه خیلی کم اینجا میام الانم منتظرم بچه ها لطف کنن راجع به یه موضوعی راهنماییم کنن ولی دوس دارم هر وقت اینجا سر زدم خبرای خوبی ازت بشنوم عزیزم

  19. 3 کاربر از پست مفید غبار غم تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 24 مرداد 96), میشل (یکشنبه 22 مرداد 96), زندگی خوب (چهارشنبه 25 مرداد 96)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.