به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 176
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها


    1- فكر ميكنم محمد رضا جان كمي از خود راضي باشه.
    فکر نکنم؛ اما اگه ميگفتي از چي اين برداشتو کردي خوب بود.
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    2- فكر مي كنم بيشتر از سنش مي فهمه.
    در مقايسه با يکي که دقيقا هم سن منه و دغدغه اش اينه که ايکس باکسش سوخته؛ اينجوريه

    اما اين درسته، از بچگي همين حسو داشتم؛ حتي خودم، البته الان مي دونم که اين چيز خوبي نيست البته نه براي الانم براي همون دوران کودکي.

    اگه تو بچه هاي فاميل ببينم بچه اي علائمي داره که مشخصه داره رفتاراي بيشتر از سنشو نشون ميده حتما به والدينش تذکر ميدم چون اون بچه احتمالا داره براي جلب توجه پدر و مادرش خودشو

    به آب و آتيش ميزنه ولي اونا نمي فهمن؛ هر چند معمولا بعد از تذکر من بازم متوجه نميشن!
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    ب
    3- از درك بالايي برخورداره.
    اينو ديگران بايد بگن. اگه نظرته کتمان نميکنم که خوشم اومد!

    =================


    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    آدم رو ياد موسي و شبان مي ندازي اخوي !
    بيشتر شبيه کدومم؟ موسي (moussi) يا شبان؟ خودم فک کنم شبان
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    4- آقاي مهندس ما يه کوچولو اعتماد به نفسش پايين مي اد بعضي وقتا
    آره ولي نه از يه حدي بيشتر. اين روزا يه مقدار کمتر شده.
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    5- يه کوچولو بعضي وقت ها از ديگران تاثير ميگيره( البته نه هر ديگري، شخصي که قبولش داره)
    درست مي گي؛ مدتيه فهميدم از شخصي که قبولش دارم (البته اين قبول داشتنه يه حد و مرزي داره برا هرکسي؛ براي هر کسي که قبولش دارم تا همون سطح ميتونم تاثير بگيرم نه بيشتر؛ تعدادشونم زياد نيست!) ؛ تاثير منفي گرفتم؛ البته تونستم مجددا برگردم به حالت عادي.

    بنابراين هم تاثير مثبت مي گيرم هم منفي.
    آفرين.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها

    6- رسالت و هدف اخلاقي خوبي داره ولي به نظر خيلي جاي کار داره که به اهداف حرفه اي زندگي اش بچربه.
    با قسمت اول حرفت موافقم ؛ قسمت دوم اگه منظورت از اهداف حرفه اي کار و تخصص و پول باشه موافق نيستم. سعيم اينه که همه چيزو با اون هدفه چک کنم
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    7- اهل حل مسئله هست.
    درسته
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها

    8- از واکاوي هاي موضوع هاش خوشم مياد.
    بازم خوشم اومد!


    =======================
    محمدرضای عزیز سپاسگزارم
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 00:17

  2. 9 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (جمعه 13 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 15 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  3. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    منم اومدم اما دیرتر

    آقای ام رضا

    شوخ طبع وحساس که کسی از دستش ناراحت نشه حتی توی شوخی به خاطر همین ممکنه اون لحظه خودش رو یک پله پایینتر بگیره که کلا طرف مقابلش بیخیال ناراحت شدن بشه

    بیقرار برای طرحهای بدیع اینقدر که گاهی ممکنه خودش رو به دار و دیوار بزنه

    سعی میکنه همه جوانب اصلی رو در نظر بگیره

    گاهی به خاطر شلوغی دنیای فناوری توی تشخیص راه موفقیت دچار سردرگمی میشه
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 00:14

  4. 8 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 15 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array

    تصویر

    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها


    1- انتقاد پذيري بالايي دارند گرچه ممکنه در اول کمي ناراحت و دلگير شوند اما با ديد تحليلي با انتقاد ها برخورد مي کنند .
    درسته، به خصوص دقيق بودنتون در گفتن ناراحتي و دلگيري اوليه؛ خيلي عالي بود. تو بعضي موارد اينجوريم شايد حدود بيست درصد.

    تو بقيه ي موارد خيلي ساده مي پذيرم. ريشه ي خيلي از مواقعي که آدما انتقاد رو نميپذيرن اينه که اگه بخوان بپذيرن اشتباه مي کنن انگار هويت و شخصيتشون

    نابود شده، در واقع عزت نفسشون ضعيفه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها

    2- بر خلاف اکثر آقايون که در اين فاز ها نيستند ايشون روي خودشون ورفتار هاشون زوم کرده اند و يه جورايي تحليل هاي شناخت درماني را به کار مي گيرند .
    کاملا درسته. به نظر من خيلي مهمه. اگه بخوايم رفتارهامونو بذاريم کنار چه چيزاي ديگه اي از ما باقي مي مونه؟ اينقدر برام مهم بود که دو سال پيش يه موقعيت شغلي خيلي خوب به لحاظ پولي

    رو رد کردم و در مقابل شغلي رو با درآمد پايين انتخاب کردم اما در مقابل تو دومي روابط من خيلي بيشتر شد ، آدماي جديد با روحيات متفاوت و لزوم رابطه برقرار کردن باهاشون؛ استرس زياد، دست باز براي مديريت و رهبري و کلا

    يه محيط آزمايشي خوب براي توسعه ي شخصيت خودم. شايد اگه کار اولو انتخاب ميکردم الان به اندازه ي کافي پول براي ازدواج کردن داشتم اما ترجيح ميدم وقتي ازدواج کنم که آماده باشم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها
    3- درون گرا هستند .
    درسته؛ بعد غالب شخصيت من درون گراست اما ويژگي هاي برونگرايي هم دارم مثلا طبيعت گردي رو خيلي دوست دارم هر چند اين روزا فرصتش نيست.
    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها

    4- دوستان زيادي ندارند و با هر کسي دوست نمي شوند اما در دوستي هاشون پايدار و عميق هستند و دوستي هاي قديمي و طولاني مدت دارند و براي دوست خيلي مايه مي گذارند.
    درسته؛
    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها
    5- صبور هستند و کنترل هيجان دارند.
    اينو اطرافيانم به خصوص در محل کارم خيلي بهم ميگند.هميشه همون حرفي که اينجا ميزنمو ميگم ، هيجان و استرس فقط بخشي از انرژي ما رو که مي تونست براي حل مساله يا پيشبرد يه هدف ازش استفاده بشه رو از بين ميبره.

    البته اخيرا يه مقدار به خاطر فشار کاري زياد استرساي درونيم بيشتر شده البته نمود رفتاري پيدا نميکنه و با خود کنترلي خيلي زود ميتونم آرامش درونيمم به دست بيارم ولي قبلا در حدود يکسال پيش حتي درونمم آب از آب تکون نميخورد!

    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها

    7- بر عکس نظر آقاي mohamad.reza164 ، متواضع به نظر مي رسيد.
    منم همينو ميگم به خدا
    نقل قول نوشته اصلی توسط بي نهايت نمایش پست ها

    8- اعتماد به نفس خوبي دارند و از فرصت ها به خوبي استفاده مي برند.
    اعتماد به نفس من اين چند سال اخير خيلي خوب شده، به خصوص اعتماد به نفس کاريم؛ هر پروژه يا کاري که کسي نميتونه انجام بده رو من انجام ميدم. ديگه به اين فکر نميکنم که ميشه کاريو انجام داد يا نه به اين فکر ميکنم

    که وقتي انجامش دادم بعدش بايد چي کار کنم.
    قبلا اين طوري نبودم اعتماد به نفس نداشتم علي رغم اينکه شايستگي داشتم.هر چند اعتماد به نفس هم ابعاد زيادي داره. در ادامه بازم توضيح ميدم.

    =====
    از شرکتتون ممنونم
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 00:18

  6. 8 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 15 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    سلام ممنون مدير عزيز وبي نهايت جان بخاطر راه اندازي اين تاپيک
    منم همين طور!
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    و سلام خدمت محمد رضا دوست خوبم
    سلام؛ ارادتمندم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها

    محمد رضا کم سن و سال هست البته متولد 91 نيست؛
    غلطه! اتفاقا متولد سال 91 ام يعني 1991. حواستونو جمع کنيد بعديا رو درست جواب بدين!
    در خصوص کم سن و سال بودنمم بايد ياداوري کنم اختلاف سني بنده با شما دو ساله .
    البته اگه اون پنج شش سالي که همه ي خانم ها از ما ها بيشتر عقلشون رشد کرده رو در نظر بگيريم پس حق با شماست من معذرت ميخوام

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    رشته اش روانشناسي نيست ولي سررشته داره و خوب ميتونه مطالبش رو با کلمات علمي بيان کنه ؛
    اين يعني مطالعه داره .

    يه 6-7 تا کتاب تو زمينه روانشناسي خوندم بيشترشونم کاربردي بودن. مطالعه رو دوست دارم، اما اين روزا خيلي به مطالعه آزاد نميرسم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    مسلط به کامپيوتره ؛
    اي يه کمي در حدي که بتونم روشنش کنم :)

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    منظمه ؛
    نظم. (ببين محمدرضا وقتي ميگم موشک بالستيک بزن يعني اين؛ الان من چي بگم!؟)
    راستش اون نظمي که ميدونم تو ذهنته رو ندارم، البته نظم عمومي رو دارم.کارام رو روال هست ولي مثلا ممکنه ميزم يکم شلوغ باشه ولي در عين لجام گسيختگي نظم خاصي هم داره چون
    خيلي سريع مي تونم هر چيزي رو پيدا کنم. ضمنا اگه من مثلا ميزم شلوغ باشه و باهاش مشکلي نداشته باشم ، اين ايرادي نداره ولي اگه ذاتا زجر بکشم که چرا نامرتبه و کاري نکنم
    اون ايراد داره. اين توجيه نبودا واقعا علميه از آقاي سنگتراشان بپرسين
    فايلاي کامپيوترمم خيلي مرتبه جوري که فايل 10 سال پيشم ميتونم پيدا کنم. ولي الان که دارم به موهام فکر ميکنم و تاپيک موهاي شوهرتونو يادم مياد؛
    فطعا مردود ميشم البته موهامم خوبه به هم ريخته نيست نسبتا مرتبه ؛ دارم راست ميگم! همين قدر که اهميت ميدم خودش نرماله

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها

    دوست بسيار خوبيه؛
    وفاداره درمورد دوستانش احساس مسوليت ميکنه حداقل در اين تالار و جمع دوستيمون اينطور هست و هروقت مشکلي داشتم خيلي بهم کمک کرده
    يجوري که رو کمک ايشون و دوستان ديگرم هميشه حساب مي کنم .
    خيلي ممنون که منو جزء دوستاتون ميدونيد. کلا آدمي ام که به ديگران و آرامششون اهميت ميدم، حتي غريبه ها مسلما دوستان جايگاه ويژه تري دارند.
    همين چند روز پيش يه بنده خدايي که ممکن بود به مشکل بيافته رو راهنمايي کردم و فضا رو براش روشن کردم در حالي که نميشناسمش و ميتونستم چيزي نگم.

    در خصوص اينجا هم وقتي ببينم بچه هاي قديمي يه مشکلي دارن سعي ميکنم حتما شرکت کنم نمونش آخرين شاهکار خودتون :) در خصوص بقيه هم اگه خسته نباشم

    و بدونم ميتونم کمک کنم حتما شرکت ميکنم. در واقع وقتي ميام همدردي که مطمئن باشم اگه لازم شد توان فکري و جسمي براي زدن يه پست رو دارم. وگرنه اگه ببينم

    ميتونم به کسي کمک کنم ولي اون لحظه خسته باشم حس خوبي ندارم که بيتفاوت بگذرم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    فني کار هست ازين مردهايي که نميذاره يه چيز خراب تو خونه پيدا بشه مثلا کليد و پريز شير اب و لباس شويي و ....(حداقل در زندگي مشترکش اينطور ميشه)
    هميشه برام سواله چرا خانمها اينقدر براشون اين چيزا مهمه؟ يعني اينقدر کم توقعين!؟
    اتفاقا يه روز بعد از اينکه پست زدين شير آبمون خراب شد و منم رفتم مثه قهرمانا درستش کردم!
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    بسيار کوشاست و خودش رو به اين درو اون در ميزنه تا موفق بشه و کارش بگيره ؛

    يه هدفي رو در نظر ميگيرم و تا وقتي که به درست بودنش معتقدم ادامه ميدم.ولي تو طول مسير ممکنه سرعتم کم و زياد بشه. بالاخره ممکنه تو مواقعي آدم نااميد بشه ولي ولش نميکنم
    و پيشروي ميکنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها

    به گمانم داره به سمت مذهبي شدن پيش ميره و به مطالب عرفاني علاقه داره همين نشونه داشتن عواطف عميق و چرايي درمورد اين جهان هست ؛
    خيلي دوست داره جهان بيني اش رو کامل تر کنه و تا اخر پيگير اين قضيه خواهد بود ؛

    رابطه اش با خدا شايد خوب باشه ولي جاي کار داره و نياز داره بيشترش کنه ؛
    همش درسته و دقيق؛ خيلي دنبال خدا ميگردم؛ تو عرفان هم که شما برا خودتون پير خراباتي هستين ما جز تماشا کاري نميکنيم. از فلسفه چيزي نميدونم ولي يکي از برنامه هاي آيندم اينه که برم دنبالش.

    حالا که بحثو به اينجا کشوندين کتاب گلشن راز شيخ محمودرو باز کردم واينا به نظرم قشنگ اومد؛ ترجيح ميدم از خودم چيزي نگم چون ظلم ميکنم:

    از بيت 979
    ز عشقش زاهدان بيچاره گشته/ ز خان و مان خود آواره گشته
    يکي مومن يکي را کافر او کرد/ همه عالم پر از شور و شر او کرد
    خرابات از لبش معمور گشته/مساجد از رُخش پرنور گشته
    همه کار من از وي شد ميسر/ بدو ديدم خلاص ار نفس کافر
    دلم از دانش خود صد حُجُب داشت/ ز عجب و نخوت و تلبيس و پنداشت
    درآمد از درم آن بت سحرگاه / مرا از خواب غفلت کرد آگاه
    ز رويش خلوت جان گشت روشن/بدو ديدم که تا خود کيستم من
    چو کردم در رخ خوبش نگاهي/برامد از ميان جانم آهي
    مرا گفتا که اي شياد سالوس / به سر شد عمرت اندر نام و ناموس
    ببين تا علم و کبر زهد و پنداشت / تو را اي نارسيده از که وا داشت؟
    نظر کردن به رويم نيم ساعت/ همي ارزد هزاران ساله طاعت

    دوست داشتم تا آخرشو ميگفتم :)

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    بسيار محافظه کاره و و با ليموزن به اين سايت رفت و امد ميکنه خيلي به رمز و حريم خصوصيش اهميت ميده ؛

    والا از تصاويري که ارائه شد انگار همه حرفه اين ؛ بايد با تانک ضد موشک برم و بيام.
    ولي خيلي مثه سابق نيستم. سطوح امنيتي رو آوردم پايين :) البته بي احتياطي نميکنم. اگه ايميلمو رو کامپيوتر يه غريبه باز کنم حتما ازش خارج ميشم حواسمو جمع ميکنم يه وقت پسوردمو ذخيره نکنم؛ اگر فرد متخصص يا همکار باشه
    تا حواسش نيست تو برنامه هاي بازش نگاه ميکنم key logger ي چيزي نداشته باشه( برنامه ايه که هر دکمه اي که فشار بدين رو يه جا ثبت ميکنه مثلا يه فايل)
    باور کنين پارانوييد ندارم. :)

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    وابسته به خانوادش نيست، شديدا روحيه مردانه و استقلال طلبانه داره ؛
    الان ديگه دارم تمام هزينه هامو به غير از مسکن خودم تامين ميکنم. به مجرد بودن يا متاهل بودن اهميتي نميدم ؛ براي مسکنم در آينده ي نه چندان دور برنامه دارم.

    وابستگي فکري و عاطفي بهشون ندارم البته اين خوب نيست اما کاريش نميتونم بکنم. نميتونم کسي رو مجبور کنم.حسم خنثي است بهشون. خنثي ايه که بعضي وقتا مثبت ميشه

    ولي دوباره خنثي ميشه. البته به همينم راضيم حداقل منفي نيست.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    درون گراييش نسبت به برون گراييش بيشتره ؛
    مهربان هست؛
    هر دوش درسته.
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها

    پوششش متينه ... چشم پاکه
    معني متينو ميفهمم ؛ با توجه به اين ميگم بله. اون يکيم بله.
    جالبه لباس پوشيدنم هم خيلي تغيير کرده براي سالها يه جور ثابت بود ولي الان تنوع زيادي پيدا کرده.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    دوست نداره کسي پول شامشو حساب کنه چون معذب ميشه يجورايي کلا نميخواد به ديگران زحمت بده
    جريان اين خيلي مفصله ( محمدرضا اين جمله مثه ميدون مين ميمونه من حالا حالاها بايد بنويسم و درگير باشم )

    تاپيک مهرطلبي شيدا. خانم رو که خوندم ديدم الگوش خيلي شبيه يکي از دوستامه
    . البته با پيش زمينه اي که ازش ميدونم يه سري تعارضات ذهنيشو شناسايي کرده بودم ولي واقعا مهرطلبي دقيقترين بود.
    من به نيت خالصش واقفم ولي هر چيزي بايد دو طرفه يا چند طرفه باشه وگرنه از تعادل خارج ميشه . بعدم من صراحتا ميگم ناراحت ميشم ازين که هميشه
    پول غذا رو بده ولي بازم کار خودشو ميکنه ميگم پس ناراحت شدن من مهم نيست بازم کار خودشو ميکنه؛ اهل روانشناسيو اينجور چيزام نيست متاسفانه. فعلا راه حل اينه
    کاري نکنم که اون مجبور بشه پولشو پرداخت کنه.

    لغت معذب از کجا اومده؟ وقتي دانشگاه ميرفتم با چند تا از بچه ها قرار گذاشته بوديم که موقع برگشت يه نفر پول تاکسي رو حساب کنه و به صورت چرخشي هر بار يکيمون.
    يه بار يکي وارد اين جمع شد که دفعه اولش بود خب به رسم هميشه نوبت من بود که حساب منم ، پول کل تاکسي رو دادم؛ بعد اين هم کلاسيمون ناراحت شد گفت من "معذب" شدم. براش قضيه رو توضيح دادم
    ولي بازم گفت ناراحتم منم پولو ازش گرفتم. الان ميبينم رفتارم خوب بوده ضمن اينکه قبل از همدردي هم رفتارهاي نرمال داشتم فکر نکنيد خيلي وضعم خراب بوده ها!

    ماجراي سوم:
    وقتي پيش دانشگاهي بودم يکي از هم مدرسه ايام که اصلا نميشناختمش ، پول تاکسيمو حساب کرد، ازش دليل خواستم گفت بابام گفته بعضي وقتا پول يه نفر ديگه رو هم حساب کن اين کار

    باعث دوستي و نزديکي مردم به هم ميشه همينطور يادميگيري که به افراد ديگه هم توجه کني که حتي نميشناسيشون. ازين رفتارش خيلي خوشم اومد طوري که اونروزو هنوز به ياد دارم.
    ماجراي تاکسي دانشگاه هم اولش با اين نيت خودم استارت زدم ولي هم به دليل مشکلات پولي هم چون خود بچه ها داوطلب پرداخت، ميشدن کم کم جا افتاد که چرخشي باشه.

    حالا بريم سراغ تصوير، تازه:
    واقعا بحث زحمت دادن يا ندادن نيست فکر ميکنم از تعادل خارج ميشه

    اينم يه غلط ديگه :) بيشتر تلاش کنيد

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    خيلي نميتونه از ديگران کمک بگيره بيشتر دوست داره کمک کنه که ازين نظر بهتره رو خوش کار کنه و با خودش مهربون تر باشه .
    ميشه گفت پرچالش ترين جمله اين بود. نه ميتونم رد کنم نه ميتونم تاييد کنم!
    اون قسمتش که ميگي دوست دارم کمک کنم حق با تو هست

    ولي قسمت معکوسش از دوشنبه تا الان که 30 دقيقه از بامداد پنجشنبه گذشته دارم فکر ميکنم ( محمدرضا اين يکي مثل خنثي کردن بمبه نميدونم سيم زرد رو ببرم يا قرمزه رو )
    ==
    خب
    ديشب( يا بايد بگم صبح) خوابيدم والان ساعت حدود 16 است؛ خيلي به نتيجه نرسيدم ولي يه توضيحاتي ميدم:
    روز دوشنبه اول خيلي ساده اومد تو ذهنم که کسي به من کمک نميکنه؛ بعد ديدم که منطقيش اينه که اين منم که بايد کمک بخوام بعد حالا شايد کمک بشه يا نه. بر همين اساس سعي کردم اين چند روز

    براي کاراي ساده اي مثل گرفتن خودکار از اون طرف ميز از همکار، آوردن وسيله و ... کمک بخوام و تونستم کمک بگيرم. اما مثلا اگه هفته ي پيش بود، شايد( بالاي 80 درصد) خودم ميرفتم خودکار رو بر ميداشتم.

    براي مسائل اساسي تر واقعا تا اعتماد شکل نگيره نميتونم کمک بخوام. يا بايد در اون فرد يه نشانه هايي ببينم که حتي اگر نتونه کمک کنه لااقل راهنمايي کنه. حقيقت اينه که اطرافم چنين آدماي کارداني نيست ولي در همين سايت

    از کمک ديگران خيلي استفاده کردم ؛ تاپيک نزدنم دليل بر اين نبوده که از راهنمايي هاي ديگران استفاده نکرده باشم.

    يه نکته اضافه کنم (الان زمان با خط بالا فرق داره): پيرو همين بحث عصر از پدرم خواستم يه کارد آشپزخونه بهم بده ( براي کاري که همون موقع خودش ازم خواسته بود انجام بدم و فقطم من کار ميکردم بابام بيکار بود و منو تماشا ميکرد! از کارد به جاي پيچگوشتي استفاده کردم.)

    بعد بابام با کنايه گفت: "چشم آقاي مهندس امر ديگه امري ندارين!؟"

    يکي از دلائلشم همينه، از بچگيمم همين طور بودم ، هيچ وقت از بابام کمک نخواستم چون اين يه جور بي احترامي به بابام تعبير شده توي ذهنم، البته بابام دقيقا همين منظور رو داره! بنابراين هر نوع کمک خواستن يه جور بي احترامي به شخص روبه رويي براي من تلقي ميشه!!

    ولي تاثير ذهنيش اينقدرام زياد نيست که نتونم به صورت ارادي حذفش کنم.

    ممنونم.
    آفرين. خيلي خوب بود.عالي بود.

    معلومه به غير از کل کل کاراي ديگم بلدين!

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    اما گاهي به نظر مياد حس خوشبختي نميکنه ولي درکل روحيه مثبتي داره .
    بايد بگم درسته؛ حس خوبمو دارم حتي تو دشواري هاي اين زندگي اما خوشبختي رو هنوز درک نکردم؛ شايد چون دچار کثرت گرايي باشم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    و در اخر آدم خوبيه

    آدم خوبيم؛ بسيار خب. ممنونم :)
    اما شنيدين که از قديم ميگند گذر لاک پشت به سينک ميافته :)
    البته واقعا ممنون.

    =====
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته ارديبهشت نمایش پست ها
    اوووو اين يادم رفته بود خدا نکنه کسي به چنگ کل کل با ايشون بيفته
    به نظرم ميرسه يکم زور ميگه به کسايي که باهاشون صميمي هست نه؟
    حالا دنياي مجازي گاها خيلي فرق داره ها ...اينقدر که اينجا زبونش شيوا و گاهي تند وتيز و شوخ طبعانه است شايد تو دنياي واقعي يه شخص اروم و بي سرو صدا باشه محمد رضا .
    الله اعلم
    کی بود میگفت آرامش من در کل کل کردنه؟!!!
    نميخواستم اين کار رو بکنم اما چون سياهنمايي ميکنين آخرش ناچار شدم برگتونو بذارم همه ببينن





    خیلی ممنون
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 00:45

  8. 10 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (جمعه 13 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 15 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), زندگی خوب (پنجشنبه 19 مرداد 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    سلام به همگي مخصوصاآقامحمدرضا
    سلام حالتون خوبه؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    سلام به همگي مخصوصاآقامحمدرضا
    تصورمن اينه که
    ايشون خيلي توي مسايل دقيق هستن که خيلي خوبه امابعضي وقتهاواسشون مشکل سازميشه...
    دقيق هستم سعي ميکن مساله رو تجزيه کنم تا مشخص بشه اصلا مشکل کجاست ؛ مشکل ساز نشده حقيقتا؛ حتي ميتونم بگم اين ويژگي قديمي باعث شد بتونم خودمو بشناسم و اصلاحاتي انجام بدم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    فکرميکنم کمي وسواس باشن توي ظاهروتميزي واين چيزها
    فکر نکنم؛ نه نيستم اينطوري
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    مهربونه امااطرافيانش اينوحس نميکنن
    درسته
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    بايدکمي بيشتربروزبده منظورم توي دنياي واقعي وخانواده هستش...احتمالادرونگراهستش
    قبول دارم ولي خانواده ي من متاسفانه مشکلات روانشناختي زيادي دارند مثلا سالهاست ( فکر کنم از سن منم بيشتر باشه)ميخوان خونشونو عوض کنن علي رغم اينکه همه چيز آماده است نميتونن؛ چون از تغيير ميترسن.

    ميدونين، بروز دادن احساس براي خانواده ي من مثه اينه که يه نفر بخواد در شرايط خَلاء آواز بخونه؛ تاراي صوتيش تکون ميخورن ولي هوايي نيست که بخواد اين ارتعاش رو تبديل به يه موج بکنه که تو هوا پخش بشه و

    به گوش يه نفر ديگه برسه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    به پدرومادرش احترام ميزاره وواسش مهمه که ناراحتشون نکنه
    بهشون بي احترامي نميکنم و درسته برام مهم هست که ناراحتشون نکنم و اين کار رو ميکنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    محافظه کاره
    جوانب هر چيزي رو بررسي ميکنم بعدم اقدام. راه بايد مشخص باشه. از حرکت باري به هر جهت خوشم نمياد اتلاف انرژي و وقته.
    نميدونم منظورتونو درست فهميدم يا نه از کلمه ي محافظه کار.
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    شوخ طبع وگاهي حرص اطرافيانش رودرمياره ازبس باهاشون شوخي ميکنه
    نه در حدي که حرص کسي دربياد. نه در هر جمعي؛ حتما روحيات افرادو چک ميکنم.

    ضمنا بايد با اون افراد حس صميميت پيدا کنم و تا جايي جلو ميرم که بدونم کسيو ناراحت نميکنم، برخورداي محيط واقعي اينو مطمئنم کرده ولي اينجا هنوزم ابهام دارم!شايد تو همدردي يکم زياده روي کردم البته خيلي کم

    معمولا هم سر موضوعات اجتماعي اقتصادي سياسي و کلا هر پلشتي و زشتي که بشه بهش خنديد شوخي ميکنم. هيچ وقت شخصيت يا ويژگي هاي ظاهري کسي مثل قد وزن دماغ و... رو هدف نميگيرم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    خوش برخورده
    سعيمو ميکنم اينطوري باشم. حس خودم اينه که طرف گفتگو حس مثبتي داره.
    به حرف روبهرويي دقت ميکنم؛ گهگاهي با اشاره ي سر و چشم تاييد ميکنم. ارتباط چشمي دارم، هر چندوقت يه بار سوال تاکيدي از چيزايي که گفته ميپرسم بيشتر براي اينکه هم يه تنوعي بشه هم مطمئن بشه دارم دقت ميکنم، اگه نکته ي
    مثبت يا مهمي تو حرفاش باشه با گفتن چيزي مثل "دقيقا"،"اوهوم"،"احسنت" و ... مورد توجه قرار ميدم و ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    اونقدرکه توي نوشتن مهارت داره وخوب ميتونه تحليل کنه وازهمه ابعادموضوعي روبررسي کنه توگفتاروشفاهي نميتونه...شايدچون اعتمادبه نفسش کمي پايينه
    خجالتيه...ازاوناکه وقتي گيربيفتن سخت ميتونن نه بگن ومجبورميشن کاري که دوست ندارن،انجام بدن...
    اين درسته که توي نوشتن خيلي بهتر از حرف زدن هستم. البته شايد حق با تو باشه، در حالت اضطراب خوب نميتونم حرف بزنم وگرنه در حالت عادي گفتارمم خيلي بد نيست هر چند به خوبي نوشتارم نيست.
    مهارت ارتباطيمو خيلي توسعه دادم، يه مدت علي رغم اينکه سر کار بودم مصاحبه استخدامي، شرکت ميکردم، هدفم همين بود ميخواستم تمرين کنم که اضطرابم تو برخورداي اول کم بشه
    و البته خيلي کم شد .
    اگه مطمئن باشم يه چيزي درسته و در موضع پيشنهاد دادن باشم و باهام مخالفت بشه، خب اين فقط يه پيشنهاد بوده و رد شده مهم نيست؛ هر چند بعضي وقتا راي من رو هم ميخوان، يعني نه تنها باهام مخالفت ميشه بلکه ميگن

    تاييد کن که ما درست ميگيم اونجاست که قاطعانه ميگم نه. شايد نتونم يک ساعت مدام حرف بزنم تا يه لجباز رو بهش ثابت کنم اشتباه ميکنه ولي گفتن نه انرژي زيادي ازم نميگيره چون اون ده دقيقه حرف ميزنه و من 2 ثانيه ميگم نه :) و اين سيکل چندبار تکرار ميشه


    اگه در موضع دفاع کردن هم باشم بازم همين طوره ؛ وقتي دلائلم رو گفتم و طرف با زبون بازي ميخواد منو محکوم کنه من سر موضعم ميمونم؛ شايد نتونم گيرا حرف بزنم خودم به اين واقفم ولي اين دليلي براي ترک

    موضع درستم نيست. ضمن اينکه اگر فرد دليلي ارائه کنه که اشتباه ميکنم خيلي سريع تغيير رفتار ميدم، موضوع اينه که تو بعضي مواقع طرف مکالمه اصلا دليلي نميگه فقط داره از خودش دفاع ميکنه اونم با کوبيدن طرف مقابل. اينجا کوتاه نميام

    البته حرصم نميخورم.


    ضمنا فکر نکنيد لالم ولي مثلا مثه يه مجري تلويزيون يا سخنران نيستم.

    بعضي وقتا خودمم گيج ميشم. امروز ظهر(پنجشنبه) تويه جلسه بودم . دوتاشون والد بودن يکيشونم کودک منفعل بود . اگه ميخواستم قاطع حرف بزنم بايد اون دو تا والد رو محکوم ميکردم چون اونا باعث مشکلند و اگه اين کار رو ميکردم اون دو تا، کودک منفعل(=مدير عاملمون ) رو

    ميکشتن بعدشم منو نصف ميکردن! در مقابل سعي کردم يه راه حلي بدم که هممون ازين وضعيت در بيايم. لحظاتي مضطرب بودم و نميدونستم بايد چي بگم ولي وقتي شروع به فکر کردن روي يه راه حل کردم آروم شدم و شروع کردم پيشنهاد دادن

    و يکي ازون والدها هم حسن نيتمو که ديد باهام همراهي کرد و خود اين کمک کرد به آرامش بيشتر من. تو اين ماجرا شايدعالي نبودم ولي خوب بودم. چون نهايتا اوضاع کنترل شد و ميدونيم از شنبه بايد چيکار کنيم. ضمنا از کوچکترينشون ده دوازده سال کوچکترم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    عينکي نيست امادوست داره باشه
    بله،نه؛
    ديدين سخت نيست گفتم نه :)





    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    به ورزش علاقه داره امانه به اندازه مطالعه وعکاسي!!!!
    درسته، شايد اول مطالعه بعد عکاسي بعد ورزش. يه مدت صبحا ميرفتم ورزش خوب بود. عکاسي رو هم دوست دارم بيشتر چون يه هنره؛ يه زماني خطاطيم ميکردم.
    البته الان از بين اينا تنها موردي که منظمه، استخر رفتنه.



    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    کم حرفه...اماتوي ذهنش کلي حرف داره...ازاون آدمهاست که بعدازترک موقعيت ميشينه فکرميکنه کاش اينوگفته بودم وکاش...
    کم گوي و گزيده گوي چون در/ تا زاندک تو جهان شود پر
    قبل از حرف زدن فکر ميکنم که نخوام بعدش فکر کنم. براي همين قسمت دوم در مورد من صادق نیست. فکر کنم آخر کلاس با اين فرشته ارديبهشت ميشنيد با هم حرف ميزنيد و گوش نميکنيد

    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    موفق باشي
    ممنون
    و شما همچنين.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 01:11

  10. 8 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (جمعه 13 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها

    1. آقاى m.reza ، اولين چيزى كه به ذهن متبادر ميكنن كل كله البته فكر نميكنم خارج از دنياى مجازى چنين كارى كنند و بيشتر به نظر مياد سكوت كنند تا بحث ، اما ميتونه سر نخى از اصرار بر به حق بودن به ما بده، همان كه گويند مرغش يه پا داره. همين نشان از موفقيت طلبى زياد و تشنه موفقيت بودنشون داره و اينكه انتظارات بالايى از خودشون دارن.
    کليت قسمت اول درسته با اين قيد که اوني که ذهن رو تبادر به کل کل ميکنه من نيستم يکي ديگست
    در ادامه بايد بگم اتفاقا اصراري ندارم مرغم يه پاداشته باشه تازه بعضي وقتا ميتونه سه تا داشته باشه :)

    ميل به موفقيت دارم ولي نه تشنه بودن، هر افراطي ميتونه دردسر ايجاد کنه در نظر بگيرين من به خاطر موفقيت خودم حاضر بشم چند نفر آدمو قرباني کنم.

    اين موفقيت ارزشي نداره.

    قبلا از خودم انتظار بالا داشتم الان ندارم واقع بينانه تر به خودم و توانايي ها و ضعفام نگاه ميکنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها
    سلام. تصوير ذهنى بنده در مورد جناب m.reza91 :

    2. در روابط اجتماعى طول ميكشه يخشون آب بشه، نه به اين دليل كه مغرورند، بلكه محتاطند، شايد نگرانى بابت واكنش طرف مقابل ، از طرفى ارتباط برقرار كردن ديگران هم ميتونه با ايشون سخت باشه، چون احساساتشون رو زياد بروز نميدن. فلسفى و قانون مدار هستند و اين گاهى ديگران رو معذب ميكنه. اما اگر كسى با ايشون ارتباط برقرار كرد به زودى متوجه خوش قلبى و صداقت عمل ايشون ميشه، همچنين شوخ طبعى خاصشون.
    گونه اى از شوخ طبعى كه گاهى پتانسيل ناراحت كردن ديگران رو هم داره، به اين دليل كه ممكنه جدى گرفته بشه!
    درسته که درون گرام، مثلا شايد ارتباط رو شروع نکنم اما اگه فردي تمايل نشون بده منم جوابشو حتما ميدم و همين کمک ميکنه به ادامه. البته ادامه دادن و عمق دادن به ارتباط بستگي به من و فرد ديگه داره.

    کلا هيچ وقت الزامي نميکنم .

    فلسفي و قانونمدار نيستم. در خصوص شوخ طبعيم هميشه طرف روبه رويي و شرايطش ،اعتماد به نفسش و حال کليشو در نظر مي گيرم مثلا اگه همکارم يه سوتي بده نميشينم مسخره اش کنم بلکه کمک ميکنم قضيه جمع

    بشه. يا اگه فردي اعتماد به نفسش ضعيف باشه اينو حتما در نظر ميگيرم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها

    3. اعتماد بنفسشون زمانى بالاست كه باهاشون در مورد تخصص و علايقشون صحبت كرد ( فكر كنم در باقى موارد محو ميشن و ميدان رو به خانوم ها ميدن )
    خوب چون تو کارم خوبم حس خوبي پيدا ميکنم تا حدي هم حرفتون درسته يعني وقتي از کارم تعريف ميکنن خوشحال ميشم ولي اين الزاما چيز خوبي نيست چون کار پول تحصيلات ماشين خونه تخصص همسر و... چيزايي نيستند که باعث ايجاد اعتماد به نفس باشن

    بلکه اين اعتماد به نفسه که بايد اينا رو ايجاد کنه.اين چندساله تلاشم اين بوده موفقم بودم ولي همون طور که گفتم شايد در حد 20 درصد اعتماد به نفسم کاذبه!

    البته اين نکته رو هم بگم نميشه نشست تو خونه و هيچ کاري نکرد بعدم بگيم بايد اعتماد به نفس داشته باشيم .اين محاله و غلطه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها


    4. بسيار اهل مطالعه هستند. درك خوب و صحيحى از مسائل دارن، مايلند هر مشكلى رو ريشه اى حل كنند، نه سطحى و گذرا و در اين زمينه مجاهدت بسيارى دارند، علمى با مسائل برخورد ميكنند. همين نگاه تيز بين و نكته سنج باعث شده هنگامى كه در تالار راهنمايى ميكنند، سريعا مشكل مراجع رو ريشه يابى كنند و توصيه منطقى و علمى هم براش داشته باشند، اين نقطه قوت فوق العاده است، هرچند ضعف كوچكى هم داره كه البته اوايل بيشتر بود و حالا كمتر، اينكه معمولا مراجعى كه حالش بده دوست داره ابتدا به حالش توجه و ازش دلجويى شه، تا اينكه در همان حال كلى اطلاعات بگيره. البته اين موردى هست كه از نظر من درونش نرمش فوق العاده اى داشتند.
    خيلي ممنونم براورد خودمم همينه . در خصوص ارتباط برقرار کردن با مراجع هم حق با شماست اوايل همينطور بودم. تا وقتي کسي رو نفهميم نميتونيم کمکي هم بکنيم. البته بايد مراقب بود که

    مراجع به ما وابسته نشه. در محيط واقعيم همين طوره البته. در کل حس خوبيه که وقتي يکي رو درک مي کنيم فضا لطيف تر ميشه و کانال ارتباطي برقرار ميشه براي بحثاي دقيقتر.

    البته يه نکته ي ديگم هست؛ وقتي پستايي که خانم هاي سايت مثل خودتون ميزنند رو با مال خودم مقايسه ميکنم ذاتا انگار هم حسي و درک کردن بيشتري درشون هست. يه جور ظرافتي که در پستاي من يا ديگر آقايون نيست.

    پس يه جورايي اين تخته گازم محسوب ميشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها
    5. ايشون بسيار مسئوليت پذير، دقيق، ريزبين ، منتقد و تحليل گر هستند. براى كار اهميت زيادى قائلند و كيفيت كار براشون اهميت زيادى داره.
    والا فکر ميکنم همين طور باشه؛ البته تو انتقاد کردن خيلي نرم و رقيق اينکار رو ميکنم. هر چند بستگي به عزت نفس فرد داره.

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها

    6. كم اشتباه ميكنند، بيشتر مطالعه ميكنند و كمتر تجربه ميكنند، واقع بين و عملگرا هستند.
    يکي از اصولي که دارم اينه که قبلش به اندازه ي کافي بايد تحقيق کنم بعد اقدام. بعضيا همه چيزو آزمون و خطا ميرند جلو. در حالي که آزمون و خطا وقتيه که ما نفر اوليم ميخوايم کاري رو انجام بديم

    دليلي نداره وقتي ديگران تجربه کردند ما هم تجربه کنيم. بعضيا حتي سر زندگيشونم آزمون و خطا ميکنند.
    البته اشتباه هم ميکنم قطعا.
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها

    7. براى قانون و حق و حقوق و ارزش ها احترام قائلند. با ملاحظه اند و اين انتظار رو از ديگران دارن.
    درسته ولي انتظاري از بقيه ندارم. اينو در عمل اجرا کردم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها

    8. ابراز احساسات، خصوصا به خانواده شون مورديه كه به نظر مياد روش كار شده و البته جا داره بيشتر و بيشتر بهش پرداخته شه.
    راستش نه، در پستاي قبل در خصوص خانوادم توضيح دادم . ابراز احساساتم همش تئوريه بايد ببينيم در عمل چطور پيش ميره .

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرين نمایش پست ها



    آقاى m.reza ، تشكر ميكنم به جهت راهنمايى ها، همدردى ها، كل كل ها و وقتى كه براى اعضاى تالار گذاشتيد، لازمه يادآورى كنم اين فقط تصوير ذهنيه و ممكنه در موردتون صدق نكنه ، يا عادلانه نباشه، لذا پيشاپيش اگر چنين موردى بود بر من ببخشيد.
    خواهش ميکنم خيلي بزرگواريد.
    در خصوص تصويرتونم منو خيلي خجالت زده کرديد. تو تمام مواقعي که ميخوندم لبخندمو داشتم ازين لبخندايي که از آدم تعريف ميکنند :)
    خوشحالم که تونستم چنين بازخوردي رو ايجاد کنم. چون اينا بخشايي از منه.
    خيلي سپاسگزارم.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  12. 8 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (جمعه 13 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  13. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    سلام
    السلام
    کجایی برادر!؟ نیستی!
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    شوخ طبع وحساس که کسی از دستش ناراحت نشه حتی توی شوخی به خاطر همین ممکنه اون لحظه خودش رو یک پله پایینتر بگیره که کلا طرف مقابلش بیخیال ناراحت شدن بشه
    زنده باد
    یعنی بالاخره یکی منو دید. ممنونم.
    دقیقا ، تو واقعیت هم همینطورم نمیذارم زورم زیاد بشه که طرف کم بیاره. قبل ازینکه به اون حد برسه خودم کنار میکشم؛ چه شوخی یا هر چی
    چقدر فداکاری میکردیم تو همین تاپیک کل کل و کسی ندید !

    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها

    بیقرار برای طرحهای بدیع اینقدر که گاهی ممکنه خودش رو به دار و دیوار بزنه
    درسته
    البته به در و دیوار نمیزنم ، با شیب ملایم میریم جلو.
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها

    سعی میکنه همه جوانب اصلی رو در نظر بگیره

    گاهی به خاطر شلوغی دنیای فناوری توی تشخیص راه موفقیت دچار سردرگمی میشه
    هر دوش درسته.

    ممنونم امین
    خوشحال شدم ازین مکالمه ی کوتاه.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  14. 8 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (جمعه 13 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 مرداد 96), میشل (جمعه 13 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (جمعه 13 مرداد 96)

  15. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    تشکر ویژه از محمدرضای عزیز بابت برنامه خوبش.
    ------------
    از فردا تا سه شنبه نوبت محمدرضا 164( خودم) هست.امیدوارم بدون رودربایستی ، هر چی خواستین بگید! فکر میکنم ظرفیتشو داشته باشم، اگر هم که نداشته باشم که میفهمم کم ظرفیتم

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : جمعه 13 مرداد 96 در ساعت 22:03

  16. 8 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 13 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (شنبه 14 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (چهارشنبه 18 مرداد 96)

  17. #29
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    سلام

    تصویر ذهنی بنده از آقای mohamad.reza164 با توجه به پست هاشون.

    1- محتاط به نظر نمی آیند راحت احساساتشون رو بروز می دهند.

    2- حالت برونگراییشون می چربه.

    3- به جای تحلیل و بررسی بیشتر تمایل دارند در عرصه عمل تجربه کنند.

    4- در کنترل هیجاناتشون گاها به مشکل بر می خورند.

    5- ساده و بی آلایش و در دوستی با ایشون لازم نیست درگیر لایه ها ی پنهانی شد ، همه چیز همان رو است.

    6- از هوش هیجانی خوبی برخوردارند و همین موجب می شه کمتر احتیاج به تحلیل و بررسی داشته باشند.

    7- میانه رو هستند نه خیلی توی چشم هستند ونه خارج از دید .

  18. 9 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    m.reza91 (شنبه 14 مرداد 96), miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (شنبه 14 مرداد 96), paiize (شنبه 14 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (یکشنبه 15 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (چهارشنبه 18 مرداد 96)

  19. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام
    اقای محمد رضا من خیلی درمورد شما نمیدونم و این هایی که مینویسم از جواب هایی که به دیگران میدین برداشت کردم .ببخشین اگر درموردتون صدق نکنه.

    به نظرم خیلی مهربانه خلقیاتش نرم و منعطفه
    سنش شاید حول 28 سال باشه
    مبادی ادابه

    درمورد ناراحتی اطرافیان سعی میکنه کاری کنه ولی باید بدونه که نباید خودش رو در مشکلات دیگران درگیر کنه کاری که خودم زمانی میکردم و اشتباه بود .

    درون گراست و تو مهمانی ها و جمع ها آرومه و بی گدار به آب نمیزنه ولی دوست داره که شلوغ و طناز باشه ولی خیلی موفق نمیشه :)
    در واقع سکوتش اختیاری نیست و این سکوت رو نمیپسنده ...که این مساله باعث میشه اعتماد به نفسش کم نشون بده .

    مذهبیه و درمورد اعمال مذهبی خیلی دقت میکنه

    اصلا عجول نیست
    احساساتیه ..
    فکر کنم بعضی وقت ها در مقابل رفتاری که ناراحتش کرده بجای اینکه منطقی بشکافه و حرف بزنه خیلی شیک قهر میکنه

    تو خانوادشون بچه حرف گوش کنی هست

    به نظر میرسه خیلی تر و تمیز و مرتب بزرگ شده به قولی پاستوریزه است یجورایی سختی نکشیده

    مرد مسولیت پذیری هست و با همسرش مهربان خواهد بود بخاطر اینکه درمورد خانم ها سعی کرده خیلی اطلاعات جمع کنه هرچند بکار بستن خودش یه مهارته .
    فکر کنم تو انتخاب همسر خیلی محتاط باشه و به این راحتی ها دل به کسی نبنده هرچند که اگر زمینه اش پیش بیاد زود وابسته میشه .

    رابطه خوبی با مادرش داره تا پدرش.

    فعلا این موارد به ذهنم رسیده .



  20. 7 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    miss seven (سه شنبه 17 مرداد 96), mohamad.reza164 (یکشنبه 15 مرداد 96), گیسو کمند (دوشنبه 30 مرداد 96), میشل (یکشنبه 15 مرداد 96), بی نهایت (یکشنبه 15 مرداد 96), باغبان (چهارشنبه 08 شهریور 96), عشق آفرین (چهارشنبه 18 مرداد 96)


 
صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟ (2)
    توسط فرشته مهربان در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 96, 20:00
  2. تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟
    توسط rozaneh در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 347
    آخرين نوشته: شنبه 29 شهریور 93, 13:53
  3. تصویر اشتباه من در ذهن دیگران!
    توسط mina450 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 12:16
  4. ...تصویر عشق...
    توسط فرانک1389 در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 بهمن 89, 09:04
  5. حافظه تصویری
    توسط msp در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 بهمن 87, 18:30

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.