به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 21 مهر 96 [ 13:24]
    تاریخ عضویت
    1396-4-31
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    251
    سطح
    5
    Points: 251, Level: 5
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    کم اوردم از زندگی

    دلم میخاد بمیرم دلم میخاد کاش میشد فرار کنم فقط دارم به خودکشی فکر میکنم..ازدواج دومه تا قبل از اینکه جاریم بیاد همه چی خوب بود وقتی این اومد خانواده همسرم خیلی اذیتم کردن خیلی بی محلی گذاشتن من هر دفعه به شوهرم میگفتن چرا اینا اینجوری میکنن اون میگفت اروم باش ولی نشدم به خاطر همین کاراشون دعوامون شد اون کتکم زد پرده گوشم پاره شد دشب میریم مهمونی خانوادش اصلا به من محل نمیزارن فقط با جاریم خوب بودن انگار من وجود نداشتم بازم با شوهرم دعوام شد منو برد پیش خانوادش..خانوادش تا میشد بهم بی احترامی کردن خواهرشوهرم بهم فحش میداد میگفت ازین به بعد ببین نمیزام داداشم یه قرون برات خرج کنه پدرشوهرم بهم گفت تو خرابی شهرشون کنار دریاست چند بار تنها رفتم دریا فقط همین..میگه حق نداری گوشی داشته باشی حق ندارین بیرون برین تو باید به جاریت احترام بزاری حتی اگه اون نمیزاره...خواستن منو ببرن خونمون که من فرار کردم شوهرم منو گرفت مشت کوبید تو گیجگاهم من افتادم تو اون حالم بازم میزد منو..دلم میخاست میرفتم خونمون ولی چون قبلا جدا شدم میترسیدم خانوادم حرفامو باور نکنن میترسیدم همه مسخرم کنن..الان سرم به شدت درد میکنه کسی رو نداشتم جز اینجا حرفامو بزنم شوهرم پیش خانوادش بهم بی احترامی کرد برادرشوهرم منو بیرون کرد خواهرشوهرم بهم فحش میداد..از ترس اینکه پیش خانوادم نرم من رفتم عذرخواهی کردم الان نمیخام شوهرمو ببینم ازش متنفرم میخام برم جایی فقط خستم خیلی

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1395-11-03
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    4,548
    سطح
    42
    Points: 4,548, Level: 42
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    228

    تشکرشده 588 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متأسفم عزیزم...آروم باش دوست من

    اما ببین به خاطر دیگران با خودت و زندگی ات چه کردی؟! آقایون نسبت به خانواده همسرشان حساس هستند ! همسرتان حق نداشتند دست روی شما بلند کنند اما شما هم کم اشتباه نداشتید
    خودتان می فرمائید پیش از این زندگی اتان خوب بوده است!
    فلانی ، جاری ام را تحویل گرفت و به من محل نداد!!! چه ارزشی دارد واقعا؟! (این را من به شخصه در زندگی خودم فهمیدم)
    انقدر باید برای خودت ارزش قائل شوی انقدر بزرگ شوی که دیگران برای اینکه شما تحویلشان بگیری برایت له له بزنند
    (منظورم به ارزش و بزرگی خودت هست)

    هیچ وقت این مسائل را به همسرت نگو ! مردها حوصله شنیدن این چیزها را ندارند
    خانواده همسرت ، جاری ات را به چشم رقیب نبین مانند خواهر و مادر خودت بدان

    این ها ماندنی نیست عزیز من...خودت را اذیت نکن و زندگی ات را از هم نپاشون

    یه سری تاپیک آموزشی هست پیدا می کنم برای شما می گذارم
    ویرایش توسط رهگذر آسمان : شنبه 31 تیر 96 در ساعت 23:34

  3. 3 کاربر از پست مفید رهگذر آسمان تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (یکشنبه 01 مرداد 96), بارن (دوشنبه 02 مرداد 96), جوادیان (یکشنبه 01 مرداد 96)

  4. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1395-11-03
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    4,548
    سطح
    42
    Points: 4,548, Level: 42
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    228

    تشکرشده 588 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array

  5. کاربر روبرو از پست مفید رهگذر آسمان تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (یکشنبه 01 مرداد 96)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 21 مهر 96 [ 13:24]
    تاریخ عضویت
    1396-4-31
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    251
    سطح
    5
    Points: 251, Level: 5
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    الان دیگه باید چیکار کنم حس تنفری که با منه رو چیکار کنم دلم نمیخاد باهاش دیگه زندگی کنم چون کار دیشبش تا ابد تو ذهنمه

  7. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1395-11-03
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    4,548
    سطح
    42
    Points: 4,548, Level: 42
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class
    تشکرها
    228

    تشکرشده 588 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فعلا کاری نکن عزیزم چند روز به خودت استراحت بده تا آرام شوی

    امیدوارم دوستان بیایند و شما را راهنمایی کنند.

  8. کاربر روبرو از پست مفید رهگذر آسمان تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (یکشنبه 01 مرداد 96)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلامم عزیزم بسیار ناراحت شدم ان شاالله همه چیز خوب بشه

    عزیزم من نظراتم کارشناسانه نیست و امیدوارمم دوستان هر چه زودتر به کمکت بیان.

    ببین عزیزم هیچ وقت همسرت رو قاضیه بین خودت و خانوادش نکن .گفتن این مسائل به همسرت چیزی رو عوض نمیکنه و فقط شرایط تو رو بد میکنه من تجربه اینو دار که بهت میگم.

    اعتنا نمی کنن خانوادش اعتنا نکنن اهمیتی نده. و بهشون احترامم بذار و تو هم صمیمی نشو باهاشون.به جاریت هم احترام بذار پاگشاش کن.جاریت مقصر نیست که خانواده همسرت بین تو و ایشون فرق میذارن.

    چند روزی رو به خودت فرصت بده آروم بشی وقتی آروم شدی روابط معمولیتو با همسرت از سر بگیر نه خیلی صمیمی نه خیلی سرد.

    موفق باشی

  10. 2 کاربر از پست مفید *مونا* تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (یکشنبه 01 مرداد 96), بارن (دوشنبه 02 مرداد 96)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام خانم

    قبل ازین که چیزی بنویسم ازت میخوام اروم باشی

    خود شما مقصرید!!!!!
    با این طرز فکر و طرز برخورد از دیگران چه انتظاری دارید؟

    اون ها به جاریت احترام میذارن به همسرت چه؟
    نهایتا اصلا بهت بی محلی کنند مگه به زور میشه احترام خرید؟
    مگه راهش غر زدن به سر همسرته ؟

    اولویت های زندگی تون چیه؟

    تو رفتار شما نشونه ای از تامل،خویشتن داری ، سیاست خانمانه دیده نمیشه
    اون وقت انتظار داری خانواده همسرت تاج بذارن رو سرت و بشونن رو تخت؟

    نه عزیزم برای داشتن روابط خوب باید از خودت شروع کنی

    (همه این ها مهارته که میتونی یاد بگیری و خیلی هم نتیجه ای که میگیری لذت بخشه )

    این خود شمایی که باید احترام خودت رو حفظ کنی و شخصیت خودت رو نشون بدی .

    به جای فکر کردن به خودکشی حتما این تاپیک رو ادامه بده و مشکلات درونی خودت رو حل کن و زندگی ات رو نجات بده دوستان حتما کمک میکنند .

    تنها کاری فعلا باید بکنی اینه که اروم باشی و اوضاع رو بدتر ازین نکنی .

    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : یکشنبه 01 مرداد 96 در ساعت 11:41

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 21 مهر 96 [ 13:24]
    تاریخ عضویت
    1396-4-31
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    251
    سطح
    5
    Points: 251, Level: 5
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ما از دوتا شهر نزدیکیم ولی فرهنگامون به شدت فرق میکنه من لباس پوشیدنم اونجا جوریه که تو شهر خودم و خانوادم خیلی معمولی هستم پدرشوهرم بهم میگه حق نداری بیرون بری زن از خونه بیرون نمیره با دوستاتون جایی نرین شاید یکی از دوستاش از تو خوشش بیاد چون چند باری رفتم تنها دریا بهم گفت خرابی بهم گفت تو زندگی قبلیتم تقصیر با تو بود خواهرشوهرم گفت ازین به بعد ببین داداشم آدم حسابت میکنه یا نه ببین میزارم برات خرج کنه یا نه شوهرم هیچی نگفت منو زد فقط الانم پیام میده ازت متنفرم از زندگیم برو..نمیخام طلاق بگیرم نه که نخام اگه بگیرم کجا برم کی ازم حمایت میکنه اخه خانوادم بفهمن سرکوفتا شروع میشه به خدا به قران طلاق قبلیم تقصیر من نبود کارای اینا شاید تقصیر من بود شاید زیاد حساسا بودم ولی خدا حقم بود بهم بگن خراب بزنن منو منو پرت کنن بیرون خدایا حقم بود بهم فحش بدن من دلم میسوزه چون هیچکسو ندارم حتی دردودل کنم باهاش پر از حس تنفرم

  13. کاربر روبرو از پست مفید gharibee تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 02 مرداد 96)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    شما خودت باید به خودت کمک کنی!مثلا توقع داری باید این اطلاعات سطحی چه کمکی به شما بشه؟
    در حالت عادی ادم سالمی که نقش پدر شوهر یا خواهرشوهر و داره که برنمی گردن به عروس خانواده همچین حرفی بزنن!اگه بی دلیل بزنن تنها می تونن دیونه باشن!شوهر شما چرا باید این رفتار و داشته باشه اونم بی دلیل و سر چندتا دلخوری ساده؟تنها جواب می تونه این باشه که ایشونم دیونه اند و اگه اینطوری باشه که شما نمی تونی با یک خانواده ی دیوانه زندگی کنی مگه اینکه شما هم مشکل داشته باشی!!!
    بهتره داستان و از اول تعریف کنین بی کم و کاست و سی دی 50 باید و نباید دکتر هولاکویی رو هم گوش کنید
    وقتی یک روندی که بنظر می رسه در مدت کوتاهی تکرار شده حتما یک جای کار ایراد داره شما اینطوری به جایی نمی رسین

  15. 2 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    sia518 (یکشنبه 01 مرداد 96), بارن (دوشنبه 02 مرداد 96)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 21 مهر 96 [ 13:24]
    تاریخ عضویت
    1396-4-31
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    251
    سطح
    5
    Points: 251, Level: 5
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خانواده همسرم به شدت سنتی هستن با اینکه پدر همسرم شغا دولتی مهمی داره و تحصیل کردست اعتقاد داره من به عنوان یه زن باید برده مرد باشم و هیچ مردی منو نبینخ هیچ شبکه اجتماعی نداشته باشم همسرم وقتی میومد هرشب منو میبرد بیرون چون میدونست از صبح تا شب خونه تنهام میگن دیگه حق ندارید بری همسرم خودش بدون اینکه من بگم برام وسیله میخرید اینا همه این چیزارو زدن تو سرم...دعوای اون شب تماما تقصیر من بود من نباید خودمو بی ارزش میکردم و به روی خواهر همسرم میووردم من نباید اینقدر حساس میشدم حالا شد اشتباه کردم حالا چیکار کنم حالا نمیتونم فراموش کنم حرفاشونو کارایی که همسرم کرد کتک همسرم بی دفاعی خودم...


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.