نوشته اصلی توسط
شیدا.
سلام آقای خاله قزی
تا مشکلات زندگی را چی بدونید.
مسئولیت پذیری و تامین خانواده و پشتوانه همسر و فرزند بودن و ... برای یک مرد لذت زندگی هست، نه مشکل.
به نظر من ازدواج موقت اونقدر که دردسر داره، خوشی نداره. رابطه ی معمولا پنهانی و مشکلات نامشخص بودن آینده و اضطراب و نگرانی و آرامش نداشتن زن و ... به نظرتون ازدواج خوبیه؟
ازدواج بدون آرامش که ازدواج نیست، تامین نیاز جنسی است و لاغیر.
من حتی با این حرف آقای سرباز که می گن نیاز عاطفی هم را تامین کنیم هم مخالفم.
چطور می شه در ازدواج موقت نیاز عاطفی یک زن را تامین کرد؟ وقتی پنهانیه، وقتی رفت و آمد خانوادگی و فامیلی در کار نیست، بچه ای نیست، رابطه ی پایداری نیست، از نظر اجتماعی صیغه بودن و ازدواج موقت با پسری ده سال کوچیکتر از خودت کلی بازخورد منفی داره، هر روز منتظری ببینی آقای سرباز کی با شیرینی می آد خونه که خبر ازدواجش را بهت بده و .......
کجای این زندگی زن تامین عاطفی می شه؟
درود دگربار
نوشته من از دید یک مرد یا پسر مجرد بود و طرز فکری که دارند نه نظر سخصی خودم لطفا اشتباه نگیرید.
بژور کلی در این سن پسرها تصور میکنن ارپواج موقت مشکلات کمتری داذه نسبت به زندگی دائمبا این تصور جلو میرن.مسئله هم فقط این تاپیک نیست این موضوع یک مشکل در مقیاس بزرگتره وقتی شرایط ازدواج حالا به هر دلیلی نباشه یا فرد تمایل نداشته باشه و از اونطرف امار بالای طلاق مسلما مشکلات زیادی با خودش بهمراه می آورد.
این تاپیک باتوجه به نوشته باغبان عزیز و جواب هردمبیلی ایشون بنظر میرسه سرکاریه.
ولی این طرز فکر وجود داره چه دوست داشته باشیم چه نه و فقط مختص به کشور و فرهنگ ما نیست.
پ.ن:بانو فرشته مهربان شرمنده اگر منطورتان بنده بودم حرف شما درست یادم رفت توی پست قبل توضیح بدم.درست یا غلط این طرز فکر وجود داره
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)