به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    در کنار کارهایی که باید بکنی،

    یکیش هم این هست که برگردی عقب و دید و نگرشت را راجع به دین و خدا و ... عوض کنی.

    این چیزایی که تو ذهنت بوده از دین و مرگ عموت و معنویات و ... اینا را باید یه خونه تکونی اساسی بکنی.

    دین برای این هست که تو آرامش داشته باشی. از زندگیت لذت ببری و استفاده کنی. نه این که یه سره در هول و ولای عذاب الهی باشی و رنج ببری و رنج بدی.

    این چه دینیه که یه بنده خدا را تو خونه ی خودش به صلابه کشیدی و نمی ذاری راحت باشه و به زور می خوای ببریش بهشت خیالی خودت !!

    خدا هم یه معلم خشن و ستمگر و زورگو نیست که اون بالا نشسته باشه منتظر نماز خوندن نخوندن شما باشه. نماز می خونی که آرامش داشته باشی. که تمرکز کنی روی داشته هات و زیباییهای زندگیت و دنیا، که شکرگزار باشی برای همه ی چیزهایی که خدا بهت داده و خواهد داد. برای خودت هست و خودت ...

    -------------------------

    یه موضوع دیگه اینه که شما دوست داشتی با همسرت نماز بخونی یا افطار کنی. حالا به هر دلیلی ایشون اهلش نیست.
    همه ی ما یه کارهایی را دوست داریم با شریک زندگیمون همراه باشیم. یکی دوست داشت همسرش اهل سینما رفتن بود، یکی می گه کاش با من می اومد ورزش یا ...

    اما هر کس یه جوری با این اختلاف سلیقه ها یا حذف کردن بعضی خواسته ها یا فانتزیها یا نیازها کنار می آد.
    اگه همسر من در بیشتر موارد مطابق خواسته ی من هست اما دوست نداره با من فیلم ببینه باید هر روز باهاش دعوا کنم؟ یا بپذیرم که بعضی چیزها را باید ازش گذشت و زندگی را به کام خودم و دیگری تلخ نکنم؟

    رها کن این گیری را که به اعتقادات همسرت دادی. فکر کن اصلا بهت ربطی نداره. هر بار که یادت افتاد اینا رو با خودت تکرار کن ... نماز خوندنش هیچ ربطی به من نداره !!!!! واقعا هم نداره ها ... شما اشتباه می کنی فکر می کنی ایشون برده ی زرخریدت هست و باید همه آرزوها و فانتزیها و ترسها و رویاهای شما را برآورده کنه. ولش کن بنده خدا را

    چیکار به رابطه ی ایشون و خداش داری؟ چیکار به دینش داری؟ موسی و شبان را یه بار دیگه بخون. شاید همسرت یه راه دیگه ای برای خودش داره. شاید یه روزی و یه جور دیگه ای بیاد تو مسیری که می خواهی ... اما با زور و غر زدن، به دین شما ایمان که نمی آره هیچ، زندگیت هم از دست می دی.

    -------------------------
    طنین حرفهایی که آرومت می کنه، قانعت می کنه، درکشون می کنی ... بنویس. یه جا برای خودت بنویس و هر روز بخونشون ... اینقد که دیگه یادت نره و بشه ملکه ی ذهنت.

    مدیر همدردی:
    البته ضمن تشکر از پاسخ شیدا. گرامی باید بگویم این بخش از صحبتهای ایشان، هم راستا با نظرات همدردی نیست.

    اگرچه این صحیح هست که خدا رحمان و رحیم هست.
    اگرچه درست هست که یک همسر نمی تواند با بداخلاقی و سخت گیری و غر زدن امر به معروف کند.
    اگرچه به غیر از نماز ، سایر صفات انسانی هم در دین صحیح هست.
    اگرچه این مراجع روش های بسیار اشتباهی در برخورد با همسر دارد.

    اما:
    خدا انسانها را نسبت به هم بی تعهد نیافریده است. مخصوصا نسبت به همسر
    یعنی یک همسر باید هم به جسم و هم مسائل مذهبی همسرش حساس باشد و این حساسیت با دلسوزی و روش مناسب باید انتقال یابد.
    طبیعی هست کسی که همسرش را دوست دارد هم برای مدت محدود این دنیا تمایل دارد او لذت ببرد، هم برای زندگی چاویدان او نگران هست و باید هم کمکش کند.
    اما کمک با زندانی کردن و ظلم کردن و گیر دادن و درگیر بودن تفاوت دارد. بلکه بایدروش چذبی باشد.

    از طرف دیگر واقعا خدا کنار رحمانیت خودش ، وعده دوزخ و جهنم هم برای کسانی که عمدا از مرزهای قرمز عبور می کنند را داده است.
    کسی نمی تواند مسلمان باشد و پیامبر و قرآن را قبول نداشته باشد، و کسی نیست که قرآن را خوانده باشد و تقریبا در تمام صفحات آن در کنار وعده های بهشتی، مسائل جهنم را ندیده باشد.
    لذا در مسائل دینی باید خیلی محتاط با روشی که قرآن و منابع دیدنی سفارش کرده اند عمل کرد نه بر اساس خصوصیات شخصیتی خودمان که ممکن است بر اساس نگرانی، ترس، عصبانیت یا کمالگرایی و سخت گیری باشد.

    ا

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  2. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 02 تیر 96), گلاب (پنجشنبه 01 تیر 96), نیکیا (پنجشنبه 01 تیر 96), نیلوفر:-) (پنجشنبه 01 تیر 96), شیدا. (پنجشنبه 01 تیر 96)

  3. #22
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    ....
    نماز روزه شخصیه انسان باید بخواد و دلیه بقول معروف خوندن یا نخوندنش سود و ضرری برای کسی نداره مهم انسانیت و اخلاقمدار ....

    بزار راحت بگم من خودم نماز خوندن یکم تنبلم شوربختانه ولی خدا روشکر حلال و حرام رعایت میکنم و طرف مشروبات الکلی نمیرم سعی میکنم ......
    با سلام
    ضمن تشکر از khaleghezy گرامی ، آن قسمت که روی مسائل اخلاقی و روشهای جذبی و عدم کنترل گرای و غر نزدن ، تاکید کرده اند کاملا حق با ایشان هست. یعنی مسائل اخلاقی و انسانی بسیار مهم هست به طوری که در دستورات دینی مثلا گفته اند مومن را از روی فقط نمازش نشناس ، امانتداری و وفای به عهد او را هم ببین.

    اما نکته مهم اینست که در مسائل دینی هرگز نمی تواند یک قسمت را فدای قسمت دیگر کرد. همه مسائل دینی مثل پازل با هم در ارتباط هستند. حالا در این پازل اهمیت ها از نظر دینی و عقلی متفاوت هست ، اما هیچکدام قابل حذف نیست.

    متاسفانه قصاری در فضای مجازی هست که دو قسمت دین را در مقابل هم قرار می دهد و به حمایت از یک قسمت حکم می کند.
    مثلا می گوید آدم نماز نخوانی که خوش اخلاق باشد، بهتر از آدم نماز خوان بداخلاق هست.
    در حالیکه هم نماز خواندن و هم خوش اخلاقی هر دو در یک جبهه هستند . و ارزش خود را دارند.
    مثل اینست که بگوییم آدمی که قلب داشته باشد بهتر است یا مغز؟!!!! در حالیکه هم مغز و هم قلب هر کدام نقش خودشان را دارند و بدون آن انسان زنده نمی ماند.
    دین هم همه اعتقاداتش، احکامش، اخلاقش با هم همسان و همگرا و مثل پازل با هم تکمیل می شوند. ما اجازه نداریم برای تاکید روی یک بخش دین، بخش دیگری را کم اهمیت نشان دهیم.
    چه کسی که نماز نمی خواند، چه کسی که نزول خور هست، یا بداخلاق هست یا روزه نمی گیرد، همه اینها مورد تایید و تاکید دین نیست و باید کمک کرد که آنها خود را اصلاح کنند.
    اما این بدان معنا نیست که با برخورد چکشی و اخلاق بد انجام دهیم.
    اجازه نداریم برای درمان انگشت کسی ، کلیه او را در بیاوریم.
    ما باید کمک کنیم که افراد همه جانبه شوند.

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    ...
    حداقل دورو بر من یکی دیندار نماز شب خون قلابی هست که هم پول نرول میگیرن هم الله اکبر و ظاهرا مسلمان کاملا حرفم در رد دین داشتن نیست منظورم جایگاه اخلاق و انسانیت هست که خیلی مهمتره.


    این مثال نشان می دهد که هر کس توجه به نماز نداشته باشد بالاخره از ریل خارج می شود.
    این فرد هم توجه به نماز ندارد که در آن به خدا می گوید فقط تو را می پرستم و از تو کمک می خواهم، لذا با نزول از خون مردم کمک می گیرد و خود را سیراب می کند.
    در نماز می گوید که مرا به راه راست هدایت کند و تبری می جوید ا زراه گمراهان و غضب شدگان، اما در عمل ربا می کند که خدا می گوید یعنی جنگ با خدا.
    پس این فرد هم به گفته خودتون قلابی هست و نمی تواند شاهد مثال باشد.

    نتیجه کلی این که اگر قصد داریم روی یک مسئله مهم تاکید کنیم، آنرا با سایر مسائل مقابیسه نکنیم و با ارزش و بی ارزش نکنیم.
    نماز ارزشمند هست و بدون آن دین ناقص هست.
    خوش اخلاقی هم ارزشمند هست و بدون آن دین ناقص هست.
    ما نباید یکی را تایید و دیگری را کم اهمیت کنیم.
    بلکه بگوییم در کنار این ارزش باید آن ارزش هم تقویت شود. اما مراجعی که اکنون در تاپیکش در حال حاشیه روی هستیم ، روش تقویت صحیح همسرش را باید بیاموزد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 01 تیر 96), گلاب (پنجشنبه 01 تیر 96), نیکیا (پنجشنبه 01 تیر 96), نیلوفر:-) (پنجشنبه 01 تیر 96)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 96 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1395-1-10
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    2,705
    سطح
    31
    Points: 2,705, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 45 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    باحرفاي بي نهايت موافق هستم...دوست ندارم بچم ببينه پدرش نماز وروزه نميگيره
    كاش قبل ازدواح بيشتر چشاموبازميكردم...ميدونستم اين چيزهابرامن خيلي اهميت داشته...كاش بيشتر زوم ميكردم...ولي چون ازدواجم اجباري بوده نميتونستم نه بگم
    شوهرم آدم بدي نيست....خيلي خوبه...خوبياش بهترازبدياشه
    فكور اين منم كه دارم شوهرم اذيت ميكنم براي همين اين برچسبهاروبه خودم ميزنم...تحقيركردنش برام لذت شده...همينطوركه نشسته بهش حرفايي ميزنم كه فقط ناراحتش كنم...كافيه از طرف خانوادش يه ناراحتي ببينم تمام شب بهش غر ميزنم ونق ميزنم
    من خيلي بدم...تمام خطاهامو ميدونم ولي باز تكرار ميكنم...بعضي وقتها لذت ميبرم...شوهرم لياقتش اين نيست...بايد خودم عوض كنم...چندروزه خودمودارم كنترل ميكنم...اخلاقمش آرومترشده...ولي كافيه يكم بهم بي محلي كنه اشكم درمياد عصبي ميشم وشكوه ميكنم...خيلي ميترسم...ديشب بهم گفت فكرنكن من نسبت به زندگيمون بيخيالم...من خيلي كارها براي خودم توي سرم دارم
    من بيشتر بايد روي خودم كاركنم
    دوست دارم يه قلم بگيرم وهمش ازغم دروني ام بگويم

  6. #24
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    مشکل این خانم به نظر من مسائل اعتقادی نیست. به تاپیکهای دیگه اش نگاه کنید. به همین پست آخر نگاه کنید.
    به عنوان تاپیک نگاه کنید ... مقایسه کردن شوهرم ... اصلا حرفی از اعتقادات نیست.
    شما تاپیک را دقیق بخونی، متوجه می شید اصلا مشکل نماز خوندن نخوندن همسرش نیست.


    حتی به زبون خودش داره مستقیم می گه من خودم مشکل دارم، کمکم کنید.
    بقیه بخوان نمک بیشتری روی این زخم بریزن که آره برو بیشتر دعوا کن تا نماز بخونه ( شما می گی برو تاکید کن ... اما طنین داره می گه من هر شب غر می زنم و دعوا می کنم، پس در واقع دارید بهش می گید برو بیشتر جیغ بزن) وگرنه بچه هات چی می شن اگه پدرشون نمازخون نباشه؟

    فکر کنید با این همه استرس و فشاری که روی این خانم هست، بعلاوه این که الان از سطح بهش راهنمایی می دین ( نه از عمق)
    چه حالی بهش دست می ده که یکی هم بهش استرس بچه ها و آینده ی اونها را هم وارد کنه.

    ایشون اگه بخواد همینطور غر بزنه و عصبی باشه و تحقیر کنه و لذت ببره!! از تحقیر همسرش و ... آخر و عاقبتش می شه یه خانواده ی آشفته و داغون و بچه هایی که هیچی از عشق و محبت خانواده نمی فهمن و سلامت روان ندارن.

    ما بد بزرگ شديم...توي محيط بسته ومتعصب بزرگ شديم...اگه بدونيد شايد حق ميدادين كه اينطور باشم...من حس ميكنم مريض رواني هستم روحم فاسد شده...خراب شده ديگه به درد نميخوره...بخداخيلي خستم...روحيم خيلي داغونه...براي همين نميتونم خوب شاد باشم...راحت ازته دل بخندم....قبلا خيلي سرزنده بودم
    تحقيركردنش برام لذت شده..
    اون تنها دارايي منه...وقتي حس ميكنم يكم بهم سرد شده انگار همه دنيارو ازدست دادم...ولي وقتي خوبيم همش ميرم تو نخ بعضي مسائل والكي خودم ناراحت ميكنه وايراداي بني اسرائيل ميگيرم.
    طنین به شدت به این مرد وابسته است (تاپیکهای دیگه اش در مورد خانواده اش را بخونید. ) اگر ازش دور بشه بیشتر آسیب می بینه. بچه های آینده شون هم بیشتر آسیب خواهند دید. مشکلاتش با خانواده اش را منتقل کرده به این زندگی. کارهایی که می کنه از روی ناآگاهیه. اگه بهش کمک بشه که خودش را اصلاح کنه، مشکل اعتقادیشون بهتر حل می شه تا این که بهش فشار بیارید که بله، اگه شوهرت نماز نمی خونه، فاتحه ی زندگیتون خونده است.

    اگه طنین سلامت و شادابی و آرامش خودش را پیدا کنه، تو مسائل اعتقادی و غیره هم می تونه به همسرش کمک کنه.
    اما روش فعلیش نه تنها همسرش را نماز خون نمی کنه، که زندگی مشترکشون را هم خراب می کنه.

    اون باید الان واقعا به مسائل اعتقادی همسرش کاری نداشته باشه.
    باید خودش را اصلاح کنه و به آرامش برسه.

    من روانشناس نیستم. نمی خوام چیزی بگم که باعث بدتر شدن حال روحی طنین بشه
    اما واقعا کمک نیاز داره. عزت نفسش خیلی پایینه. رضایت و شادی درونی نداره. هم خودش داره اذیت می شه و هم همسرش را خیلی اذیت می کنه.

    در صورتی که دختر مهربونی هست. همسرش را دوست داره. زندگیش را دوست داره. این همه داره تلاش می کنه. شاغل هست. اما باز هم یه چیزی تو وجودش گم شده، کمه.

    ---------------------------------
    طنین جان، کسی که ناخواسته تحقیر می کنه معمولا در درونش یه درد پنهانی هست مثل تحقیر شدن در کودکی.
    کسی که با آگاهی از تحقیر دیگری و عزیزش لذت ببره، حتما در درونش مشکلی داره.
    اگه بتونی بری یه روانشناس خوب کمکت کنه از این مشکلات رها بشی عالیه.

    اگر نه، چند تایی از برنامه های دکتر علی بابایی زاد- روانکاو را گوش کن ببین می تونه کمکت کنه.
    اگر نتیجه اش برات مثبت بود ادامه بده.

    تمرینهایی که برای شاد کردن خودت هست را انجام بده.
    توی اینترنت می تونی کلی تمرینهای کوچیک و ساده که برای شاد زیستن هست و برای بهتر کردن حال خودت و مثبت کردن ذهنت و ... انجام بدی.
    شاید به نظرت ساده بیان، اما با تمرین مکرر حالت بهتر می شه.

    این تاپیک را بخون، ببین مهرطلب نیستی؟
    از بیماری مهرطلبی چه می دانید ؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 04 تیر 96 در ساعت 09:58

  7. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 05 تیر 96), فرنوشم (یکشنبه 04 تیر 96), نیلوفر:-) (یکشنبه 04 تیر 96), veis (یکشنبه 04 تیر 96), آنیتا123 (یکشنبه 04 تیر 96)

  8. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    یا سلام

    ما نظرمون نیست که با همسرت دعوا کن یا جیغ بزن تا نماز بخونه؟!!!!!! حتی چند راهکاری هم دادم که شما را بر حذر داشتم از امر به معروف لسانی و شما را بر عملکرد صحیح هدایت کردم که بیشتر دقت فرمایید.





    بنده با نظر شیدا. موافقم که اول طنین باید آرامش خود را به دست بیارد و بعد از آن که روی خودش کار کرد به دنبال راه چاره در این مورد باشد و حتی نظرم این بود که اینگونه توصیه ها حتی در پستها اول هم کمک کننده تر بود.


    من تاکیدم زمانی که تاپیک ایشان داشت به حاشیه می رفت این بود که اگرچه نخست باید مسائل زیربنایی مشکل آنها حل شود اما نیاز نیست که این اشتباه را بکنیم و بگوییم که نماز و روزه خواندن همسر مهم نیست و باید بپذیرد؟ اونقدر مهمه که حتی در تربیت فرزندان آینده اثر گذاره. اما بله الان مشکل آرامش و روش صحیح ایشان هست که مورد تاکید همه ماست.
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : سه شنبه 06 تیر 96 در ساعت 22:16 دلیل: موارد حاشیه این پست اصلاح شد

  9. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 96 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1395-1-10
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    2,705
    سطح
    31
    Points: 2,705, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 45 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بچه ها
    خو ب هستین؟
    شرمنده این چندوقت نبودم...و جواب ندادم مرسی ازحرفها وتوجه هاتون
    بشدت گرفتاربودم وبرام مشکلاتی پیش اومده بود

  10. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 96 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1395-1-10
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    2,705
    سطح
    31
    Points: 2,705, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 45 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیداجان
    چه خوبه خوب به حرفام دقت میکنی وبرداشتهایی میکنی
    شیدا من احساس خوبی به خودم ندارم واین احساس خوب نبودن به شوهرم دارم منتقل میکنم باهاش بدرفتاری میکنم...میبینم اون چیزی که باید باشم نیستم...مثلا میتونم خوشکلترباشم ولی زیاد به خودم نمیرسم...من وقتی روحیم خوبه که ازلحاظ ظاهری اوکی باشم...سلامتیم که اصلا ازکجاش بگن اون از وضع هورمونی....مشکل معده دارم مشکل بینایی دارم مشکل زانو وگردن درد دارم...کم خون هستم...قلبم بعضی وقتها درد میکنه...جدیدا مشکوکم به بیماری ام اس وتو فکر رفتن به دکتر مغز واعصاب هستم...بیماری ام اس رو دخترعمم مبتلا شده...خیلی میترسم...حس میکنم یک آدم پرازعیب وایرادم...یه آدم ناسالم...چندوقت پیش یه مطلبی درمورد بیمارای دوقطبی خوندم...خواهرخودم بیماری دوقطبی داره..25ساله بااین بیماری داره دست وپنجه نرم میکنه...ماخیلی بخاطرش زجرکشیدیم...منم حس میکنم اینطورم...یه ساعت ازیکی خیلی بد میگم یه ساعت دیگه ازش خوب میگم....مثلا هم عروسم بیاد یه حرکتی بکنه من عصبی بشم میرم پیش شوهرم وازش بد میگم وباتمام نفرت ازش حرف میزنم....ولی فردایه حرکت دیگه ازش میبینم واحساسم بهش عوض میشه وازش خوب میشه....من بعدازعقدم دچار اخلال روحی وروانی شدم...بخداراست میگم....یک باره تمام فشارهایی که تواین چندسال سرم بوده سرم فروریخت ومن روانی کرده

    خداروشکر این چندروزه رابطه من وشوهرم خوب هستش ..ولی هفته پیش باز سریه یز خیلی جزئی دعواکردیم ومن حسابی افتادم به جونش وکتکش زدم که اون هم خیلی ریلکس بلندشد عینکاش دراورد ودیوانه وارمن کتک زد حین کتک زدن بهم گفت چرامیزاری دست روت بلندکنم...الهی بمیری ازت راحت بشم
    خیلی گریه کردم ده دقیقه گذشت من به زور برد توحموم صورتم شست بهم شام داد من بوسید وازم معذرخواهی کرد
    طنین جان، کسی که ناخواسته تحقیر می کنه معمولا در درونش یه درد پنهانی هست مثل تحقیر شدن در کودکی..........بله درسته
    من یه دردهای کشیدم وپشت سر گذروندم که میبینم شوهرم این دردها داره وخودش هم بدترازمن ای کمبودهارو پشت سرگذاشته...من وشوهرم دراین مورد وجه اشتراک داریم..دوتامون کودکی سختی باکلی کمبود وحسرت گذروندیم ولی روحیمون خیلی قوی بوده که تونستیم تحمل کنیم...مثل برادر خودم نیستم که باکوچترین تلنگر بشکنه وگریه کنه وخودش ببازه اون مثل برادرش نیست که بخاطراینکه گوشی موبایل همه داشتن اون نداشته وبره خودکشی کنه...شوهرم خیلی آدم باجنبه ای هستش...خودش ازپانزده سالگی درس رهاکرده ورفت سرکار وتمام نیازهاش برطرف کرده...شوهرم ازکمبود پدرهمیشه رنج میبره...وقتی حرف محبت پدری بیاد وسط چشماش اشکی میشن...همیشه به دلش مونده پدرش بهش زنگ بزنه بهش بگه چی نیاز اری....من خودم همین عقده هاروداشتم ودارم ومیبینم شوهرم ازخودم بدتره وحالم بدمیشه

  11. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام عزیزم

    این پستتون رو که خوندم ناراحت شدم. تو آدم خوبی هستی شوهرت هم همینطور. خیلی تاسف آوره که اینجوری همدیگه رو ناراحت می کنید.

    هر کمبود یا ناراحتی که داشتین مربوط به گذشته بوده.چرا الان اینجوری به سر خودت و شوهرت میاری؟؟

    همسرت کمبود پدر رو حس میکنه و اینقدر احساساتی هست که این قضیه روش اینقدر اثر گذاشته.چرا باید کمبود مهر و محبت همسر و آزارهای اون رو هم تحمل کنه.

    یا خودت.اینقدر تو زندگی گذشتت سختی کشیدی و به قول خودت کمبود داشتی.چرا الان خودت رو از محبت متقابل بین خودت و همسرت محروم میکنی.

    شما دو تا میتونین خیلی زندگی خوبی داشته باشید.به شرط اینکه از این احساس قربانی بودن بیاین بیرون.

    تا کی میخوای بشینی و به کمبودها و عقده هات فکر کنی؟دیگه بس کن.

    قبلا زندگیت دست خودت نبوده.خانوادت رو خودت انتخاب نکردی.بچه بودی و نمیتونستی شرایط رو عوض کنی.الان چی؟

    الان که بزرگ شدی.الان که همسرت رو دوست داری. الان خودت زندگیت رو رقم بزن.

    این که بشینی و علائم تک تک بیماری ها رو توی خودت جستجو کنی چه فایده ای برات داره؟بزار هر وقت اتفاقی افتاد اون موقع براش یه فکری کن.

    من که فکر نمیکنم تو همزمان هم دوقطبی باشی هم ام اس داشته باشی هم مشکل قلبی.

    این چیزی هم که گفتی راجع احساساتت به آدمها ، منم همینجوری هستم. ولی تا حالا هیچ وقت فکر نکردم دوقطبی ام.اصلا ربطی نداره.

    ببین همونجوری که دوست داری زندگی کن و فکر نکن باید جور دیگه ای باشی.خودت رو همینجوری که هستی دوست داشته باش.

    مشکل اصلی تو نارضایتی از خودته که باعث میشه بعضی وقتها این رفتارها (دعواهای سخت با همسرت) رو داشته باشی.

    خودت هم که به همین نتیجه رسیدی.

    پس اول از همه به خودت بعد به همسرت محبت کن.هر چقدر بیشتر به هم محبت کنید و از هم و از خودتون محبت بگیرین با روحیه تر میشین و کم کم از افکار گذشته هم

    فاصله میگیرین.

  12. 2 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (سه شنبه 27 تیر 96), بارن (سه شنبه 27 تیر 96)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقايسه انتقاد سازنده و انتقاد مخرب:
    توسط khaleghezey در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 17 بهمن 94, 11:58
  2. چرا رئيسم تا اين حد با من سرد و بداخلاق شده؟
    توسط sasha در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 28 فروردین 94, 13:45
  3. از رئيسم خوشم اومده چجوري نظرشو راجع به خودم بفهمم؟
    توسط پر خيال در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 11:03
  4. مقايسه من با...
    توسط roze sepid در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 فروردین 92, 11:49
  5. مقايسه غذاي دانشجو در كشورهاي مختلف
    توسط parnian1 در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 آذر 88, 15:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.