با سلام وخسته نباشید خدمت اعضای گرامی

دوماهی میشه که با دختری که از خودم 2 سال کوچیکتره آشنا شدم و دانشجو هستش
اوائل آشناییمون زیاد با هم تلفنی حرف میزدیم تا اینکه گذشت و گذشت و من تصمیم گرفتم که به دیدنش برم دانشگاه اون با جایی که من هستم با اتوبوس 7 ساعت فاصله داره و بماند که رفتن ب اونجا چقد سختی داشت

بعد اینکه دیدمش و حدود 7 ساعتی باهم صحبت کردیم و حتی دستمم بهش نخورد عاشقش بودم و بیشتر عاشقش شدم
از اولم بهش گفتم که قصد من دوستی نیس که یه روز بخام ولش کنم گفتم که میخام همیشه کنارم باشه
خلاصه روز اولی که دیدمش براش یه گل رز گرفتم و اونم خیلی هیجان زده بود
بهتون گفتم که تقریبا 2 ماه از آشناییمون میگذره و اگه زیاد هم دوستم ندشاته باشه بهش حق میدم چون زیاد هم دگ رو ندیدیم ولی اینو میدونم که حسم بهش هوس نیست که اگه بود 700 کیلومتر پانمیشدم برم که فقط ببینمش میتونستم تو شهر خودمون یکیو پیدا کنم
از بچگی مادرش طلاق گرفته و اکثر اوقات تنها خونس یه داداش بزرگ داره که همش از دستش چشاش خونه و اشک میریزه دختر احساساتی هست جوری که یه حرفی میزنه بهم چن دیقه تا چند روز بعش عذر خواهی میکنه و میگه که منو ببخش

منم مثل اونم هر چی میشه میگم ببخش که کینه و کدورتی پیش نیاد
چن هفته پیشم که تولدش بود براش یه کادو فرستادم که خوشحالش کنم
از ازدواجم حرف زدم و کقتم بهش و اون میگه که خیلی خواستگاراشو رد کرده و وقت عروسک بازیشه نه شوهرداری
منم هنوز شرایطم تا پایان دوره کارشناسی مساعد نیس برای قدم جلو گذاشتن و از طرفیم دوسش دارم نمیخام از دستش بدم خودشم اینو میدونه و دوستاشم بهش میگن که قدر منو بدونه ولی کیه که قدر بدونه
من 21 سالمه و اون 19 سالشه
میخام تا وقتیکه اوضاعم مساعد بشه نگهش دارم که بعد برم خواسگاریش و نمیخام به هیچ قیمتی از دستش بدم.
در ضمن عاشق شدنمم کورکورانه نبوده و بخاطر ویژگی های شخصیتی و توانایی هایی که داره مثل غذا درست کردن و مسولیت پذیر بودنش منو جذب کرده و با معیارهایی که دارم همخوانی داره.
از لحاظ تیپ و ظاهر شخص ساده ای هست و حتی اینم بهم گفته که اگه بخاد با کسی عروسی کنه دوست داره عروسیش مشهد تو حرم باشه.
منم بهش گفتم که عشق بازمان به دست میاد وصبر کنه زمان بگذره از طرفیم خودش میگه که اگه منو یه ذره هم دوست نداشت اصلا ارتباطمونو ادامه نمیداد.
درکل خیلی دوستش دارم و دوست داشتنمم ثابت کردم ولی نمیدونم چیکارکنم که اونم منو بخاد و از دستش ندم که بعدا بخام حسرت داشتنشو بخورم.