سلام.
منم یه زمانی این حس شما رو تجربه کردم. یه خواستگار داشتم (فامیل)، خیلی همدیگرو دوست داشتیم. 2 سال..
دقیقاً مثل شما که هرشب با جملات عاشقونه و پرمهر و محبت شب بخیر می گفتیم و صبح هم از خواب بیدار می شدیم.. برای آینده کلی برنامه ها ریختیم..
(ما نامزد بودیم)
من خیلی دوستش داشتم. خیلی زیاد...حتی فکر می کنم خیلی بیشتر از دوست داشتن اون نسبت به من
تا اینکه نمی دونم چی شد و همه چیز خراب شد.. بعدها فهمیدم با یکی دیگه دوست شده بود (یعنی یک دختر اونو از من گرفت)..
الآن نمی تونم اون حس و عذابی که کشیدم رو توی جملاتم بیان کنم تا بفهمید که چی کشیدم.. من به شدت احساساتی هستم. خیلی زیاد.. یادمه همون دو سال پیش که این جریاناتِ زندگی من بود، خبر دادن که یکی از اقواممون که یه پسر 26 ساله بود دچار تومر مغزی بدخیم شده و می گفتن که احتمالاً تا چندماه دیگه بیشتر زنده نیست! اون موقع من حسرت اونو می خوردم!!! به یه آدم سرطانی حسرت می خوردم. می گفتم خوشبحالش که تا چندماه دیگه بیشتر زنده نیست!!
من هرروز افسرده تر می شدم.. شکستم.. شب ها همش گریه می کردم.. هیچی خوشحالم نمی کرد. هیچی....
ولی الآن 2 سال گذشته و من هیچ حسی ندارم.. اتفاقاً عید امسال هم دیدمش! با یه دختر دیگه ای ازدواج کرده بود. نه همون دختری که اونو از من گرفت. یه دختر دیگه.. خیلی هم باهم خوب بودن.. ولی من هیچ حسی نداشتم.. انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده بود! چون می دونستم خودش منو نخواسته بود. منم سرد شدم..
گذر زمان خیلی از مشکلات رو حل می کنه. گذر زمان یه معحزه س. شاید برای شما این گذر زمانی که نیاز باشه تا از این درد رها بشید خیلی باشه. مثلاً 1 سال یا 2 سال! ولی نهایتش همه چیز رو فراموش می کنید. مطمئن باشید..
به زمان فرصت بده.. به خودت فرصت بده.. به زندگیت فرصت بده..
زمان هم زود می گذره. همه چیز زود می گذره و فراموش می شه.. چه خوشی ها چه غم و گرفتاری ها.. این خاصیت دنیاس.
یه توصیه ساده هم اینکه تا اونجایی که می تونید اثر خاطرات رو پاک کنید. اون مغازه و کسب و کارتون رو یا عوض کنید و کار دیگه ای راه بندازید یا اینکه مکان کارتون رو عوض کنید.. گوشی موبایلتون رو عوض کنید. لباسهایی که با اونها به ملاقات اون می رفتید رو عوض کنید و از خونه ببرید بیرون. بدید به یه نیازمندی تا صواب هم کنید.. عطر و ساعت و کفش و ادکلن و ...
یا حتی اگه می تونید ماشینتون رو عوض کنید.. همین خونه ای که الان درش ساکن هستید رو هم اگه بتونید عوض کنید و تغییر مکان بدید خیلی موثره..
یه نکته ی ساده: شما قسمت هم نبودید. مثل منو اون آقا.. مثل خیلی های دیگه که شکست عشقی و عاطفی رو تجربه کردن..
بذار زمان بگذره.
من درکت می کنم.. سخته می دونم.. کلاً توی این دنیا سختی زیاده. خیلی زیاد.. ولی خودکشی نکن. باشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)