به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 96 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1396-2-26
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عدم رضایت مادرم با ازدواج با فرد مورد علاقه م

    سلام
    الان که این مطلب رو مینویسم بخاطر جدایی از فرد مورد علاقم حالم بده.. سه سالی با آقایی که متارکه کرده بود آشنا و دوست بودم. خانواده ی ایشون کاملا در جریان بود و خانواده ی خودم دورادور مادر میدونست ولی مخالف بود بدلیل متارکه ای که داشتن
    اما من با دلایل و مثالای مخالف بالاخره تا حدی متقاعدش کردم که راضی شد برای خواستگاری پا پیش بزارن. این رو بگم که از لحاظ رفتاری و فرهنگی و خانوادگی کاملا با هم مطابقت داشتیم و میپسندیدیم همو. دلیل متارکش هم برام موجه بود. خود من هم از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در سطح نسبتا مطلوبی هستم
    اما هر چیزیو فکر میکردم مشکل باشه جز ظاهر این آقا. مادرم به شدت مخالفت میکنه و میگه بهم نمیخورید و بعدها حرفای دیگران باعث دلسردیت میشه
    ظاهر این آقا از لحاظ قدی از خودم حدودا دوسه سانتی بلندتره اما نسبتا جثه ی متوسط رو به کمی ریز اندام نسبت به آقایون دیگه دارن
    من خیلی دوسش دارم اما نمیدونم با این مخالفت و حرف مادرم چه کنم، خیلی مستاصل شدم ،خیلی
    درموندم کمکم کنید با نظراتتون

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 98 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1396-2-11
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    3,075
    سطح
    34
    Points: 3,075, Level: 34
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    244

    تشکرشده 133 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانوم‌ . شما برای یه موضوع واحد سه تا تاپیک زدید.
    اولیش اینه: http://www.hamdardi.net/thread-44012.html
    نظرات دوستان رو خوندید؟
    نظر خود اون آقا در رابطه با تفاوت قد و جثه ی زن و مرد چیه؟ نظر خودتون چی؟
    این مساله چه قدر اهمیت داره براتون؟
    از طرفی...
    مطمئنید علت مخالفت شدید مادرتون فقط اختلاف قده؟
    مطمئنید علاقه ی شما جلوی چشمتون رو نگرفته که مشکلات آینده و یا ایرادات اون آقا رو ببینید؟
    لطفا خوب به سوالاتم فکر کنید و پیش خودتون صراحتا جواب بدید. بعد اگر هم چنان نظر مطلوبتون نسبت به ایشون می چربید؛ با مادرتون منطقی صحبت کنید و برای داشتن اون آقا همه تلاشتون رو بکنید
    گفتید از ایشون جدا شدید. بنا به خواسته خودتون؟ ایشون مخالفت نکردن؟ اصلا میزان علاقه ی ایشون به شما چقدر هست؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 مرداد 96 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1396-1-23
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    926
    سطح
    16
    Points: 926, Level: 16
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 83 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه خواستگار داشتم دوسه سانت از خودم کوتاهتر بود بعد من گفتم نه، مامانم تا یه ماه هی خط کش آورد کرد تو چشِ من که دوسانت اینقدره!به خاطر دوسانت میگی نه؟!
    مامانم رو بفرستم پیش مامان شما!

  4. 2 کاربر از پست مفید coastmelody تشکرکرده اند .

    samir (دوشنبه 01 خرداد 96), آوای بهشت (شنبه 06 خرداد 96)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 96 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1396-2-26
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا، بیا جامونو عوض کنیم متاسفانه مادر من برای دیگران خیلی ازین شعارا میداد که سخت نگیرین اما برا خودش....
    متاسفانه تو ازدواج صدخان رستم باید گذروند. و کسی که میپسندی مورد پسند همه باشه، اخلاق و مابقی چیزا تو درجه چندمه اهمیته. هرچند هممممه شعار میدن اوووول اخلاااااق. هه

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1395-5-30
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    890
    سطح
    15
    Points: 890, Level: 15
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 19 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشه به سوالات کاربرHildaa جواب بدین؟

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 مرداد 96 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1396-1-23
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    926
    سطح
    16
    Points: 926, Level: 16
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 83 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی دوستانه بهت میگم که سعی ت رو بکن چون خیلی کم پیش میاد کسی تو زندگیت پیدا کنی که همه جوره بخوایش. واقعا ارزشش رو داره تمام تلاشت رو بکنی اگه عشقتون دو طرفه ست. یکروز شاید پشیمون بشی که امروز از خیرش ساده گذشتی. بنظرم به اون اقا هم بگید که بیشتر تلاش کنند تا خودشون رو توی دل خونواده ت باز کنند. خیلی موثره. دوستی داشتم که با اقایی 4-5سال دوست بود و مادر پدر دوستم به هیچ عنوان قبول نمیکردند (چون دوستم تهرانی و ساکن بالاشهر بود و پسر روستایی) ولی اون اقا اونقدر ثابت قدم بود که بلاخره بعد از این مدت تونست نظر خونواده دختر رو جلب کنه و باهم ازدواج کردند.
    اینها همه مشروط به اینه که عشق دوطرفه باشه
    امیدتون رو از دست ندید و تلاشتون رو بکنید. موفق باشید

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 96 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1396-2-26
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سوالات ایشون درسته، من هرچند مثل همه ی دخترا دوس داشتم همسر ایندم خوش قدو بالا باشه اما وقتی این ملاک رو در کنار شخصیت و سایر مسایل خانوادگی و فرهنگی میزارم میبینم درجه ی اهمیتش پایینتره، از لحاظ جثه خب چون خودمم 165هستم با ایشون تقریبا تو یه سطح هستیم و اینکه ایشون پرسیدن شاید دلیل دیگه ای باشه برا نخالفت... باید بگم که مادرم چون به دلش ننشسته کلا داره ایراد میزاره که مثلا چرا روز خواستگاری زیاد حرف نمیزدو بی زبون بود. در صورتی که در مورد کارشو گذشته شو یسری مسائل حرف زد اما قسمت تعریف و تمجیدا رو بزرگتراش انجام دادن، اصلا کدوم پسریه که تو روز خواستگاریش بلبل باشه!!! ایشون همه جوره رو پای خودش هست و به کسی حتی پدرش متکی نیست

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تصمیم سخت

    سلام
    منم با نظر دوستان موافقم.اگه واقعا دوسش داری و بنظرت گزینه مناسبیه، راحت ازش نگذر... اگه یکی بیاد که قدش اکی باشه، ولی بقیشو نپسندی ،چطور؟؟؟ دوست داشتن نعمت خیییییلی ارزشمندیه. ان شاالله خوشبخت بشید

  10. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 98 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1396-2-11
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    3,075
    سطح
    34
    Points: 3,075, Level: 34
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    244

    تشکرشده 133 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم شما به همه سوالاتم جواب ندادید...
    نظر خود اون آقا در این رابطه چیه؟ بابت اختلاف کم قدش با شما یا فرق در جثه؛ مشکلی از این بابت ندارن ؟
    ایشون که همیشه رو پای خودش بوده حالا اگه شما بخوای به خاطرش بجنگی ازت حمایت میکنه؟ پشتت می ایسته؟
    نگفتی میزان علاقه شون چقدره و راستش با خوندن پست هاتون تصویر یه فرد منفعل از ایشون تو ذهنم مجسم شد
    اینکه گفتید به خاطر جداییتون غمگینید؛ اون آقا هیچ اظهار نظری بابت این جدایی نکردن؟ به این وضعیت سردرگم شما رضایت دادن؟
    اگه ممکنه سن خودتون و ایشون رو هم می گید؟
    شما فقط از نارضایتی مادرتون شکایت می کنید اما به نظرم خیلی مسائل مهمتری هم هست که توی تاپیکتون بهش نمی پردازید
    ویرایش توسط Hildaa : سه شنبه 02 خرداد 96 در ساعت 20:40

  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 96 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1396-2-26
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول از همفكريت ممنون دوست عزيز
    اين آقا مشكلي نداره و تابحال صحبتي راجع به قد و جثه بينمون نشده. راستش چند روز پيش با همفكري هم ايشون تماس گرفتن و با مادرم صحبت كردن. در مورد خودش و اهدافش و اينكه تمام سعيش اينه كه زندگي اي بسازه كه حداقل پدرمادرا بخاطر خوشبختي بچه هاشون خوشحال باشن و يسري صحبتاي ديگه. بابت اين جدايي هم ايشون كاملا آشفته و نا اميد هستن و هربار ميگن كه نميدونم باز بتونم كسي رو مثل تو پيدا كنم كه بتونم همه جوره باهاش مچ باشم يا نه. يا ميگن ديگه تحمل شكست ندارم و ديگه هيچ انتخابي شايد نكنم و تا آخر عمر اگر كسي بخواد وارد زندگيم بشه دائما با تو مقايسه ميكنم و آرامشي كه در كنار تو داشتم با هيشكي نداشتم..
    من 29 سالمه و ايشون 33... در آخر مكالمه با مادرم نتيجه اين شد كه مادرم ازش خواست مهلت بيشتري بده براي فكر كردن و پيشنهاد دادن كه مشاوره بريم و اگر نتيجه مشاوره مثبت بود و باز مادرم در شك و دودلي بود استخاره بگيرن و هر نتيجه اي شد به اون عمل شه. اين آقا قبول كرد ولي همچنان نااميده و ميگه مادرت نظرش منفي و من با اين پافشاري دارم بزور خودمو غالب ميكنم و عزت نفس خودم و شخصيتم رو ميبرم زير سوال. و موضوع ديگه اي كه هست پرسش هاي اطرافيانش مبني بر اينكه نتيجه خواستگاري چي شد كاملا كلافه ش كرده. اخه متاسفانه خانواده شون رسم هست احترام بزارن حتي براي يه صحبت ابتدايي به فاميل درجه يك خبر ميدن كه قصد انجام چه كاري دارن. دو هفته از خواستگاري گذشته ولي شرايط سختي شده هم براي اون هم من. ديگه خودمم با اين مخالفتا مردد شدم. لحظه اي ميگم ميخوام لحظه ي بعدش ميگم نكنه حق با مادرم باشه. خوبيهاش و اخلاق نيكش و نكات مثبت يادم مياد ميگم آره لحظه ي بعد نارضايتي مادر و دلايلش يادم مياد دلشوره ميگيرم و ميگم نه. ديوونه شدم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 10:36
  2. موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند
    توسط ani در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 آبان 88, 18:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.