به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 57
  1. #31
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    جناب ye doost عزیز واقا ممنونم از اینکه برام وقت گذاشتید

    مهریه من 260 سکه عند المطالبه هست که یک دهم دارایی همسرم هم نمیشه . فقط بخاطر خساستش از دادن مهریم سربازمیزنه .جناب ye doost شما اطلاع دارید که دخترم تا چند سالگی به من میرسه ؟ من تا جایی که شنیدم تا هفت سالگی هست ولی شوهرم می گفت رفته پرسیده تا چهار سالگیه . شوهرم اولین سلاح برای آزار من دخترمون رو قرار میده
    سلام
    به نظرم تا 7 ساله گی با مادر و از 7 تا 9 ساله گی با پدر است. بعد از 9 ساله گی خود دختر تصمیم میگیره با کی باشه.
    من پیشنهاد می کنم شما حدود 60 سکه از مهریه تان را اجرا بگذارید و همینطور درخواست نفقه و ... . طلاق رو هم قبول نکنید. با روحیه همسر شما بعیده ایشون از ترس 200 سکه باقی مانده اقدام به طلاق بکنه یا بخواد مجددا اذیت کنه. چون شما می توانید مجددا قسمت دیگری از مهریه تان را اجرا بگذارید.
    هدف تان را فعلا فشار آوردن به آقا برای تغییر یا حداقل رفتارش قرار بدید. شکایت منحصر به مسائل مالی هم نباشه. اذیت و آزار روحی رو هم مطرح کنید.

    مکالمات تان را هم تاحد امکان مخفیانه ضبط کنید. به جای بحث در خانه یا در تلگرام و اس ام اس خواسته ها و بحث های تان را مطرح کنید تا خودبخود جواب های ایشان ضبط بشه.

  2. 4 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    nardil (سه شنبه 19 اردیبهشت 96), نشاط زندگی (سه شنبه 19 اردیبهشت 96), بارن (سه شنبه 19 اردیبهشت 96), ستاره زیبا (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  3. #32
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    تاپیکتون رو که میخونم خیلی حرص میخورم و عصبی میشم.
    هرچی ما به شما میگیم راه و چاه چیه شما خیلی منفعل هی میگین بله درسته باید از شنبه یه کاری بکنم.
    پس اون شنبه کی میرسه؟
    تاپیکتون دقیقا مثل تاپیک خانم حنا و آقا محمده که کلی بهشون مشاوره میدادن و درست مثل شما واکنش نشون میدادن.
    آخرش هم متوجه نشدم اصلا کارشون به کجا ختم شد و نتیجه اون وقت گذاشتنا چی شد

  4. کاربر روبرو از پست مفید ZENDEGIBEHTAR تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  5. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    زندگی بهتر عزیز کاملا حق با شماست و بخدا خودمم از این شخصیت واقعا عذاب میکشم هر دفعه می خوام یه تصمیم جدی بگیرم شوهرم یه کاری میکنه که نمی تونم برم جلو . مثلا همین مسئله بچه که می گفت باید توی توافق نامه بنویسی که بچه پیش باباش میمونه و هر موقع باباش صلاح دونست مامانش میتونه ببینه . و وقتی من قبول نمی کنم میگه پس منم تا آخر عمر طلاقت نمیدم چون حق طلاق با منه و ...
    زندگی بهتر عزیز من قبل از این حرفهای شوهرم واقعا تصمیم قطعی میگیرم ولی وقتی اینا رو میشنوم پا پس میکشم

  6. 2 کاربر از پست مفید نشاط زندگی تشکرکرده اند .

    ZENDEGIBEHTAR (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96), زن ایرانی (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  7. #34
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام
    کسی به شما نگفته طلاق بگیر که میگی شوهرت طلاقت نمیده...
    چند تا تاپیک اولت راجع به این بود که شوهرت میخاد طلاقت بده و تو میترسی از طلاق یادت رفته؟ اصلا مهم نیست شوهرت چی میگه...
    یه مشاور خوب پیدا کن و برو پیشش. اینجا هم میتونی جزو انجمن آزاد بشی
    با توجه به پستی که مدیر توی این تاپیک گذاشته من فکر میکنم بقیه تاپیکهات رو نخونده و از عمق فاجعه خبر نداره...
    ما میخایم حق و حقوقت رو بگیری و همسرت رو هم ببری مشاوره و با هم زندگی کنید... تو میگی تا حرف از حق و حقوقم میزنم شوهرم میخاد طلاقم بده... حالا چی شده که میگی میخام طلاق بگیرم و شوهرم طلاق نمیده...
    نشاط جان چند روز به حرفای بچگانه شوهرت فکر نکن... ببین چطوری میتونی حق و حقوقت رو بگیری و یک زندگی سالم داشته باشی... زندگی که دخترت حداقل ماهی چند بار رنگ توت فرنگی و بستنی و جوراب و لباس خوب رو ببینه و تو هم مجبور نباشی علیرغم ثروت شوهرت به خاطر یه شلوار بیست هزار تومنی و یارانه 40 تومنی فحش و فلاکت بشنوی...
    اگر تونستی کمترین حقوقت رو در کنار زندگی با همسرت داشته باشی که هیچی اگر نه اگر بعد از مشاوره اگر بعد از همه ی تلاشهای قانونی و مشاوره ای همسرت تغییری نکرد اونوقت اگر طلاقت داد هم باید انقدر قوی باشی که نترسی... مشکلت یک روزه حل نمیشه... باید یکسال با همه ی وجودت براش وقت بزاری... توی گوشه ی خونه نشین فکر و خیال کن... منفعل نباش... عدم انفعال به این معنا نیست که فردا بری دادخاست طلاق بدی...
    عضو انجمن آزاد شو

  8. کاربر روبرو از پست مفید نیکیا تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  9. #35
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    در ضمن اگرزنی بره دادگاه و ادعا کنه همسرش بهش نفقه نمیده و حکم نفقه بگیره و با وجود الزام دادگاه باز هم شوهر نفقه نده دادگاه شوهر رو اجبار به طلاق میکنه... اونوقت دیگه اختیار به دست مرد نیست که طلاق بده یا نه... (ماده1129 قانون مدنی)
    اثبات دادن نفقه هم با شوهره... یعنی این شوهره که باید اثبات کنه که نفقه رو داده و رسید بگیره...(شوهر من چون یه مدت قاضی دادگاه خانواده بوده اتفاقات دادگاه روش تاثیر گذاشته بود تمام پولهایی که به حسابم میریخت رسید بانک رو توی لبتابش نگه داشته بود منم چند وقت پیش کل اون فایل رو جلوی چشماش پاک کردم البته متاسفانه اطلاعات حساب توی بانک موجوده)
    به نظرم توی اولین قدم میتونی این اطلاعات حقوقی راجع به نفقه و حق و حقوقت رو توی آرامش به شوهرت بگی تا بدونه که بی اطلاع نیستی و از حق و حقوقت خبر داری...

  10. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    زندگی بهتر عزیز کاملا حق با شماست و بخدا خودمم از این شخصیت واقعا عذاب میکشم هر دفعه می خوام یه تصمیم جدی بگیرم شوهرم یه کاری میکنه که نمی تونم برم جلو . مثلا همین مسئله بچه که می گفت باید توی توافق نامه بنویسی که بچه پیش باباش میمونه و هر موقع باباش صلاح دونست مامانش میتونه ببینه . و وقتی من قبول نمی کنم میگه پس منم تا آخر عمر طلاقت نمیدم چون حق طلاق با منه و ...
    زندگی بهتر عزیز من قبل از این حرفهای شوهرم واقعا تصمیم قطعی میگیرم ولی وقتی اینا رو میشنوم پا پس میکشم
    نشاط عزیز چرا خودت رو ملزم میدونی به شوهرت توضیحات بدی؟ اگه واقعا در عذابی و نگران آینده خودت و بچه ت هستی بدون اینکه شوهرت درجریان باشه با پدر و یا برادرت به وکیل مراجعه کنید.. تمام زندگیت رو براشون تعریف کنی با این مشکل روحی و روانی همسرت احتمالا روند دادگاه راحت تر از چیزی که شوهرت میگه و خودت فکر میکنی پیش بره.. بنظرم تو هنوز خیلی جوونی و میتونی زندگی بهتری داشته باشی ولی چون شخصیت وابسته ای داری نمیشه دقیق گفت زندگی بعد طلاق برات بهتره یا همین‌ زندگی با همسرت.. بستگی به خودت داره.. ولی این رو بدون شرایطتت اصلا نرمال نیست..یا مشاور برو یا پیش وکیل

  11. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  12. #37
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نیکیا جون ممنونم از پاسخت

    دیشب با بابام صحبت می کردم بهم می گفت به خدا توکل کن و از همین فردا این زندگی رو تقدیم شوهرت کن و پاشو بیا خونمون اما به شرطیکه مثل هر دفعه کار رو بد تر از قبل نکنی ( آخه چند باری که قهر کردیم و من خونه بابام بودم وقتی بعد چند روز شوهرم یه پیام میداد زود جوابش رو میدادم و بدون اجازه پدر مادرم پا میشدم میومدم خونه دوباره همین روال ادامه داشت در حالیکه پدرم کاملا مخالف این آمدن و برگشتن ها بود می گفت اگه برگشتنی هم توی کار باشه باید با شرط و شروط باشه نه همین طوری مثلا باید قبول کنه بره مشاوره یا قبول کنه برگردی سر کارت . یا قبول کنه حق و حقوقی بهت بده و ... ولی من هیچ وقت به حرف پدرم گوش ندادم و کار رو بد تر کردم طوریکه اکثر اوقات که با همسرم بحثمون میشه میگه اون روزها که قهر کردیم خونه بابات بهت رو نشون ندادن که زود برگشتی و ... ) دیشب بابام می گفت اگه اینبار هم بخوای بیای اینجا هیچی فرق نمیکنه مگر اینکه مصمم بیای و از همون اول گوشیت رو خاموش کنی تا مثل همیشه تحریک نشی و هیچ پیامی رد و بدل نشه و از همون فرداش دنبال کارهای قانونیت بری تا شوهرت بفهمه که اینبار جدی هستی تا بلکه یک تکونی بخوره . بابام می گفت این روال ممکنه حتی یک سال طول بکشه بالخره یا آدم میشه و به حق و حقوق تو و بچه احترام میزاره یا هر کس به راه خودش میره . کاربران عزیز نظر شما در این باره چیه ؟

  13. 2 کاربر از پست مفید نشاط زندگی تشکرکرده اند .

    ZENDEGIBEHTAR (شنبه 23 اردیبهشت 96), بارن (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  14. #38
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    نیکیا جون ممنونم از پاسخت

    دیشب با بابام صحبت می کردم بهم می گفت به خدا توکل کن و از همین فردا این زندگی رو تقدیم شوهرت کن و پاشو بیا خونمون اما به شرطیکه مثل هر دفعه کار رو بد تر از قبل نکنی ( آخه چند باری که قهر کردیم و من خونه بابام بودم وقتی بعد چند روز شوهرم یه پیام میداد زود جوابش رو میدادم و بدون اجازه پدر مادرم پا میشدم میومدم خونه دوباره همین روال ادامه داشت در حالیکه پدرم کاملا مخالف این آمدن و برگشتن ها بود می گفت اگه برگشتنی هم توی کار باشه باید با شرط و شروط باشه نه همین طوری مثلا باید قبول کنه بره مشاوره یا قبول کنه برگردی سر کارت . یا قبول کنه حق و حقوقی بهت بده و ... ولی من هیچ وقت به حرف پدرم گوش ندادم و کار رو بد تر کردم طوریکه اکثر اوقات که با همسرم بحثمون میشه میگه اون روزها که قهر کردیم خونه بابات بهت رو نشون ندادن که زود برگشتی و ... ) دیشب بابام می گفت اگه اینبار هم بخوای بیای اینجا هیچی فرق نمیکنه مگر اینکه مصمم بیای و از همون اول گوشیت رو خاموش کنی تا مثل همیشه تحریک نشی و هیچ پیامی رد و بدل نشه و از همون فرداش دنبال کارهای قانونیت بری تا شوهرت بفهمه که اینبار جدی هستی تا بلکه یک تکونی بخوره . بابام می گفت این روال ممکنه حتی یک سال طول بکشه بالخره یا آدم میشه و به حق و حقوق تو و بچه احترام میزاره یا هر کس به راه خودش میره . کاربران عزیز نظر شما در این باره چیه ؟
    بنده خدا شما پدر به این عاقلی داری اومدی اینجا؟ پدرتون کاملا درست میگه. و مشخص مشه اگر تا 10 سال دیگه هم ما هر روز نصیحت تون کنیم شما همین جای فعلی خواهید بود. به عبارت دیگه ما هم تا حالا سرکار بودیم ...؟

  15. 3 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    mashalahiranmaneshhastam (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96), بارن (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96), غبار غم (دوشنبه 25 اردیبهشت 96)

  16. #39
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    نیکیا جون ممنونم از پاسخت

    دیشب با بابام صحبت می کردم بهم می گفت به خدا توکل کن و از همین فردا این زندگی رو تقدیم شوهرت کن و پاشو بیا خونمون اما به شرطیکه مثل هر دفعه کار رو بد تر از قبل نکنی ( آخه چند باری که قهر کردیم و من خونه بابام بودم وقتی بعد چند روز شوهرم یه پیام میداد زود جوابش رو میدادم و بدون اجازه پدر مادرم پا میشدم میومدم خونه دوباره همین روال ادامه داشت در حالیکه پدرم کاملا مخالف این آمدن و برگشتن ها بود می گفت اگه برگشتنی هم توی کار باشه باید با شرط و شروط باشه نه همین طوری مثلا باید قبول کنه بره مشاوره یا قبول کنه برگردی سر کارت . یا قبول کنه حق و حقوقی بهت بده و ... ولی من هیچ وقت به حرف پدرم گوش ندادم و کار رو بد تر کردم طوریکه اکثر اوقات که با همسرم بحثمون میشه میگه اون روزها که قهر کردیم خونه بابات بهت رو نشون ندادن که زود برگشتی و ... ) دیشب بابام می گفت اگه اینبار هم بخوای بیای اینجا هیچی فرق نمیکنه مگر اینکه مصمم بیای و از همون اول گوشیت رو خاموش کنی تا مثل همیشه تحریک نشی و هیچ پیامی رد و بدل نشه و از همون فرداش دنبال کارهای قانونیت بری تا شوهرت بفهمه که اینبار جدی هستی تا بلکه یک تکونی بخوره . بابام می گفت این روال ممکنه حتی یک سال طول بکشه بالخره یا آدم میشه و به حق و حقوق تو و بچه احترام میزاره یا هر کس به راه خودش میره . کاربران عزیز نظر شما در این باره چیه ؟

    حرف پدرتون و گوش کنید و خوشحال باشید که یه حامی دلسوز دارید که میشه بهش تکیه کرد

    با یه وکیل خوب حرف بزنید , بدون اینکه شوهرتون متوجه بشه.. تهدید و ترسهائی که از طرف شوهرتون براتون میشه رو زیاد جدی نگیرید.. چون واضحه که این ترسها باعثه عقب نشینیه شما میشه

    شوهر شما بخاطر بیماری خساست شدیدی که داره تهدید میکنه تا شما بدون گرفتن حق و حقوقی ازش جدا بشید ..

    در آخر عرض کنم تا بیماریه شوهرتون خوب نشده و ایشون به حالت عادی برنگشتن فکر زندگی با ایشونو از ذهنتون بیرون کنید.. دادگاه اگه نسبت به بیماری روانی ایشون رای مثبت بده حضانت بچه میرسه به شما فک کنم

  17. 3 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    نشاط زندگی (پنجشنبه 21 اردیبهشت 96), بارن (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96), غبار غم (دوشنبه 25 اردیبهشت 96)

  18. #40
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    اگر میخای از طریق قانونی در مورد نفقه اقدام کنید منزل مشترکتون رو ترک نکن چون همسرت هم میره حکم عدم تمکین میگیره و دیگه نفقه ای بهت تعلق نمیگیره... مهریه هیچ ربطی به زندگی کردن یا زندگی نکردن با همسرت نداره اما شرط نفقه تمکینه...

  19. کاربر روبرو از پست مفید نیکیا تشکرکرده است .

    غبار غم (دوشنبه 25 اردیبهشت 96)


 
صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.