دوستان بنده توی یک آزمون دولتی امتحان دادم و واسش یک سال صبر کردم. توی این مدت دو تا موقعیت شغلی رو توی شهر خودمون از دست دادم. الان اومدم سر این شغل دولتی ک توی ی شهر خیلی دور نسبت به ما قرار داره. همه این ریسکها رو کردم تا برسم به این شغل دولتی. مدرکم فوق لیسانس هست. حالا که اومدم سر شغلم میبینم ای دل غافل این کاره منو ی تکنسین باتجربه خیلی هم بهتر از من میتونه انجام بده .منی که تحصیلات آکادمیک دارم چم به این کار. متاسفانه یک سری کارای بی ربط دیگه هم به من میسپارن که آدم شاخ در میاره.الان حدود یک ماه از شروع به کارم میگذره. نه دیگه راه برگشتی به خونه دارم نه دیگه توان موندن اینجا. فکر اینکه ای کاش لا اقل اینجا رو انتخاب نمی کردم تا به این روز دچار شم. آخه کفه دستمو که بو نکرده بودم که اینجور به سرم میاد. خونواده خانومم میگن اگه برگردی طلاق دخترمو ازت میگیریم. خدایی الان چه کنم؟انگار بدنم شل شده. قرص اعصاب میخورم. پیش روانپزشک رفتم. ولی این خودخوری فکری از سرم بیرون نمیره
علاقه مندی ها (Bookmarks)