نوشته اصلی توسط
فکور
سلام
البته من فکر می کنم اسلام این شرط رو گذاشته که مردها زیادی سخت نگیرن به زنها یا مثلا توقع نداشته باشن کارهای مادر پدر و خواهر برادرشونم همسرشون انجام بده
ما توی روایات اسلامی هم می بینیم که حضرت محمد کار منزل رو به حضرت زهرا و کار خارج از منزل رو به حضرت علی سپرد و به این نحو بین این دو بزرگوار تقسیم کار انجام داد
ما اول باید بپذیریم زندگی مشارکتی هست زندگی مشترک یعنی وظایف مشترک یعنی یه زندگی رو دو نفری پیش بردن
نه مرد میتونه بگه زن باید همش توی آشپزخونه باشه و نه زن میتونه بگه من نه بیرون کار می کنم نه توی خونه و نه بچه نگه میدارم چون اسلام گفته (حتی اگر بیرون کار کنه هم نمیتونه در امور منزل هیچ مشارکتی نکنه چون به هرحال مرد هم بیرون داره کار می کنه)
اسلام همچین چیزی نگفته
اگر بحث نفقه و اجرت المثل مطرحه، خوب همون خوراکی که مرد تهیه می کنه پوشاکی که برای همسرش میگیره همون خونه ای که اجاره کرده همه اینها میتونه نقش نفقه و اجرت المثل رو داشته باشه
این تفکر افراطی بعضی زنها رو قبول ندارم که فکر میکنن نباید هیچ مشارکتی در امور داشته باشن
ولی من هم بابت این طرز تفکر که اگه اگه بخوام هزینه کنم میرم نوکر میگیرم بسیار متاسفم
زن روح زندگی هست آیا نوکر و کلفت هم روح میدن به زندگی؟؟؟
بنده عرض کردم با قسمت انسانیش و وجدانیشو بقیه ش کاری ندارم من فقط قسمت قانونیش رو گفتم.و به نظر شخصی افراد هم کاری ندارم که کی چی رو میپسنده فقط قسمت قانونیش رو گفتم.
رفتار پیامبر هم همیشه توام با درایت بوده
اما قانون چیز دیگه ای میگه.
نقفه و مهریه هم ربطی به اجر المثل نداره.
ایشون پرسیدن این حرف خانمشون درسته من گفتم بله از نظر قانون درسته.
تا بوده اینطور بوده که مادران ما کارهای خونه رو با جون و دل انجام میدادن و منتی هم سر کسی نبوده و هیچ کدوم نسبت به این حق قانونیشون مدعی نشدن.
من نه این قانون رو تایید کردم نه رد.من فقط اطلاع رسانی کردم.
هیچ زنی مجبور به انجام امور خانه نیست و هیچ مردی هم حق نداره زنش رو وادار کنه که کار خونه رو انجام بده.
البته رفتار زنی هم که کارهای خونه رو انجام نمیده جای تامل داره.اگر زن عاشق همسر,فرزند و زندگیش باشه نه از روی اجبار و نه از ترس این کارهارو با عشق انجام میده.
اگر طرز تفکر خانم ها این بود که بابت کار خونشون مزد دریافت کنن خب ازدواج نمیکردن و میرفتن داخل منزل مردم کار میکردن و پولش رو میگرفتن.
على و فاطمه عليهما السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم تقاضا كردند كه آن حضرت كارها را بين آنها تقسيم نمايد. پيامبر(ص) انجام كارهاى داخل خانه را به عهده فاطمه(س) نهاد و امور خارج از منزل را به عهده على(ع) عليه السّلام گذاشت. امام باقر عليه السّلام مىگويد: فاطمه عليها السّلام مىگفت: هيچ كس جز خداوند نمىداند كه من چقدر خوشحال شدم از اينكه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كارهاى بيرون از خانه را به عهده من قرار نداد و مرا از مراوده با مردان نجات داد. (قرب الإسناد، ص: ۵۲)مساله ۲۴۱۴ : مسأله زن وظيفه ندارد خدمت خانه را انجام دهد و غذا تهيّه كند و نظافت و مانند آن را انجام دهد مگر به ميل خود و اگر مرد او را مجبور بر اين كارها نمايد زن مىتواند حقّ الزحمه خود را در برابر اين كارها از او بگيرد. (توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج۲، ص: ۴۷۸)نکته ای که از مقایسه دو پاراگراف فوق به دست می آید، این است که از منظر اسلامی رابطه زن و شوهر با یکدیگر، رابطه ای فراتر از قواعد خشک حقوقی است. و اصل و اساس این پیوند بر مبنای توافق و همدلی بین زن و شوهر است و تنها در جایی که زن و شوهر از رسیدن به توافق و همدلی عاجز شده اند، به خاطر آنکه بنای ازدواج نابود نشود، در سطوح دیگری (مثل قواعد حقوقی) از این رابطه صیانت می شود.به تعبیری اصل کانون خانواده، بنایی عاطفی است که قواعدی حقوقی در اطراف این بنا قرار داده شده، تا در صورت فرو ریختن ستون بنای عاطفی تا حد ممکن از فروپاشی کانون خانواده جلوگیری شود. و این نوع نگاه در جای جای دیدگاه قرآنی دیده می شود.مثلا اگر اختلافی بین زن و شوهر ایجاد شود، در قدم اول توصیه می شود که خود آنها به نوعی سعی در حل مشکل بنمایند. حتی اگر توافق آنها خلاف اصول اولیه تعیین شده در قاعده حقوقی ازدواج باشد:فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ (۱۲۸ نساء) مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پارهاى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است.و اگر آنها نیز نتوانند به گونه ای به سازش برسند؛ مساله را به نهادهای قضائی احاله نمی کند و این مساله را به تاخیر می اندازد، و پای خویشاوندان را باز می کنند تا شاید آنها بتوانند سازش را ایجاد کنند:وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً (۳۵ نساء) و اگر از جدايى و شكاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر، و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها كمك مىكند زيرا خداوند، دانا و آگاه است.ویژگی این دیدگاه ها زمانی برجسته تر می شود که آنها را با تمدن پر ادعای امروز غربی مقایسه کنیم که به محض اختلاف در همان گام اول، نزاع را به نهادهای قضائی می کشاند در حالی که این امر می تواند به سرعت کانون خانواده را به فروپاشی برساند! چرا که تلاش دو طرف در نزد یک غریبه برای محق نشان دادن خود و سخن گفتن علیه طرف مقابل، ثمره اش نابودی هر گونه مودت و دوستی بین آن دو است.بنابراین باید در نوع روابط زن و شوهر دقت نماییم که زن و شوهر دو رقیب برای یکدیگر نیستند. بلکه دو مکمل هم هستند که بناست با دوستی و محبت در کنار یکدیگر به هم آرامش ببخشند:
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (۲۱ روم) و از نشانه هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانه هايى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)