مگه هزیته روان شناس چقدره؟
درضمن شما بیماریتان نیاز به روان پزشک ذارد نه روان شناس.
موفق باشید
تشکرشده 951 در 409 پست
مگه هزیته روان شناس چقدره؟
درضمن شما بیماریتان نیاز به روان پزشک ذارد نه روان شناس.
موفق باشید
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
با سلام و احترام
اکثر مشکلاتی نظیر وسواس، پانیک، فوبیا، اضطراب، افسردگی و... از این دست ریشه در تمرکز فکری فرد روی یک موضوع آزارنده است. از طرفی تعارض و ناکامی ها هم این افکار اتوماتیک و آزارنده را تشدید می کند.
حالا چند سطح درمانی وجود دارد که بنا بر شدت مشکل توصیه می شود.
1 - سطح پایین:
در این سطح فرد هنوز اراده و اختیار خود را به کلی از دست نداده است. و مشکل هم خیلی طول نکشیده و شدت آن حاد نیست. در اینجا با خواندن مقاله و یاد گرفتن راهکار و شنیدن توصیه و انجام تمرینات یادگرفته شده مشکل کم کم طی 1 تا 2 تا حد بسیار زیادی حل می شود و فرد احساس درمان می کند.
2 - سطح متوسط:
در اینجا فرد تا اندازه ای احساس اختیار می کند. ولی چون مشکل طور کشیده است. قویتر از مرحله نخست هست. یعنی فرد راهکارها را می خواند و می شنود اما وقتی می خواهد به کار گیرد احساس ناتوانی می کند. خود را شبیه معتاد می بیند که وسوسه تکرار آن فکرها مرتب سراغش آمده و از همه بدتر منجر به عمل می شود. یعنی فرد همانطور که فکر آزارنده سراغش می آید بر اساس همان فکر هم زندگی می کند. اگر مراجع با سطح متوسط افکار اتوماتیک و آزارنده روبرو هست حتما باید به روانشناس بالینی مراجعه کند و با شناخت درمانی و رفتار درمانی و گرفتن تکلیف و گام به گام و تخصصی مسئله خود را حل کند. و البته زمان بر هم هست. پس از دوره رواندرمانی وقتی شدت کمتر شد فرد به سطح پایین مشکل یعنی دسته اول می افتد که باید با مراقبت و انجام تمرین ها از عود مشکل جلوگیری کند.
3- سطح شدید:
در سطح شدید، آنقدر این فکرهای اتوماتیک و آزارنده شدید هست و واقعی به نظر می رسد که فرد دقیقا طیق آن فکر عمل می کند. مثل اگر فکر ترس و تصور آسیب یک محیط به ذهن فرد می آید اصلا فرد نمی تواند کنترلش کند و در کنترل شکست می خورد. و بعد بر اساس همین فکر عمل می کند و به آن محیط ها نمی تواند برود. درمان سطح شدید با دارو درمانی توسط یک روانپزشک انجام می شود. اگر طی یک دوره درمانی شدت بیماری کاهش یافت. فرد به دسته دوم یعنی سطح متوسط می افتد و باید ادامه درمان را زیر نظر یک روانشناس بالینی ادامه دهد.
و اما خلاصه ای برای شما:
با توجه به سطوح توضیح داده شد ارزیابی کند شدت فوبیا شما در این محیط ها در کدام دسته جای می گیرد. اگر در دسته اول قرار می گیرید و خیلی شدید نیست و افکار و رفتارتان کاملا می تواند در اختیار شما قرار بگیرد. آنگاه بفرمایید تا بنده و دوستان لینکها و کتابهایی در این زمینه به شما معرفی کنم و شما با تمرین مستمر آنها را حل کنید.
اما اگر با ارزیابی که از خود داشتید و تجارب خودتون متوجه شدید که کنترل افکار آزارنده از دست شما خارج هست. و تحمل باقی ماندن در این محیط ها را تا اندازه زیادی ندارید باید از طریق رواندرمانی حضوری نزد یک روانشناس بالینی ادامه دهید. حتی اگر پول نداشتید باید قرض بگیرید و این درمان را انجام دهید.
در صورتی که شدت مشکل بیش از ظرفیت خود می بینید و تکالیف و درمان روانشناس بالینی هم را نمی توانید به انجام برسانید آنگاه یک دوره دارو درمانی را در آغاز باید شروع کنید.
نکات مهم:
1 -فکر مکرر و اشتباه و خودبخودی به یک موضوع آزارنده ریشه مشکل شماست. برای ریشه کنی آن باید عنان افکار را به دست خود بگیرید و با جایگزین کردن با افکار لذت بخش دیگر ، ذهن خود را مدیریت کنید. هرچه ذهن شما در اختیا ر افکار مثبت قرار بگیرد. مشکل شما بهتر درمان می شود.
2 - قرار گرفتن تدریجی در موقعیت ها: در کنار اینکه افکار خود ار به چیزهای خوشایند متوجه می کنید ، خودتون هم باید به صورت تدریجی و کم کم در موقعیت های مذکور قرار بگیرید و بدون فکر کردن به مشکلتان فعالیت کنید. بهتر هست با کس دیگری باشید و با او در رابطه با چیزی که دوست دارید حرف بزنید.
3 - تلقین عامل تشدید کننده این مشکل: شما این برچسب ترس را کم کم بردارید و دور بیندازید، تلقین و اینکه خودتون باور کنید مشکل غیر قابل حلی دارید موجب تشدید مسئله اتان می شود.
4 - از آنجا که کلیه افکار آزارنده و مشکلاتی از این دست با فشار و عجله تشدید می شود. موقعیت عروسی که به آن فکر می کنید و اینکه زود می خواهید مسئله حل شود مشکلتان را زیاد می کند. ارام باشید ، عجله نکنید و امیدوار باشید. و برای حل پس از ارزیابی دقیق سطح مشکلتون اقدام بعدی مناسب را انجام دهید.
======
پاورقی:
دنیای علم و تخصص با دنیای آرزو و خیال تفاوت دارد.
شاید در دنیای آرزو یک شبه و بدون فرایند علمی و با عجله در ذهن بتوان به چیزی دست یافت.
اما در واقعیت باید مراحل رسیدن به یک خواسته را درست طی کرد و البته که زمان بر خواهد بود.
لذا این اصرار شما بر عجله ای بودن و وقت نداشتن علاوه بر اینکه فقط یک رویا هست. بلکه به خاطر تشدید احساسات آزارنده شما، مشکلتون را شدیدتر می کند. پس اولین گام را اینطور بردارید که ریلکس و ارام باشید و عجله نکنید و وقت خودتون را برای سلامت خودتون نخست برنامه ریزی کنید.
با تشکر
خیلی از لطفتون ممنونم ، احساس خوبی دارم، امیدوارم مشکلم حل بشه ، انشالله
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)