موضوع: ختلاف نظر در برخی مسائل بین من و خانمم

نوشته اصلی توسط باغبان

سلام آقای جوادیان


خوبی ؟

سال نو را به شما و دیگر دوستان تبریک می گم

ان شالله همه سال خوبی داشته باشیم :)


...............................


یه قسمت از دست نوشته های شما :






آقای جوادیان ، به نظرم باید از نظر بالینی،،، بررسی کنی

این ریزبینی بالینی اول شامل شما میشه ،،،بعد همسرتون و .....



در مورد مرد سالاری یه چیزی فرمودید در روند تاپیکتون :)

به نظرم در این زمانه دیگه مرد سالاری یا زن سالاری معنا نداره ! ،،،،

بلکه ایجاد یه خانواده متعادل ،،،،انتخاب باهوشانه تری ست

لذا زن و شوهر ها باید به این مهم برسند و در این مسیر حرکت کنند و اگر لازم شد از مشاوران این حوزه کمک بگیرند - مطالعه کنند - و .....


.................................................. .....


حالا به نظرت چطوری خانواده متعادل ایجاد کنیم ؟

پاسخ به این سئوال و تفکر در این مسیر ،،،میسر را برایمان روشن تر می کند !


من چند مورد میگم از طرف خودم ،،بقیه اش با شما :



1) دوری از رقابت با دنیا و آدم هاش !
2) دوری از خودبرتر بینی
3)هزینه درست احساسات در قبال همسر و فرزندان !!
4) ارزشمند دونستن خود و اعضای خانواده
4) مهارت های ارتباطی ( گفتاری - عملی و ....)




موفق باشی دوست من .

سلام باغبان عزیز

ممنون , شما چطورید؟؟

کم پیدا شدید عزیز ..فعالیتتون کم شده چرا؟

والا دوستان نظرات خوبی دادن و من کمی تو رفتارم تجدید نظر دارم میکنم .. نمیئونم نگاه من به زندگی مرد سالارانه هست یا نه؟ اما خودم بر این باورم که مرد باید یه هوا از خانم بالاتر باشه..تصمیم آخرو مرد بگیره.. مرد به نیازهای خانم پاسخ بده ولی پاشو تو کفش آقا نکنه
و این قبیل افکار

در جواب سوالتونو هم عرض کنم

جدا شدن از افکار مجردی

دست به دست هم دادن برای پیش برد زندگی

حفظ جایگاه جداگانه زن و مرد

واقعیتش شما فرد مستقل و قوی ای هستید ،،،،و هم صحبت شدن با شما لذت بخشه :)

سلام و صبح بخیر.. ممنون از لطف شما..بنده نیز از هم صحبتیه با شما و راهنمائیهاتون لذت میبرم..

راهنمائیها و نظراتتون جامع و خوب بودن.. و مثالتون در مورد دویدن تو پارک کلی دید منو عوض کرد ( حس تشویق بجای حس تحقیر شدن)

کمی سخته مهارت های ارتباطی رو یاد گرفتن ولی به قول دوستان به مرور زمان که اخلاقها دستمون بیاد راحت تر مسائل حل خواهد شد..

نمیدونم کتابی هست که نحوه مدیریت کردن این قبیل رفتارها رو نوشته باشه ؟؟

سلام عرض شد جناب جوادیان

اگه اخلاقش یهویی عوض شده ممکنه به خاطر این باشه که
1<یا شما خیلی واسش مرد سالاری در اوردین که میخواد تلافی کنه
2<یا ممکن پای یه اندرز گو وسط باشه...کسی که خانومتونو مدام نصیحت میکنه . بهش همچین راه کارهایی میده

به نظرم این موضوع رو باهاش درجریان بذارید...بهش بگین که عوض شده و دیگه اون زن سابق نیست{البته با ملایمت} واینکه شما اون شخصیت قبلی رو بیشتر دوست داشتین.....
بهش بگین که چه اشتباهی کردین که باعث شده این همه عصبی و ناراحت بشه وبهش قول بدین که نسبت به گذشته بیشتر مراعاتشو میکنین .....بازم تاکید میکنم با ارامش باهاشون صحبت کنین

این موضوعات رو باید واسش باز کنین ولی یادتون باشه با عصبانیت و غر زدن بدتر میشه ....
هیچکس به اندازه ی همسرتون براتون دلسوز و با ارزش نیست...سعی کنید بهش نزدیک تر بشیدو باهم صمیمی تر شید... بیشتر بهش توجه و محبت کنین....زنا عاشق محبتن

امیدوارم اختلافتون هر چی سریع تر برطرف شه
موفق باشید

ممنون از شما

کمی عصبیت در رفتارشون هستش و به عینه میبینم که زود از کوره در میره.. اما منم تو این مواقع کمی چاشنیه طنز و مزاح به بحثمون میدم و نمیذارم بحث به خودش رنگ خشونت بگیره..

بهر حال تا زمانیکه اخلاقهای دو طرف دستشون بیاد این جور مشکلات بوجود خواهد اومد

سلام دوست عزیز

کاربر همراهی محترم خیلی از مسائل رو به ریز گفتن و انقدر کامل بود که نمی خواستم چیزی بنویسم اما به نظرم اومد شاید این نظر منم در کنار بقیه بتونه مکمل خوبی باشه.
من فکر می کنم شناخت کمی از خانوم ها دارین و اینکه خانومها مدام فکر می کنند . مغز خانوم ها مدام در حال تحلیل و پیش بینی آیندست . شاید فکرشم نکنید اما اگثر خانوم ها تا 20 سال بعد رو هم بهش فکر کردن خود من گاهی از اینکه پیر شم و صورتم چروک شه دلم می گیره (بچه گانه است) اما می خوام بگم تا این حد مغزمون در حال پردازش هستش

ولی مغز آقایون فکر می کنم و تا اونجایی که خوندم در موقعیت های خودش فعالیت می کنه واسه همینه که می تونم سریع و درست و در لحظه تصمیم بگیرن . واسه همینه که همسر شما از الان شور می زنه که خونه بخرید یا واسه کبابی که هنوز معلوم نیست بخرید نخرید یا اصلا برید یا نرید اینجوری جو رو متشنج می کنه . می دونم درکش براتون سخته اما شاید با دونستن این یه مقدار از ناراحتیتون کم شه و فکر نکنید که خانوم شما فقط یه آدم خاصه . نه اکثرمون اینجوری هستیم.

یه مورد در مورد شاخه کاری همسرتون هست من دوتا از افراد نزدیکم در خانواده حسابدارن و دقیقا همین حساب و کتابها در زندگیشان بوده و هردو مرد بودند البته و من شاهد عذاب کشیدن خانومهای اینها بودم و واقعا بعضی وقتها این حساب و کتاب ها و آینده نگری ها سایر اعضای خونواده رو عقده ای می کنه. یکی از این افراد پدر همسرم بود که روی همسرم تاثیرش رو گذاشته بود و تاثیرش به زندگی منم رسیده بود نمی دونم تاپیکهای منو خوندین یا نه ولی بیشتر مسئله من سر همین مسائل مالی و تعیین تکلیف برای حقوقم و دخالت توی دخل و خرجم بود یه راه حل پیاده کردیم . می دونم همه آدما مثل هم نیستن ولی همونطور که همراهی عزیز گفت فکر می کنم با تقسیم بندی خرجها بتونید مشکلتون رو حل کنید

یه مبلغی رو ماهیانه بذارید برای خرج خورد و خوراک و یه مبلغی رو تو جیبی برای خودتون بردارید و به خانومتون بگید اینو دیگه هر جور بخوام و هرجا بخوام خرج می کنم فقط خواهشن مبلغ زیادی نباشه که بود و نبودش به پس اندازتون لطمه نزنه . از اون به بعد هر کاری برای مادرتون یا عیدی دادن انجام بدین خانومتون مطمئنه که از یه سقفی بالاتر نمی ره و زیاد به شما گیر نمی ده شما هم لازم نیست توضیحی به کسی بدید که موجب رنجشتون بشه. احتمالا خانومتون فکر می کنه شما هر چی در می آرید خرج بقیه می کنید در صورتی که اگه پس انداز کنید سر یه سال خونه می خرید با این روش خیالش راحت می شه که کباب خریدن توی یه ماه خرجش خیلی کمتر از این حرفاست.

یه ذره هم من حس کردم مردسالاری دارین . بهتره نگرشتون و بینشتون رو کمی تغییر بدین چون خانومتون امروزی هستن اینو می گم به خاطر اینکه گفته بودین دوست داره کار کنه. شما هم خانومتون رو اول دوستتون ببینید بعد زنتون . نه اینکه اول زن ببینیدش بعدش هم همسر. متوجه منظورم می شید ؟

امیدوارم خوشحال و خوشبخت باشید

سلام

تشکر از نظرات شما خواهر عزیز

خونه که داریم ولی ایشون برای بزرگتر کردنش و حس رقابت پافشاری میکنند.. البته الان که میبینه جدی میخوام بزرگترش کنم کمی اروم شده ..و بهم پیشنهاد داد که اونم شریک بشه و پس اندازشو در اختیار من بذاره , ولی من قبول نکردم و گفتم خودم میخرم
..

تو نظر قبلیمم نوشتم که تا اخلاق دو طرف دستشون نیاد این مدل مشکلات هست که همین اشاره داره به بند حرف شما که فرمودید خانمها دائما در حال تجزیه و تحلیل هستند.. منم با همین مخالف هستم..میگم برو خوش باش و زندگیتو کن..تفریحتو بکن ..لباس بخر و بپوش

چیه همش فکر و ذهنت پیشه دخل و خرجه ..من مردم و این مسئولیت رو دوشه منه ..

نمیدونم تو تاپیک من بود یا بقیه دوستان که یکی از کاربرها نوشته بود خانمها دوس دارن فقط برا خودشون فکر و خیال درست کنند ..اگه این درست بشه یه چیزه دیگه رو برا خودشون ایجاد میکنند

نوشته اصلی توسط شیدا.

چرا قبول نمی کنید؟
می تونید هر چقدر سهیم شد به نامش کنید. هم خونه ی مناسب تری پیدا می کنید ( با پول بیشتر) و هم خانمتون حس بهتری خواهد داشت.

شاید این کار در تضاد با بخش اول پستم باشه و تقویت کننده ی حسهای مردانه ی خانمتون باشه ( مشارکت اقتصادی و نگرانی مالی برای خانواده و ... )
اما در حال حاضر و در کوتاهمدت فکر می کنم با این کارتون دارید از خودتون می رونیدش. بهش می گید دخالت نکن.
ایشون هم حس می کنه نقشی تو زندگیش نداره. بیشتر تماشاچی هست تا بازیگر.

سلام

ممنون از معرفی کتاب..حتما میخرم و میدم بهش .. زنونه بودن خانمم فعاله و از این بابت جای نگرانی نیست.. درسته تا چن بار نگم لباسهای مختلف بپوش اهمیتی نمیده.. اما بعضی وقتها این کارو میکنه.. من از جهت چشم بیشتر ارضا میشم تا موارد دیگه..

درباره شریک شدنشون هم بعضی رفتارهاشو دیدم اعم از منت گذاشتن و سخت گیری تو لوازم و جهازش که دگ دوس ندارم فردا بحثی بینمون شد منت خونه رو بذاره که واقعا حس مردونگیم فوران میکنه و کار به فروش خونه میرسه ( میفهمین که چی میگم)

ولی شاید این اپارتمانیرو که ساکنیم به خانمم بفروشم , چون خودشم راغبه