به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 29
  1. #11
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فقط متاسفمم دو نفری که باید ارامش دل هم باشند سوهان روح همدیگه شدن حالا اقا بیشترخیلی
    پس اصلا بخاطره چی ازدواج کردید غیر از اینکه به ارامش برسید

    - - - Updated - - -

    سلام
    فقط متاسفمم دو نفری که باید ارامش دل هم باشند سوهان روح همدیگه شدن حالا اقا بیشترخیلی
    پس اصلا بخاطره چی ازدواج کردید غیر از اینکه به ارامش برسید

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    Ye- Doost عزیز و مهر دوخت جان واقعا ممنونم از توجهتون
    مهر دوخت عزیز نظر شما رو کل خانواده من دارند و واقعا زندگی من براشون شده یک معما . خودم هم از این شخصیتی که این اواخر پیدا کردم بلند گریه کردن هام داد و بیداد هام و دست و پام لرزیدن هام واقعا متنفرم . روزها یه قدرت و انرژی سراغم میاد و با خودم میگم این چه زندگیه که من خودم و بچم رو محکوم کردم همش توهین . تحقیر . شکاکی . بدبینی . خساست و... به خودم میگم حتما تمومش میکنم تا دخترم هم بیش از این عذاب نکشه ولی وقتی شب میشه یه ترسی سراغم میاد وهمه حرفهای شوهرم یادم میاد که میگفت بعد طلاق همه ازت دوری میکنن به یه دید بد نگات میکنن تنها میمونی و ... یه دفعه کل بدنم میلرزه و میگم نکنه منم مقصرم و شروع میکنم به جست و جو برای پیدا کردن یه اشتباه از خودم و تا نصف شب نمی تونم بخوابم و با افکارم درگیرم ولی دوباره وقتی صبح میشه اون انرژی سراغم میاد و دوست دارم از حقم دفاع کنم نمیدونم تا کی این روال ادامه داره

  3. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    خانم محترم اگه 100 درصد تقصیرات رو در نظر بگیریم ، شاید سهم شما 20 درصد باشه و حتی کمتر
    همسر شما بیمار هست ، بقیه هم بدون هیچ شناخت روانی از ایشون از شما می خوان برای زندگیتون بجنگید
    قدم اول شما این بود که می رفتید بابت نفقه و رفتار بد ازش شکایت می کردید و مجبور می کردید به پرداخت نفقه و البته رفتن پیش پزشک
    قدم های بعدی اگر قدم اول جواب نمی داد می شد بحث طلاق که اونم حتما باید قدم اول رو طی می کردید
    همسر شما پیش هر روانپزشکی بره رای منفی به سلامتش می ده
    کلیه علائم بیماری های روانی مثل وسواس ، خساست و ... داره ، چطور بقیه هی به شما می گند نجنگیدی یا تلاش نکردی
    هیچ کدام از این مسائل با رفتار شما درست نمی شه ، بقیه حرف غیر منطقی می زنند و تنها درمانش دارو هست و رفتار درمانی زیر نظر متخصص
    ----
    همسرتون داره شما رو می ترسونه تا از حقتون کوتاه بیایید .
    مطمئن باشید اگر اصولی جلو برید هیچ مشکلی برای شما پیش نمی یاد

  4. 5 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    نشاط زندگی (شنبه 12 فروردین 96), میس بیوتی (یکشنبه 20 فروردین 96), ZENDEGIBEHTAR (سه شنبه 15 فروردین 96), دیار (یکشنبه 03 اردیبهشت 96), غبار غم (شنبه 12 فروردین 96)

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    به نظر من شما اینجا آمدی تا حرف هایی که دوست داری بزنی وچیز هایی که دوست داری بشنوی

    باز هم به شوهرت اشاره کردی که رفتار اشتباهش روی شما اثر منفی گداشته و همه رفتارهای اشتباه شما به خاطر ایشون هست

    نمی دونم چه طوریه که یه معتاد می تواند دوستش را معتاد کند ولی یه آدم پاک نمی تواند دوست معتادش را ترک دهد ؟؟؟؟؟؟؟
    رفتار منفی شوهرت می تواند روی شما اثر کند ولی رفتار صحیح شما نمی تواند اثر مثبتی روی ایشان داشته باشد !!!!!!!!!!

    من اصلا نمیگم برو بسوز و بساز میگم سعی کن اصلاح کنی این زندگی را جمع کنی این بساط دعوا را چون به نفع خودت و دخترت هست

    تو همدردی خیلی قبل یه مثال خوب خوندم :
    بچه هایی که دفعه اول هست بدمینتون و پیگ پنگ بازی می کنند با مربی بهترین بازی شون را می کننند فقط به این دلیل که مربی توپ های خوبی پرتاب می کند وگرنه هیچ کدام بازی کنان خوبی نیستن

    حالا شما سعی کن توپ های خوبی را پرتاب کنی
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نازنین جان از اینکه به مشکلم توجه میکنی ممنونم . میشه واضح تر راهنماییم کنید و بگید من با شرایط اخلاقی شوهرم چطور توپ خوبی می تونم پرتاب کنم برای مثال1) از شوهرم می خوام بریم خرید میگه ندارم مگه تو کی هستی دختر پادشاه که نیستی ( بهترین توپ اینجا چی می تونه باشه )2) به شوهرم میگم منم می خوام مثل هر زن و شوهری اتاق واحد داشته باشیم میگه من 37 سال تنها خوابیدم کسی کنارم باشه خوابم نمیبره ( بهترین توپ اینجا چیه)3) وقتی چند روز خونه میمونی و واقعا حوصله خودت و دخترت سر میره و اجازه نداری حتی تا دم در خونه تنهایی بری 4) هیچ کس اعم از خانوادت حق نداشته باشه خونت بیاد و اگه یه دفعه اتفاقی بعد از ماهها بهت سر بزنن شوهرت بگه اینجا هتل یا مسافر خونه نیست که هر کس دلش بخواد هر موقع خواست بیاد خونه من ( بهترین توپ؟)5) نیم کیلو گوشت بخره و همش ازت سوال کنه چند بسته شد چرا کم شد خوب مدیریت نمیکنی و ... ( بهترین توپ ) نازنین جان من اینجا نیومدم که با بد گفتن شوهرم خنک بشم و آروم بگیرم من دارم حقیقت زندگیم رو میگم تا امثال شما راهنماییم کنید تا بتونم بهترین راه رو انتخاب کنم اگه شما فکر میکنی من دارم کوتاهی میکنم پس یه لطفی بکنید و در مورد بهترین توپ که مثال زدید در مورد مثال های من بهم بگید تا این راه رو هم امتحان کنم ممنون

  7. 4 کاربر از پست مفید نشاط زندگی تشکرکرده اند .

    setare_000 (دوشنبه 14 فروردین 96), ZENDEGIBEHTAR (سه شنبه 15 فروردین 96), دیار (یکشنبه 03 اردیبهشت 96), داود.ت (دوشنبه 14 فروردین 96)

  8. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    نازنین جان از اینکه به مشکلم توجه میکنی ممنونم . میشه واضح تر راهنماییم کنید و بگید من با شرایط اخلاقی شوهرم چطور توپ خوبی می تونم پرتاب کنم برای مثال1) از شوهرم می خوام بریم خرید میگه ندارم مگه تو کی هستی دختر پادشاه که نیستی ( بهترین توپ اینجا چی می تونه باشه )2) به شوهرم میگم منم می خوام مثل هر زن و شوهری اتاق واحد داشته باشیم میگه من 37 سال تنها خوابیدم کسی کنارم باشه خوابم نمیبره ( بهترین توپ اینجا چیه)3) وقتی چند روز خونه میمونی و واقعا حوصله خودت و دخترت سر میره و اجازه نداری حتی تا دم در خونه تنهایی بری 4) هیچ کس اعم از خانوادت حق نداشته باشه خونت بیاد و اگه یه دفعه اتفاقی بعد از ماهها بهت سر بزنن شوهرت بگه اینجا هتل یا مسافر خونه نیست که هر کس دلش بخواد هر موقع خواست بیاد خونه من ( بهترین توپ؟)5) نیم کیلو گوشت بخره و همش ازت سوال کنه چند بسته شد چرا کم شد خوب مدیریت نمیکنی و ... ( بهترین توپ ) نازنین جان من اینجا نیومدم که با بد گفتن شوهرم خنک بشم و آروم بگیرم من دارم حقیقت زندگیم رو میگم تا امثال شما راهنماییم کنید تا بتونم بهترین راه رو انتخاب کنم اگه شما فکر میکنی من دارم کوتاهی میکنم پس یه لطفی بکنید و در مورد بهترین توپ که مثال زدید در مورد مثال های من بهم بگید تا این راه رو هم امتحان کنم ممنون
    1. اسپک، ضربه آبشاری محکم
    2. تکل زیرپا همراه با سرنگونی حریف

    چی بگم، همیشه گفته اند مرگ بک بار.... . شما حاضر هستید هر روز بمیرید ولی اقدامی نکنید. فکر می کنید با پست ارسال کردن براتون معجزه میشه؟ راهنمائی معجزه آسا بهتون داده میشه؟ نخیر. باید عمل کنید. بچسبید به خانوده تون و مشکل تون رو حل کنید.
    هیچ چیز تغییر نمی کنه مگر تغییرش بدید و تغییر هم همیشه سخت بوده و خواهد بود.

    والسلام

  9. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (دوشنبه 14 فروردین 96)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام به همه دوستان و ممنون از فرصتهایی که برام میزارید و تنهام نمیزارید

    دیروز که سیزده بدر بود عصر شوهرم خیلی نرم و آروم اومد واسه آشتی و از کارهاش و حرفاش ابراز پشیمونی کرد و همش می گفت من تو رو خیلی دوست دارم و بدون تو یه لحظه هم نمی تونم زندگی کنم فقط بعضی وقتها عصبانیتم دست خودم نیست و ... یکم صحبت کردیم ولی میدونم این روال ادامه داره الان دو روز بعد خدا میدونه چی میشه . همه میگن به خاطر بردنت به دادگاه نباید به این زودی آشتی می کردی ولی اخلاقم اینجوریه وقتی میبینم یکی منت کشی میکنه نمی تونم پس بزنم . ولی نمیدونم تا کی این روال ادامه خواهد داشت

  11. کاربر روبرو از پست مفید نشاط زندگی تشکرکرده است .

    tavalode arezoo (سه شنبه 15 فروردین 96)

  12. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام

    من موارد زیر رو قبل از خوندن پست آخرت نوشتم یعنی وقتی شروع به نوشتن کردم اصلا اون پست شما ارسال نشده بود
    ظاهرا به صلح رسیدی ولی به هر حال اینا رو هم بخون توی ذهنت باشه


    (نشاط زندگی عزیز یک سوال جدی ازت داشتم

    شما قصدت طلاق هست یا اگر شوهرت به این مدل زندگی کجدار مریض ادامه بده شما قصدت زندگی هست؟
    این سوالو حتما جواب بده

    1- اگر قصدت طلاق هست باید با یه وکیل و یه مشاور صحبت کنی از اسنادی که شوهرت داره عکس بگیری و ببینی دقیقا تا چه حد میتونی پیش بری بعدش بدون اینکه تهدیدش کنی یا بهش اطلاع بدی که داری چکار می کنی اگر وکیل گفت میشه با اون اسناد مهریه رو گرفت بری برای مهریه و نفقه و اجرت المثل اقدام کنی و در تمام مدت نقش یه آدم مظلوم که منتظره شوهرش حقش رو بهش بده رو بازی کنی تا اون موضوع رو جدی نگیره و نره اسناد رو به نام شخص دیگری بکنه
    به هیچ عنوان بهش نگو با این همه دارایی چرا میخوای حق منو ندی آدم به این خسیسی امکان نداره با زبون خوش پولی به شما بده مگر اینکه اموالش قانونا توقیف بشه و قانون این پولو ازش بگیره
    پس مثل طبل توخالی نباش که فقط صدا می کنه و افراد رو خبر می کنه
    با این آدم مجبوری با سیاست رفتار کنی

    بچه هم که تا 9 سالگی پیش مادرشه و تا بعدشم خدا کریمه

    البته اگر قصد طلاق داری بهتره خانوادت تا حدی در جریان باشن

    2- اگر قصدت ادامه زندگی هست بهش بگو به خاطر بچم تمایلی به طلاق ندارم و همینجوری کجدار مریض بساز فقط سعی کن قانعش کنی که بره مشاوره مثلا بگو از بیست سکه مهریه ام میگذرم به جاش دو میلیون خرج مشاور کن ببینیم اشکال زندگیمون چی هستش و زندگیمونو بسازیم

    قصدت هر چی که هست به هرحال تا جایی که میشه خونه ات رو ترک نکن مگر برای دیدن اقوام و اونم به مدت کوتاه

    شما با توجه به شرایطت تصمیم گیری نهایی رو خودت باید انجام بدی و خوب و بد نتایج تصمیم رو هم بپذیری

    موفق باشی)
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : دوشنبه 14 فروردین 96 در ساعت 13:30

  13. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    داود.ت (دوشنبه 14 فروردین 96)

  14. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    سلام

    من موارد زیر رو قبل از خوندن پست آخرت نوشتم یعنی وقتی شروع به نوشتن کردم اصلا اون پست شما ارسال نشده بود
    ظاهرا به صلح رسیدی ولی به هر حال اینا رو هم بخون توی ذهنت باشه


    (نشاط زندگی عزیز یک سوال جدی ازت داشتم

    شما قصدت طلاق هست یا اگر شوهرت به این مدل زندگی کجدار مریض ادامه بده شما قصدت زندگی هست؟
    این سوالو حتما جواب بده

    1- اگر قصدت طلاق هست باید با یه وکیل و یه مشاور صحبت کنی از اسنادی که شوهرت داره عکس بگیری و ببینی دقیقا تا چه حد میتونی پیش بری بعدش بدون اینکه تهدیدش کنی یا بهش اطلاع بدی که داری چکار می کنی اگر وکیل گفت میشه با اون اسناد مهریه رو گرفت بری برای مهریه و نفقه و اجرت المثل اقدام کنی و در تمام مدت نقش یه آدم مظلوم که منتظره شوهرش حقش رو بهش بده رو بازی کنی تا اون موضوع رو جدی نگیره و نره اسناد رو به نام شخص دیگری بکنه
    به هیچ عنوان بهش نگو با این همه دارایی چرا میخوای حق منو ندی آدم به این خسیسی امکان نداره با زبون خوش پولی به شما بده مگر اینکه اموالش قانونا توقیف بشه و قانون این پولو ازش بگیره
    پس مثل طبل توخالی نباش که فقط صدا می کنه و افراد رو خبر می کنه
    با این آدم مجبوری با سیاست رفتار کنی

    بچه هم که تا 9 سالگی پیش مادرشه و تا بعدشم خدا کریمه

    البته اگر قصد طلاق داری بهتره خانوادت تا حدی در جریان باشن

    2- اگر قصدت ادامه زندگی هست بهش بگو به خاطر بچم تمایلی به طلاق ندارم و همینجوری کجدار مریض بساز فقط سعی کن قانعش کنی که بره مشاوره مثلا بگو از بیست سکه مهریه ام میگذرم به جاش دو میلیون خرج مشاور کن ببینیم اشکال زندگیمون چی هستش و زندگیمونو بسازیم

    قصدت هر چی که هست به هرحال تا جایی که میشه خونه ات رو ترک نکن مگر برای دیدن اقوام و اونم به مدت کوتاه

    شما با توجه به شرایطت تصمیم گیری نهایی رو خودت باید انجام بدی و خوب و بد نتایج تصمیم رو هم بپذیری

    موفق باشی)
    سلام...
    فکور جان من وقتی پستای شما رو میبینم انقدر ذوق زده میشم... در اکثر مواقع تمام حرفایی که من میخام بگم رو با یک لحن آرومتر و مهربونتر و متفکرانه تر شما میگید
    اما یه مشکلی دارم و اونم اینه که وقتی یکی یه اشتباه حقوقی میکنه آروم و قرار ندارم که اصل قانون رو بهش بگم
    دختر بچه تا 7 سالگی پیش مادرشه 7 تا 9 سالگی پیش پدرشه وقتی هم نه سالش شد به سن بلوغ میرسه و خودش انتخاب میکنه با پدرش زندگی کنه یا با مادرش

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    فکور عزیز و نیکیا جون ممنونم از اینکه به مشکلم توجه کردید ممنونم و خادا رو شکر که هستید واقعا بعضی مواقع که اطلاعات آدم در بعضی زمینه کمه سر درگم میشه . بازم از همگی ممنونم که تنهام نمیزارید
    فکور جان دیروز که با شوهرم صحبت کردیم قرار شد وقتی ایشون عصبانی میشه و جر وبحث میکنه من سکوت کنم و باهاش اصلا بحث نکنم در عوض اونم به دیگر خواسته های من توجه کنه دیروز می گفت اگه تو سکوت کنی اینکار رو میکنم اون کار رو میکنم و کلی وعده داد ( البته در اکثر مواقع من سکوت میکنم مگر اینکه شوهرم منو کاملا به آستانه تحملم برسونه مخصوصا این چند ماه اخیر) می خوام یک ماه هم این خواسته شوهرم رو مطلق اجرا کنم تا ببینم اونم قدمی برای بهبودی زندگیمون برمیداره و بعد یک ماه تصمیم قطعی رو بگیرم


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. امروز نامه محضر گرفتیم برا طلاق.....
    توسط آخیش در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: شنبه 24 مرداد 94, 13:34
  3. خوشبختیم رفت و دیگه برنمیگرده
    توسط شکوفه کویری در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 مرداد 92, 13:15
  4. ناراحتیم رو کاهش دادم، ولی هنوز تنهام
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 10 دی 90, 22:23
  5. فتیله فتیله جمعه تالار تعطیله
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 10 مرداد 88, 20:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.