ختلاف نظر در برخی مسائل بین من و خانمم

**Eram** · چهارشنبه 09 فروردین 96 15:16

نمی دونید یه زن چقدر به گفتن این جمله نیاز داره: تو چقدر زیبایی یا فرشته ی منی.
به نظرم کادو هرگز جای این جمله رو نمیگیره که چقدر زیبایی.
تا دیرنشده بهش بگوووو و واکنشش رو ببین .
کاری به نظر شما ندارم اما به نظر خداوند همه ی انسانها زیباهستند.
پس بهش بگو همین امروز...فقط قبلش فضا رو آروم کن کنارش بشین مدتی باهاش حرف بزن و بهش بگو راستی یه چیزی رو میخواستم بهت بگم... دستاشو بگیر توچشماش نگاه کن و بهش بگو تو خیلی زیبایی
فرشته ی من.
اگر پرسید چی شده این حرفارو میزنی بهش بگو تا حالا فکر میکردم این حرفا لوس بازیه و خودت میدونی که توی دلم چه خبره!
گاهی باید به همسرت ببخشی فقط به خاطر خودش.تو چیزی رو میتونی به همسرت بدی که هیچکس تو دنیا نمیتونه.

**جوادیان** · چهارشنبه 09 فروردین 96 17:27

نوشته اصلی توسط Eram

نمی دونید یه زن چقدر به گفتن این جمله نیاز داره: تو چقدر زیبایی یا فرشته ی منی.
به نظرم کادو هرگز جای این جمله رو نمیگیره که چقدر زیبایی.
تا دیرنشده بهش بگوووو و واکنشش رو ببین .
کاری به نظر شما ندارم اما به نظر خداوند همه ی انسانها زیباهستند.
پس بهش بگو همین امروز...فقط قبلش فضا رو آروم کن کنارش بشین مدتی باهاش حرف بزن و بهش بگو راستی یه چیزی رو میخواستم بهت بگم... دستاشو بگیر توچشماش نگاه کن و بهش بگو تو خیلی زیبایی
فرشته ی من.
اگر پرسید چی شده این حرفارو میزنی بهش بگو تا حالا فکر میکردم این حرفا لوس بازیه و خودت میدونی که توی دلم چه خبره!
گاهی باید به همسرت ببخشی فقط به خاطر خودش.تو چیزی رو میتونی به همسرت بدی که هیچکس تو دنیا نمیتونه.

سلام

دوست عزیز من این حرفو هر وقت اراده کنم میتونم بگم ..این که چیزی نیست

اما آدم دوس داره این حرفو از ته دل به کسی بگه که از دیدنش لذت میبره .. از دیدنه اندام و ظاهرش..از اینکه جلوت این ور و اون ور بره و باعثه تحسینت بشه و غیره

شکر خدا خانم بنده اندام بدی نداره..ولی عیبهائی توش هست که منو از لحاظ نگاه ارضا نکرده ... و چون همه ماها ایراداتی داریم واسه همین گناه میدونم که بخوام ایرادهای خانممو بشمورم..

ولی خودم میبینم که رفته رفته کمی عادی تر میشه , پس سپردمش به گذر زمان

**غبار غم** · جمعه 11 فروردین 96 21:56

سلام. ایراد ظاهری منظورتونه؟!

**جوادیان** · شنبه 12 فروردین 96 20:15

نوشته اصلی توسط غبار غم

سلام. ایراد ظاهری منظورتونه؟!

سلام

دوست عزیز در مورد مسئله مطرح شده راهنمائی بفرمائید ..( عنوان تاپیک)

**غبار غم** · شنبه 12 فروردین 96 22:54

سلام.اشاره کردین که خانمتون شما رو از لحاظ نگاه ارضا نکرده و ایراداتی دارن.منم پرسیدم ایراد ظاهری منظورتونه؟
1.خب سر چه چیزایی بیشتر بحث می کنین؟
2.قبل از بچه دار شدن سر چه مواردی بحثتون می شد؟
3.بهشون محبت کلامی رو ابراز می کنین؟
4.عصبانی بشن سعی می کنین آرومشون کنین یا شمام یه سر دعوا رو میگیرین و کش میدین؟
به نظرم این کارای همسرتون زن سالاری نیس، جسارت نباشه ولی اگه همسرتون زن سالار بودن الان شما به جای اینکه بیاین سایت داشتین به ایشون بله چشم می گفتین.
تا حالا سعی کردین مشکل رو حل کنین؟ آخه نمی دونم چرا حس کردم یه نمه دوس دارین صورت مساله رو پاک کنین که امیدوارم اشتباه کرده باشم.
وقتی میگن خونه کمتر از صد متر می خوام، به نظرم جواب این سوال این نیس که باید اینو موقع خواستگاری می گفتی. من یه دوستی دارم بهم می گفت، چون موقع خرید عروسی دس گذاشتم رو لباس 50 تومنی، الان بخوام یه لباس 60 تومنی بگیرم، همسرم بهم می گه صب کن صب کن! مگه تو همونی نبودی که لباس 50 تومنی می خریدی؟!!!!
میبینین چه حس بدی داره؟.......یه موردم هست که به جوراب مادرزنتون اشاره کردین و اینکه خانمتون شبیه ایشونه. چرا فک می کنین جوراب رو دو سه سال پوشیدن چیز بدیه؟ خیلی ویژگی های بدرتر از اینم هست، مثلا بو دادن یه نفر! به نظرم قدر همسر شاغلتون رو بدونین. شما باید درک کنین که همسرتون یه سری برتری ها به یه سری خانمای مثلا شاید دیپلمه داشته باشن. خانمای شاغل هم چون اکثرا توان و قدرت مدیریت دارن به تبع این قدرت رو دوس دارن تو خونه هم اعمال کنن.
یه برنامه ای میدیدم (خارجی بود.نمی دونم اسمش رو می تونم بگم یا نه)، خانمه واقعا خسیس بود و کلی کارای از نظر من چندش آور انجام می داد ولی همسرش که باهاش مصاحبه می کردن، بچه تو بغل فقط لبخند می زد و می گفت که همسرشو دوس داره و به این کاراش عادت کرده و براش مهم نیس. چرا ما ایرانیا اینجور مسائل برامون مهم میشه، برا خودم هم سواله!

**جوادیان** · دوشنبه 14 فروردین 96 11:15

نوشته اصلی توسط غبار غم

سلام.اشاره کردین که خانمتون شما رو از لحاظ نگاه ارضا نکرده و ایراداتی دارن.منم پرسیدم ایراد ظاهری منظورتونه؟
1.خب سر چه چیزایی بیشتر بحث می کنین؟
2.قبل از بچه دار شدن سر چه مواردی بحثتون می شد؟
3.بهشون محبت کلامی رو ابراز می کنین؟
4.عصبانی بشن سعی می کنین آرومشون کنین یا شمام یه سر دعوا رو میگیرین و کش میدین؟
به نظرم این کارای همسرتون زن سالاری نیس، جسارت نباشه ولی اگه همسرتون زن سالار بودن الان شما به جای اینکه بیاین سایت داشتین به ایشون بله چشم می گفتین.
تا حالا سعی کردین مشکل رو حل کنین؟ آخه نمی دونم چرا حس کردم یه نمه دوس دارین صورت مساله رو پاک کنین که امیدوارم اشتباه کرده باشم.
وقتی میگن خونه کمتر از صد متر می خوام، به نظرم جواب این سوال این نیس که باید اینو موقع خواستگاری می گفتی. من یه دوستی دارم بهم می گفت، چون موقع خرید عروسی دس گذاشتم رو لباس 50 تومنی، الان بخوام یه لباس 60 تومنی بگیرم، همسرم بهم می گه صب کن صب کن! مگه تو همونی نبودی که لباس 50 تومنی می خریدی؟!!!!
میبینین چه حس بدی داره؟.......یه موردم هست که به جوراب مادرزنتون اشاره کردین و اینکه خانمتون شبیه ایشونه. چرا فک می کنین جوراب رو دو سه سال پوشیدن چیز بدیه؟ خیلی ویژگی های بدرتر از اینم هست، مثلا بو دادن یه نفر! به نظرم قدر همسر شاغلتون رو بدونین. شما باید درک کنین که همسرتون یه سری برتری ها به یه سری خانمای مثلا شاید دیپلمه داشته باشن. خانمای شاغل هم چون اکثرا توان و قدرت مدیریت دارن به تبع این قدرت رو دوس دارن تو خونه هم اعمال کنن.
یه برنامه ای میدیدم (خارجی بود.نمی دونم اسمش رو می تونم بگم یا نه)، خانمه واقعا خسیس بود و کلی کارای از نظر من چندش آور انجام می داد ولی همسرش که باهاش مصاحبه می کردن، بچه تو بغل فقط لبخند می زد و می گفت که همسرشو دوس داره و به این کاراش عادت کرده و براش مهم نیس. چرا ما ایرانیا اینجور مسائل برامون مهم میشه، برا خودم هم سواله!

سلام..ممنون از نظرتون

سوال مربوط به ظاهرو جواب ندادم چون بحث تاپیک با اون فرق میکنه و بخواهیم در موردش حرف بزنیم باعث استرس بنده خواهد شد و سر دراز داره

نه ما زیاد بحث نمیکنیم فقط سر مسائلی که تو تاپیک عرض کردم به مشکلاتی برخوردم که فک میکنم وضعیت خرج و درآمد و از دستم خارج میکنه و عامیانه بگم که بعضی وقتا نمیدونم واقعا چه عکس العملی داشته باشم

به غیر از مثالهائی که زده بودم اینو هم بگم که مثلا دیروز سیزده بدر بهش گفتم میخواییم یکم گوشت بخریم تا کبابی کنیم .. تا اینو گفتم خانمم گفت واسه چی؟ کی پولشو میده؟ چرا بقیه نمیخرند و تو میخری و این جور حرفا.. و من واقعا بهم برمیخوره ..چون هنوز

معلوم نیست بخریم نخریم , کی قراره بخره و ...

نمیدونم شما اسم اینو چی میذارید ولی واقعا من تو این جور مواقع حس تحقیر شدن میکنم..

بقیه سوالاتتونم بالا جواب دادم..

در جواب نوشتاه های اخرتون باید عرض کنم , بله پوشیدنه دو ساله جوراب عیبه.. من کلا از آدمهای خسیس فرار میکنم .. شاید شما براتون مهم نباشه ولی برای من مهمه ..بعدشم شما انتظار دارین اون اقا در جواب مصاحبه بگه نه من از خانمم بدم میاد

اینجور که روزگارش سیاه میشه دوست عزیز

خونه بزرگتر خریدن جزو برنامه های منه ولی وقتی میبینم خانمم از روی حسادت و رقابت این حرفو میزنه منم جلوش وایمیسم تا این حسهای بد به بقیه چیزها منتقل نشه.. چون شاید خونه رو بزرگ کردیم و فردا با نگاه کردن به زندگی اونها بخواد برا چیز دیگه ای

حسادت و رقابت کنه و این باعث سلب ارامش بنده خواهد شد.. چون من بخاطر رقابت ازدواج نکردم..

***مونا*** · دوشنبه 14 فروردین 96 12:22

سلام آقای جوادیان قدم نو رسیده مبارک

من ناراحتیون رو در مورد رفتارهای جدید به وجود آمده از همسرتون درک می کنم.به نظر بنده این رفتارها جدید ایشون به این دلیل است با آمدن بچتون به زندگی دوست دارن که فرزندتون همین طور که الان چیزی از بقیه بچه ها کم نداره در آینده هم همین طور باشه و در رفاه باشه.متاسفانه طرز گفتنشون اشتباهه که شما فک می کنید داره حسادت رو شروع می کنه.و من فک می کنم شما دنبال یه راه حل هستین که علاوه بر اینکه خواسته ایشون عملی شه باعث نشه شدیدتر شه و به رفتاراشون دامن زده شه.اگه همین طوره کاملا درسته و حق دارین.

در رابطه با خرید گوشت برای سیزده بدر من فک می کنم که شاید ایشون دیده که شما برای دیگران خیلی خرج می کنید و می خواد که به این کار شما که دلسوز بودن و خوبی کردن است جهت بده و می خواد بیشتر در جهت رفاه خونواده سه نفریتون باشه و نه دیگران برای همین هم میگه خونه رو بزرگتر کن و یا درخواست های دیگه.کمک کردن و خوبی کردن به دیگران کار خوبیه ولی نه در حدی که باعث بشه سواستفاده کنن.من فک می کنم در اطرافیان ,همسرتون فقط ویژگی که برای دیگران خرج کردن است رو یک طرفه وبیشتر از سمت شما برای دیگران می بینه من حق میدم یکم حساس شن.
خب با خودش میگه اگه این خرجا کم تر شن زودتر می تونیم خونه رو بزرگتر کنیم و بچمون در رفاه بیشتریه.

اما در رابطه با مادرتون موضوع فرق میکنه به نظر من گاهی نیاز نیست تمام کارهایی که برای مادرتون انجام میدین به همسرتون بگین که ایشون حساس شن.در رابطه با مادرتونم اگه ایشون نیاز مالی ندارن تعادل رو رعایت کنید ولی از وظایف فرزندیتونم کواهی نکیند در در کنار بدون اینکه مادرتون بفهمه بقیه خواهر و برادراتونم تشویق کنید که وظایفشون در رابطه با مادرتون رو جدی بگیرن.

موفق باشین

**فکور** · دوشنبه 14 فروردین 96 13:54

سلام
آقای جوادیان یک سوال دارم ازتون
شما اگر همسرتون درآمدش رو به هر نحوی خرج بکنه براتون مهم نیست؟ یعنی واقعا هیچ اهمیتی به پول ایشون نمیدید مثلا اگر همه پولشو خرج خیریه کنه بدون اینکه شما در جریان باشید هیچ حس خاصی ندارید؟

شما یه زندگی مشترک دارید که توش باید تصمیم گیری های مشترک داشته باشید و همینطور عدالت و مساوات هم باید توش رعایت بشه

چه اشکالی داشت اگر قبل عید به همسرتون می گفتید که به نظرت چقدر عیدی به افراد بدیم و اگر با عدد پیشنهادی ایشون موافق نبودید با ذکر دلیل می گفتید من با این عدد موافقم نه اینکه خودتون تصمیم بگیرید و انجام بدید بدون اینکه یک کلمه صحبت کرده باشید

اگر شما همون مبلغی که برای مادرتون در نظر میگیرید برای مادر خانمتون هم در نظر بگیرید احتمالا کمتر مورد بحث بود
اینکه ایشون ابراز کرده که برای مادر خودشم راضی به خرج کردن نیست یه سیاست کلی هست در حالیکه بیشتر میشه گفت خانمها از اینکه همه چیز یک طرفه به سمت خانواده همسرشون جاری میشه ناراحتن

اون زندگی های مردسالارانه دیگه تموم شدن
بعید میدونم هیچ زنی بتونه تصمیمات یک طرفه مردسالارانه رو تحمل کنه
بعید میدونم خود شما آرزوی داشتن دامادی با تفکرات مردسالارانه رو داشته باشید

اگر مادر شما از نظر مالی فرد بسیار نیازمندی محسوب میشن می تونید یه مقرری ماهانه براشون در نظر بگیرید اگر خواهر یا برادری دارید که شاغل هستن یه جلسه میتونید بذارید و هر کدوم در نظر بگیرید مبلغی رو هر ماه به مادرتون اختصاص بدید
یک مبلغ منظم ماهیانه یک روند عادی میشه ولی دادن پولهای بدون برنامه و یکهویی و برنامه هایی که از زیر زمین ناگهان سبز میشن خیلی عذاب آور هستن

مواردی که من گفتم کلی بود منظورم این نیست که همه این پول دادنهای بی برنامه توی زندگی شما وجود داره

عوض شدن رفتار افراد در گذر زمان هم یک امر طبیعی هست اولش شاید به خاطر رو در بایستی برخی ناراحتی ها به زبان نیاد

با منطق و استدلال همسرتونو با خودتون همراه کنید نه با همسرتون مقابله و جنگ کنید و نه اینکه با مسکوت گذاشتن ماجرا همه چیز رو به حال خودش رها کنید اونجوری خانم شما به مرور نسبت به شما بی تفاوت میشه و به زندگی می رسید که توش هیچ احساسی موجود نیست

شاید به همون زندگی مردسالارانه قدیمی که اغلب خانمها توی همون سالهای اول ازدواج به حس بی تفاوتی و شاید تنفر از همسرشون می رسیدن، برسید که بعید میدونم شما دنبالش باشید

**همراهی** · دوشنبه 14 فروردین 96 15:03

با سلام و عرض شادباش خدمت دوستان تالار و تبریک عید نوروز حضورتان

بنده هم خدمت شما سلام کرده و سال جدید رو تبریک میگم.

بدلیل برخی مسائل بوجود اومده خدمت رسیدم تا چاره راه مشکلم باشید..

بابت همین نکته بسیار مهم پست اول شما رو تشکر زدم تا بدونین چقدر خوبه که انسان مشکلش رو بشناسه و از اون مهمتر به فکر راه حل باشه. پس از این بابت به خودتون تبریک بگید.

خانم بنده تو نامزدی و تا قبله بدنیا اومدنه بچه مهربون و سرش تو کار خودش بود و اگه بحثی بینمون میشد
کمی من غر میزدمو تموم میشد

اقای جوادیان عزیز، ادما که همینطوری عوض نمی شوند! یا خانومتون اون شکلی که شما می فرماییدنبوده و یا اگه واقعا مهربون بودن چرا عوض شدند؟ بزارین یه فرمولی رو یاد اوری کنم.
رفتار هر ادمی بخاطر وجود یک هیجانه و هیجان هرکسی بخاطر نوع نگرش و تفکرشه . یه مثال ساده بزنم. وقتی کسی از پشت سر ما یک دفعه فریاد بزنه ممکنه ما جیغ بکشیم (رفتار) این جیغ ما شاید بخاطر ترس ما باشه (هیجان ) و این ترس ما شاید خاطر اینه که من همیشه نگرانم از پشت ضربه بخورم و هیچ وقت به پشت سرم اعتماد نکنم(تفکر و بینش )

حالا شما میفرمایید خانومتون نامهربون شدند(رفتار ). اما چه هیجانی باعث نامهربونی ایشون شده ؟ بیشتر رفتارها یاناشی از هیجان ترس هست و یا خشم! ( گاهی چون میترسیم چیزی رو از دست بدیم بد قلقی می کنیم و غر می زنیم و گاهی خشمگینیم از این که فکر میکنیم حقمون از بین رفته و برای همین غر می زنیم )حالا کدومش رو بنده نمیدونم چون نیاز به مشاوره مستقیم داره. اما چه بینشی باعث ترس یا خشم همسر شما شده ؟ باید اینو پیدا کنید.

ولی الان حس میکنم میخواد زن سالاری کنه ..از مهربونیش کاسته شده و کمی عصبیه .. و هنگام بحث کردن
صداشو میبره بالا و اجازه نمیده که من بخوام حرف بزنم.. منم بخاطر بچه کوتاه میام تا نترسه.. هر کاری میخوام بکنم باید در جریان بذارمش.. حتی به بچه ها میخواستم عیدی بدم میگفت در حضور من بهشون بده و به من بگو.. میخوام صبحها که برا مادر تنهام نون بخرم بدم
بعضا مخالفت میکنه .. چیزی میخو.ام بخرم باید حتما بهش بگم و وقتی فهمید میگه واسه چی خریدی , منم میگه پول خودمه به کی ربط داره چجوری خرجش کنم ..مگه تو کار میکنی من میگم چطوری خرجش کن یا ریالی به من بدی؟

ببینید در تمام این رفتار ها هم خشم و هم ترس رو میشه مشاهده کرد. ایشون میترسه اگه حواسش به زندگیش نباشه شما رو و کلا زندگیشو از دست میده! ایشون میترسه اگه از نظر مالی قوی نشین زندگیتون به تلاطم بیفته! ایشون خشمگینه که نمیدونه جایگاهش کجای زندگی شماست. ایشون خشمگینه چون باور نداره شما حقشو بهش میدین و یا باور نداره اگه حواسش جمع نباشه به حق و حقوقش برسه و شاید از بقیه عقب بمونه...اقای جوادیان عزیز بگردید ریشه های فکریشو پیدا کنید. یه چیزایی میدونید یه چیزایی هم باید دوباره با حرف زدن و بهش نزذیک شدن کشف کنید. پیشنهاد می کنم با مشاو صحبت کنید. حداقل با صدای مشاور شهرتون چند بار تماس بگیرید و مساله رو مطرح کنید و نکته برداری کنید . مطمینا به نشونه های خوبی میرسید. و بعد دامنه ی محبتتون رو گسترده تر کنید . زبان عشق همسرتون رو بشناسید. با پنج زبان عشق آشنا شوید(میتونید کلیک کنید)در خلوت دو نفره ی ناب نگرانیهایش را بر طرف کنید. از خودتان بگویید از نگرانیها،از انتظارات،از ارزوها،از نگرشتان و از خیلی چیزهای دیگز .
اورا با خود همراه کنید.
البته نکاتی هست در مورد نوع نگرش خودتان که انشالله در فرصت بعدی ذکر می کنم

عصبیتش میدونم بخاطر خستگی ناشی از نگهداری بچه هستش ولی القای زن سالاری به من باعث میشه
از کوره در برم و به هیچ وجه زیر بار نرم.. و در چنین مواقعی بخاطر این که اقتدارمو نذارم بشکنه حس دفع
کردن خانمم سراغم میاد و فقط میخوام از خونه بزنم بیرون و یا از زندگیم حذفش کنم

ولی بعد چن ساعت که استرسم خوابید دگ اون فشار روم نیست و ارام میشم

ند؟

دختر خوبیه انصافا ولی اخلاقش تو نامزدیو قبله بچه با الان خیلی فرق کرده ..

اونوقتا دوس داشتنی بود ولی الان بعضا من تو ذهنم ازش فرار میکنم

انشالله در مورد این قسمت بعدا برایتان مینویسم
موفق باشید

**جوادیان** · دوشنبه 14 فروردین 96 18:16

سلام

ممنون از سه دوست عزیز و بزرگوار که حوصله بخرج دادین

تقریبا بیشتر حرفهای شما تو حول و محوری شبیه بهم بود و من هم در جواب نظراتتون اولا تشکر میکنم و نظراتتونو قبول دارم اما یه نکته هستش که شما از جو بوجود اومده فقط طرف خانم بنده رو میگیرید..

من نگفتم میخوام مرد سالاری حاکم باشه یا تعبیری دیگری از این قبیل..

خواسته من اینه که تو مسائل مالی زیاد دخالت نداشته باشه.. ولی اگه دوستان این عقیده منو رد میکنند به ناچار باید قبول کنم ..

موضوع: ختلاف نظر در برخی مسائل بین من و خانمم

ابزارهای موضوع

جستجو موضوع

نحوه نمایش موضوع

کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

کاربر روبرو از پست مفید غبار غم تشکرکرده است .

2 کاربر از پست مفید غبار غم تشکرکرده اند .

2 کاربر از پست مفید مونا تشکرکرده اند .

4 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

2 کاربر از پست مفید همراهی تشکرکرده اند .

کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

موضوع: ختلاف نظر در برخی مسائل بین من و خانمم

ابزارهای موضوع

جستجو موضوع

نحوه نمایش موضوع

کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

کاربر روبرو از پست مفید غبار غم تشکرکرده است .

2 کاربر از پست مفید غبار غم تشکرکرده اند .

2 کاربر از پست مفید *مونا* تشکرکرده اند .

4 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

2 کاربر از پست مفید همراهی تشکرکرده اند .

کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

2 کاربر از پست مفید مونا تشکرکرده اند .