به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 59
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array

    ختلاف نظر در برخی مسائل بین من و خانمم

    با سلام و عرض شادباش خدمت دوستان تالار و تبریک عید نوروز حضورتان

    بدلیل برخی مسائل بوجود اومده خدمت رسیدم تا چاره راه مشکلم باشید..

    خانم بنده تو نامزدی و تا قبله بدنیا اومدنه بچه مهربون و سرش تو کار خودش بود و اگه بحثی بینمون میشد
    کمی من غر میزدمو تموم میشد

    ولی الان حس میکنم میخواد زن سالاری کنه ..از مهربونیش کاسته شده و کمی عصبیه .. و هنگام بحث کردن
    صداشو میبره بالا و اجازه نمیده که من بخوام حرف بزنم.. منم بخاطر بچه کوتاه میام تا نترسه.. هر کاری میخوام بکنم باید در جریان بذارمش.. حتی به بچه ها میخواستم عیدی بدم میگفت در حضور من بهشون بده و به من بگو.. میخوام صبحها که برا مادر تنهام نون بخرم بدم
    بعضا مخالفت میکنه .. چیزی میخو.ام بخرم باید حتما بهش بگم و وقتی فهمید میگه واسه چی خریدی , منم میگه پول خودمه به کی ربط داره چجوری خرجش کنم ..مگه تو کار میکنی من میگم چطوری خرجش کن یا ریالی به من بدی؟



    عصبیتش میدونم بخاطر خستگی ناشی از نگهداری بچه هستش ولی القای زن سالاری به من باعث میشه
    از کوره در برم و به هیچ وجه زیر بار نرم.. و در چنین مواقعی بخاطر این که اقتدارمو نذارم بشکنه حس دفع
    کردن خانمم سراغم میاد و فقط میخوام از خونه بزنم بیرون و یا از زندگیم حذفش کنم

    ولی بعد چن ساعت که استرسم خوابید دگ اون فشار روم نیست و ارام میشم

    دختر خوبیه انصافا ولی اخلاقش تو نامزدیو قبله بچه با الان خیلی فرق کرده ..

    اونوقتا دوس داشتنی بود ولی الان بعضا من تو ذهنم ازش فرار میکنم
    ویرایش توسط جوادیان : پنجشنبه 03 فروردین 96 در ساعت 19:26

  2. 3 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 04 فروردین 96), همراهی (دوشنبه 14 فروردین 96), باغبان (پنجشنبه 17 فروردین 96)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اردیبهشت 98 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    92
    امتیاز
    3,969
    سطح
    40
    Points: 3,969, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    165

    تشکرشده 137 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ، احتمالا حدستون درسته و فشار بچه داری ایشونو کم طاقت تر از قبل کرده ، معمولا خانوما بعد زایمان یکم بی حوصله یا حتی گاهی افسرده میشن . به نظرم این چنتا چیزو روشن تر کنین بهتر بشه در این باره نظر داد :

    + شما چقدر به خانمتون محبت کلامی یا عملی مثل خرید کادو میکنین ؟ خصوصا بعد از به دنیا اومدن بچه

    + تا چه اندازه توی انجام کارای بچه اتون کمک حالش هستین ؟

    + تا حالا درباره تغییر ر فتارش باهاش حرف زدین ؟ یا ازش خواستین که باهاتون د رد و دل کنه؟

    + کلا رفتارشون تغییر کرده یا فقط نسبت به شما ؟

    + رسیدگیشون به بچه اتون چطوره ؟ دل و دماغ بچه داری دارن؟

  4. 2 کاربر از پست مفید آوای بهشت تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 04 فروردین 96), جوادیان (شنبه 05 فروردین 96)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    214
    Array
    سلام آقای جوادیان

    سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باشه.

    --------------------------------
    دکتر فرهنگ یه حرف خوبی زده همیشه اینجور زمانها به یاد میارمش:

    " وقتی ما یه وسلیه برقی میخریم، قبل از اینکه به برق بزنیمش، میریم دفترچه راهنماش رو مطالعه میکنیم و سپس با احتیاط و قدم به قدم جلو میریم تا از اون وسیله برقی به خوبی بهره ببریم.
    ولی جالبه که ما انسان ها با این همه پیچیدگی روحی و روانی، وقتی به هم میرسیم، شروع میکنیم به خاموش و روشن کردن کلید ها، بدون اینکه طرز استفاده ازش رو بدونیم."
    حالا به نظرم مشکل شما از عدم شناخت کافی به جنس زن و در درجه بعدی همسرتون هست.
    مرتبه سوم هم نداشتن آگاهی و مهارت کافی در مدیریت زندگی، اول به عنوان همسر مناسب و سپس به عنوان پدر .

    خوشبختانه معمولا شما مشکل رو خوب حدس میزنید ولی نمیدونم چرا روش و راهکار هاتون بر خلاف جهت حرکت میکنه!

    مثال:
    به عنوان یک پدر ( یعنی شخصی که دوران نوجوانی رو سپری کرده، از مرجله جوانی گذشته، ازدواج کرده، تجربه تاهل داره و الان پدر هست) پاسخی هوشمندانه و اثر بخش تر از شما انتظار میره وقتی که در مقابل چنین پرسشی قرار میگیرید:
    میگه واسه چی خریدی؟
    و شما پاسخ میدین:
    منم میگه پول خودمه به کی ربط داره چجوری خرجش کنم ..مگه تو کار میکنی من میگم چطوری خرجش کن یا ریالی به من بدی؟
    همین یک خط نشان از نداشتن بلوغ لازمه است. برای افرادی که بی هدف ازدواج کردن چنین کنش و واکنش هایی بسیار دیده میشه و بدیهی هست .
    ولی برای اشخاصی مثل شما که هدفشون داشتن زندگی ایده آل و هدفمند هست تلاش و مهارت بیشتری انتظار میره.
    پس باید مهارت های لازم رو اول خودتون کسب کنید و سپس در خانواده عملی اش کنید، همسرتون هم خودش نم نم راه می افته ( البته با درایت شما)

    -------------------------

    یه *** سوال *** بپرسم؟

    شما این حس رو ندارید که، من همسرم رو به زور قبول کردم باهاش زندگی کنم، پس من حاکم مطلق باید باشم و همسرم همیشه بله قربان گو باشه، چون من به زور بهش تمایل پیدا کردم و همسرم در سطح پایین تری از من قرار داره؟( ببخشید که اینقدر صریح و تند گفتم)

    ---------

    1-یکم از بزرگتر ها و با تجربه ها در مورد تغییر رفتار بانوان بعد از زایمان تحقیق کنید.
    مثلا شاید همسرتون، برای ظاهر دخترتون رویا پردازی خاصی داشته که الان محقق نشده .
    یا از شما انتظاراتی داره که برآورده نکردین و هزار تا علت دیگه.

    2-روی انجام رفتار های بالغانه بیشتر مهارت کسب کنید.
    3- یکم قوی تر باشید تا نسبت به جریان های زندگی که هر روزه تغییر می کنه، استوار باقی بمونید( با زندگی رشد کنید)
    4- در نهایت کلید حل مشکل شما گفتگو مستقیم با همسرتون هست. به نظرم تو این زمینه کوتاهی میکنید.
    ( نکته اینکه اگر جواب *** سوالم *** مثبت هست و شما چنین تفکری دارید، باید تلاش کنید خودتون رو هم سطح خانمتون بدونید تا گفتگو های شما ثمر بخش باشه)

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : جمعه 04 فروردین 96 در ساعت 11:50

  6. 2 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (یکشنبه 06 فروردین 96), جوادیان (شنبه 05 فروردین 96)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    محبت من بیشتر عملیه.. و هر وقت چیزی توجهمو جلب کنه براش میخرم..از کادو دریغ نمیکنم

    من صبح تا شب مغازم و خونه که بیام با بچه بازی میکنم و نگهش میدارم..در کل دخترم بچه آرومیه

    بله چن بار بهش گفتم که اخلاقت تو نامزدی با اخلاق الانت خیلی فرق کرده.. من اینهمه خواستگاری رفتم تا کسیرو پیدا کنم که مهربون و با اخلاق باشه و چون در تو این خصوصیاتو پیدا کردم اومدم جلو

    سوال چهارمتونو نمیتونم دقیق جواب بدم چون من اگه خونه مادرزنم شام و ناهار دعوت بشم بیشتر میرم و در اون مواقع هم که مشکلی پیش نمیاد رفتارش تغییر کنه

    رسیدگیشون به بچه خوبه .. داخل پرانتز عرض کنم فکرتونو از سمت افسردگی بعد زایمان منحرف کنید..چون روحیش خوبه

    ذیل جوابهام اینو هم اضافه کنم که امروز صبح باز سر هر حرفی عصبی میشد و میگفت چرا بدون اینکه به من بگی به مامانت عیدی دادی ..و بعد گفت چرا منو تو این اپارتمان کوچیک نگه داشتی, من پائین صد متر نمیخوام و منم گفتم اینو باید تو جلسه خواستگاری

    میگفتی نه الان.. و گفتم من خونه رو بزرگ خواهم کرد ولی فعلا قسط و بدهی داریم و امسال بچه دار شدیم و خرجمون زیاده
    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    سلام اقا محمد رضا ..عید شمام مبارک ..ایشالله سال خوب و دلخواهی براتون رقم بخوره

    ممنون از بابت نظرتون.. در جواب این نظرتون باید عرض کنم (
    منم میگه پول خودمه به کی ربط داره چجوری خرجش کنم ..مگه تو کار میکنی من میگم چطوری خرجش کن یا ریالی به من بدی؟) : این حرفو قبول دارم جالب نیست ولی من بعد بارها سکوت و توضیحات و خسته شدن
    از بابت رفتار خانمم این حرفو زدم تا بلکه یکم به خودش بیاد

    از بابت سوال بعدیتونم یه رگه هائی تو ذهنم هستش اما اجازه مداخله نمیدم

    در نهایت میخوام بدونم مثالهائی که من از مشکلاتمون زدم راهکارش چیه..شما که بیشتر منو ارجاع دادید به این ور اون ور


  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    من کارشناس و روان شناس نیستم و احساس ذاتی و فطری خودم را به عنوان یک زن میگم

    همسر شما احساس میکنه که محور اصلی زندگی و تفکر شما این خانواده سه نفره تون نیست احساس میکنه که به فکر حال و آینده زندگی شخصی و خانوادگی تون نیستید

    ایشون اهل ولخرجی و بریز و بپاش نیستند و سعی می کنند کمتر خرج تراشی کنند و در عوض شما برای خانواده (مادر و خواهر و برادر و...) خرج های بیهوده می کنید

    هر زن شاغلی دوست داره که تو خونه باشه و صبح با استرس وای دیرم شد ، وای بچه ام، وای کارای خونه ، و گرفتاری ها و فشارهای سر کار و.... روبرو نباشه و در عوض همسرش کاملا زندگی را تامین کنه و نزاره آب تو دلش تکون بخوره
    خانم شما سر کار میره و با همه این مشکلات کنار میاد به خاطر چی ؟؟؟ آیا شما کوتاهی میکنید ؟ مطمئن هستم که جواب منفی هست این خانم سر کار میره به خاطر داشتن زندگی بهتر و آینده مالی مناسب تر
    اما احساس میکنه که بعد گذشت چند سال از زندگی مشترک و تشکیل خانواده شما هنوز در گیر این زندگی و بچه مشترک نیستید و به خانواده تون فکر میکنید و خرج های غیر ضروری وبی مورد و احتمالا درشت براشون می کنید همسر و فرزند را گوشه کنار جا گذاشته اید و اصلا به چشمتون نمیان. این دلیل عصبانیت همسر شماست شما الان یه مرد زن بچه دار هستید باید موقعیت و جایگاه آنها را در زندگی در نظر بگیرید شما باید به فکر خانه بزرگتر باشید وقتی بچه دار شدید و اصلا نباید در برابر این درخواست خانم جبهه بگیرید
    خانم شما آیا حقوقش را برای پدر و مادرش خرخ میکنه؟ هزینه زندگی اونا را میده ؟ هدیه های گران قیمت براشون میگیره؟ که شما بهش بگید نه این کار را نکن و در مورد درآمدش نظر بدهید ؟؟؟
    یا پس انداز میکنه؟ برا خودش چیزی میخره؟ لباس و کفش می خره برای خودش و بچه؟ برای خونه چیزی میخره؟ اگه این طوره باز هم به نفع شما و زندگی مشترک شما هست . اگه پس انداز می کنه و می خواد ماشین یا ... چیز دیگه ای برای خودش بخره باز هم در زندگی شماست و از در خونه تون بیرون نمیره

    الان فقط احساس می کنه که شما به شادی و راحتی اطرافیان بیش از حد بها میدهید و در عوض به فکر زندگی خودتون نیستید و به این دلیل ناراحت میشه و البته به نظر من (اگر حق اظهار نظر داشته باشم) کاملا بجا و منطقی هست
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  9. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    جوادیان (شنبه 05 فروردین 96)

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین2010 نمایش پست ها
    من کارشناس و روان شناس نیستم و احساس ذاتی و فطری خودم را به عنوان یک زن میگم

    همسر شما احساس میکنه که محور اصلی زندگی و تفکر شما این خانواده سه نفره تون نیست احساس میکنه که به فکر حال و آینده زندگی شخصی و خانوادگی تون نیستید

    ایشون اهل ولخرجی و بریز و بپاش نیستند و سعی می کنند کمتر خرج تراشی کنند و در عوض شما برای خانواده (مادر و خواهر و برادر و...) خرج های بیهوده می کنید

    هر زن شاغلی دوست داره که تو خونه باشه و صبح با استرس وای دیرم شد ، وای بچه ام، وای کارای خونه ، و گرفتاری ها و فشارهای سر کار و.... روبرو نباشه و در عوض همسرش کاملا زندگی را تامین کنه و نزاره آب تو دلش تکون بخوره
    خانم شما سر کار میره و با همه این مشکلات کنار میاد به خاطر چی ؟؟؟ آیا شما کوتاهی میکنید ؟ مطمئن هستم که جواب منفی هست این خانم سر کار میره به خاطر داشتن زندگی بهتر و آینده مالی مناسب تر
    اما احساس میکنه که بعد گذشت چند سال از زندگی مشترک و تشکیل خانواده شما هنوز در گیر این زندگی و بچه مشترک نیستید و به خانواده تون فکر میکنید و خرج های غیر ضروری وبی مورد و احتمالا درشت براشون می کنید همسر و فرزند را گوشه کنار جا گذاشته اید و اصلا به چشمتون نمیان. این دلیل عصبانیت همسر شماست شما الان یه مرد زن بچه دار هستید باید موقعیت و جایگاه آنها را در زندگی در نظر بگیرید شما باید به فکر خانه بزرگتر باشید وقتی بچه دار شدید و اصلا نباید در برابر این درخواست خانم جبهه بگیرید
    خانم شما آیا حقوقش را برای پدر و مادرش خرخ میکنه؟ هزینه زندگی اونا را میده ؟ هدیه های گران قیمت براشون میگیره؟ که شما بهش بگید نه این کار را نکن و در مورد درآمدش نظر بدهید ؟؟؟
    یا پس انداز میکنه؟ برا خودش چیزی میخره؟ لباس و کفش می خره برای خودش و بچه؟ برای خونه چیزی میخره؟ اگه این طوره باز هم به نفع شما و زندگی مشترک شما هست . اگه پس انداز می کنه و می خواد ماشین یا ... چیز دیگه ای برای خودش بخره باز هم در زندگی شماست و از در خونه تون بیرون نمیره

    الان فقط احساس می کنه که شما به شادی و راحتی اطرافیان بیش از حد بها میدهید و در عوض به فکر زندگی خودتون نیستید و به این دلیل ناراحت میشه و البته به نظر من (اگر حق اظهار نظر داشته باشم) کاملا بجا و منطقی هست
    سلام

    مرسی بابت نظرتون

    حرفای شما خوب و منطقیه ,ولی زمانیکه من کوتاهی کرده باشم نازنین خانم و تا حالا شکر خدا کمبودی نبوده

    و در متن حرف من اشاره به خواهر و برادر نیست..فقط مادرمه که تنهاس ..و پیره و مریض و احتیاج به مراقبت و توجه داره

    من ذره ای چشمداشت به پول همسرم ندارم و یه دفعه هم که گفت پس انداز میکنم تا در اینده موقع خونه خریدن کمکت کنم , من ازش تشکر کردم و گفتم هرگز قبول نمیکنم و فقط با پول خودم خواهم خرید..

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1395-10-26
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    2,059
    سطح
    27
    Points: 2,059, Level: 27
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    61

    تشکرشده 175 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اين تغيير خلقشون به نظر مياد به خاطر شكل گيرى يك سرى تفكرات توى ذهنشون باشه نه افسردگى بعد از زايمان.
    شما كه انقدر خوب توى تاپيك هاى سايرين نظر ميدين چرا در خصوص زندگى خودتون جور ديگه رفتار ميكنين؟ به نظرتون بهتر نيست به جاى صحبت ها و بحث هاى محاوره اى كه معمولا به دلخوري و دعوا ختم ميشه، يه نشست دو نفره داشته باشيد و راجع به مسائل مالى زندگيتون به توافق برسيد؟!

    من از صحبت هاى شما برداشت كردم كه تا به الان خيلى خانمتون رو از مسائل مالى دور نگه داشتين و اين قضيه صرفا رضايت يك طرفه براى شما ايجاد كرده و در مقابل در همسرتون اين حس رو كه نقشش در تصميمات مالى داره ناديده گرفته ميشه.

  12. کاربر روبرو از پست مفید Shayeste تشکرکرده است .

    جوادیان (یکشنبه 06 فروردین 96)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    در پست اول در مورد عیدی دادن به بچه ها نوشته بودید و من فکر کردم منظور خانم کمک های شما به بقیه اعضای خانواده هست و شاید نظر خانم این هست که لازمه در مورد هزینه های زندگی مادرتون همه فرزندان ایشون مشارکت داشته باشن و همه اش به عهده شما نباشه

    من نگفتم شما کوتاهی می کنید و حتی در نوشته ام اشاره کردم شما در هزینه های زندگی کوتاهی نمی کنید
    شما و خانم سبک تفکر متفاوتی دارید ایشون به پس انداز عقیده دارن و اهل بریز بپاش نیستن و احساس می کنند که شما برای آینده بهتر کاری نمی کنید
    اختلاف شما هم در همین تفاوت دیدگاه است

    و در مورد عیدی دادن باید یه تعادل باشه شما هم بچه دارید و یه تعادل بین مقداری که عیدی می دهند و عیدی از شما میگیرند ایجاد کنید
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد
    ویرایش توسط نازنین2010 : شنبه 05 فروردین 96 در ساعت 21:12

  14. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    جوادیان (یکشنبه 06 فروردین 96)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    ماشاله شما بعد از اون مشکل چه با سرعت ازدواج کردید و با سرعت تر بچه دار شدید.
    تبریک میگم.
    به نظر من خانوما وقتی همه چیز براشون روال باشه خودشون میگردن دنبال یه چیزایی برای ساخت خوراک فکری.
    کلن انگار موجودیت خانوما با مشکل و سپس حل مشکل گره خورده.
    واقعا نفهمیدم چرا.درک نمیکنم.خوب صد البته درک کردنش برای ما کار ساده ای نیست چون مرد هستیم و اگه درک میکردیم دیگه همه چیز برقرار بود.
    مثال میزنم:اکثر آقایون کم حرف تر از خانوما هستن یا حداقل تو این عقیده ان که اگه بیش از حد با خانوممون حرف بزنیم یه چیزی از توش در میاره برا مشکل درست کردن.برا همین خانوم میگه چه خبر آقا در حد چند کلمه جواب میده.و برعکس خانوما دوست دارن از جزئی ترین موارد در یه صحبت با کسی در مورد یه چیزی ساعت ها صحبت کنن بدون خسته شدن و به اصطلاح ما آقایون ، فک بزنن.
    حالا موضوع شما:خیلی از آقایون تو این مورد اتحاد نظر دارن که خانوم رو تو مسایل مالی وارد نکنن.چون بعدش باید روی تک تک آیتمهای فیش حقوقی برا خانوم توضیح بدن.
    حالا شما چقدر خانومتو دخیل کردی تو این موضوع؟چقدر وارد مقوله مالی میشه؟اصلن بازیش میدی تو این موضوعات؟
    ببین شما هر چقدر هم خوب باشی و هر چقدر هم بی نقص کارتو تو مسایل مادی انجام بدی بازم برا رسیدن به خدا هزار راه است و شاید خانوم یه مسیر دیگرو بهتر میپسنده.
    همیشه تو مسایل دخالتش بده تا با مشکلات مواجه بشه و به شما تو حل این مشکلات ایمان بیاره.
    حالا همین موضوع رو به کل مسایل تو زندگی بکشون.یعنی یه جاهایی بها بده و واردش کن تو مقولات و مشکلات و نزار خیلی خارج گود باشه.
    این هم باعث احترام میشه و هم اعتماد به نفس بهش میده و هم حس میکنه تو زندگی نقش پر رنگی داره .
    نقش خانوما بعد از بچه خیلی میره به سمت ایمن کردن آینده خانواده و ایجاد یه حاشیه امن.حالا افسردگی رو هم بزار کنار این موضوع
    به نظرم خانوما کلن بعد از بچه خیلی چیزاشون متفاوت میشه.
    امیدوارم که کمکی کرده باشم ولی فاصله شناخت ما از سطح ایده آل برای خانوما خیلی زیاده.

  16. کاربر روبرو از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده است .

    جوادیان (یکشنبه 06 فروردین 96)

  17. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    با اینکه اشتراک ده روزه گرفتم تا با نامحدود کردن ارسال نظر بتونم جواب دوستانو سریع بدم و به نتیجه برسم..هنوز بعد 3 روز برام فعال نشده..

    با تشکر از همراهی و نظرات شما

    نظر کلی مینویسم در جواب صحبتهای شما

    خانم بنده حسابدار هستند و حس میکنم خیلی دوس دارن در مورد مسائل مالی مشارکت داشته باشند و از اونجائی که کمی خساست دارن صلا چشم دیدنه پول خر کردنه من به کسه دیه ای رو ندارن حتی مادر خودشونو.. اما خودش میگه برا دیگران خرج نکن, اما هر چقد
    تونستی برا من خرج کن و من خوشحال میشم..

    اما اعتقاد من اینه که خانم تو خونه خانمیشو بکنه و مرد بیرون درآمد کسب کنه و خرج خونوادش بکنه و خانم کاری به کار مرد نداشته باشه..

    من قبل ازدواج خونه ماشین خریدم و پس انداز داشتم و همین رویه رو هم ادامه میدم و به فکر اینده هم هستم.. ولی خانم بنده چون خواهرش و خواهر زاده من تازه با کلی قسط و بدهی و کمک پدر و مادر یه ده بیست متری از خونه ما بزرگتر خونه خریدن الان

    میخواد با اونا رقابت کنه و فک میکنه ما عقب افتادیم ... منم میگم من با کسی رقابت نمیکنم و به وقتش خونه رو بزرگ خواهم کرد و فعلا وقتش نیست چون بازار بد جور کساده ..

    خودمم جسته و گریخته گاها تو سایتها و بنگاهها سرک میکشم

    یه جوری شده که از ترس غر زدنها و قهر کردنش نمیتونم کاری برخلاف میلش بکنم .. یعنی از چیزی که فرار میکردم و دوست نداشتم سرم بیاد (زن ذلیلی) داره محقق میشه..


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.