به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1395-12-09
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    18
    سطح
    1
    Points: 18, Level: 1
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام زودتر جدا شم

    سلام من یک دختر 31 ساله هستم 5 سال هست که ازدواج کردم از لحاظ ظاهری اینجور که بقیه به من میگن زیبا هستم هرچند که الان تنها حسی که ندارم زیبایی هستش از همون یکی دو ماه اول ازدواج همسرم نسبت به من بی میلی داشت یعنی حقیقتا من فقط دو ماه خوشبخت بودم در حالیکه ما به صورت خواستگاری سنتی آشنا شدیم و بعد دو ماه ازدواج کردیم و جالب اینکه خیلی سفت وسخت پیگیر ازدواج کردن با من بود تا بالاخره ازدواج کردیم 2 سال تو عقد بودیم و هروز ازمن بیشتر دوری میکرد به شدت عصبی و غیر منطقی بود و بد دهنی و فحش هم که نقل ونبات بود ولی من سعی میکردم آرومش کنم میگفتم بریم سره خونه زندگی خودمون این کابوس تموم میشه و هرچقدر بهش میگفتم چرا اینقدر از من فاصله میگیری میگفت به خاطر کار به خاطر بی پولی ...وقتی رفتیم خونه خودمون همچنان از من دوری میکرد و اصلا رابطه ای نداشتیم و هر وقت پاپیچش میشدم عصبی میشد و داد و بیداد و فحش نثار من میکرد ولی من سکوت میکردم چون دوستش داشتم شدیدا و جز سکوت چاره ای نداشتم اصلا دوست نداشت با من وقت بگذرونه حرف بزنه تفریح کنیم تمام تفریحش با دوستاش بود که منم عینه یه دنباله ناجور پشت سرش بودم وقتی بقیه خانوما رو میدیدم که چقدر شوهراشون بهشون توجه و علاقه دارن و همسر من حتی منو نمیبینه واقعا غصه دار میشدم همیشه همیشه ورزش میکردم تا فیت بمونم به خودم میرسیدم با اینکه شاغل بودم جوری خونه داری و آشپزی میکردم که اقوام خودش انگشت به دهان میموندن فقط به این آرزو که شاید روزی ببینه که چقدر به اون و زندگیم عشق دارم ولی اون حتی یبار منو ندید اصلا حتی با من حرف نمیزد سال سوم ازدواج یبار یک سری پیام با یه خانم سن بالا تو موبایلش دیدم که کاملا انکار کرد و من تصمیم گرفتم چشم پوشی کنم ولی اشتباه بود الان که 5 سال میگذره تمام زندگیش رمز و راز بود همه چیز رو از من مخفی میکرد مجدد دیدم که با یه خانم پیام میده اونم سن بالا حدود 40 ساله ولی زیر بار نرفت من باز هم سکوت کردم تا اینکه حدود دو سه ماه خیلی رفتارش عجیب شده بود تهران میرفت و میومد 4 یا 5 روزه با یه رفتار سرد اصلا حرف نمیزد با من موبایلش رمز داشت رمز موبایل رو به من نمیداد شک داشتم بهش شبا نمیتونستم بخوابم دعواهای شدید میکرد با من فحاشی بد دهنی و من همچنان تحمل میکردم بهونه پشت بهونه تا اینکه یه روز دستش روم بلند شد و بدجور منو حل داد خیلی خیلی پریشون شدم و یه هفته این دعواها و کش مکش ها ادامه داشت تا اینکه من تصمیم گرفتم برم مشاور و مشاور گفت اگر بتونی شوهرت رو راضی کنی و بیاری اینجا خوبه من اینکارو کردم که زندگیم درست شه ولی وقتی مشاور باهاش صحبت کرد چند جلسه گفت متاسفانه شوهرت جذب تو نشده و اینکه انحراف جنسی هم داره و یه تیپ خانومای خاصی جذبش میکنن (وقتی حرفاش و کاراش یادم میومد کامل دیدم حق با مشاوره هست) به هیچ عنوان و باید هر چه سریعتر جدا شین و شوهرمم از این تصمیم خوشحال بود کاملا مطمئن بودم تو زندگیش کسی هست با دل شکسته با اشک چشم با خون دل همون شب اومدم خونه و تمام وسایل شخصیمو جمع کردم ( لازمه بگم شوهرم یک سال و نیم بیکار بود و من خرج خودم و خونه رو تا جایی که حقوقم جواب میداد پرداخت میکردم وحتی ماشینی که بابام بهم داده بود زیر پاش بود و من پای پیاده میرفتم ومیومدم ولی دم نزدم) من وکیل گرفتم که هر چه زودتر توافقی جدا شیم طبق خواسته خودش اول گفت جهیزیه ات رو نمیدم و تا طلاهاتو ندی از طلاق و وسایلت خبری نیست کی گفته تو اینارو خریدی !!!!!!من با حکم دادگاه رفتم و وسایلو برداشتم بعدش گفت باید طلا ها رو بدی من گفتم پس ماشینی که بهت دادم چی گفت اونم باید بزنی به نامم واقعا دنیا برام تیره و تار شده بود باورم نمیشد یه آدم چقدر میتونه پست باشه حالا طلایی که منظورش بود ارزش زیادی هم نداشت 3 ماهه خونه مامانم هستم و هر کاری میکنه که دوباره منو برگردونه ولی من بیزار و متنفرم ازش میخام بهصورت توافقی ازش جدا شم ولی حاضر نیست و از اونجایی که مهریه تو استان خراسان رضوی فقط در صورتی به زن تعلق میگیره که مرد مال یا حساب بانکی داشته باشه به نام خودش دادخواست مهریه ام به جایی نمیرسه و الان نمیدونم صبر کنم تا خودش خسته بشه و توافقی جدا شیم یا اینکه واسه نفقه اقدام کنم که شاید اهرم فشاری باشه؟ و اینکه الان 3 ماه هست که هروز استرس غم و غصه و ناراحتی احساس میکنم دارم نابود میشم و چنان حرفایی زده که بیزار شدم ازش

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-07
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,855
    سطح
    25
    Points: 1,855, Level: 25
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 65 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ۱. خراسان رضوی از ایران کی جدا شد که ما بی خبریم؟؟؟ قانون تو همه ی کشور یکیه مگه اینکه مهریه شما عندالاستطاعه باشه که نتونید به اجراش بذارید
    ۲. بنده خدا درخواست نفقه بدی که اول بسم الله خودت رو برمیگردونن خونه ی شوهر محترم
    ۳. برو پرینت تلفنش رو بگیرررر و نترسسسس
    ۴. به خاطر انحراف جنسی بدون اجرا گذاشتن مهریه در مدت زمان سه سوت طلاقت صادر میشه و مهریه ت رو هم اگه عندالمطالبه باشه بهت میدن
    ۵. همه ی ما باید و باید و باید قبل از ازدواج قوانین ازدواج و طلاق رو بخونیم... دیگه الان هیچ کس دلش واسه خانومای باسوادی که با اختیار و بدون جبر ،خودشون رو توی چاه میندازن نمیسوزه...

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-07
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,855
    سطح
    25
    Points: 1,855, Level: 25
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 65 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستی قبل از اقدام برای گرفتن پرینت اول ببین چند تا خط از اپراتورهای مختلف به اسم همسرت هست... ( در ضمن در اسرع وقت با یه وکیل کاربلد ( کاربلد ها!! ) مشورت کن.. )

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-07
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,855
    سطح
    25
    Points: 1,855, Level: 25
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 65 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخ آخ هی چیز تازه یادم میاد... 1.5 سال بیکاری خودش خیلی کمکت میکنه واسه طلاق...کور از خداچی میخواد؟ دو چشم بینا... ممکنه هنوز موردی به ذهنم برسه ولی ۳ تا پستم و دادم خخخخ

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام خانم
    ببخشید قصد ناراحت کردنت و ندارم ولی شما این وسط کم تقصیر نداشتی ! همه کاری کردی و همه جوره از خودت گذشتی ، چند نمونش همین که موقع بیکاری ایشون خرج خونه رو دادی !! ماشین زیر پاش گذاشتی و خودت پیاده میرفتی اینور اونور ! بقیه از خودگذشتگیات و دیگه خدا میدونه ! ببخشید اینا اسمش مهربونی نیست ، اینا اسمش سادگیه . شما همه جوره به ایشون رو دادی و خودت و کوچیک کردی خانوم ، تمام این رفتارا باعث شده ابهت و جذابیتت و از دست بدی ، مردا زمانی که براشون زیادی گذشت کنی دیگه تورو فداکار نمیبینن ! وظیفت میدونن و از طرفی دیگه تلاشی واسه زندگی نمیکنن ، اونم از نوع مدل شوهر شما ! الان نمیدونم شما چه تصمیمی دارید ولی ایکاش با مشاوره های درست حسابی زندگیتون و اگه راه داشت درست میکردین ! برای طلاق نمیتونم راهنماییتون کنم ، امیدوارم دوستانی که تجربه دارن راهنماییتون کنند .

  6. کاربر روبرو از پست مفید نجمه چ تشکرکرده است .

    حیاط خلوت (سه شنبه 10 اسفند 95)

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    به قول خواهرم کوزت ورژن 2017
    عزیزم . محکم وایسا و از طریق قانون و یه وکیل درست و حسابی نمام حق و حقوق و جهیزیه ات رو بگیر
    برای جهیزیه هم باید استشهاد جمع کنی که خیل راحته و..
    به هیچ وجه (اگه تصمیمت بر طلاقه) کوتاه نیا

  8. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    نجمه چ (سه شنبه 10 اسفند 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 اردیبهشت 93, 11:43
  2. اهای جماعت من زود زود میگ میگی وابسته میشم.کمکم کنید
    توسط gheryeh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 خرداد 92, 15:29
  3. من آدم حساس و زودرنجی شدم چی کار کنم؟
    توسط saharnaz در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 شهریور 90, 17:34
  4. زود رنج کیست و زود رنجی چیست؟
    توسط keyvan در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 اردیبهشت 88, 15:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.