به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,327
    سطح
    29
    Points: 2,327, Level: 29
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 60.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف کوچیک که باعث فاصله بزرگ شده

    با سلام
    می خواستم مشکل قدیمی و کوچیک من و همسرم رو باهاتون درمیون بزارم . امیدوارم که بتونید کمکم کنید تا مشکلمون برطرف بشه
    ما هفت ساله که ازدواج کردیم و به تازگی صاحب یک دختر شیرین شدیم. هر دو هم تحصیلکرده و از خانواده های هم سطح هستیم که خوشبختانه هر دو خانواده کاملا باهامون هماهنگ هستن و مشکلی از این بابت نداریم
    من و همسرم هردو همشهری هستیم و الان به تبع شغلم ساکن تهران هستیم و معمولا دو هفته درمیون آخر هفته ها به شهر زادگاهمون میریم. و این موضوع قبل از ازدواج هم جزء برنامه من بود.
    منتها من پدرم رو بیست سالی میشه از دست دادم و مادرم با توجه به پیر بودن اکثرا خونه برادرم در شهرستان هست. و خونه پدری میشه گفت ندارم در حال حاضر و همیشه این رو به خانومم گفتم که با وجودی که الان کاملا مستقلم ولی برادرم من رو بزرگ کرده و حق پدری به گردنم داره.
    بعد از ازدواج هم با توجه به اینکه خانمم گفت معذب هست که خونه برادرم باشه، وقتی میریم شهرستان محل اسکانمون خونه پدر خانمم هست. البته من بصورت متعادل خونه هر دو هستم
    و مشکل اصلی این هست که هر وقت که به خانمم میگم که بریم خونه برادرم سر بزنیم به بهونه های مختلف منو میپیچونه و مثلا میگه دوهفته پیش که خونشون بودیم یا سردی هوا رو بهونه میکنه و میگه خودت تنها برو. ولی من دوست دارم که با خانومم برم مخصوصا الان که دخترم به دنیا اومده. و وقتی هم مثال میزنم که اگر برعکس بود و من حاضر نبودم بیام خونه بابات میگه که پدر منو با برادرت مقایسه نکن و این سرآغاز دعوامون میشه. و این موضوع رو جهت کمک بارها به خانوادش گفتم که همیشه حق رو به من دادن ولی خانم میگه چون میخوان دعوا تموم بشه طرف تورو میگیرن. البته اینو هم بگم که وقتی خانمم میاد خونه برادرم از من بیشتر باهاشون گرم میگیره و برخوردشون کاملا با احترام وصمیمیت متقابل هست. و این وسط فقط سه ساله که رو اعصاب منه و همیشه آخر هفته هامون همراه با دعواست.
    میخواستم ببینم اینکه ازش بخوام هر دو هفته یه بار که دوروز خونه باباش هستیم دو ساعت هم خونه برادرم با من بیاد، آیا چیز زیاد و غیر معقولیه؟
    ببخشید که طولانی شد.
    ویرایش توسط بهداد میلانی : سه شنبه 03 اسفند 95 در ساعت 18:28

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    خواسته شما کاملا منطقیه و همسرتون بی انصافی میکنن که قبول نمیکنن!!

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام جناب متاسفم اما یادت باشه به هیییییچ عنوان زندگیت رو هرگز بخاطرنفر سوم خراب نکن شما پیشنهاد میدی دوست داشت میاد دوست نداشت نیاد مطمین باش با توجه به اینکه گفتی هروقت میره اونجا کلی باهاشون گرم می‌گیره خودش هراز گاهی پیشقدم میشه برا اومدن اگر شما تو اجبار نذاری خودش کم کم میاد جلو اگر به میزانی که شما میخای نمیاد بذار نیاد ایا وقتی با دعوا بیاد اون مهمونی میچسبه؟؟؟
    نه مهم ارامشه ادمه مهم اینه ادم هرجا باشه خوش باشه
    هراز گاهی که تنها میری وقتی برمیگردی بهش بگو خیییلی دلشون برات تنگ شده بود ،خیلی ازت تعریف میکردن و خیلی سلام رسوندن و..........
    بذار خودش کم کم راه میفته اصلا فشار نذارش بذار خودش انتخاب کنه

  4. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    mehdi.ma.mm (چهارشنبه 04 اسفند 95)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    ستاره عزیز اینجا هیچ شخص سومی مطرح نیست! یه شوهره که از همسرش توقع داره وقتی پیش خانوادش میره همسرش همراهیش کنه، چون خودش هم بیشتر از اونو واسه خانمش انجام داده! مسلما برای ایشون هم خیلی راحت نیست که دو روز اخر هفته رو خونه پدرخانمش بمونه وممکنه معذب باشه ولی به خاطر راحتی همسرش این کارو میکنه! و خانم هم بدون اینکه دلیلی داشته باشه ازین بازدید نهایتا ۲-۳ ساعته طفره میره !

    - - - Updated - - -

    ستاره عزیز اینجا هیچ شخص سومی مطرح نیست! یه شوهره که از همسرش توقع داره وقتی پیش خانوادش میره همسرش همراهیش کنه، چون خودش هم بیشتر از اونو واسه خانمش انجام داده! مسلما برای ایشون هم خیلی راحت نیست که دو روز اخر هفته رو خونه پدرخانمش بمونه وممکنه معذب باشه ولی به خاطر راحتی همسرش این کارو میکنه! و خانم هم بدون اینکه دلیلی داشته باشه ازین بازدید نهایتا ۲-۳ ساعته طفره میره !

    - - - Updated - - -

    ستاره عزیز اینجا هیچ شخص سومی مطرح نیست! یه شوهره که از همسرش توقع داره وقتی پیش خانوادش میره همسرش همراهیش کنه، چون خودش هم بیشتر از اونو واسه خانمش انجام داده! مسلما برای ایشون هم خیلی راحت نیست که دو روز اخر هفته رو خونه پدرخانمش بمونه وممکنه معذب باشه ولی به خاطر راحتی همسرش این کارو میکنه! و خانم هم بدون اینکه دلیلی داشته باشه ازین بازدید نهایتا ۲-۳ ساعته طفره میره !

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,327
    سطح
    29
    Points: 2,327, Level: 29
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 60.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ستاره زیبای محترم فرمودین بزار کم کم خودش راه میفته. عرض کنم خدمتتون که هفت سال گذشته و کم کم درست نشده.

  7. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    ممکنه همسرتون خجالت می کشه و به نظر خودش مزاحمت برای جاری و برادرشوهر هست.
    درسته که برای شما حس خونه ی پدری و ... داره. اما برای همسرتون خونه ی برادرشوهر هست.

    این که خوب و گرم و صمیمی برخورد می کنه اما دوست نداره زیاد بیاد، بخاطر اینه که راحت نیست.
    تا حالا اشاره ای به این موضوع کرده؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    نازنین2010 (پنجشنبه 05 اسفند 95)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,327
    سطح
    29
    Points: 2,327, Level: 29
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 60.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام

    ممکنه همسرتون خجالت می کشه و به نظر خودش مزاحمت برای جاری و برادرشوهر هست.
    درسته که برای شما حس خونه ی پدری و ... داره. اما برای همسرتون خونه ی برادرشوهر هست.

    این که خوب و گرم و صمیمی برخورد می کنه اما دوست نداره زیاد بیاد، بخاطر اینه که راحت نیست.
    تا حالا اشاره ای به این موضوع کرده؟
    سلام
    یه مهمونی رفتنه دوساعته اونم هر دو سه هفته یه بار دیگه راحت بودن و نبودن و مزاحمت نداره
    منم ممکنه خونه پدر خانمم مثل خونه خودم راحت نباشمو ممکنه بگم وقتی اونجام مزاحمم که مثلا خواهر خانمم نمیتونه لباس راحت بپوشه، ولی به خاطر خانمم تا قله قافم حاضرم برم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره زیبا نمایش پست ها
    سلام جناب متاسفم اما یادت باشه به هیییییچ عنوان زندگیت رو هرگز بخاطرنفر سوم خراب نکن شما پیشنهاد میدی دوست داشت میاد دوست نداشت نیاد مطمین باش با توجه به اینکه گفتی هروقت میره اونجا کلی باهاشون گرم می‌گیره خودش هراز گاهی پیشقدم میشه برا اومدن اگر شما تو اجبار نذاری خودش کم کم میاد جلو اگر به میزانی که شما میخای نمیاد بذار نیاد ایا وقتی با دعوا بیاد اون مهمونی میچسبه؟؟؟
    نه مهم ارامشه ادمه مهم اینه ادم هرجا باشه خوش باشه
    هراز گاهی که تنها میری وقتی برمیگردی بهش بگو خیییلی دلشون برات تنگ شده بود ،خیلی ازت تعریف میکردن و خیلی سلام رسوندن و..........
    بذار خودش کم کم راه میفته اصلا فشار نذارش بذار خودش انتخاب کنه
    من نمیدونم این خراب شدن زندگی واسه نفر سوم چه صیغه اییه که بعضی خانما بهش فکر میکنن؟ مگه ما تو غار داریم زندگی میکنیم؟ مگه غیر از اینه که باید یه زندگیه مسالمت آمیز کنار اطرافیانمون داشته باشیم؟
    اگر کسی تو زندگیمون دخالت میکرد و من مجبورش میکردم که باهاش رفت و امد بکنه حرف شما درست بود. درصورتی که این شخص همیشه تو بدترین شرایط بزرگترین کمک ها رو بهمون کرده

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 99 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1395-2-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    6,732
    سطح
    53
    Points: 6,732, Level: 53
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    119

    تشکرشده 162 در 68 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام آقای بهداد من وقتی تاپیک شمارو خوندم خیلی عصبی شدم خوب وقتی شما به خاطر همسرتون هر دو هفته یکبار منزل پدر خانم میرید و دو روز اونجا هستید مسلما حق شماست که همسر شما هم اون دو یا سه ساعت یا حتی یک روز که بخواهید برای دیدار مادر و خانواده شما با شما همراه باشند حق مادر شما هم هست که نوه خودش رو ببینه البته من کارشناس نیستم و فقط نظر م رو میگم به نظر من گاهی اوقات تلنگر کوچکی لازمه که ادم به خودش بیاد و متوجه بشه اطرافش چی میگذره من اگه جای شما بودم با پدر خانومم تماس میگرفتم و پیشاپیش عذر خواهی میکردم و میگفتم از شما و خانواده شما هیچ دلخوری ندارم و یه مدت کمتر منزل شما میام و میخوام همسرم بفهمه که با مخالفتش با رفت و امد با خانواده من من چه احساسی دارم و چند وقتی رفت و امد رو کلا کنسل میکردم البته بدون بی احترامی یا برخورد و تنشی خیلی محترمانه به همسرم میگفتم من هم مثل شما معذب میشم و نمیتونم دو روز مهمانی پشت سر هم رو تحمل کنم اما به خاطر شما تا حالا تحمل کردم و وقتی میبینم شما فقط خواسته خودت برات مهمه منم تصمیم گرفتم راحتی و خواسته خودم رو مد نظر قرار بدم مسلما همسر محترم ناراحت و عصبی میشه اما اگه تو اون چند روز اول اجازه ندید بحث و دعوا بینتون پیش بیاد بعد از چند روز به کارش و رفتاری که داشته فکر میکنه و شاید تغییری در رفتارش بده که در اون صورت باید با روی باز پذیراش باشید من فکر میکنم همسر شما با توجه به اینکه گفتید رابطه خوبی با خانواده شما داره فقط به خاطر اینکه حوصله نداره و میخواد کاملا راحت باشه این رفتار رو در پیش گرفته شاید هم بازرنگی سعی میکنه ارتباط با خانواده شما رو در سطحی که خودش میخواد نگه داره
    البته بازم میگم من کارشناس نیستم و فقط احساس و نظر شخصی خودم رو گفتم به نظرم شما منتظر باشید که بقیه دوستان همدردی نظر بدن و بهترین راه حل رو انتخاب کنید انشاالله که مشکلتون حل بشه

    - - - Updated - - -

    میدونید گاهی اوقات یه برخورد قاطع و عملی میتونه به قول شما از تبدیل شدن یه مشکل کوچیک به یه فاصله بزرگ و مشکل اساسی بین همسران جلوگیری کنه همسر شما متوجه نیست با این مخالفتش شما متحمل چه عذابی میشید البته اگر خدایی نکرده هیچ راه دیگه ای پیدا نکردید و خواستید راه مقابله به مثل رو (که خودم به شخصه ازش متنفرم ) امتحان کنید الان که نزدیک عید هست لطفا این کار رو نکنید

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 بهمن 96 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,327
    سطح
    29
    Points: 2,327, Level: 29
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 60.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرام 10 نمایش پست ها
    سلام آقای بهداد من وقتی تاپیک شمارو خوندم خیلی عصبی شدم خوب وقتی شما به خاطر همسرتون هر دو هفته یکبار منزل پدر خانم میرید و دو روز اونجا هستید مسلما حق شماست که همسر شما هم اون دو یا سه ساعت یا حتی یک روز که بخواهید برای دیدار مادر و خانواده شما با شما همراه باشند حق مادر شما هم هست که نوه خودش رو ببینه البته من کارشناس نیستم و فقط نظر م رو میگم به نظر من گاهی اوقات تلنگر کوچکی لازمه که ادم به خودش بیاد و متوجه بشه اطرافش چی میگذره من اگه جای شما بودم با پدر خانومم تماس میگرفتم و پیشاپیش عذر خواهی میکردم و میگفتم از شما و خانواده شما هیچ دلخوری ندارم و یه مدت کمتر منزل شما میام و میخوام همسرم بفهمه که با مخالفتش با رفت و امد با خانواده من من چه احساسی دارم و چند وقتی رفت و امد رو کلا کنسل میکردم البته بدون بی احترامی یا برخورد و تنشی خیلی محترمانه به همسرم میگفتم من هم مثل شما معذب میشم و نمیتونم دو روز مهمانی پشت سر هم رو تحمل کنم اما به خاطر شما تا حالا تحمل کردم و وقتی میبینم شما فقط خواسته خودت برات مهمه منم تصمیم گرفتم راحتی و خواسته خودم رو مد نظر قرار بدم مسلما همسر محترم ناراحت و عصبی میشه اما اگه تو اون چند روز اول اجازه ندید بحث و دعوا بینتون پیش بیاد بعد از چند روز به کارش و رفتاری که داشته فکر میکنه و شاید تغییری در رفتارش بده که در اون صورت باید با روی باز پذیراش باشید من فکر میکنم همسر شما با توجه به اینکه گفتید رابطه خوبی با خانواده شما داره فقط به خاطر اینکه حوصله نداره و میخواد کاملا راحت باشه این رفتار رو در پیش گرفته شاید هم بازرنگی سعی میکنه ارتباط با خانواده شما رو در سطحی که خودش میخواد نگه داره
    البته بازم میگم من کارشناس نیستم و فقط احساس و نظر شخصی خودم رو گفتم به نظرم شما منتظر باشید که بقیه دوستان همدردی نظر بدن و بهترین راه حل رو انتخاب کنید انشاالله که مشکلتون حل بشه

    - - - Updated - - -

    میدونید گاهی اوقات یه برخورد قاطع و عملی میتونه به قول شما از تبدیل شدن یه مشکل کوچیک به یه فاصله بزرگ و مشکل اساسی بین همسران جلوگیری کنه همسر شما متوجه نیست با این مخالفتش شما متحمل چه عذابی میشید البته اگر خدایی نکرده هیچ راه دیگه ای پیدا نکردید و خواستید راه مقابله به مثل رو (که خودم به شخصه ازش متنفرم ) امتحان کنید الان که نزدیک عید هست لطفا این کار رو نکنید

    آرام عزیز با سلام
    بله همونطور که فرمودین متاسفانه این مشکل باعث بوجود اومدن تنشهای عصبی زیادی تو زندگیمون شده. عرض کنم خدمتتون که این راهکاری که گفتین رو یه جورایی انجام دادم ولی هم تحمل دوری بچه ام رو ندارم و اگر شب جای دیگه باشم اول صبح واسه دیدن بچه ام باز میرم خونه پدر خانمم . و هم اینکه همسرم متاسفانه تلنگر هیچ تاثیری روش نداره. و اصولا یه کار اشتباه رو چون همیشه انجام میده فکر میکنه که درسته.
    مثلا دیروز توی بازار در جواب اینکه بچه رو بده من بغل کنم بهش گفتم نه فعلا خسته نیستم. و اون طبق معمول جوابش هر جور راحتی یا نخواسته باش بود. و وقتی بهش میگم این جوابی که میدی درست نیست میگه من همیشه اینو میگم، حتی به مادره خودم، و فکر میکنه چون همیشه گفته درسته.
    همه اینا رو هم قبول داره ولی نمیتونه خودش رو اصلاح بکنه

  12. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    چرا این همه اصرار دارید که با همسرتون بروید آنجا ؟!! خانه برادر شماست وحق پدری داره درست میگی . اما دلیل نمیشه هر دو هفته یه بار زن برادرتون را مجبور کنید ازخانواده شما پذیرایی کنه همین که پذیرای مادر شماست باید دستاش را ببوسید
    زن برادرتون کناهی نداره که همش باید به خانواده شوهر خدمات ارایه کند ؟ مادر شما هرچه هم خوب باشه به هر حال حتما یه اختلاف سلیقه ای با عروسش داره و این خانم معلومه که با ادب و احترام برخورد میکنه که مادرتون آنجا ماندگار شده پس بیشتر ملاحضه زن برادرتون را داشته باشید
    مطمئن هستم که همسر شما هم همینطور فکر میکنه و نمی خواد این موضوع را عنوان کنه

    خودتون تنهایی بروید دست خالی هم نرو مثلا برا بچه هاش یه چیز خوب بگیر
    می تونید با بچه های برادرتون و مادرتون بروید پارک یه نصف روز را با هم بگذرانید و خوش باشید اما توجه کنید که این تنها رفتن شما به نحوی نباشه که باعث بشه خانم تون از لحاظ عصبی تحریک بشه
    خیلی راحت نیامدنش را بپذیرید و بعدش هم رفتارتون با خانم مناسب باشه

    چرا همسرتون را مجبور می کنید به کاری ؟ چرا بحث و دلخوری پیش می اورید ؟ با توجه به اینکه همسرتون برخورد مناسب و خوبی با خانوادتون داره و پدر و مادرش هم در این مورد کاملا حق را به شما میدهند پس رضایت بده و بپذیر و خودت تنها برو
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  13. 3 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    Shayeste (پنجشنبه 05 اسفند 95), نیکیا (جمعه 06 اسفند 95), شیدا. (پنجشنبه 05 اسفند 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.