به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 اسفند 95 [ 22:01]
    تاریخ عضویت
    1395-9-09
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    597
    سطح
    11
    Points: 597, Level: 11
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 مشکلات گیاهخوار بودن من برای ازدواج...راه حل؟

    سلام
    من دختری 23 ساله هستم.
    جدیدا یک مشکل مهم(علاوه بر مشکلات قبلی) در رابطه با ازدواجم برام مطرح شده که نیاز به راهنمایی دارم...
    واقعیت اینه که من گیاهخوار هستم. از نوجوانی تا به حال (جز چند مورد که به صورت امتحانی و تلاش برای تغییر بوده که البته با شکست هم مواجه شده) هیچ نوع گوشتی به هیچ شکلی نخوردم ... البته تخم مرغ و لبنیات و انواع خورشت ها که با گوشت پخته می شه رو مصرف می کنم( خام گیاهخوار یا گیاهخوار افراطی نیستم)... نه دنباله رو جریان فکری عرفانی خاصی هستم و نه به علت دیدگاه خاصی بوده که گیاهخوار هستم. صرفا از بو و مزه ی گوشت و خوردن چیزی که قبلا جزئی از بدن یک موجود زنده بوده به شدت متنفرم و به هیچ وجه نمی تونم این کار رو بکنم...برام زجرآوره...اما خیلی از غذاهای گوشتی رو می تونم درست کنم و مشکلی هم با خوردنشون توسط دیگران ندارم...
    از چند دکتر هم که پرسیدم می گن در صورتی که بقیه ی مواد مغذی غیر گوشتی و مکمل ها رو به اندازه و درست مصرف کنم مشکلی برای بدنم پیش نمی یاد...

    و اما مشکل اینجاست که

    من به اصرار خانواده و اطرافیان با خواستگارها در جلسات اول در مورد این ویژگی خودم صحبت می کنم که گاهی با برخوردهای عجیبی مواجه میشم....البته از اونجایی که معمولا تا به حال خودم در همون جلسات اول جوابم منفی می شده(علتش رو در تایپک اولم گفته بودم) این موضوع اصلا برام مهم نبوده تا وقتی چند مورد برام پیش اومد که خواستگاری که شرایط نسبتا خوبی داشت و تا حدودی تفاهم وجود داشت با اعلام اینکه همه ی موارد من مورد پسندش بوده ,فقط به دلیل همین گیاهخوار بودن من و خصوصا تبعاتش در بارداری و ...از ادامه دادن خواستگاری منصرف شد(دو سه باری این اتفاق افتاده برام) , خیلی به فکر افتادم و برام این سوالها پیش اومده:

    1-آیا موضوع تغذیه ای من به این شکلی که گفتم واقعا اهمیت خیلی زیادی در زندگی مشترک داره؟؟یا این صرفا یک بهانه ی خوب بوده برای اون خواستگارهای محترم؟؟
    (ممنون میشم اگر آقایون بیشتر نظر بدن در این زمینه)

    2- آیا واقعا لازمه که این موضوع رو به خواستگارها بگم؟؟؟آخه گاهی فکر می کنم اکثر مردم عیب های بزرگشون رو از طرف مقابل پنهان می کنند و در عمل انجام شده قرارش می دن و من دارم چوب صداقت بیش از حدم در چلسات اولیه رو می خورم...

    3- اگر لازمه که بگم به نظرتون بهتره در جلسه ی چندم و به چه شکلی این موضوع رو مطرح کنم؟؟

    4- با توجه به اینکه بعضی معیارهای خاصی که دارم به سختی در خواستگارهام پیدا می شن ( در تایپک اولم کامل توضیح دادم)و این موضوع گیاهخوار بودنم باعث میشه گاهی همون تعداد اندک رو هم از دست بدم (چون اکثریت مردم ایران گیاهخوار نیستند), به نظر شما چه راه حلی برای این موضوع هست ؟؟؟ و چه نوع افرادی ممکنه بتونن شرایط من رو قبول کنن؟؟؟

    ممنون میشم راهنمایی کنید.پیشاپیش از راهنمایی هاتون ممنونم
    ویرایش توسط احساسی : دوشنبه 02 اسفند 95 در ساعت 06:11

  2. 2 کاربر از پست مفید احساسی تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), باغبان (سه شنبه 03 اسفند 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 فروردین 03 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,733
    سطح
    71
    Points: 11,733, Level: 71
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 317
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    اصولا مردها عاشق گوشت و کبابن و نمیتونه حتی در مخیله اشان بگنجانن که همچین چیزی هم وجود داره

    می تونی تو گروه هایی که در این زمینه فعالیت می کنن فعال باشی شاید اونجا با کسی آشنا بشی که مثل خودت گیاه خوار باشه
    و اگه قراره مشکل رو به کسی بگی اجازه بده طرف یه مقدار درگیر بشه و بعد بهش بگو...یا عملا یه روز که با ه رفتین ناهار بهش نشون بده که خودت گوشت نمی خوره ولی اگه طرف غذای گوشتی سفارش داد با روی باز بپذیر و رفتار عادی داشته باش و هی نگو چندشم میشه و بدم میاد و....
    مثلا بهتره بگی بیشتر به گیاهخواری علاقه دارم و....
    اینجوری که تو گفتی به هر که بگی فراری میشه

  4. 5 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), مارگریتا (دوشنبه 02 اسفند 95), احساسی (دوشنبه 02 اسفند 95), بارن (دوشنبه 02 اسفند 95), خانم مهندس (دوشنبه 02 اسفند 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 تیر 97 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1395-5-20
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,921
    سطح
    26
    Points: 1,921, Level: 26
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 42 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    من همینطورم تقریبا، ولی اصلا به ذهنم نیومده بود همچین چیزی هم باید گفته بشه! اسم گیاه خوار هم رو خودم نذاشته بودم :)
    اول که نوشته هات رو میخوندم به نظرم یه چیز شخصی میومد، میگفتم مثلا چه ضرری به آقا میرسونه که باید گفته بشه. مثل اینکه بگم آقا من از بادمجون بدم میاد، مشکلی نداری؟! یا از رنگ آبی خوشم میاد، اشکال نداره؟! ولی بعد حرف از بارداری زدی مردد شدم که شاید هم مربوط باشه به طرف مقابل و باید گفته بشه.
    وقتی شما میگی خورشت های گوشتی رو میخوری، دیگه فک نکنم گیاهخوار حساب بشی. خیلیا مثل شمان، ولی صرفا ابراز میکنن که: دوست نداریم. مثل خود من. بحث رو فلسفی نمیکنن :)
    میدونی، صحنه ای رو تصور کردم که سر سفره به کسی گوشت تعارف میکنن و اصرار میکنن برداره، بعد اون فرد شروع میکنه که نه من گوشت نمیخورم، خوردن موجود زنده برام زجرآوره و... خوب، من یکی که خودم گوشت نمیخورم هم معذب میشم. بعد جایی گفته بودی در فضایی سنتی هم زندگی میکنی، وقتی تفکرات اونجوری باشه که دیگه همه خشکشون میزنه.
    من فکر میکنم بیشتر از مسائل مربوط به جسم، فکری که پشت این موضوع هست اهمیت داره. مخصوصا که سعی میکنید واسش دلیل هم بیارید. بدتر طرف مقابل رو حساس میکنی. صادقانه بگم امیدوارم ناراحت نشی، ممکنه بقیه درموردت اینطوری فکر کنن:
    جوگیر باشی، هر موجی توی جامعه راه افتاد بخوای باهاش همراه بشی.
    ادا و اصول داشته باشی، هی بخوای بگی من متفاوتم، من بهتر میفهمم، من روشنفکرم، و...
    متعصب باشی. (نسبت به اصول خودت البته، از نظر دینی منظورم نیست)
    برای کوچکترین عادت های روزمره ت بخوای دلیل منطقی بیاری که من به فلان دلیل فلان کار رو انجام میدم. نمیدونم اسم این ویژگی چیه، ولی واقعا حوصله بقیه رو سرمیبره و فرد رو از خودراضی و خودشیفته و... نشون میده.
    همون برخوردایی هم که بالا گفتم ممکنه جلوی دیگران صورت بگیره، مخصوصا در فضای سنتی، ترس ایجاد کنه برای طرف مقابل.
    پس اگر برات مهمه که گفته بشه، همونطور که حیاط خلوت گفت، مثل یک اصل ضرروری زندگی برای طرف مقابلت مطرح نکن. اگه مثلا باهم مشغول غذاخوردن باشید و بعد بحث رو به این سمت بکشونی کمتر حساسیت ایجاد میکنه.

  6. 5 کاربر از پست مفید مارگریتا تشکرکرده اند .

    saeeded (جمعه 06 اسفند 95), احساسی (دوشنبه 02 اسفند 95), بارن (دوشنبه 02 اسفند 95), خانم مهندس (دوشنبه 02 اسفند 95), شیدا. (دوشنبه 02 اسفند 95)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    شما اولب باید به روانشناس مراجعه کنید تا این ذهنیتتونو اصلاح کنند .. واقعا وقتی دیدتونو نسبت به گوشت گفتین من خودم از گوشت زده شدم

  8. 3 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), نازنین2010 (دوشنبه 02 اسفند 95), احساسی (دوشنبه 02 اسفند 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 اسفند 95 [ 22:01]
    تاریخ عضویت
    1395-9-09
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    597
    سطح
    11
    Points: 597, Level: 11
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون از همه ی دوستان برای نظرات و راهنمایی هاشون که واقعا مفید بود...خیلی ممنونم که نظراتتون رو گفتید. امیدوارم بقیه ی دوستان هم نظر بدن تا من بتونم تصمیم بگیرم...

    و اما

    حیاط خلوت گرامی و مارگریتای عزیز اصلا اینطور نیست که بحث گوشت نخوردنم رو به این شکل و با این ادبیات که اینجا مطرح کردم برای خواستگارها بیان کنم...در واقع من اصلا کلمه ی گیاهخوار رو در جلسات خواستگاری درمورد خودم به کار نمی برم (واقعا هم گیاهخوار محسوب نمی شم در واقع) اتفاقا تاکید می کنم که علاقه ای به اینکه بر اساس مد یا... جزئی از گیاهخوارها و یا گروه های فکری خاص محسوب بشم ندارم و اصلا از کلماتی مثل زجرآور و... یا اینکه از خوردن گوشت توسط دیگران چندشم میشه و اینها هم استفاده نمی کنم(البته این مورد اخر نمی دونم چی شد که گفتم از بوی میگو خیلی بدم میاد...در همین حد) و بلافاصله هم میگم که اکثر غذاهای گوشتی رو می تونم درست کنم و درست می کنم... اما هم خانواده و هم خودم تاکید می کنیم که گوشت نمی خورم و نمی تونم بخورم به خاطر اینکه طعمش رو اصلا دوست ندارم و صرفا به خاطر احساساتم حس خوبی به کشتن حیوانات ندارم...اینها دلایلم هستن...

    راستش از اونجایی که من گاهی سر این موضوع با فامیل و خانواده بحثم میشه(نه گفتن من و اصرار زیاد اونا.در همین حد) و در مقابل اجبار اونها به خوردن گوشت توسط من خیلی ناراحت میشم و یک سری مسائل پیش می یاد خانواده ی من اصرار دارن که در همون جلسه ی اول یا دوم بحث گوشت نخوردن من چندبار و با تاکید به خواستگارها گفته بشه چون معتقدن اگر روی این موضوع حساس باشن قطعا بعد از ازدواج به مشکل برمی خوریم چون متاسفانه واقعا تغییر این رویه برای من خیلی سخت هست و اصرار و تعارف زیاد دیگران تاثیر بدی رو روحیه م می ذاره...دقیقا مث اینه که یه نفر به شما اصرار کنه که یک روحیه ی اصلی تون رو یک شبه تغییر بدید و شما نتونید این کار رو کنید...و بهتون از لحاظ روانی فشار بیاد...

    حالا اتفاقا سوال اصلی من این هست که آیا نظر خانواده م در این باره درست هست یا نه؟؟آیا این تاکید لازمه؟؟؟ یا زود مطرح کردن این موضوع خوبه یا بد؟؟؟ گاهی فکر می کنم اینقدر صداقت و رک بودن در جلسات خواستگاری که خانواده ی من بهم یاد دادن هم خوب نیست و من دارم اشتباه می کنم در این مورد.... نظر شما چیه؟؟؟

    من معمولا در جلسات اول مطرح می کنم که البته اکثریت خواستگارها بلافاصله نظرشون منفی نمیشه و شروع می کنن به اصرار کردن و ...البته که در اکثر موارد خودم جواب منفی می دم به دلایل مختلف...اما از طرفی در مورد خواستگار اخیرم این موضوع رو در جلسه ی سوم و بعد از مطرح شدن خیلی از مباحث و کشف تفاهم های نسیتا زیاد مطرح کردم که ایشون هم در ابتدا اصلا واکنش بدی نشون نداد...ایشون شخصی روشنفکر و به روز و منطقی بودن و تفاهم های خوبی با هم داشتیم البته که نقاط اختلاف کم و شرایطی در مورد ایشون (مثلا کمی بحث ظاهر و محل زندگی شون در چند سال اول زندگی و...)وجود داشت که من رو درباره ی ایشون مردد می کرد....حتی ایشون به گفته ی خودشون و مادرشون از بو و طعم خیلی از انواع گوشت بدشون می یومد و خودشون فقط تعداد کمی از گوشت ها رو اونهم به شکل خاصی می خوردند (این رو قبل از اینکه بحث گوشت نخوردنم به شکل جدی مطرح بشه خودشون گفتن)
    خب تصور من این بود که ایشون مشکلی با ابن قضیه ندارن اما چند روز پیش در کمال تعجب ابشون اینطور گفتند که:

    من برای زندگی خودم مشکل خیلی زیادی با گوشت نخوردن این خانم نداشتم اما از اونجایی که دکتر تغذیه به من گفت برای بارداری سالم خوردن گوشت ضروریه( در صورتی که من خودم قبلا سوال و تحقیق کرده بودم و اصلا نظر متخصص اینطور نبود به این شدت) به این فکر کردم که ممکنه این موضوع در اون برهه از زندگی به بحث و مشکلات منجر بشه و از طرف دیگه من دوس ندارم سلیقه م رو به کسی تحمیل کنم و بخوام با کسی بحث کنم متاسفانه با وجود شرایط خوب و تفاهم های زیاد نظرم راجع به این ازدواج منفی شده و...

    این صحبت ایشون باعث شد که خیلی به فکر فروبرم....اگرچه که نظر خودم هم به این ازدواج کاملا مثبت نبود و مشکلی با تمام شدن این قضیه ندارم اما این اتفاق خیلی عجیب بود و این صحبت اونهم از طرف یک مرد با دید باز واقعا برام سوال پیش آورده که آیا واقعا این مساله برای همه ی آقایون خصوصا از جهت بچه دارشدن این قدر دارای اهمیته؟؟؟؟ (من قبلا فکر می کردم بیشتر آقایون سنتی روی این موضوع حساسن ....لطفا آقایون خصوصا در این مورد خیلی نظر بدن.ممنون مبشم.)خصوصا برای کسی که خودش هم در این زمینه ی تغذیه ای مشکلاتی داره و شبیه منه... خصوصا اینکه اصلا آدم سنتی نیست و دیدکاه های روشنفکرانه هم زیاد داره و. به نظر هم می یومد دیدگاه های من خیلی مورد پسندشون هست....گاهی فکر می کنم ایشون دلایل دیگری هم داشتن احتمالا...البته قابل ذکره که هم ایشون و هم خانواده شون بسیار انسانهای دقیق و ریزبینی هم بودند تقریبا مثل خودم و واقعا خیلی بیشتر از من.....حتی دختر این خانواده دوبار نامزد کرده بود و جدا شده بود...یک بار عقد موقت یک بار عقد دائم(که اینهم یکی از نگرانی های من بود درباره ی ایشون...بگذریم که از دیدگاه خودشون هر دوبار گرفتار آدم هایی با مشکلات زیاد و مهم شده بودن) و اینکه پبش خودم می گم کاش از اول موضوع رو مطرح می کردم تا دیگه اینقدر صحبت نمی کردیم و زحمت نمی دادیم به خانواده هامون اونهم با تفکر سنتی حاکم به شهر و خانواده ها..... یک جورهایی دچار عذاب وجدان شدم...در واقع نمی دونم با این اوصاف تاخیر در گفتن این موضوع بلاخره خوب هست یا بد؟؟؟؟

    ممنون میشم دوستان نظرات خودشون رو در مورد این دو سوال من مطرح کنند....

    و اینکه

    آقای جوادیان و سابر دوستان من شرمنده م که باعث شدم حس بدی پیدا کنید.ببخشید.....من اصلا انتظار ندارم دیگران مثل من فکر کنن و تا جایی هم که بشه هیچ توضیح خاصی در مورد دلیل گوشت نخوردنم به کسی نمی دم و فقط می گم دوست ندارم و نمی تونم بخورم مگر اینکه خود طرف خیلی پیگیر بشه و سوال پیچم کنه که باز هم سعی می کنم با کلمات بدی توصیف نکنم حالم رو....اینجا هم برای توضیح کامل حس خودم اینطور توضیح دادم...می خوام بدونید که اینقدر حال بدی راجع به موضوع گوشت خوردن دارم که علاوه بر اینکه تغییر این رویه برام خیلی سخته حتی دوست ندارم اصلا برم دنبال تغییر در این زمینه....اما اگر با صحبتها و راهنمایی های شما به این نتیجه برسم که این موضوع واقعا از نظر اکثریت مردم امروزی و فهمیده هم برای زندگی و بارداری و... مشکل اساسی ایجاد می کنه و قابل چشم پوشی نیست و در ازدواجم خیلی تاثیرگزاره حتما پیگیر پیدا کردن یک روانشناس خوب برای تغییر این رویه می شم....البته شاید هم تصمیم بگیرم اساسا قبل ازدواج صحبتی در این زمینه نکنم.....

    به شدت منتظر راهنمایی ها و نظرات شما دوستان در مورد تمام صحبت هام و خصوصا دوسه سوال اصلی م هستم...پیشاپیش ممنون
    ویرایش توسط احساسی : دوشنبه 02 اسفند 95 در ساعت 17:55

  10. کاربر روبرو از پست مفید احساسی تشکرکرده است .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    ببخشید من نمیتونم درمورد تاثیر این قضیه توی زندگی مشترک چیزی بگم یا راهنمایی کنم ، فقط خانم شما واقعا کباب هم دوست ندارین ؟ آخه خیلی خوشمزس
    جدای از شوخی ، بنظرم خوردن گوشت در شما بصورت عادت درنیومده و چون یکی دوبار شاید از بچگی از طعمش خوشتون نیومده الان هم خوردنش براتون سخته ! البته ما زیاد شنیدیم که گیاهخوری موجب سلامتیه و گوشت مضر هست ! ولی خب شاید نخوردنش باعث اذیت شدن همسر آیندتون بشه ! باز منم نظر قطعی ندارم راجع به این قضیه

  12. کاربر روبرو از پست مفید نجمه چ تشکرکرده است .

    احساسی (دوشنبه 02 اسفند 95)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 تیر 97 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1395-5-20
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,921
    سطح
    26
    Points: 1,921, Level: 26
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 42 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    احساسی جان
    گفته بودی آقایون، ولی من دوباره اومدم حرف بزنم
    به نظر من هم خودت هم خانواده ت زیادی حساس شدین.
    اول خودت، که نمیدونم واقعا اینکه تعارفت کنن چرا باید ناراحتت کنه. البته قبول دارم اصرار بیش از حد مخصوصا دراین موارد آدمو معذب میکنه. تجربه کردم. ولی به نظر من اونا فقط میخوان مهربونیشون رو بهت نشون بدن. دارن قسمت "خوب تر و خوشمزه تر غذا" رو بهت تعارف میکنن از نظر خودشون. من اینجور موقع ها معذب میشم ولی عصبانی نمیشم که بقیه میخوان منو تغییر بدن.
    خانواده ت هم به نظرم عجیبه که با این عادت غذایی شما دارن مثل یک ایراد برخورد میکنن. نمیدونم این گوشت نخوردن شما باعث چه چیزی درجمع آشنایان شده که اینقد نگرانن. گفتی برات مهم نیست بقیه گوشت بخورن جلوی تو، یا حتی با گوشت غذا درست کنی. دیگه نمیدونم یعنی چی که خانواده شوهرت حساس باشن رو این موضوع؟ یعنی معیارشون گوشت خوار بودن دختر باشه!!!
    حالا شاید من اشتباه میکنم، ولی به نظرم این دیگه صداقت نیست، حساسیت ایجاد کردن در طرف مقابله.
    درمورد خواستگارات، به نظر من اگه صرفا این رو به صورت یک عادت غذایی مطرح بکنی (اگه خیلی اصرار به مطرح کردن داری) هیچ آدم منطقی نباید فقط بخاطر این موضوع از ازدواج با شما منصرف بشه.

    این آقای خواستگار هم به نظر من فقط قشنگ حرف میزده وگرنه نه روشنفکر بوده نه دنبال دختر روشنفکر! جالبه که گفته من نظرم رو تحمیل نمیکنم، پس اون بحثی که گفته تو اون برهه!!! درمورد گوشت نخوردن شما پیش میاد چی قراره باشه؟ معنیش اینه خانم خودش باید مطیع باشه، دقیقا همونی باشه که من میخوام، که حتی بحث هم نکنم باهاش، بحث دوست ندارم!
    احتمالا دکتر متخصصی که ازش سوال گرفته خاله زنک های اطرافش نبودن :)
    یعنی خانم اگه ویار هم تو دوران حاملگی بگیره و نتونه درست غذا بخوره، مقصره و باید باهاش بحث کرد! تا بخاطر سلامت بچه حتما بخوره دیگه!
    خودش با هزار ادا حاضره به گوشت لب بزنه، بعد با گوشت خوردن شما در زندگی خودش مشکل زیادی!!! نداره! لطف کرده، چقدر فداکار.
    به نظر من که اصلا مورد مناسبی نبوده.
    خانمایی هستن که آلرژی های شدید غذایی یا حتی بیماری های سخت دارن (دور از جون شما) ولی با رعایت یه سری موارد بچه شون از بقیه سالمتر شده. حالا شما که خورشت گوشتی هم میخوری و تا حدودی مواد مغذیش رو دریافت میکنی، جدای از مکمل ها. دکتر براشون اینارو مثال نزده؟ یا گفته یه گوشت خوارش رو بگیر که بچه ت پلنگ مازندران از آب دربیاد :)
    ولی یه چیزی، به نظر شما برخورد مرد روشنفکر غیرسنتی با بچه دار شدن چیه؟
    تا اونجایی که من دیدم اکثر آقایون با هر تیپ فکری بچه دوست دارن و حاضر نیستن دور از جون شما، مثلا با یک خانم نازا یا مشکل دار در زمینه بارداری ازدواج کنن. حتی اگه تا سالها بچه نخوان.

  14. 4 کاربر از پست مفید مارگریتا تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), احساسی (دوشنبه 02 اسفند 95), بارن (سه شنبه 03 اسفند 95), خانم مهندس (سه شنبه 03 اسفند 95)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    منم مثل شما بودم! لب به گوشت نمیزدم شاید حتی شدیدتر از شما خورشت رو با قارچ میخوردم یعنی مادرم جدا برام غذا درست میکردن و تخم مرغ هم چندشم میشد و .....اوایل یکم گوشت گوساله میخوردم چرخ کرده توی ماکارونی و .... ولی از 10 کیلومتری گوشت گوسفند هم نمیگذشتم، علتش هم این بود یه بار بچه بودم که موقع ذبح کردنش وایسادم نگاه کردم دیگه اعصابم خرد شده بود!
    توی جلسات خواستگاری هیچ وقت نشده بود بگم اینجوری هستم! فقط همسرم نمیدونم جلسه سوم چهارم ازم پرسید غذا چی دوست داری؟ گفتم همه چیز به جز گوشت
    ایشونم گفتن یه کباببایی برات درست میکنم که گوشت هم دوست داشته باشی!!!

    الانم همین شده!منه متنفر از گوشت گوسفند هفته ای یه بار آبگوشت نخورم افسردگی میگیرم و همینطور کباب!!!
    کل خانواده م توی تعجبند!!!!

    میخوام بگم که کلا برای خودتون این موضوع رو بزرگ نکنید!اصلا مشکلی نیست که بخواهید روش تاکید کنید! اگر هم بخواهید تغییر میکنید، به هرحال نعمتیه که خدا داده بهمون،خدا خواسته که ما حیوانات حلال گوشت رو بخوریم. مطمئن باشید بعد یه مدت ازش لذت میبرید، من مادرم خونه گوشت میپخت فرار میکردم! الان بوی گوشت در حال پخت میاد از این نعمت خدا لذت میبرم!

  16. 2 کاربر از پست مفید ماهگل تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), احساسی (سه شنبه 03 اسفند 95)

  17. #9
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,160
    امتیاز
    89,804
    سطح
    100
    Points: 89,804, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام خانم احساسی

    وقتتون بخیر .


    واقعیتش وقتی تاپیک شمار دیدیم ،، اولش فکر کردم واقعا خام گیاهخوارید

    جلوتر که رفتم فرمودید لبنیات – شیر و ... هم میل می کنید - باز جلو تر که رفتم – فهمیدم غذاهای خورشتی هم میل می کنید ،،،،،فقط گوشتشو نمی خورید.


    خواهرم این چه جور گیاهخواری هست ( با توجه به عنوان تاپیک )


    شما فقط گوشت نمی خورید ( گوشت قرمز – گوشت سفید – گوشت تمساح – گوشت.......)





    .................................



    به نظرم تو جلسات اولیه خواستگاری درباره گیاهخواری ( مدل گیاهخواری شما ) صحبت نکنیم بهتره ،،،بیشتر بریم به سمت بنیانی ترین مسائل خانواده مثلا :


    - ببینیم طرف مسئولیت پذیر هست ،می تونه مرد خانه باشه - استقلال هدایت شروع زندگی را داره

    - هوش عاطفی و .... طرف مقابل را چک کنیم ( مثلا انتقاد پذیر هست – عصبانیتش چه جوریه – اخلاقش خوبه یا نه و ....)

    - اعتقادها

    - موارد دیگر معیارهای اصلی محترم شما



    چون اگر موارد بالا و معیارهای بنیادی اصلی شما ok نباشه ،،،،دیگه مسئله گیاهخواری شما بی اهمیت میشه !

    ولی اگر بالایی ها درست باشه ،،درباره گیاهخواری میشه مذاکره کرد و یا سلیقها را نزدیک کرد .




    ................................................



    اون که فرمودید به آفای خواستگار بگم یا نگم : خدمت بزرگوار شما بگم که : باید بگید ! ( به نظرم بعد مراحل بالا )


    .....................................



    متاسفانه بیشتر ماها اطلاعات درستی در مورد خام گیاهخواری نداریم و یه جورایی می ترسیم

    آقای خواستگار شما هم انگار اطلاعاتی بالایی نداشتند و لذا من چند مورد خدمت شما میگم :


    نیست غیر نور آدم را خورش ،،،،، جز آن ،ای جان نیابی پرورش

    زین خورشها اندک اندک باز بُر ،،،،،کین غذایت نیست ای انسان حر


    تا غذای اصل را قابل شوی ،،،،،لقمه‌های نور را آکل شوی

    چون خوری یکبار از ماکول نور،،،،،خاک ریزی بر سر نان و تنور




    نور خورشید می خوره به خاک و بذر کشاورزی !

    اگر آب تمیز و سالم باشه – اگر کودها شیمیائی نباشه – اگر سموم برای دفع جونورها درست زده بشه ( زیاده روی نشه – علمی باشه )

    وقتی محصول برداشت بشه و مواد پاک کننده قوی زده نشه و خلاصه کشاورزی مدرنیزه نباشه !!!

    می تونم بگیم حتی تو محصولات کشاورزی گیاهی هم ویتامین B12 پیدا میشه ،،،، ولی متاسفانه .....



    خانم احساسی گرامی ،،،شما میرید مغازه عدس می گیرید – لوبیا می گیرید و .....
    به نظرتون با موارد بالا پرورش یافته!!


    معمولا خام گیاهخواران حرفه ای میرن یه گوشه ای خودشون این محصولات را می کارنند و خودشون پرورش میدند یا میرنند جای درست می خرنند .

    مثلا دکتر بسکی ! ( می تونید تو اینترنت تحقیق کنید از ایشون و بیشتر جویا بشید !)




    شما می تونید با افزایش دانش خودتون در این زمینه با آقای خواستگار صحبت کنید .

    مثلا استفاده درست از محصولاتی کشاورزی گیاهی .+ مکمل های لازم میشه این ویتامین را تامین کرد

    ولی اگر بخوایم مکمل های لازم را مصرف نکنیم – محصول گیاهی که می خوریم هم درست نباشه و ..... به نظرم در آینده خطرناکه !



    از متخصصان این حوزه سئوال بپرسید و دانش خودتون را بهتر کنید و دست پر تو جلسه خواستگاری باشید و علمی با آقای خواستگار صحبت کنید




    باید گفتگو کنیم و سبک زندگی مورد علاقه خودمون را بگیم !

    شاید بعضی از آقایون این مدل زندگی کردن را دوست ندارنند ،، و زندگی با این افراد را سخت می دونند




    حالا جدا از این حرف ها ،، خب ،،،طرز فکر قشنگ و جالبی دارید

    بالاخره آدم ها ،،،متفاوت هستند و با سلیقه های مختلف


    موفق باشی.



    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 03 اسفند 95 در ساعت 04:23

  18. 5 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mordad (چهارشنبه 04 اسفند 95), Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), احساسی (سه شنبه 03 اسفند 95), بارن (سه شنبه 03 اسفند 95), جوادیان (پنجشنبه 05 اسفند 95)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 98 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    3,601
    سطح
    37
    Points: 3,601, Level: 37
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 258 در 107 پست

    Rep Power
    34
    Array
    دختر خوب واسه خودت مشکل نکن ازدواج رو.شما که گوشت ميخوري پس قضيه حله.اين وسط رفتارت تو جمعهاي خانوادگي درست نبوده و بقيه رو نسبت به اين مسئله حساس کردي.

    به هيچ خواستگاري نگو که اهل گوشت نيستي.مردها خيلي رو اين قضيه حساس هستن.به آقايون اينجا برنخوره اما خيلي از مردها واسشون آشپزي و غذا مهمه و از حرف شما دو تا برداشت ميکنن:
    1- فکر ميکنن که بعد از ازدواج با شما ديگه رنگ و بوي غذاهاي خوشمزه و گوشتي و کبابي رو نمي بينن و پيش خودشون فکر ميکنن که بالاخره يه روزي شما نوع تغذيه ات رو به اونها ديکته ميکني
    2-دلشون ميخواد که همسرشون تو دوران بارداري تغذيه درستي باشه تا بعدا واسه بچه شون مشکلي پيش نياد. من نميگم که حرف خواستگارتون درست بوده يا نه اما مردها خيلي رو بنيه خانمشون تاکيد دارن.

    کار ديگه اي که بايد بکني اينکه که شروع به اصلاح رفتار خودت در جمعهاي خانوادگي بکن يعني ديگه مثل زمان قبل در مقابل حرفهاي بقيه گارد نگير و خيلي راحت با اونها مشغول شو.

    منم چندين ماهه که سبک تغذيه ام عوض شده و اتفاقا کسي رو هم حساس نميکنم.خيلي عادات بد غذايي رو حذف کردم مثلا چاي نميخورم و هر کس که ميبينه و ميپرسه چرا چاي برنداشتي؟ميگم من چاي نميخورم.بعد ميگن يعني ديگه اصلا نميخوري؟منم ميگم نه مگه اينکه چي بشه که چاي بخورم مثلا مريض باشم. ميدوني اينجوري کسي رو حساس نميکنم و اينطوري هم يه زماني اگه اتفاقي مشغول چاي شدم کسي بهم ديگه چيزي نميگه.
    ما تو فاميل داريم کسايي که مثل شمان ولي اصلا کسي روشون حساس نشده.

    حالا اين مسئله که هيچي اما تاپيکت اينو نشون ميده که قضايا رو واسه خودت سختش ميکني و الکي به خودت سخت ميگيري.مردم اينقدر خواستگاري ميرن و ميان رو اين مسائل زوم نميکنن و حتي مسائل بزرگتر رو اينقدر قشنگ مديريت ميکنن که آدم حظ ميکنه.

  20. 2 کاربر از پست مفید خندون تشکرکرده اند .

    Ramin231 (پنجشنبه 05 اسفند 95), احساسی (جمعه 06 اسفند 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.