به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 اردیبهشت 98 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-28
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    4,725
    سطح
    43
    Points: 4,725, Level: 43
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    81

    تشکرشده 87 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور میتونم تو این شرایط برای تحقق حقوقمون، یک رفتار محترمانه و در عین حال جراتمندانه داشته باشم؟

    سلام دوستان شبتون بخیر، ممنون میشم منو راهنماییم کنین. پیشاپیش از نوشته ی طولانیم معذرت می خوام. راستش من حدود یک ماهه که ازدواج کردم و قبل از اون هم دوران نامزدی و عقدمون حدود یکسال طول کشیده. در حال حاضر به دور از خانواده هامون ساکن تهران هستیم و فقط یکی از برادر شوهرهام تهران زندگی می کنن. یک برادر شوهر و خواهر شوهر دیگه هم دارم که ساکن شهر خودمون هستن. مشکل من چند بعد داره که ممنون میشم این چند بعد رو کنار هم بذارین و راهنماییم کنین ... بعد اول: تو شهرستان ما رسمه به عنوان مهریه یه ملک مثلا بخشی از منزل داماد به عنوان مهریه عروس خانم قرار داده میشه، البته عمومیت کامل نداره اما یه موضوع متعارف هستش. روزی که همسرم به خواستگاری من اومدن مادرشون به مادرم گفته بودن که ما به یکی از پسرهامون که ساکن شهر خودمون هستش خونه دادیم و به اون یکی برادرشوهرم که ساکن تهران هستن هزینه خرید خونه و یا بخشی از اون رو داده بودن. برای همسر من هم چون فعلا به تازگی تهران ساکن شده برای خونه براش اقدامی نکردیم اما زمین داریم که بفروشیم و بدیم بهش تا خونه تهیه کنه. بعد دوم: دقیقا دیوار به دیوار منزل پدرشوهرم، یه خونه هستش که اون هم متعلق به پدرشوهرمه و تو دوران نامزذی ما مستاجر داشت و قبل از اون هم برادرشوهر بزرگم قبل اینکه ساکن خونه خودشون بشن اونجا زندگی می کردن. تقریبا 20 سال ساخت هستش شایدم کمی بیشتر! شبی که قرار بود مهریه من مشخص بشه، از این خونه مهریه من رو مشخص کردن که معادل نصف اون هستش. حالا بماند که ما تا اون لحظه نمی شد و نمی تونستیم خونه رو ببینیم و پدرشوهرم ادعا کردن اون خونه x میلیون تومن میارزه در حالیکه الان که دیدم طبق نظر شوهرم، x-40 میلیون تومن میارزه!!! این موضوع من رو نسبت به اون ها کمی دل چرکین کرد که چرا دروغ به این بزرگی گفتن و من تو دلم اونا رو به عنوان آدمای دروغگو و کلاهبرداری میشناسم. حالا نمی دونم انگیزه شون چی بود شایدم جوگیر بودن و تو چشم خودشون خیلی میارزید ولی ... بعد سوم: کمی بعد از برگزاری مراسم عقدمون، مستاجر از اون خونه رفت و پدر شوهرم گفت میخواد یه سری تعمیرات تو اون خونه انجام بده. بعد از انجام اون تعمیرات پدر و مادر همسرم چندین بار جلوی من می گفتن دیگه نمی خوایم اون خونه رو اجاره بدیم و برای وقتیه که شما و اون یکی برادر شوهرم از تهران میاین بیاید اونجا. من این موضوع و همچنین اینکه مادر همسرم تو خواستگاری چه صحبتی مبنی بر تهیه خونه برای همسرم داشتن به همسرم منتقل کردم و ازش خواستم تکلیف خونه ش مشخص بشه، اون موقع داشتیم تو تهران دنبال خونه می گشتیم تا ساکن بشیم و شوهرم کمی مشکل مالی داشت و بهش گفتم خیلی ساده ای که به همین راحتی دارن نادیده ت می گیرن و اصلا عین خیالشون نیست که به فکر خونه ت باشن. مدتی بعد که رفتیم شهرستان، همسرم گفتن با خونوادشون صحبت کردن و گفتن که همین خونه، نصفش مال زن منه و دیگه روی این خونه حساب نکنین. اونا هم قبول کردن که خونه برای همسرم باشه. البته این صحبت ها در نبود من انجام شده و شوهرم گفت پدرش گفته هر موقع خواستین بفروشین من ازت میخرم، اما چون الان می دونم دستشون تنگه و نمی تونن پولشو جور کنن بهتره دست نگه داریم تا سال آینده. بعد چهارم: تا قبل از ازدواج همسرم، برادرشوهرم وقتی از تهران میومد خونه پدرشوهرم ساکن می شد، اما چون خونه اونا کوچیکه تو دوران عید و اومدن مهمونا خیلی به مشکل می خوردن (سه تا بچه دارن). حالا جریان از این قراره که عید که ما و برادرشوهرم بریم شهرمون، پیش فرضشون اینه که برادرشوهرم برن همون خونه ای که وصفش رفت، یعنی خونه ای که اسما مال شوهر منه، رسما نصف اون مهریه منه و بهر حال باید به رسمیت شناخته بشه که صاحب این خونه، شوهرمه نه پدرو مادر شوهرم که این تصمیم رو گرفتن. بعد پنجم: ما تو تهران روابط خوبی و محافظه کارانه ای با برادر شوهرم داریم و از حق نگذریم هم خودش و هم خانومش خیلی بهمون کمک کردن. چطور میشه این دو تا مسئله رو با هم جمع کرد؟ چطور میشه به خونواده شوهرم حالی کنم که این خونه مائه؟ چطور میشه شوهرم رو هم تو این قضیه با خودم همراه کنم؟ امشب که در این رابطه باهاش حرف میزدم بهش گفتم اگه ازمون اجازه بگیرن من مشکلی ندارم برادرشوهرمم بیاد اونجا، شوهرمم گفت درستش اینه که اجازه بگیرن اما بعید میدونم این کارو بکنن... به نظرم میاد شوهرم باید تو این قضیه کمی اقتدار و ابراز وجود بیشتری به خرج بده تا خونواده ش بدونن که این خونه مال اونه و لااقل بدون اجازه اون اینکار رو نکنن.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    برادرشوهر و همسرت بدون چشمداشت به شما کمک کردن
    اون وقت برای 10 روز موندن تو یه خونه شما ازشون چه توقعاتی داری
    به نظرم از ابتدا داری بنا رو کج می ذاری
    یه خونه هر چی قدر هم که قیمتش باشه ارزش نداره که خودت رو به همه پول دوست و ..نشون بدی
    وقتی گفتن بعدا تکلیفشو مشخص میکنن بهتره صبر کنین

  3. 4 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (دوشنبه 02 اسفند 95), مهندس خانوم (دوشنبه 02 اسفند 95), ستاره زیبا (سه شنبه 03 اسفند 95), شیدا. (دوشنبه 02 اسفند 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 اردیبهشت 98 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-28
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    4,725
    سطح
    43
    Points: 4,725, Level: 43
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    81

    تشکرشده 87 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط حیاط خلوت نمایش پست ها
    برادرشوهر و همسرت بدون چشمداشت به شما کمک کردن
    اون وقت برای 10 روز موندن تو یه خونه شما ازشون چه توقعاتی داری
    به نظرم از ابتدا داری بنا رو کج می ذاری
    یه خونه هر چی قدر هم که قیمتش باشه ارزش نداره که خودت رو به همه پول دوست و ..نشون بدی
    وقتی گفتن بعدا تکلیفشو مشخص میکنن بهتره صبر کنین
    مشکل من این نیست که اونا میخوان بیان اونجا، من حتی اگه پدر و مادر همسرم این کارو خودجوشانه نکنن، خودم دعوتشون میکنم بیان اونجا. چون به راحتی دو تا خونواده میتونن مجزا از هم توش ساکن بشن. مشکل من اینه که پدرو مادر همسرم تو این زمینه حق ندارن بدون مشورت و اجازه ما این کارو بکنن. دقیقا مثل اینه که خودجوش بخوان مهمونشو بفرستن خونه اون یکی پسرشون. هیچ وقت این کارو نمی کنن.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    اول اینکه در ایران معمولا وقتی برای ازدواج پیشقدم میشن خانواده ها معمولا هر 2 طرف به جای اینکه سعی کنن در نهایت عقلانیت و صداقت و منطق کار رو جلو ببرن و از الان صحبت کنن و داشته ها تا جای ناراحتی و گله و دل چرکینی پیش نیاد سعی میکنن احساساتی برخورد کنن و حتی دورغ های به خیال خووشون سفید یا مصلحتی بگن و از اینده و خواهم کردها صحبت کنن. اشتباهات رو هر 2 طرف مرتکب میشن منتها هر کدوم به گونه ای. اگر مادر شوهرت گفته بودن که برای خرید خونه برای شوهرتون اقدامی خواهند کرد ولی هیچ اقدامی نکردن تا حالا شما هم اگر اینقدر این مساله براتون مهم بود باید میگفتین بعد از اینکه تکلیف خونه ی داماد مشخص شد لطف تشریف بیارید (حالا با ادبیاتی که مادرها بلدن و من بلد نیستم خیلی محترمانه اینطوری مقصود من رو بهشون منتقل میکردین). اون ها از اینده صحبت کردن و زمان هم براش در نظر نگرفتن ممکنه برای اونا 1 ماه خیلی کم باشه تا اقدام اساسی ای برای تهیه ی خونه انجام بدن و فعلا سال رو در نظر دارن و این مشکل شما و خونوادتون هست که تکلیف این مساله رو و مدتش رو تعیین نکردن.
    در تعیین نرخ منزل 40 میلیون تومن اینور اونور ممکن هست پیش بیاد و چیز عجیبی نیست. تازه از این 40 میلیون فقط 20 میلیونش به شما میرسید طبق مهریه تون پس خیلی جای دل چرکینی نداره دوست عزیز. باز هم شما چرا قصور خودتون و خانوادتون رو پای خانواده ی همسرتون مینویسین؟ پدر شا به عنوان پدر عروس باید با جدیت تمام میرفتن و خونه رو میدیدن و نرخش رو متوجه میشدن نمیشه الان دید و .... هم نداره. هر موقع میشد دید همون موقع میرفتن میدیدن و بله برون رو بعد از رویت اون خونه تدارک میدیدن.
    همسرتون باید با خانواده شون صحبت میکردن که اینکار رو انجام دادن و شما نباید خودتون مستقیما با خانواده ی همسرتون راجب این موضوعات صحبت کنین و فقط با شخص همسرتون طرف هستین نه فرد دیگه. اصلا توی ازدواج خیلی بی مفهومه که عروس خانم و خانواده شون روی پدر و مادر داماد به جای خود داماد حساب کنن. پدر و مادر داماد که ازدواج نمیکنن! این خود اقا داماد هست که داره تشکیل خونه وزندگی میده و باید خودش بتونه این زندگی رو جلو ببره. حالا والدین داماد کمکی هم کردن دستشون درد نکنه اما شما این قدر از خانواده ی داماد ناراحت نباش بزار خود شوهرت هر طور میتونه خونه رو تهیه کنه و از حق خودش دفاع کنه. شما عنوان کن که خونه میخواید نه بیشتر الا از کجا باید تهیه ش کنه خودش میدونه. اون بهتر میدونه که والدینش برای برادرهای دیگه ش چیکار کردن و برای جلوگیری از تبعیض برای ایشونم چه کاری باید انجام بدن.
    موضوع اینکه عید برای اسکان هر کسی جز شما در اون خونه بهتره از شما اجازه بگیرن یا نه رو هم بگذار شوهرت محترمانه به والدینش منتقل کنه و شما این وسط خودتو خراب نکن. در ضمن به هر حال اونها والدین همسرت هستن و نباید به خودت اجازه بدی اینقدر 2 2 تا 4 تا کنی. خودت رو جای اونها بگذار کمی. زمان میبره یکم صبور باش یک مهه تازه رفتی سر خونه و زندگیت اما مادر و پدر شوهرت سالهاست این خانواده رو اداره کردن و هنوز اینها فرزندانشون هستن نمیتونن که این فرزندان همه ش جلوی روی الدین بایستن و طلب حق کنن. اروم اروم همه چیز درست میشه.

    - - - Updated - - -

    سلام
    اول اینکه در ایران معمولا وقتی برای ازدواج پیشقدم میشن خانواده ها، معمولا هر 2 طرف به جای اینکه سعی کنن در نهایت عقلانیت و صداقت و منطق کار رو جلو ببرن و از الان صحبت کنن و داشته ها تا جای ناراحتی و گله و دل چرکینی پیش نیاد، سعی میکنن احساساتی برخورد کنن و حتی دورغ های به خیال خووشون سفید یا مصلحتی بگن و از اینده و خواهم کردها صحبت کنن. اشتباهات رو هر 2 طرف مرتکب میشن منتها هر کدوم به گونه ای. اگر مادر شوهرت گفته بودن که برای خرید خونه برای شوهرتون اقدامی خواهند کرد ولی هیچ اقدامی نکردن تا حالا، شما هم اگر اینقدر این مساله براتون مهم بود باید میگفتین بعد از اینکه تکلیف خونه ی داماد مشخص شد لطفا تشریف بیارید (حالا با ادبیاتی که مادرها بلدن و من بلد نیستم، خیلی محترمانه اینطوری مقصود من رو بهشون منتقل میکردین). اون ها از اینده صحبت کردن و زمان هم براش در نظر نگرفتن، ممکنه برای اونا 1 ماه خیلی کم باشه تا اقدام اساسی ای برای تهیه ی خونه انجام بدن و فعلا سال رو در نظر دارن و این مشکل شما و خونوادتون هست که تکلیف این مساله و مدتش رو تعیین نکردین.
    در تعیین نرخ منزل، 40 میلیون تومن اینور اونور ممکن هست پیش بیاد و چیز عجیبی نیست. تازه از این 40 میلیون فقط 20 میلیونش به شما میرسید طبق مهریه تون، پس خیلی جای دل چرکینی نداره دوست عزیز. باز هم شما چرا قصور خودتون و خانوادتون رو پای خانواده ی همسرتون مینویسین؟ پدر شما به عنوان پدر عروس باید با جدیت تمام میرفتن و خونه رو میدیدن و نرخش رو متوجه میشدن. نمیشه الان دید و .... هم نداره. هر موقع میشد دید همون موقع میرفتن میدیدن و بله برون رو بعد از رویت اون خونه تدارک میدیدن.
    همسرتون باید با خانواده شون صحبت میکردن که اینکار رو انجام دادن و شما نباید خودتون مستقیما با خانواده ی همسرتون راجب این موضوعات صحبت کنین و فقط با شخص همسرتون طرف هستین نه فرد دیگه. اصلا توی ازدواج خیلی بی مفهومه که عروس خانم و خانواده شون روی پدر و مادر داماد به جای خود داماد حساب کنن. پدر و مادر داماد که ازدواج نمیکنن! این خود اقا داماد هست که داره تشکیل خونه و زندگی میده و باید خودش بتونه این زندگی رو جلو ببره. حالا والدین داماد کمکی هم کردن دستشون درد نکنه اما شما این قدر از خانواده ی داماد ناراحت نباش بزار خود شوهرت هر طور میتونه خونه رو تهیه کنه و از حق خودش دفاع کنه. شما عنوان کن که خونه میخواید نه بیشتر. از کجا باید تهیه ش کنه خودش میدونه. اون بهتر میدونه که والدینش برای برادرهای دیگه ش چیکار کردن و برای جلوگیری از تبعیض برای ایشونم چه کاری باید انجام بدن.
    موضوع اینکه عید برای اسکان هر کسی جز شما در اون خونه بهتره از شما اجازه بگیرن یا نه رو هم بگذار شوهرت محترمانه به والدینش منتقل کنه و شما این وسط خودتو خراب نکن. در ضمن به هر حال اونها والدین همسرت هستن و نباید به خودت اجازه بدی اینقدر 2 2 تا 4 تا کنی. خودت رو جای اونها بگذار کمی. زمان میبره. یکم صبور باش یک ماهه تازه رفتی سر خونه و زندگیت اما مادر و پدر شوهرت سالهاست این خانواده رو اداره کردن و هنوز اینها فرزندانشون هستن. این فرزندان که نمیتونن همه ش جلوی روی والدینشون بایستن و طلب حق کنن. اروم اروم همه چیز درست میشه.

  6. 2 کاربر از پست مفید nardil تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (دوشنبه 02 اسفند 95), مهندس خانوم (دوشنبه 02 اسفند 95)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 20 اردیبهشت 98 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-28
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    4,725
    سطح
    43
    Points: 4,725, Level: 43
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    81

    تشکرشده 87 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nardil نمایش پست ها
    سلام
    اول اینکه در ایران معمولا وقتی برای ازدواج پیشقدم میشن خانواده ها معمولا هر 2 طرف به جای اینکه سعی کنن در نهایت عقلانیت و صداقت و منطق کار رو جلو ببرن و از الان صحبت کنن و داشته ها تا جای ناراحتی و گله و دل چرکینی پیش نیاد سعی میکنن احساساتی برخورد کنن و حتی دورغ های به خیال خووشون سفید یا مصلحتی بگن و از اینده و خواهم کردها صحبت کنن. اشتباهات رو هر 2 طرف مرتکب میشن منتها هر کدوم به گونه ای. اگر مادر شوهرت گفته بودن که برای خرید خونه برای شوهرتون اقدامی خواهند کرد ولی هیچ اقدامی نکردن تا حالا شما هم اگر اینقدر این مساله براتون مهم بود باید میگفتین بعد از اینکه تکلیف خونه ی داماد مشخص شد لطف تشریف بیارید (حالا با ادبیاتی که مادرها بلدن و من بلد نیستم خیلی محترمانه اینطوری مقصود من رو بهشون منتقل میکردین). اون ها از اینده صحبت کردن و زمان هم براش در نظر نگرفتن ممکنه برای اونا 1 ماه خیلی کم باشه تا اقدام اساسی ای برای تهیه ی خونه انجام بدن و فعلا سال رو در نظر دارن و این مشکل شما و خونوادتون هست که تکلیف این مساله رو و مدتش رو تعیین نکردن.
    در تعیین نرخ منزل 40 میلیون تومن اینور اونور ممکن هست پیش بیاد و چیز عجیبی نیست. تازه از این 40 میلیون فقط 20 میلیونش به شما میرسید طبق مهریه تون پس خیلی جای دل چرکینی نداره دوست عزیز. باز هم شما چرا قصور خودتون و خانوادتون رو پای خانواده ی همسرتون مینویسین؟ پدر شا به عنوان پدر عروس باید با جدیت تمام میرفتن و خونه رو میدیدن و نرخش رو متوجه میشدن نمیشه الان دید و .... هم نداره. هر موقع میشد دید همون موقع میرفتن میدیدن و بله برون رو بعد از رویت اون خونه تدارک میدیدن.
    همسرتون باید با خانواده شون صحبت میکردن که اینکار رو انجام دادن و شما نباید خودتون مستقیما با خانواده ی همسرتون راجب این موضوعات صحبت کنین و فقط با شخص همسرتون طرف هستین نه فرد دیگه. اصلا توی ازدواج خیلی بی مفهومه که عروس خانم و خانواده شون روی پدر و مادر داماد به جای خود داماد حساب کنن. پدر و مادر داماد که ازدواج نمیکنن! این خود اقا داماد هست که داره تشکیل خونه وزندگی میده و باید خودش بتونه این زندگی رو جلو ببره. حالا والدین داماد کمکی هم کردن دستشون درد نکنه اما شما این قدر از خانواده ی داماد ناراحت نباش بزار خود شوهرت هر طور میتونه خونه رو تهیه کنه و از حق خودش دفاع کنه. شما عنوان کن که خونه میخواید نه بیشتر الا از کجا باید تهیه ش کنه خودش میدونه. اون بهتر میدونه که والدینش برای برادرهای دیگه ش چیکار کردن و برای جلوگیری از تبعیض برای ایشونم چه کاری باید انجام بدن.
    موضوع اینکه عید برای اسکان هر کسی جز شما در اون خونه بهتره از شما اجازه بگیرن یا نه رو هم بگذار شوهرت محترمانه به والدینش منتقل کنه و شما این وسط خودتو خراب نکن. در ضمن به هر حال اونها والدین همسرت هستن و نباید به خودت اجازه بدی اینقدر 2 2 تا 4 تا کنی. خودت رو جای اونها بگذار کمی. زمان میبره یکم صبور باش یک مهه تازه رفتی سر خونه و زندگیت اما مادر و پدر شوهرت سالهاست این خانواده رو اداره کردن و هنوز اینها فرزندانشون هستن نمیتونن که این فرزندان همه ش جلوی روی الدین بایستن و طلب حق کنن. اروم اروم همه چیز درست میشه.

    .
    ممنون از پاسختون. در مورد صحبتتون باید بگم پدرم فوت کردن، اما این قضایای مهریه رو پدربزرگم و مادرم و داییم مدیریت کردن. حتی یادمه داییم یه حرف خیلی درست گفتن این بود که نمیشه الان بریم خونه رو ببینیم، شاید بعدا کسی بخواد به روت بیاره که داییت و فامیلات اومدن خونه رو دیدن و ...
    شوهرم خدا رو شکر خیلی مستقله، برای همین هم کلا روی کمک های پدر و مادرش حساب نمی کنه، الان هم کلی وام گرفته تا تونستیم تهران ساکن بشیم، برای بخشی از هزینه های مراسم عروسیمون، بخشی از وسایل خونه، ماشین و ...همه ی این ها رو خود شوهرم تهیه کرده بدون اینکه چشمداشتی از خونواده ش داشته باشه. من دلم برای خود شوهرم می سوزه که پدر و مادرش کمک خاصی نکردن. حتی هزینه ی خریدهای عقد و نامزدی رو خود شوهرم داده. درسته شاید همه تون بگین خونواده ش وظیفه ای ندارن، اما توی شهر ما کاری به درست و غلط بودنش ندارم، اما همه ی این کارایی که شوهرم خودش انجام داده رو خونواده پسر انجام میدن. خونواده شم نه که ندارن، دارن اما چون شوهرم چیزی نمیگه هیچکاری نمیکنن.

    در هر صورت هدف من از این تاپیک این بود که بدونم آیا واقعا این طرز فکرم درسته؟ آیا من چنین حقی دارم؟ که ظاهرا ذهنیت اشتباهی داشتم. ممنون از شما و خانم حیاط خلوت.

  8. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    به نظر من هم بهتره در مورد اجازه گرفتن و ... چیزی نگید. به هر حال هم برادرشوهرتون ارتباط مناسبی با شما داشته و هم درست نیست بخواهید روابط صمیمانه ی خانواده را با این رفتارها گل آلود کنید.

    فقط می تونید تو صحبتهاتون مطرح کنید که قضیه خونه اینطوری شده و شما هم برنامه تون اینه که به زودی خونه را بفروشید.
    در این حد که مشخص بشه برنامه ی شما چیه و بقیه هم کمی در جریان باشن که خونه مال شماست و ...

    اما این که بگید بیان اجازه بگیرن و ... خیلی جالب نیست.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    مهندس خانوم (سه شنبه 03 اسفند 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  2. تو این 4ماه میتونم بخونم و رتبه خوب بیارم؟
    توسط فرشته اردیبهشت در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 شهریور 91, 09:51
  3. +بهترین کاری که تو این شرایط میتونیم انجام بدیم چیه؟
    توسط lمریم در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 شهریور 87, 15:53
  4. بهترین کاری که تو این شرایط میتونیم انجام بدیم چیه؟
    توسط lمریم در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 شهریور 87, 15:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.