به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اسفند 95 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1395-10-22
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    330
    سطح
    6
    Points: 330, Level: 6
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 83.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 26 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور رو خودم کار کنم که با هر حرفی به هم نریزم ؟؟؟؟

    سلام به عزیزان همدردی
    من ۳۹ ساله ام ازدواج کردم و ۳ تا بچه دارم از موقعی که یادم میاد غصه هر حرفی و هر کنایه ای رو دارم میخورم با کوچکترین حرفی به هم میریزم چه جواب طرف مقابل رو داده باشم چه نداده باشم چند روز فکرم انقدر درگیر میشه و انقدر با خودم جوابهای جورواجور رو امتحان میکنم که دیگه اعصابم به هم میریزه من با همسرم مشکل خاصی ندارم با خانوادش داشتم ارتباطم رو با اونها بسیار کم کردم الان خیلی بهترم فقط مشکل بزرگ من همینه حالا واستون چند تا مثال میزنم بهتر بفهمید
    همین دیروز رفته بودم آرایشگاه کارام اونجا خیلی طول کشیدن تا برگشتم خونه چند ساعتی طول کشید شوهرم اولش بهم گفت خیلی خوشگل شدی مبارکه بعد گفت فقط ۵ ساعته رفتی اینطوری مگه میشه ؟؟ همین که حرفشو گفت بشقاب غذا رو گذاشتم همون جا و قهر کردم اومدم بیرون از آشپزخونه بعد اومد گفت من که چیزی بهت نگفتم با ناراحتی بهش گفتم چرا گفتی من هیچ وقت آرایشگاه نمیرم بیرون با دوستا نمیرم هیچ جا نمیرم همش تو خونه ام الا با تو و بچه ها بیرون برم حالا مثلا چی شد یه بار رفتم آرایشگاه . از حرفش خیلی ناراحت شدم
    یا مثلا چند روز پیش شب بود دیر وقت اومد خونه من خیلی خسته بودم ولی تا اون نیاد نمیتونم بخوابم چون کلید نداره باید درب رو واسش باز کنم و من چون خوابم خیلی کمه و سخته یعنی خوشخواب نیستم اگه بخوابم تا اون بیاد و درب رو واسش باز کنم بعد دوباره بخوام بخوابم عمرا بتونم چون همونطور که گفتم به سختی میخوابم و اصلا کم خوابم اونم تا اومد تو اتاق دید گوشی دستمه گفت چرا نخوابیدی بازم گوشی دستته اصلا مثل دیوونه ها شدم گوشیمو با شدت هر چه تمامتر کوبیدم به زمین بهش گفتم چرا کمی زودتر نمیای که منم مثل آدم بخوابم تو میدونی من نمیتونم بخوابم تا تو نیایی من به خاطر گوشی بیدار نموندم
    معمولا وقتی از یه حرفش ناراحت میشم انقدر اعصابم خورد میشه که باید یه چیزی رو پرت کنم یا بکوبم به یه جایی بیشتر وقتها هم گوشیم دم دسته همونو میکوبم به زمین بعدش کمی آرومتر میشم
    مامانم بهم بگه تو زیاد واسه بچه هات لباس میخری به هم میریزم خواهرم یه چیزی بگه همین طور یعنی خیلی دلم میخواد بی خیال باشم خیلی خیلی ایکاش یکی راهشو بهم نشون بده
    در ضمن من قبل از ازدواج چیز پرت نمیکردم و اینطوری عصبانی نمی شدم
    همسرم خیلی ازم گله میکنه میگه من نمیتونم ۲ کلمه باهات حرف بزنم هرچی بگم ناراحت میشی و قهر میکنی

  2. کاربر روبرو از پست مفید دختر قصه ها تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 11 اسفند 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    وای خانوم شما واقعا بدبین هستید و عصبانی و مشکل بروز و کنترل خشم دارید
    راستیتش همه این مشکلات کاملا کوچک هستن و خیلی راحت با کمی حرف میشه حلشون کرد به نظرم شوهرتونم آدمی هست که بشه باهاش صحبت کرد و مشکلات رو حل کرد
    آدم ها معمولا بهترین کار و بهترین چیزی رو که بلدن و میتونن بگن رو به زبون میارن و اگه حرفشون باب میل شما نیست دلیل بر این نیست که بدخواهتون هستن و یا واسه آزارتون اینو میگن شما چند روز با همین حرف و عقیده به اقدامات ناراحت کننده دیگرون واکنش نشون بده و عمل کن جای کوبیدن موبایلت و این عینک بدبینی رو وردار و با خوش بینی ببین همه چی حل میشه
    مثلا واسه مورد اول اینطوری ببینش که خوب میگه پنج ساعت رفتی زحمت کشیدی که واسه من زیبا بشی اینکه توهین نیست و همین خوش بینی رو به زبان بیار تا روی خودتم تاثیر مثبت بذاره بگو خوب با دقت میخواستم آرایش کنم و بهترین حالتم رو نشونت بدم
    واسه دوم خوب خیلی راحت بهش بگو من اگه چیزی وسط خواب بیدارم کنه نمیتونم بعدش درست بخوابم شما لطفا کلید داشته باش البته با این حال بهشم بگو که همیشه منتظر رسیدنش به خونه هستید و تا جایی که میشه در رو خودم واست باز میکنم و میام به استقبالت(احتمالا واسه همین میخواد که از کلید استفاده نکنه)و اون حرفشم واسه اینه که کار با موبایل قبل خواب باعث بدخواب شدن میشه از روی محبت اینو میگه عصبانیت نداره که ایشونم میدونه شما چقدر دوستش دارید و حتی تا دیر وقت واسه استقبال ازش بیدار میمونید میخواسته دیگه بیشتر واسه اون از خوابت نزنی
    خوب سومی که اصلا بد نیست خوب داره میگه بچتو دوست داری و زیبایی بچت برات مهمه شما هم تایید کن بگو من خیلی بچه خوشگلم رو دوست دارم و میخوام بهترینارو واسش بخرم اتفاقا دلیل حرفشونم دقیقا یادآوری همین ویژگی مثبت شماست(البته اگه به خوب بودن و لایق محبت بودنتون شک ندارید)
    اگه فقط حاضر باشید قبول کنید آدما نیت بد ندارن و همیشه بهترین حرفی رو بتونن میزنن و بهترین کاری رو بتونن میکنن و این عینک بدبینی رو وردارید و عینک خوش بینی بزنید حله
    شما متوجه هستید که اقداماتشون واسه آزارتون نیست؟
    یا ازون آدم هایی هستید که شکاک هستید فکر میکنید دنیا جای بدیه و به محبت و نیت محبت دیگرون شک میکنید و یا خودتونو لایق محبت نمیدونید و فکر میکنید قصدشون خیر نیست و فقط روان شناس میتونه حلش کنه
    ولی اگه اونطوری شدید نیست خوب چیزی نیست با کمی تمرین خوش بینی مثل مثال های بالا همه چی حله
    ویرایش توسط mehdi.ma.mm : یکشنبه 24 بهمن 95 در ساعت 20:08

  4. 3 کاربر از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده اند .

    تازه نفس گرفته (یکشنبه 24 بهمن 95), خانم مهندس (یکشنبه 24 بهمن 95), دختر قصه ها (یکشنبه 24 بهمن 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اردیبهشت 96 [ 21:21]
    تاریخ عضویت
    1392-9-04
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    2,949
    سطح
    33
    Points: 2,949, Level: 33
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 101
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    62

    تشکرشده 84 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما 39 سال دارید و ماد ر 3تا بچه نازنین
    خوشحالم که به فکر چاره افتادین و اومدین اینجا...
    کسی نمیتونه به شما کمک کنه به جز خود شما. باید بتونین احساساتتون رو کنترل کنین و متین تر و خوددار تر باشین چرا که فرزندانتون دارن از شما الگو برداری می کنن و اگه اوضاع رو نتونین کنترل کنین به جای خانواده پر نشاط و موفق یک خانواده افسرده و بیمار خواهید داشت . در این سایت مقالاتی در مورد کنترل خشم و احساسات هست که میتونین از مطالبش استفاده کنین و مطمئنم با به کار گیری روشهای موجود با آغاز فصل نو شما هم نونوار می شوید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید تازه نفس گرفته تشکرکرده است .

    دختر قصه ها (یکشنبه 24 بهمن 95)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اسفند 95 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1395-10-22
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    330
    سطح
    6
    Points: 330, Level: 6
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 83.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 26 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهدی عزیز و تازه نفس گرفته عزیز مرسی که زحمت کشیدید جوابمو دادید
    به خدا اصلا نمی خوام انقدر حساس باشم و با هر حرفی که میزنه ناراحت بشم ولی خیلی سخته حالا نه اینکه انقدر بدبینم که فکر میکنم همه بدخواهم هستن فقط همینکه یه چیزی گفت زود جبهه میگیرم زود عصبانی میشم خیلی زود هم پشیمون میشم معمولا معمولا هم خودم میرم سمتش چون اولا اون میومد بعدا نمیدونم دید من خیلی دارم قهر میکنم نیومد یا علت دیگه ای خلاصه وقتی خشمم میاد پایین و خوب همه چیزو باخودم بررسی میکنم میبینم شوهرم آدم خوبیه البته اونم یه اخلاقای خاص خودشو داره ولی درکل آدم خوبیه اونوقت خودم میرم سمتش
    من اینجوری نبودم و بعد از اتفاقاتی که با خانواده شوهرم افتاد قبل از ۳ سال تقریبا اونموقع شوهرم حق رو به اونها داد و پیش خانوادش منو خیلی خیلی تحقیرم کرد و من تقریبا ۲ سال اعصاب درست حسابی واسم نمونده بود بعد که دید اشتباه کرده و حق با من بود و نباید به اون صورت پیش مادر و خواهر و برادرش منو تحقیر میکرد و تمام حرفای من درست دراومد و واسش ثابت شد خیلی بهتر شد ولی متاسفانه اون دعواهایی که با من داشت و کارایی که کرد خیلی خیلی روم اثر بد گذاشت و من خیلی عصبی شدم الان با هر حرف که بزنه ناراحت و قهرم
    اما در مورد دیگران معمولا جواب نمیدم و همین باعث میشه چند روز ذهنم درگیر اون حرف باشه و هی پیش خودم فکر کنم چرا فلان دوستم همچین چیزی بهم گفت و مثلا باید من فلان جواب رو میدادم و خودش که فلان کار رو کرده حالا به من میگه و همینطوری انقدر با خودم حرف میزنم تا خسته بشم
    من بارها و بارها از حرفای شوهرم اعصابم انقدر داغون شده که گوشیمو کوبیدم به زمین وقتایی که گوشیم تکه تکه هاش از هم باز شدن بهتر
    آرامش داشتم ولی وقتی گوشیم چیزیش نمیشد خشمم فروکش نمیکرد
    خیلی دوست دارم یه گوشم در بشه یکی دروازه اصلا حرف کسی رو به دل نگیرم زود ببخشم بپذیرم که همه آدما مثل هم نیستن من خیلی سخت میبخشم خیلی رک هستم اصلا قربون صدقه رفتن بلد نیستم وقتی ناراحت باشم انقدر از چهره م مشخصه وقتی از یکی خوشم نیاد نمی تونم دروغکی بشینم پیشش و باهاش بخندم مخصوصا اگه طرف از بستگان نزدیک نباشه و یه بدی در حقم کرده باشه کلا دیگه از زندگیم حذف میشه ولی شوهرم برعکس منه انقدر آدم اجتماعی و خوش برخورده حتی یکی بهش فحش بده فردا یادش میره انگار نه انگار انقدر خوب و راحت و ریلکس همه چیز از دلش میره

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 مرداد 00 [ 22:21]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    7,024
    سطح
    55
    Points: 7,024, Level: 55
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 126
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 169 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    یه خانم مشاوری به دوستم که نمیتونست خشمشو ابراز کنه گفته بود کلا خودکار و کاغذ دم دستت باشه هر وقت عصبانی یا ناراحت میشی هر چی دلت میخواد توش بنویس یا با قدرت خط خط کن. یکی دیگه هم گفته بود ورزشهای ضربه ای مثل دارت و اینا انجام بده. بعد یه مدت اون بنده خدا اعصابش ارومتر شد. الان ما هر چی بگیم عیب نداره و شما عصبانی نباش فایده نداره. اول باید شدت هیجانتون کم بشه.

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    یه کلید برای همسرتون درست کنید که هر وقت دیر می آد خودش در را باز کنه بیاد تو.
    اینطوری دیگه استرس اینو ندارید که وای خوابم نبره، وای پشت در نمونه و ...

    منظورم این نیست که با یه کلید مشکلاتتون حل می شه.
    اما با کم کردن استرسها و نگرانیها، آرامشتون بیشتر می شه و حساسیتتون کمتر.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    خیلی اخلاقت بده
    می دونی این طرز فکر و رفتارت باعث میشه کسی بهت نزدیک نشه
    بیچاره بچه هات بیچاره شوهرت چی میکشن از دستت خیلی شوهر خوبی داری که تحملت میکنه


    جدا یه فکری برا خودت بکن
    این رفتار و اخلاق تو اصلا به ماجرای اخلاف با خانواده شوهرت ربط نداره

    بهترین دوست کسی هست که ایراد های آدمو جلو خودش بگه
    تو مادرت بهت میگه لباس بچه زیاد میخری ناراحت میشی!! وای اگه مادر شوهرت همین حرف را بهت میزد جوی خون راه می انداختی حکم قتلش را صادر می کردی
    5 ساعت تو آرایشگاه باشی توقع داری شوهرت بگه 5 ساعت کمه برا آرایشگاه رفتن!!! بازم برو بیرون یه چرخی بزن !کم بیرون بودی!


    یا ابل فضل / حرفای من ناراحتت نکرده باشه !!
    الان از منم دلخوری ؟
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  11. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر قصه ها نمایش پست ها

    چرا محتاج رفتار دیگران هستیم ؟؟؟

    خیلی خیلی منو به فکر واداشت این سوال ..من هیچ وقت از این زاویه به قضیه فکر نکرده بودم
    من محتاج رفتار کسی نیستم پس چرا رفتارای بدشون با من انقدر روم تاثیر بد گذاشت که شدم یه آدم عصبانی همین که عصبانی میشم از شوهرم یه چیزی رو باید بکوبم به زمین تا دلم کمی خنک شه حالا از قضا اون چیز که معمولا دم دستمه گوشیمه که دمار از روزگارش در آوردم با این کار
    چرا من چند ساله هنوزم منتظرم باهام خوب رفتار بشه ؟؟؟

    من نمیدونم چی بگم باید خیلی بیشتر در این باره فکر کنم چون متاسفانه نه روانشناس و نه مشاور در دسترسم
    ............

    با سلام



    هر انسانی برای خودش ،،تعریف خاصی از آرامش داره




    اگر از آرامش تعریفی به مانند این داشته باشیم :رفتار دیگران بر طبق معیارهای من





    اون موقع آرامش ما نیازمند محیط و اشیاء ست !

    وقتی آرامش و رفتار ما نیاز مند محیط باشه ،،،، اون موقع کنترل کم تری داریم !



    ولی اگر آرامش از معنویت بیاد ،،،اگر آرامش از درون دل بیاد ،،،،اگر آرامش از منبع آرامش بیاد ،،، اون موقع مالک آرامش هستیم .

    وقتی مالک آرامش باشیم ،،،می تونیم رفتارمون را بهتر مدیریت کنیم .




    نباید از دیگران توقع داشته باشیم ،،،بلکه باید از خود واقعیمان طلب داشته باشیم .

    هر انسانی با بینش خاصی به دنیا نگاه میکنه



    .................................................. .......


    در مرحله بعد باید به خودشناسی برسیم

    خودشناسی و توسعه آن در صورتی بوجود می یاد که انسان زیر ساخت خودش را درست کنه :

    پاک کردن کدورت ها - غرورها - منیت ها



    .................................................. .



    مرحله بعد بحث عزت نفس هست ،،،

    یعنی انسان با بینشی بره جلو که بگه : دیگران مورد احترام و ارزشمند هستند ، حتی اگر اشتباهی در رفتار داشته باشند !




    موفق باشید .


    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 11 اسفند 95 در ساعت 03:29


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44
  3. گوش کردن حرف دل یا خانواده ؟؟؟؟
    توسط gonzo در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 اسفند 90, 14:25
  4. میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
    توسط setaree11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 20:02
  5. طرفه مادرم رو بگیرم یا همسرم؟؟؟؟ لطفا کمک کنید!!!
    توسط azadehh_mm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 06 آذر 89, 21:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.