به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 36
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array

    چطور می تونم بفهمم همسرم دوستم داره ؟

    سلام دوستان

    من مدتیه به دوست داشتن همسرم شک دارم . همیشه می گه دوستت دارم اما مثل نقل و نبات شده براش و چون یه مقدار هم مادیه گفتن دوستت دارم براش خرجی نداره و می گه هرچند منظورم از مدام گفتن این جمله هفته ای یه بار هستش و زمانی که من ناراحت باشم می گه. همین جوری خود جوش هم نیست که بیاد بگه فلانی دوست دارم . باید حتما از چیزی ناراحت باشم یا تو خودم باشم که بیشتر مواقع هم ناراحتیم از وفتار خودش یا خونوادشه .

    به شدت مادیه و هر چی فکر می کنم تا الان بیشتر از 2 میلیون واسه من خرج نکرده (واسه توضیح بیشتر می گم ما جشن عروسی نگرفتیم و حتی برام سرویس عروسی هم نخرید)

    تا الان برای شخص خودم خرجی نکرده هرچی خرج کرده واسه خونه بوده . بی انصافی نمی کنم واسه تولدم یا سالگردمون بهم کادو می ده اما تو مدت 3 سال تنها همونا بوده. بعضی وقتها که دعوای شدید می کنیم گل می خره اما در مجموع تا الان بعد از 2 سال دوستی و 1 سال نامزدی و 8 ماه ازدواج خرجی بیشتر از 2 میلیون واسه شخص خودم نبوده کادوهاش ارزش مادیشون زیر 1 تومن بوده همیشه .

    من مادی نیستم فقط رو اولویت ها حساس شدم برای برادرشون تو دوره نامزدیمون یه لپ تاپ خریدن به ارزش 2.5 و یه گوشی به ارزش 1.5 به من گفتن پدرشون پولشو می ده اما چون نامزد بودیم و من انقدر حساس نشده بودم پیش خودم گفتم به من چه واسه داداشش خریده دیگه بعدا منم بخوام واسم می خره .

    الان مدتیه دنبال لب تاپ خوب می گردم با ایشون مشورت می کنم اما می گه آخر سال پاداشتو گرفتی اینو بخر . :| یعنی نمی دونم واسه چی با من ازدواج کرده می خواد مفت و مسلم به چی برسه خدا می دونه . حس خوبی واقعا بهشون ندارم همیشه براشون پول در اولویته و برای منم می خواد خرج کنه دو دوتا چهار تا می کنه .

    لطفا صحبتهای آقای حبشی رو نگید منم گوش دادم بله می دونم اشتباه کردم جشن عروسی نگرفتم و اشتباه کردم تو خرج ننداختمشون که قدر بدونن الان بگید چیکار کنم . هر چی بخوام خودم باید تهیه کنم . لباس عید رو خودم باید بخرم . آرایشگاه با پول خودم باید برم . فقط یه لقمه غذاست خوب اونم خونه بابام بود دیگه . اگرم هم بشینم تو خونه چیزی بخوام می گه واسه چی می خوای داری که . همین الان با وجود اینکه با پول خودم می خوام لاک بخرم می گه چرا می خری داری که .

    فکر می کنم اصلا دوستم نداره و حرفاش فقط حرفه . بهش می گم داری میای خونه فلان چیز رو بخر من دوست دارم اصلا یادش می ره . حالا چیزی که خودش دوست داشته باشه تو خونه فراوونه.

    مدام ازم ایراد می گیره و کمال طلبه . یه بار نا خودآگاه از دهنم در رفت یه چیزی رو برای مامانم تعریف کردم ناراحت شد گفت دختر دسته گلم رو دادم مفت و مسلم که اینجوری کنه باهاش؟ اصلا از این زندگیم خسته شدم. فکر می کنم به خاطر خودم با من ازدواج نکرده یه بار تو دعوا از دهنش در رفت که بعد از دعوای خونوادش واسه این با من ازدواج کرد که باهام دوست وبوده و نامردی نکرده باشه . خیلی بهم بر خورده. نمی تونم تحملشون کنم. ازشون بدم میاد و حرف زدن باهاش فایده نداره. فقط می خواد برنده باشه .

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام مریم جان.

    حرفهات رو درک می کنم. چون خودم هم گاهی از این فکرها میکردم.

    ولی میدونی همین فکرها روی رفتارت هم اثر میذاره ؟ تو فکر می کنی شوهرت دوستت نداره در نتیجه رفتارت هم باهاش تا حدی سرد تر میشه .خوب همین باعث میشه

    اگر دوست داشتنی هم باشه کم تر و کم تر باشه.

    من فکر نمیکنم همسرت دوستت نداره . بعدم اینکه میگی واسه مناسبت ها کادو می خره خیلی خوبه.یا همین که گاهی برات گل میخره.راستش من همیشه فکر می کنم

    شوهرم تو رفتاراش با من به عنوان همسر خیلی باملاحظه هست. ولی تو مناسبت ها که خودم باید بهش بگم چیزی بخره.گل هم هیچ وقت بعد از دعوا برام نخریده.

    راستش حسودیم شد بهت

    حس می کنم تو هم مثل من مشکلت اینه که زیادی فکر می کنی.اینقدر زیاد به ریشه مسائل فکر نکن.اینجوری هم خودت داغون میشی هم رابطتون سرد میشه.

    راستی این که گفتی واسه خونه خرید میکنه منظورت خرید روز مره هست یا وسایل خونه؟

    در هر صورت همین رو هم یه نکته مثبت در نظر بگیر که نشون میده زن و زندگیش رو دوست داره.

    همسر من هم بعضی چیزها به نظرش زیادی میاد مثلا لباس در حالی که من لباس زیاد دارم یا طلا.ولی برای خونه خرج میکنه.اون هم یه مادر داره که زیاد ملاحظه نمیکنه

    و خیلی ولخرجی میکنه که به عهده همسر من هم هست.

    منم چون میبینم برای خونه خرج میکنه سعی میکنم همین چیزها رو بیشتر ازش بخوام مثل عوض کردن وسایل خونه و این چیزا.....

    از نظرهای دیگه مثل تمایلش به تو برای رابطه زناشویی یا بردن تو به تفریح و گردش چطوری هست؟

  3. 3 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    maryam.mim (پنجشنبه 21 بهمن 95), ستاره زیبا (یکشنبه 24 بهمن 95), شیدا. (چهارشنبه 20 بهمن 95)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آنیتا123 نمایش پست ها
    سلام مریم جان.

    حرفهات رو درک می کنم. چون خودم هم گاهی از این فکرها میکردم.

    ولی میدونی همین فکرها روی رفتارت هم اثر میذاره ؟ تو فکر می کنی شوهرت دوستت نداره در نتیجه رفتارت هم باهاش تا حدی سرد تر میشه .خوب همین باعث میشه

    اگر دوست داشتنی هم باشه کم تر و کم تر باشه.

    من فکر نمیکنم همسرت دوستت نداره . بعدم اینکه میگی واسه مناسبت ها کادو می خره خیلی خوبه.یا همین که گاهی برات گل میخره.راستش من همیشه فکر می کنم

    شوهرم تو رفتاراش با من به عنوان همسر خیلی باملاحظه هست. ولی تو مناسبت ها که خودم باید بهش بگم چیزی بخره.گل هم هیچ وقت بعد از دعوا برام نخریده.

    راستش حسودیم شد بهت

    حس می کنم تو هم مثل من مشکلت اینه که زیادی فکر می کنی.اینقدر زیاد به ریشه مسائل فکر نکن.اینجوری هم خودت داغون میشی هم رابطتون سرد میشه.

    راستی این که گفتی واسه خونه خرید میکنه منظورت خرید روز مره هست یا وسایل خونه؟

    در هر صورت همین رو هم یه نکته مثبت در نظر بگیر که نشون میده زن و زندگیش رو دوست داره.

    همسر من هم بعضی چیزها به نظرش زیادی میاد مثلا لباس در حالی که من لباس زیاد دارم یا طلا.ولی برای خونه خرج میکنه.اون هم یه مادر داره که زیاد ملاحظه نمیکنه

    و خیلی ولخرجی میکنه که به عهده همسر من هم هست.

    منم چون میبینم برای خونه خرج میکنه سعی میکنم همین چیزها رو بیشتر ازش بخوام مثل عوض کردن وسایل خونه و این چیزا.....

    از نظرهای دیگه مثل تمایلش به تو برای رابطه زناشویی یا بردن تو به تفریح و گردش چطوری هست؟
    سلام آنیتا جان

    واقعا ممنون از وقتی که گذاشتی و جوابی که دادی . درست می گی من زیادی به عمق و ریشه مسائل فکر می کنم و اینکه حسم می گه پول براش اولویت اوله. خودش باهام خوبه به خصوص اگه ببینه از دستش ناراحتم ولی برای خوشحال کردنم هییچ وقت خودش رو تو خرج نمی اندازه می دونی چی می گم ؟ می خواد از یه راه کم خرج یا با حرف از دلم در بیاره گاهی حس می کنم انقدر ارزش نداشتم براش که یه چیز درست و درمون برام بخره .

    خرید خونه منظورم میوه و این چیزا بود وگرنه با وسایل خونه خریدن هم مشکل داره حتی با پول خودم هم بخوام بخرم می گه احتیاجی نیست و خرج الکی نکن. مثلا برای عروسیم مادرم به من سرویس خواب سفید و کار شده داد دلم نمی اومد واسه روز مره استفاده کنم البته یه دونه هم برای روز مره داده بود که چون از قبل خریده بود و نگه داشته بود طرحش به نظرم خوب نمی اومد و زیاد دوسش نداشتم یه مدت ازش استفاده کردم و خواستم با حقوق خودم یه دونه با طرح و رنگ دلخواه خودم بخرم که سر این موضوع کلی ناراحتم کرد از اینکه می گفت داریم لازم نیست بخری. حتی با اینکه پولشم نمی خواست خودش بده. واقعا درکش نمی کنم. خوبه که آدم آینده نگر و به فکریه، اما 100 هزار تومن یا 200 هزار تومن چیه که حاضر نیست واسه خوشحالی خودم یا خودش همون میزان هم خرج کنه . به نظرش خرج کردن برای چیزی که دوست داری اتلاف هزینه است. من خودم آدم اقتصادی هستم و هر ماه سعی می کنم پس انداز داشته باشم اما خرید یه لاک رو هم اتلاف می دونه. یا لباس عیدم رو خودم باید تهیه کنم با اینکه سال اول عروسیمه و برای عروسیم هم برام لباس و این موارد رو نخریدن. نخریدن که آشوبی به پا کردن که نخواد بخرن.

    مانتوی عیدم رو معمولا می دم بدوزن حتی نمی پرسه چند و چجوری یا حداقل یه تعارف کنه. کلا شانس نیاوردم به عنوان عروس توی هر عید و مناسبتی خونوادش که هیچی ندادن خودش فقط برای تولدم کادو داده تا الان در صورتی که می بینم و می شنوم هر عیدی که می شه شب یلدا یا روز زن شوهر ها واسه زناشون یا خونواده شوهر برای عروسشون چه کارهایی که نمی کنن. اینا همه باعث می شه تو فکر برم. دقیقا همه چیز رو نصف نصف می کنه . دونگی داریم زندگی می کنیم . سفر می ریم نصف هزینه رو از من می گیره. هز جا خرج بزرگ داشته باشیم نصفش رو می گه ت کمک کن . انگار بهش گفتن خرج زنت نکنی یه وقت. واسه اینا ناراحت می شم. یعنی اکثر مواقع واسه خودم از خودم و حقوق خودم مایه می ذاره. زحمت می کشه تدارک سفر می بینه اما به من می گه مثلا 2 تومن تو بده. پول دوست نیستم و مادیات برام مهم نیست اما خودشو خونوادش پول پول می کنن. من از وقتی ازدواج کردم حدود 8 ماه می شه همش یه وام ازدواجم رو پس انداز کردم با یک میلیون پول از حقوقم بقیش خرج شده رفته.

    ببخشیدطولانی شد سر درد و دلم باز شد در مورد زناشویی هم خوبه باهام البته بعدش یه مقدار سرد می شه اما یکی دو روز بعد خوب می شه دوباره. کلا هم ساکته و بی توجه که به این عادت کردم اخلاقشه. سرش تو گوشیشه یا تو کامپیوترش اما اگه بهش بگم بهم توجه می کنه. تفریح هم پایست اما از اینکه ماشین توی شلوغی بیرون ببره بدش می آد می گه با مترو بریم منم از مترو بدم می آد ترجیح می دم نرم و می شینیم تو خونه. به خودش خوب می رسه . مامانش براش غذا اندازه یه نفر می فرسته که پسرش ضغیف نشه و تغذیه هایی رو که خودش دوست داره همیشه تو خونه هست. ولی اگه منم بگم فلان چیز رو دوست دارم برام می خره .ولی دوست داره انگار چند بار بگم .

    آنیتا جان حسودیت نشه اینکه برام گل می خره به قدری ناراحتم کرده که منی که عاشق گلم با دیدن گل اصلا خوشحال نمی شم امیدوارم هیچ وقت این حس برات پیش نیاد. خونوادش کاری باهام کردن که از ازدواجم پشیمونم با اینکه خودش رو خیلی دوست دارم. و با اینکه خودش خیلی آدم خوبیه به نسبت بقیه آدمایی که دیدم ولی ترجیح می دادم با این خونواده وصلت نمی کردم. نمی دونم درک می کنی یا نه مشاجره هایی که داشتم همیشه من متهم بودم و مقصر این خیلی بده که بهت توهین شه و بگن تقصیر خودته می خواستی عصبانی نشی.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    خواهش میکنم.کاری نکردم

    در مورد اینکه بعضی چیزها رو اتلاف هزینه میدونه ، خوب این سلیقه ای هست. من هم ممکنه گاهی وقتها همسرم یه چیزی بگه بخریم من بگم نیازی نیست یا برعکس.

    راستش بیشترین چیزی که تو نوشته هات از نظر مادی به نظر زیاد جالب نیومد گرفتن نصف هزینه سفر از تو بود.البته برای سفر های خاص مثلا سفر خارجی ایراد نداره.

    اونم به پیشنهاد خود خانم. ولی اینکه این یه روال بشه خوب نیست.

    تو تا حالا باهاش حرف زدی در این موارد؟ میدونی فکر می کنم بیشتر مردها زود به یه چیزی عادت می کنند. مثلا من به پیشنهاد خودم در خرید خونه با همسرم شریک

    شدم.بعد از اون همسرم میگفت همه چیز نصف نصف باشه.من زیر بار نرفتم و گفتم از نظر روحی و احساسی و روانی من نیاز دارم که شوهرم من رو تامین کنه.

    من هم حقوقم رو برای رفاه بیشتر و پیشرفت های آینده در زندگیمون پس انداز می کنم مثلا تعویض خونه در چند سال آینده.

    یا خودم پیشنهاد دادم وام بگیرم ماشین رو عوض کنیم و ایشون هم مقداری از قسط ها رو تقبل کردن.

    به همسرم گفتم از نظر ریالی هیچ تفاوتی نمیکنه چه من در خرج های روزمره سهیم بشم چه به این صورتی که پیشنهاد دادم . ولی این کار باعث میشه من حس

    بهتری به تو به عنوان تامین کننده و تکیه گاه زندگیم پیدا کنم.

    در ضمن وقتی من دارم از راحتیم میگذرم و سر کار می رم طبیعتا انتظار دارم زندگیم رفاه بیشتری داشته باشه.اینکه هر دوی ما فقط خرج خورد و خوراک و لباس و سفر

    رو بدیم چه کاریه من برم سر کار؟ پس الان که هر دوی ما بیرون کار می کنیم حقوق من پس انداز بشه و باعث پیشرفت زندگیمون بشه.

    در مورد خانوادش و گذشته و خاطرات بد لطفا یه بار برای همیشه این افکار رو بریز دور. تمومش کن. خوبه که همسرت رو دوست داری.بیشتر از این با تکرار گذشته

    اعصاب هر دوتون رو خورد نکن.

    هر چقدر بیشتر غرق این بحث ها و ناراحتی ها بشت همسرت از دو دورتر میشه و کمتر براش مهمه کاری رو انجام بده که تو دوست داری.

    هر وقت هم برات چیزی خرید که دوست داشتی، حتی کوچکترین چیزها مثلا یه خوراکی خوشحالیت رو زیاد نشون بده. میدونی یه وقتهای مثل دختر بچه ها بشو.

    مثل اونا ذوق کن لوس بشو. یه کاری کن حس مراقبتش به تو بیشتر بشه.

    نهایتا قبول کن همسرت در کنار همه خوبیهاش یه سری عیب ها هم داره که به مرور و با عشق و محبتی که تو بهش میدی کمرنگ تر میشه.

  6. 7 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    maryam.mim (شنبه 23 بهمن 95), sahandrz (چهارشنبه 02 فروردین 96), Shayeste (پنجشنبه 05 اسفند 95), ZENDEGIBEHTAR (شنبه 23 بهمن 95), بارن (شنبه 23 بهمن 95), ستاره زیبا (یکشنبه 24 بهمن 95), شیدا. (پنجشنبه 21 بهمن 95)

  7. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    مریم ... اینقد به خانواده اش فکر نکن. تمرکزت را بذار روی خودتون دو تا.

    سی و چند سال ( همسرتون چند سالشه؟) با اونا بوده ... طول می کشه تا کم کم ازشون فاصله عاطفی احساسی بگیره و احساسش به تو قویتر بشه.
    بعد از چند سال زندگی مشترک به هم نزدیکتر می شید و از اونا و دغدغه هاشون دورتر می شه. البته اگه تو بهش آرامش بدی و بذاری بهت نزدیک بشه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    maryam.mim (شنبه 23 بهمن 95), nardil (شنبه 23 بهمن 95), بهاره جون (جمعه 22 بهمن 95), بارن (شنبه 23 بهمن 95)

  9. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    ممنون آنیتا جان . راستش من با حرفات کاملا موافقم اما همسرم می گه خودش می خواد پس انداز هم داشته باشه نمی دونم چرا فکر می کنه اگه من پس انداز کنم و اون خرج کنه زندگی رو باخته . می گه هر دو خرج کنیم واقعا نمی دونم چه طور توضیح بدم که چه جوری رو همه چی حساب کتاب می کنه بعضی وقتها حس می کنم زندگیم موقته و اون داره جوانب آینده رو در نظر می گیره نمی دونم متوجه منظورم می شید یا نه وگرنه دلیلی نداره زن شوهر وقتی با هم یکی می شن و من خودم بهش پیشنهاد دادم من پس انداز می کنم بگه نه تو هم نیمی از هزینه ها رو متقبل شو که من هم پس انداز کنم. انگار از این می ترسه ما جدا شیم و هیچی نداشته باشه . آنیتا جان چندین بار باهاش حرف زدم و در نهایت حرفها با اینکه بهش گفتم تو مرد خونه ای تو تکیه گاهی به دلخوری ختم شده و بهم گفته یا از حقوقت کمک کن یا منم تو کارای خونه کمکت نمی کنم ! یا باید بری سر کار کمک کنی یا بمونی خونه کارای خونه رو تمام و کمال انجام بدی و الان بهش بگی اینو گفتی (مثلا جلوی مشاور که گفتم اینجوری فکر می کنه) خیلی شیک می گه نه من این حرف رو نزدم که گاهی فکر می کنم باید همه حرفاشو ضبط کنم. پدرم می گفت تو زندگی زناشویی به مادیات اهمیت نده و هر جوری که دوست دارید زندگی کنید به شوهرت کمک کن و کم توقع باش که بتونید زندگیتونو جمع کنید اما الان بد عادت شده یه چیزی هم بخوام خودش که نمی خره هیچی منم با حقوقم بخوام بخرم باید ازش بترسم و اینکه از وقتی ازدواج کردیم با اینکه هر دو مهندسیم و حقوقمون بد نیست هفته آخر به پیسی می افتیم من تا الان دو بار از مادرم قرض گرفتم قسطمو بدم نه اینکه نتونیم مدیریت کنیم همون اول ماه یه مقداری پس انداز می کنه و دست به اون پول نمی زنه حتی اگه من بهش بگم قسطم مونده کمک کن هم می گه از مامانت بگیر ندارم :| به او پول نمی تونم دست بزنم که واقعا عصبانی شدم انگار باید به باباش جواب پس بده . نمی دونم آسمون به زمین می اد از اون پول برداره یه مقدار کمک کنه؟ و پول خودم هم خرج شهریه دانشگاهی شده که وظیفه ایشونه پرداخت کنه و خودم پرداخت کردم.

    باشه شیدا جان من واقعا واقعا دارم سعیمو می کنم . خدا کنه واسه هیچ دختری پیش نیاد و همه خوشبخت باشن و با خانواده همسرشون خوب باشن اما واقعا سخته برام. هر تازه عروسی رو می بینم داغ دلم تازه می شه. عکسای دوران نامزدیم رو می بینم نمی گم یادش بخیر بدترین دوران زندگیم دوران نامزدیم بود و این رو خانوادش به دهنم زهر مار کردن مگه من چند بار تو زندگی نامزدی و جشن عروسیم رو دارم ؟ ولی واقعا دارم سعی می کنم فراموش کنم و پیشرفتی هم که تو این زمینه داشتم این بود هر وقت ناراحت هم بشم و یادآوری شه روی رفتارم با شوهرم تاثیر نذاره و ایشون اصلا نمی فهمه ناراحت شدم. قدم دوم رو دارم بر می دارم که اصلا دیگه ناراحت نشم حتی با یاد آوری رفتارشون و پیشرفت هم داشتم قبلا وقتی از گذشته می نوشتم اشکم سرازیر می شد اما الان نه دیگه عین خیالم نیست چون گذشته و تموم شده ولی بخشیدنشون واقعا برام سخته. و این رفتار های همسزم اونها رو یادم می ندازه. اینکه یه قرون واسه زنش خرج نکنه و همش مواظب خرج کردن های کوچیکمون باشیم . بیرون و تفریح می ریم حتی با اینکه بعضی وقتها بهش می گم نمی دونم یادش می ره یا هر چیز دیگه هیچی نمی گیره بخوریم . حتی گفتم بهش گرسنمه گفت می ریم خونه یه چیزی می خوریم . اینا برای من سخته دلش نمی آد برام پول خرج کنه. حالا بد عادتش کردم یا هرچی ولی اذیت می شم.


    در کل حس می کنم زندگیم خیلی پیچیدست چون مطمئنم مسائل مالی شوهرم رو پدرش داره کنترل می کنه چون واقعا این چیزا رو دوست داره و همه پس اندازش الان تو حساب باباشه. واسه همین نمی تونه دست بزنه به پس اندازش. ببین شیدا جان من واقعا می خوام بی خیال شم اما متاسفانه خیلی درگیر زندگی ما هستند و ناخود آگاه تاثیر منفی اش رو می ذارن.
    اون استقلالی که شما می گی رو بعید می دونم تا 10 سال دیگه هم بدست بیاره چون از 19 سالگی از خونوادش جدا بوده و جدا زندگی کرده اما هنوز از نظر مالی وابستست اونم نه اینکه باباش بهش کمک کنه ها ایشون پولشو می ده باباش براش مدیریت کنه. اینش خیلی بده.

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    اخساس کردم که شما هم خیلی مادی هستی مانتو میدی بدوزن و شوهرت قیمتش را نمی پرسه پس دوست نداره!!!!!!
    همه دوست داشتن شوهرت را با متر پول اندازه میگیری اگه برات یه کادوی یک میلیونی بخره فکر میکنی عاشقت هست و حالا که نخریده پس دوست نداره
    و تازه خیلی هم ناراحتی که چرا داری از پول خودت برا خودت خرخ میکنی ! و هیچی پسنداز نداری!!!
    پول برای خرج کردن و لذت بردن هست دیگه چرا با پولت لذت نمیبری؟


    و نکته دیگه اینکه شما یه دوره دوستی طولانی داشتی ولی در مورد خرج کردن حقوقت هیچ صحبتی باهاش نکردی !!
    تو دوران دوستی تون اصلا متوجه این قضیه که برات خرج میکنه یا نه نبودی !!
    تازه الان داری به این قضیه فکر میکنی و رو خانوادش و خرید کردنش این همه حساس شدی چرا الان حساس شدی؟ از مقدار دوست داشتنت کم شده ؟ اون موقع ها خیلی دوسش داشتی و به این چیزا فکر نمی کرد ؟ درسته؟

    اون قضیه سروس خواب را نفهمیدم
    عروس خانمی که 8 ماه هست رفته خونه خودش و دو تا سرویس خواب داشته الان می خواد سومی را بخره !!!!!!!
    تو این مدت کوتاه چی شده!! قدیمی شد؟!!! خراب شد!!!؟ یا اینکه از اولش یه سرویس مناسب نداشته و گذاشته که داماد باش بخره؟

    در کل به نظر من دیدگاهت درست نیست و اگه زاویه دیدت را عوض کنی از زندگیت لذت میبری الان رو چیزای خیلی بی اهمیت تمرکز کردی. خودت و شوهرت و زندگیت هیچ مشکل خاصی نداره. مریم خانم باید سعی کنی لذت ببری ویه چیزایی را منطقی تر مدیرت کنی
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  11. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    sahandrz (چهارشنبه 02 فروردین 96), Shayeste (پنجشنبه 05 اسفند 95)

  12. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین2010 نمایش پست ها
    اخساس کردم که شما هم خیلی مادی هستی مانتو میدی بدوزن و شوهرت قیمتش را نمی پرسه پس دوست نداره!!!!!!
    همه دوست داشتن شوهرت را با متر پول اندازه میگیری اگه برات یه کادوی یک میلیونی بخره فکر میکنی عاشقت هست و حالا که نخریده پس دوست نداره
    و تازه خیلی هم ناراحتی که چرا داری از پول خودت برا خودت خرخ میکنی ! و هیچی پسنداز نداری!!!
    پول برای خرج کردن و لذت بردن هست دیگه چرا با پولت لذت نمیبری؟


    و نکته دیگه اینکه شما یه دوره دوستی طولانی داشتی ولی در مورد خرج کردن حقوقت هیچ صحبتی باهاش نکردی !!
    تو دوران دوستی تون اصلا متوجه این قضیه که برات خرج میکنه یا نه نبودی !!
    تازه الان داری به این قضیه فکر میکنی و رو خانوادش و خرید کردنش این همه حساس شدی چرا الان حساس شدی؟ از مقدار دوست داشتنت کم شده ؟ اون موقع ها خیلی دوسش داشتی و به این چیزا فکر نمی کرد ؟ درسته؟

    اون قضیه سروس خواب را نفهمیدم
    عروس خانمی که 8 ماه هست رفته خونه خودش و دو تا سرویس خواب داشته الان می خواد سومی را بخره !!!!!!!
    تو این مدت کوتاه چی شده!! قدیمی شد؟!!! خراب شد!!!؟ یا اینکه از اولش یه سرویس مناسب نداشته و گذاشته که داماد باش بخره؟

    در کل به نظر من دیدگاهت درست نیست و اگه زاویه دیدت را عوض کنی از زندگیت لذت میبری الان رو چیزای خیلی بی اهمیت تمرکز کردی. خودت و شوهرت و زندگیت هیچ مشکل خاصی نداره. مریم خانم باید سعی کنی لذت ببری ویه چیزایی را منطقی تر مدیرت کنی
    دوست عزیز فکر کنم با عجله خوندی و برداشت خودتون رو از متن من کردید. من مشکلم این نیست که خرج نمی کنه. لطفا قبل از قضاوت با دقت مطالعه کنید. مشکل من اینه که خانوادش و خودش البته به شدت مادین و پول براشون تو اولویت اوله من برام مادیات مهم نبود که گفتم جشن عروسی نگیر پولشو پس انداز کنیم خونه بخریم یا مواردی از این دست که خیلی زیاده و بخوام نام ببرم از حوصله تاپیک خارجه . مشکل من اینه که حس می کنم تو اولویت چندمش هستند خونوادش برام مهم نیست که مادین و مفت مفت عروس همه چی تموم گیرشون اومد اما خودش برام مهمه که پول رو به من ترجیح می ده یا نه ؟ کسی که می دونه مثلا زنش یه لپ تاپ سه میلیونی نیاز داره و فعلا اون مقدار پول نداره که خودش بخره چرا نباید براش لپ تاپ بخره و پولشو برای چی داره پس انداز می کنه مگه غیر از اینه که وظیفه مرد تامین رفاه زنشه؟

    در ثانی من اگر می خواستم خودم کار کنم خودم خرج خودم کنم دیگه چرا ازدواج کردم ؟ که شوهرم بگه اینو واسه خودت نخر اینو بخر؟
    همون مانتو خریدن و دوختن به خاطر صرفه جویی تو همین هزینه ها بوده انقدر زن به فکری هستم که به جای مانتوهای گرون یه راه با صرفه تر پیدا کنم. و فکر می کنم تامین لباس بنده طبق قانون و شرع و هر چیز دیگه به عهده مرد خونست

    در مورد سرویس خواب هم توضیح دادم که اونی که داشتم قدیمی و مطابق سلیقه مادرم بود و بدون اینکه به همسرم هم بگم خودم می خواستم با پول خودم بخرم ایشون می گفت نخر منظورم دخالت تو مسائل مادی بود که حتی ایشون نمی خواست هزینه کنه.

    در کل منظور من اولویت هاست من اگه ببینم شوهرم می گه ماه بعد برات لپ تاپ می خرم خودم انقدر ساده ام که می گم نمی خواد عزیزم جمع می کنم ماه دیگه می گیریم و فکر می کنم این بد عادتش کرده .

    لطفا اگه وقت دارید تاپیکهای دیگه رو هم بخونید چون من نمی تونم برای اینکه واسه خواننده ها سوء تفاهم پیش نیاد همه جزئیات رو بگم . ما تو دوره دوستی طولانی مدتمان تمام صحبت های لازمه رو داشتیم مثلا جشن عروسی نگیریم هزینه اش رو بذاریم بانک سودش توی اجاره خونه کمک کنه که خونوادش زدن زیر دادن هزینه و این هیچی.
    در مورد درآمد قرار شد من مقداری از درآمدم رو به یه نفر کمک کنم و بقیه رو هم پس انداز کنم و اگر ایشون توی خرجی خونه کم آورد به ایشون کمک کنم که عملا این جوری نشد و کل درآمد من شد هزینه دانشگاه و بیمه ماشین و خرید لباس و پول وکیل برای مهاجرت و ... حتی کمک به اون فرد هم فراموش شد.و ایشون از شیوه ای که دوستان با درایت اینجا به من گفتن استفاده کرد و قبل از ازدواج وامی گرفته و ماهی 2 تومن فقط قسط می ده. اینجوری با کمال خونسردی می گه ندارم حالا اون پولی رو هم که وام گرفته دست پدرشونه .

    پس مادی بودن رو به من نسبت ندین من از اول رو راست اومدم جلو الان دارم می بینم چقدر داره از حماقتم سو استفاده می شه البته تو مسائل مالی فقط و اینکه برای ایشون بعد از پول و حساب بانکی و پدرشون اولویت چهارم یا پنجم رو دارم

    اینم بگم تو دوران دوستی اینقدر توی جزئیات مالی من دخالت نمی کرد و من هم تو ریز مسائل مادیش نبودم و دوران نامزری هم تمام مخارجم بر عهده خودم بود که گاهی مادرم متذکر می شد که خونوادش باید تقبل کنند اما من نمی خواستم بحثی پیش بیاد چون برام مهم نبود و به قدری برای اونها مهم بود که دعوا راه می انداختند تازه اینجوری بودم می گفتن واسه پول زن پسر ما شده حالا پسرشنو نه خونه داشت نه ماشین نمی دونم چه فکری می کردن و خودشون رو کجا می دیدن اما آره الان مهم شده. چون فکر می کنم ارزش بیشتر از اینا رو دارم. اون موقع عشق و علاقش به من زیاد بود و براش تو اولویت اول بودم واسه اینکه که من رو از دست نده. الان من رو بدست اورده و نیازهام زیاد براش مهم نیست یعنی پس اندازش براش مهم تره. و می دونم به اینجا رسیدم همه اش تقصیر خودمه. واسه همین کمک می خوام

  13. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    همسرت استقلال فکری و جرات مدیریت مالی زندگیش را نداره
    یا تو این زمینه قوی و خوب هست، اما بخاطر ترس ( مثلا مهریه و ... ) پس اندازش را از همین ابتدا به حساب پدرش می ریزه؟

    آخه عجیبه!!
    دور از جون، اگه برای پدرشون اتفاقی بیفته این پس انداز برای همه وارثین می شه.
    ضمن این که به هر حال کار کردن، درآمد داشتن، پس انداز داشتن ... همشون به مرد اعتماد به نفس و قدرت می دن.
    حتی ما که خانم هستیم دوست نداریم پس اندازمون به حساب پدر یا همسرمون بره، چطور یه مرد اینقدر ضعیف عمل می کنه؟

    از ضعفشه یا از سیاست و پیشگیری؟

    - - - Updated - - -

    شما یه حس ناامنی تو این زندگی داری
    همسرت هم همین حس را داره؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    بهاره جون (شنبه 23 بهمن 95), بارن (شنبه 23 بهمن 95), خانم مهندس (شنبه 23 بهمن 95)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام مریم جان
    قبل از هر چیزی ازت میخوام که توی این فروم خیلی به حرفای "همه" زوم نکنی و ازشون دلخور نشی و جوابشونم ندی چون عده ای به قول خودت نخونده و سطحی جواب میدن، عده ای از سر حسادت و خالی کردن عقده های خودشون جواب هایی مینویسن و البته عده ای هم هستن که خیلی دقیق مطالب رو میخونن و سنجیده و منصفانه راهنمایی میکنن.
    به نظر من مسیری که شما از اول طی کردید اشتباه بوده عزیزم. برای همین هست که من اینجا به مراجعینی که در دوران نامزدی غیر رسمی شون هستن پیشنهاد میکنم که در مورد مسایل مالی، به طور کامل و بدون رودروایسی اقا پسر رو مورد ارزشیابی قرار بدن چون مسایل مالی بسیار مهم هست و در تمام طول زندگی با انسان اجینه و از طرفی کمتر میشه توش ریاکاری کرد. به قول خودتون حرف زدن که مفته اما 3-4 بار تقاضاهای مالی درست و حسابی از پسر داشتن نهایتا نشون میده که این پسر و خانواده ای که توش بزرگ شده راجب پول چه نظری دارن و مهمتر اینکه خود پسر به عنوان مرد در این زمینه نقشش رو چطوری توی ذهنش نقش بسته چون نهایتا مطابق همون الگویی که تو ذهنش هست رفتار خواهد کرد. در مورد بقیه ی مسایل هم باید فرد مقابل رو به چالش کشید تا رفتارش مورد ارزیابی قرار بگیره مثل زیاده خواهی، حق به جانب بودن، دست پیش گرفتن که پس نیافته، بی مسئولیتی، بدقولی و ... که خب متاسفانه شما خیلی سرسری با همه چیز برخورد کردین و دیگه هم نمیشه به عقب برگشت اما میشه جبرانش کرد اگر درست و سنجیده رفتار کنید.
    عزیزم درسته که عده ای میگن قانون برای زندگی نکردن هستش و برای زندگی عشق لازمه اما من با این دیدگاه افراطی اصلا موافق نیستم. طبق قانون کشور ما نفقه و مخارج شما متناسب با شان و منزلتتون باید از سوی شوهرتون تمام و کمال پرداخت بشه ولو اینکه شما ماهانه 1 میلیارد دارمدتون باشه. از همین الان سهیم بودن در مخارج زندگی رو لغو و تمام درامدتون رو سیو کنین. برای خونه و خودتون هیچ چیزی نخرید. مصمم باشید و نترسین نمیتونن شما رو از رفتن به سر کار هم منع کنن چون میخواد چی بگه؟ میخواد بگه زنم هر چی دراورد بیاره به من بده یا نره سرکار؟ از طرفی اونقدر پول پرست هستن که نمیاد بگه بشین تو خونه من خرجتو کامل میدم، مخصوصا اگر حق اشتغال ازشون گرفته باشید یگه کاری ازش برنمیاد. خودت رو ضعیف نشون نده طوری تفهیمش کن که اگر روزی بین شغلت و اون مجبور باشی یکی رو انتخاب کنی شغلت رو انتخاب مینی و از اون میگذری چون با از دست دادنش چیزی رو از دست نمیدی جز یه شوهر خسیس بی مسئولیت وابسته به خانواده ی عقب مونده و از دست دادن همچین شوهری به دست اوردن خود خود ازادیه! خدت رو بیخیال نشون بده و اصلا خرج نکن و یکم باهاش سرسنگین باش تا خودش رو عوض کنه.

  16. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    maryam.mim (شنبه 23 بهمن 95)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.