به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نا امیدی از زندگی مشترک

    سلام

    من نمیدونم مشکل خیلی حادی با همسرم دارم یا نه اختلافات کوچیکه همه اش ولی به جایی رسیدم که کلا از زندگی مشترک نا امیدم

    وقتی فکر میکنم اگه مجرد باشم1. میتونم سرکاری که دوست دارم برم( همسرم مخالفه و احساس میکنم فقط و فقط دلیلش حقوق خیلی بالاتر منه)
    2. کار خونه خیلی کمتر ( علاوه بر کارای عمومی خونه دیگه کسی نیست که بریزه و من جمع کنم )
    3. آرامش دارم حرف مادرشوهر خواهرشوهر و .... نیست
    4. برای خودم خرج کنم
    و کلا تفریحاتی که دوست دارم انجام بدم چرا الان توی این زندگی موندم؟؟؟

    زندگی که اندازه شوهرم بیرون خونه کار میکنم توی خونه هم همه کارا با منه اونم با یه شوهر شلخته!

    تو زندگی که شوهرم مخالف سرسخت پیشرفت کاری منه. رشته من رشته ای هست که به راحتی و با کار آسونتر از الان من میشه پول بهتر در آورد ولی همسرم اجازه نمیده!

    زندگی که شاید توی کلش 10 روز هم با همسرم تفریح نداشتیم توی نزدیک به 3 سال!

    دخالت های خواهرشوهر.... انتظارات زیاد پدر شوهر و مادرشوهر از تک فرزند پسرشون

    و در آخر این که شاید تنها دلخوشی من بتونه خرج کردن برای خودم باشه! ولی حتی حق ندارم برای خودم خرج کنم چون شوهرم بهش برمیخوره! فکر میکنه وظیفه اونه برام خرج کنه ولی همیشه میگه این ماه هم صبر کن، ایشالا ماه بعد! در حالی که من کلا آدم کم خرجی هستم! ولی همون رو هم دیگه ندارم توی خونه شوهر!
    شاید دلیل انتخاب همسرم فقط مذهبی بودن و آدم سالمی بودنش بود که اونم متاسفانه از نظر مذهبی اونی نبود که اون موقع شناختم

    الان مدتی هست که علاوه بر این که از قبل رابطه عاطفی خاصی نداشتیم رابطه فیزیکی هم نداریم!

    الان شدیدا دوست دارم یکی به من هدف از ازدواج رو توضیح بده!من برای چی ازدواج کردم و برای چی باید تلاشم رو بکنم که توی این زندگی بمونم؟!
    ویرایش توسط ماهگل : شنبه 16 بهمن 95 در ساعت 03:53

  2. کاربر روبرو از پست مفید ماهگل تشکرکرده است .

    MR6060 (دوشنبه 02 اسفند 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    سلام. من از بزرگی نقل می کنم
    زمانهای قدیم که بشر هنوز به بلوغ فعلی نرسیده بود "ازدواج" یک هدف بود. یعنی کار و زندگی می کرد و بزرگ میشد که ازدواج کنه و بعد دیگه کاری نداشت
    ولی امروزه دیگه این طور نیست و ازدواج ی وسیله ست. وسیله انسان از طریقش به رشد و آرامش و کمال برسه.

    اما این توضیحاتی که شما از زندگی مشترک تون دادید همش مانع بود، چه برسه به وسیله

  4. 5 کاربر از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده اند .

    mehdi.ma.mm (یکشنبه 01 اسفند 95), nardil (پنجشنبه 28 بهمن 95), ماهگل (شنبه 16 بهمن 95), خانم مهندس (شنبه 16 بهمن 95), دختر قصه ها (چهارشنبه 20 بهمن 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من هم منتظر جواب دوستان میمونم

    این سوال منم هست


  6. کاربر روبرو از پست مفید مه و خورشيد 75 تشکرکرده است .

    ماهگل (شنبه 16 بهمن 95)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام خب خانم ماهگل حالا خصوصیات مثبت همسرتون رو بگید
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  8. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    ماهگل (شنبه 16 بهمن 95), ستاره زیبا (یکشنبه 17 بهمن 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    سلام خب خانم ماهگل حالا خصوصیات مثبت همسرتون رو بگید
    متاسفانه الان شاید شرایطی شده که خصوصیات مثبت رو به سختی میبینم، قبل از سوال شما هم فکر کردم به این قضیه!

    خب راستش باید بگم همسرم شاید در اون حد مذهبی نباشه ولی نماز و روزه و حلال و حروم رو میفهمه

    شدیدا آدم صادقی هست، یعنی دیدم چیزی به ضررش هم بوده و راستش رو گفته ( من خودم تا اون حد صادق نیستم و یکی از مشکلاتی که از اول داشتیم همینه، دروغ هم نمیگم ولی شده چیزی رو نگفتم ، مورد خیلی خیلی کوچیک! مثلا نگفتم پادری رو توی ماشین لباسشویی شستم، بعد که فهمیده ناراحت شده یا مثلا مورد آخری که پیش اومد این که غذایی رو از اون روشی که همسرم قبلا گفته بود درست نکردم و وسط پخت غذا اومد و دید و منم ناراحت شدم که چرا همه چیز رو بازرسی میکنی و اونم ناراحت شد که تو صداقت نداری و از من پنهون میکنی و یک هفته تمام با من سرسنگین بود!)

    نمیدونم این خصوصیت خوبه یا بد، ولی امید به آینده ش خیلی زیاده، اگه چیزی ازش بخوام میگه یکم صبر کن، میگه لیاقت تو خیلی بیشتر از ایناست اما تلاشی که براش میکنه کمتر از اون چیزی هست که باید باشه

    تشویقم میکنه ادامه تحصیل بدم که خودم چندان علاقه ای ندارم ولی با کاری که دوست دارم انجام بدم مخالفه

    یه چند ماهی مشکلی برای من پیش اومد و من یه مدت همه ش درگیر دکتر و آزمایش و عکس و ..... بودم و همسرم هم انصافا بدون هیچ غر زدنی باهام میومد، میدونستم که اصلا خوشش نمیاد و کلا آدم بی حوصله ای هست ده دقیقه جایی باشه اعصابش به هم میریزه ولی اون روزا اصلا رفتارهای همیشگیش رو نداشت و با ناراحتی من ناراحت شد و با خوشحالیم خوشحال.کلا بیشتر از خودم حواسش به سلامتیم هست

    قبلا ها خیلی توی آشپزی کمکم میکرد، ولی مدتهاست کمک نمیکنه مگه اینکه من واقعا حالم خوب نباشه اونم در حد املت و نیمرو!

    با این که شاغلم ولی کوچکترین چشمداشتی به حقوق من نداره من خیلی اصرار میکنم کمکش کنم ولی قبول نمیکنه، چند باری هم که قبول کرده سریعا پس داده( همه میگن این اخلاقش خوبه ولی منو اذیت میکنه، دوست ندارم قضیه پول من پول تو مطرح باشه) البته اجازه خرج کردن حقوق خودمم بهم نمیده

    شاید موارد دیگه باشه ولی الان خیلی فکر کردم در همین حد به ذهنم اومد

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    برو خوش باش که پولت جداس
    اینجوری بحث های بعدی پیش نمی یاد
    به همسرت بگو حداقل قبل از اینکه بچه دار بشیم سرکار باشم تا زندگی یه تکونی بخوره
    یه کار پاره وقت بگیر با حقوق کمتر
    اینجوری به زندگی هم میرسی و حساس نمیشه
    پولت رو کامل پس انداز کن و هر روز ازش پول تو جیبی بگیر تا احساس نکنه بهش وابسته نیستی و ..
    تو جمع از کار و تلاش و یا چیزهایی که برات می خره و یا پولی که گذاشته تعریف کن و اگه کسی از پول خودت پرسید بگو یه جایی سرمایه کذاری کردم برای بعدها

  11. 2 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    nardil (پنجشنبه 28 بهمن 95), ماهگل (یکشنبه 17 بهمن 95)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    خیلی خیلی معذرت میخوام ولی شما خوشی زده زیر دلتون
    همسر شما نه تنها ایراد خاصی نداره بلکه کلی ویژگی خوب هم داره که ممکنه ارزوی خیلی از خانم ها باشه.
    در حال حاضر شما فقط با اینکه نمیذارن برین سر یه کار پر درامد تر و اینکه پولی برای خودتون خرج کنید مشکل دارین.
    سوال اول اینکه وقتی نمیذارن شما از حقوق خودتون برای خودتون هزینه کنین پس شما هم تمام حقوقتون رو تا به حال پس انداز کردین چون ایشون هیچ چشم داشتی به حقوق شما ندارن و شما الان یه پس انداز برای خودتون دارین.توی این شرایط کار جدید با حقوق بیشتر چه فایده ای برای شما داره که خودتون رو درگیرش کردین؟وقتی قرار نیست از اون حقوق برای خودتون خرج کنید پس حقوق کم و زیاد شما هیچ تاثیری روی زندگی شما نداره.
    نیمه پر لیوان رو ببینید.خوبی های زیاد همسرتون رو ببینید و الکی دنبال بهانه نباشین برای بد کردن حال خودتون.
    شما درگیر روزمرگی شدین و از روی بیکاری دارین برای خودتون مشکل درست میکنید.
    به زندگیتون تنوع بدین.
    شوهرتون به شما خرجی میدن؟اگر میدن خب هر چیزی که دوست دارید رو از حقوق خودتون بخرید و بگین از پول توجیبی هزینه کردین

  13. 2 کاربر از پست مفید ZENDEGIBEHTAR تشکرکرده اند .

    ماهگل (یکشنبه 17 بهمن 95), خانم مهندس (یکشنبه 17 بهمن 95)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب مشکل اینه که من نمیتونم کار نکنم از اول هم با همسرم صحبت کردیم سر کار کردن من، من میگم سر کاری میرم که اولا کارش رو دوست دارم و ساعتش کمتره حقوق بیشتر ، همسرم میگه نه سرکاری برم که دوست ندارم و ساعت کارش بیشتر و حقوقش کمتره، دو سال سر این کار بودم به اجبار ، کاری که مربوط به شغل و تخصص من نیست!


    بعد هم همسرم نه که داشته باشه و برام خرج نکنه، تلاش نمیکنه برای پول درآوردن . حقوق ساده کارمندی هم همین کفاف خورد و خوراک و رفت و آمد و ... رو بده. من الان 95% وسایل و لباسهام ، وسایل و لباسهای دوران مجردیمه. یعنی همه قبل ازدواج منو با چه لباسی میدیدن الان هم با همون میبینن!!من اصلا حساس نبودم ولی دیگه خجالت میکشم این عید هم همون لباس هارو بپوشم.مثلا میخوام برای این عیدم برای اولین بار خرید کنم همسرم میگه صبر کن.

    بدترین قسمتش که خیلی حرصم میده اینه که دائم غصه خواهر و مادرش رو میخوره که اوضاع مالیشون خوب نیست و من باید بهشون برسم چون خانه دارن و ..... در حالی که دائم توی خریدند دائم لباس های متنوع، طلا و .....، بگذریم از این که خونه بهتر گرفتند توی این مدت و چندین بار مسافرت و کارای دیگه!

    من هرچقدر هم بخوام اونقدر نمیتونم خرج کنم، از بچگی معروفم به اقتصادی بودن و حتی خسیس بودن! ولی دیگه دارم میبینم من حتی در شان خودم هم ظاهر نمیشم!

    یا این مثلا که من دلم نیومد برای جهاز پدرم ماشین ظرفشویی بدن الان دو ساله میخوام خودم بخرم و میگم انگار که جهازمه خودم میخوام بخرم، چون اون زمان هم با این نیت نزاشتم و اینکه به شدت از ظرف شستن بدم میاد از طرفی چند بار از مادرشوهرم کنایه شنیدم که جای ماشین ظرفشوییتون خالیه و این حرفا! تمام دوسال همسرم نزاشته بخرم! نه که باز برای دلگرمی بگه تو ظرف شستن کمک میکنم، فقط میگه صبر کن.

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان به خدا اگه امکانش نبود و نداشتم من اصلا حرصش رو نمیخوردم، میگفتم ظاهر و باطن من اینه دیگه، بقیه هر قضاوتی میخوان بکنن ولی وقتی هست و من اجازه ندارم حرص میخورم

    وقتی توی خواستگاری به من گفتن انقدر حقوق کارمندیه و انقدر درآمد شرکت ولی بعد عقد شرکت رو بستن و نشستن خونه، اونم باعثش پدرشوهرم شد الانم به من میگه تو کارت رو ول کن بیفت جلو شرکت رو دوباره راه بندازین من ناراحت میشم و حرص میخورم!

    وقتی خواهرشوهرم نظر میده در مورد لباس پوشیدن ما وقتی قراره مهمونی بریم باهم، حرص میخورم!

    شاید الان از حرفام فکر کنید من خیلی برام پول مهمه و .... ولی نمیدونم باید بگم متاسفانه یا خوشبختانه تنها چیزی که موقع ازدواج برام معیار نبود پول بود ولی الان نمیتونم تحمل کنم بعضی رفتارهارو ، منی که همیشه توی جمع از لباس پوشیدنم تعریف میشد الان به این وضع افتادم!

    شایدم از دور به نظر میاد خوشی زده زیر دلم ولی به هرحال اینا چیزایی که ناراحتم میکنه، سر اینا با همسرم دعوا نمیکنم ولی کلا رفتار همسرم باهام سرده و وقتی یه مشکل شاید پیش پا افتاده مادی هم پیش میاد از دو طرف فشار رو نمیتونم تحمل کنم. مطمئنم اگه همسرم یکم بیشتر بهم توجه میکرد این چیزا انقدری که الان به چشمم میاد ، اذیتم نمیکرد!

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    مشکل شما باید ریشه ای بررسی بشه و من فکر میکنم همسر شما خصوصیات خوبی داره و خصوصیاتی رو هم که شما دوست نداری با یکم مهارت قابل حله!!!!!
    دختر خوب خودت میگی قبلا همسرم کمکم میکرد الان نه بنظرت چرا؟؟؟؟
    شما این نارضایتی خودت رو کاملا در رفتارت بهش نشون دادی و ایشون سرد شده و متقابلا شما و دایم درحال دوری و سرد شدن از هم
    یعنی چی با هم رابطه نداریم!!!!!!!!دختر خوب میخای همسرت رو از دست بدی تو جامعه الانه اونوقت بیای بگی چیکار کنم همسرم برگرده.......
    منبع و مدیر عاطفی یک رابطه زنه هرچقدر اون مدیر بامهارت تر و عاطفی تر اون رابطهبهتر و لطیفتر خاهد بود و مرد هرجا بره باز برمیگرده اون‌جا
    اگر شما رابطت ات رو با همسرت گرمتر کنی اونوقت همسرت کارهایی رو میکنه که شما میخای حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو گوش کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله

    شما باید یاد بگیری چطور از همسرت درخاست کنی تو همون سخنرانیها هست
    حتی شک نکن بعد مدتی همسرت راضی میشه که کارت رو تغییر بدی
    هر کاریرو که تصور کنی میتونی از ش بخای اما از راهش
    نحوه اشنایی تون؟؟؟ تحصیلات هردو؟؟؟؟؟
    خصوصیات خوب و بد خودت ؟؟؟
    یادت باشه زندگی که رابطه جنسی توش با کیفیت هست زندگی خیلی خوب و گرمی به وجود میاد غافل نشو

  17. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    ماهگل (دوشنبه 18 بهمن 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.