با سلام خدمت کاربران همدردی و ممنون از فرصتی که برام میزارید . من قبلا در مورد خسیس بودن همسرم اینجا تاپیک زدم متاسفانه شوهرم نمی خواد این خصلتش رو کنار بزاره . چند روز پیش تولد دخترم بود و با اصرار های من رفتیم یه کیک کوچولوی سه نفره خریدیم ولی شوهرم روز تولد رو برامون زهر کرد . همش غر میزد که ما رسم نداریم تولد بگیریم می گفت ما خونه چایمون کم مونده تموم بشه قند نداریم چرا من باید سی هزار به یک کیک بدم آخر سر هم با دخترم سر هیچی دعوا کرد و اشک کوچولوی سه ساله رو در آورد شوهر من اونقدر وضعش خوبه که می تونه برای دخترش تولد آنچنانی بگیره فقط یه ملک داره که از اونجا ماهانه هفت میلیون کرایه می گیره و خیلی در آمد های دیگه ... ولی وضع لباس های دخترم طوری هست که ... یا مثلا در مقابل این شوهر میلیاردر من همیشه از مامانم برای احتیاجات ضروریم پول قرض می گیرم با هزار تا مصیبت این روزها فقط یارانم رو بهم میده اونم با اقساط یه روز پنج هزار میده یه روز ده هزار تا میرسه به دقیقا چهل و پنج هزار و تازه ازم دلخور هم میشه که من بهت ماهانه چهل و پنج هزار میدم تو می تونستی بعضی وقتها یه کادوی کو چولو برای من یا دخترمون بخری تو زن زندگی نیستی و ... من مجردیم کارمند بودم بالای یک تومن حقوق می گرفتم دیگه نزاشت برم سر کار حساب زمان مجردیم رو هم ازم میگیره که با حقوقات چیکار کردی ؟ و ... به نظرتون چیکار کنم دخترم هم که بزرگ میشه و امسال خودش رو توی فامیل می بینه در مقابل کمبود هاش خیلی اذیت میشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)