نوشته اصلی توسط
mehdi_q
سلام به فانوس راه و ممنون از راهنماییتون.داستان زندگی من اونقدر زیاد و مفصله که من یه قسمت مهمش رو جا انداختم و جواب سوالتون در بطن این قسمت از زندگیم جواب داده میشه.
دقیقا یکبار دیگه براساس همین مشکل خانوم سابقم قهر کرده بود و رفته بود خونه باباش و پاشو کرده بود تو یک کفش که میخوام جدا بشم. با کلی التماس و خواهش و وساطت اطرافیان سعی کردم برش گردونم . خیلی اذیت شدم از رفتنش حدود 10 کیلو وزن کم کرده بودم. اصلا تو محیط بسته قرار میگرفتم احساس خفگی بهم دست میداد .حدود چهار ماه طول کشید تو اون چهار ماه یکی دو بار خودش پشیمون میشد و می گفت میخوام برگردم ولی باز پشیمون میشد تا اینکه بعد 4 ماه برای آخرین بار رفتم که باهاش اتمام حجت کنم و اگه بشه برش گردونم حتی خانوادش سعی کردم برش گردونن و همینطور هم شد به زور وسایلش رو جمع کردن و سوار ماشین شدیم که برگردیم همون اول راه پدرش با اون آشنای من که برای برگردوندنش با من اومده بودن تماس گرفت که برش گردونیم چرا که تو ماشین اس داده بود که پام برسه خونه شوهرم خودم میکشم و از این حرفا. این حرفا رو که آروم آشنامون بهم گفت . سریع زدم کنار گفتم بر میگردیم من حوصله دردسر ندارم و فردا صبح تمومش میکنم . این جدیت من باعث شد که یک ان دوباره نظرش عوض شه و اجازه بدیم که برگرده فردا راه بیافتیم تا بتونه همه وسایلش رو بتونه جمع کنه بیاره. وو همینطور هم شد.
بهد اینکه برگشتیم خونه کم کم یخش وا شد اعتراف کرد که میترسیده برگرده من بلایی سرش بیارم و از کارم پشیمون بودم و اینکه من حق داشتن چرا که وقتی رفته اونجا خونه باباش فهمیده که باباش چه خوش خدمتی به عروساش کردهو من حق داشتم میگفتم حقت بگیر نزار عروسا بخورن و به ریشت بخندند. منم گفتم چه هیولایی از من ساختی تو ذهنت من که تا حالا بهت از گل نازکتر نگفتم . و این نکته که از اینکه من اینقدر از نبودش عذاب کشیدم و لاغر شده بودم چقدر عذاب وجدان داره
1 - همسرت بعد چهار ماه جدایی و بلاتکلیفی اینقدر از زندگی مشترکش خسته است که می گه پام برسه اونجا خودم را می کشم ... ببین چقدر خسته شده و اذیت شده که بعد این مدت جدایی اصلا دلش برای خونه و زندگی و همسرش تنگ نشده.
2- نباید به همسرت می گفتی برو حقت را بگیر.
این که خانواده ها معمولا به پسرهاشون کمک مالی بیشتری می کنن و تسهیلات بیشتری بهشون می دن زیاد دیده می شه.
تو بعضی فرهنگها ترجیح فرزند پسر خیلی ریشه دار هست و هنوز تعیین کننده بعضی چیزاست.
طبیعیه که دخترها از این موضوع خوشحال نیستن. اما اگه همسرشون هم غر بزنه و متوقع باشه و اذیتشون کنه این فشار دو طرفه می شه.
هم از خانواده ناراحتن و هم از فشارها و توقعات همسر
شما به جای این که کنار همسرت باشی و بهش آرامش بدی، بهش می گفتی پاشو برو حقت را بگیر!!!
این اشتباهها شاید به نظر شما کوچیک باشه
اما تاثیرش روی رابطه زیاده
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)