به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 اسفند 95 [ 21:15]
    تاریخ عضویت
    1394-1-20
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,667
    سطح
    23
    Points: 1,667, Level: 23
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 26 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز اصلا اصلا و ابدا این کار و نکن.تو حکمت خدا رو نمیدونی که چرا بهت بچه داده.آدمی و میشناسم که به خاطر سقط بچه زندگیش به لحاظ مالی افت شدیدی کرده با وجودیکه زن و شوهر شبانه روز کار میکنن .خدا کنه حالا فقط مشکلات مالی باشه.این اتفاق و به فال نیک بگیر خدا صلاحت و بهتر از خودت میدونه.امیدوارم راه درست و انتخاب کنی.یا حق

  2. 2 کاربر از پست مفید Marjan.15663 تشکرکرده اند .

    ZENDEGIBEHTAR (شنبه 25 دی 95), بارن (پنجشنبه 16 دی 95)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 دی 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1394-12-24
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,794
    سطح
    32
    Points: 2,794, Level: 32
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 180 در 88 پست

    Rep Power
    31
    Array
    عزیزم من نه میگم این کار رو بکن و نه میگم نکن.این تصمیمیه که خودت و شوهرت باید بگیرید.فقط حواست باشه که،اول سقط عوارض داره.اگر شما گروه خونت منفی و همسرت مثبته حتما حتما آمپول روگام تهیه کن و بزن(اگر خواستی سقط کنی) چون در غیر این صورت دچار مشکلات باروری میشی.دوم در صورت سقط باید خودت رو برای درد کشیدن،احساس گناه و سرزنش خودت آماده کنی،ممکنه این حس هارو پیدا نکنی و ممکنه که خیلی شدید پیداشون کنی.من چون شما را نمیشناسم نمیتونم بگم چقدر منطق وجودت به حس های درونیت غلبه داره.شما ممکنه فکر کنی راه منطقیش اینه و سقط کنی و بعد پشیمون بشی(خیلی دیدم که اینطور شدند) و کسانی هم دیدم که سقط کردند و هر دفعه میگند اگر باز هم مجبور بشند همین کار را میکنند.پس حس شما بعد از سقط به شرایط روحی و روانی و زندگیت و میزان سختی که تو پروسه تحمل میکنی بستگی داره و کلا قابل پیشبینی نیست. سوم اگر میخوای نگهش داری دلت رو خوش نکن که شاید بچه من ساکت باشه و اذیت نکنه و با بچه هم میشه فلان و بهمان کار را کرد.بچه قابل پیشبینی نیست.کوچولوی من الآن چهار ماهش شده و با اینکه از جونم بیشتر دوستش دارم ولی به قدری بارداری و زایمان و بزرگ شدنش سخت بهم گذشت که فکر میکنم زود اقدام کردم و اگر برگردم عقب کل پروسه بچه را عقب میندازم.چهارم بچه که بیاد یا باید کسی باشه که مثل چشمهات بهش اعتماد داشته باشی و مواظب بچه باشه یا باید خودت را برای دو-سه سال خونه نشینی آماده کنی.البته بچه با بچه فرق داره ولی من سخت ترین حالتهاش رو میگم.در آخر سایتی هست به اسم نی نی سایت که مادرها و باردارها و منتظرها اونجا جمع شدند.یک سر برو تو مبحث موضوعات دو روز گذشته و یک نگاه به سوالات مادرها بنداز تا دغدغه ها و مشکلات بچه را بهتر بشناسی و ببینی آمادگی روبرو شدن باهاشون را داری یا نه.امیدوارم موفق باشی و هر تصمیمی میگیری در آینده راضی باشی:-)

  4. کاربر روبرو از پست مفید kaspian تشکرکرده است .

    ZENDEGIBEHTAR (شنبه 25 دی 95)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    منم یه روزی تاپیکی شبیه تاپیک شما زدم
    البته من در بدترین شرایط و ناخواسته باردار شدم، ولی در نهایت بخدا توکل کردم و نگهش داشتم.الانم یه کوچولوی چندماهه دارم که هم خودم هم شوهرم عاشقشیم.
    خداروشکر زندگی خوبی هم داریم،گاهی فکر میکنم تمام اون اتفاقات که چند ماه برام مثل کابوس بود امتحان الهی بود.الان خداروشکر میکنم که اشتباه نکردم و فرزندمون رو نگه داشتم.شاید این روزای خوب پاداش تصمیم درست اون موقع باشه. خدا در هرکاری حکمتی داره.

  6. 5 کاربر از پست مفید آرامش خیال تشکرکرده اند .

    Aram_577 (یکشنبه 19 دی 95), Marjan.15663 (جمعه 17 دی 95), ZENDEGIBEHTAR (شنبه 25 دی 95), اعجاز عشق (سه شنبه 19 بهمن 95), زن ایرانی (شنبه 25 دی 95)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام منم یه روزی تاپیکی شبیه تاپیک شما زدم البته من در بدترین شرایط و ناخواسته باردار شدم، ولی در نهایت بخدا توکل کردم و نگهش داشتم.الانم یه کوچولوی چندماهه دارم که هم خودم هم شوهرم عاشقشیم. خداروشکر زندگی خوبی هم داریم،گاهی فکر میکنم تمام اون اتفاقات که چند ماه برام مثل کابوس بود امتحان الهی بود.الان خداروشکر میکنم که اشتباه نکردم و فرزندمون رو نگه داشتم.شاید این روزای خوب پاداش تصمیم درست اون موقع باشه. خدا در هرکاری حکمتی داره.

  8. کاربر روبرو از پست مفید آرامش خیال تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (سه شنبه 19 بهمن 95)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرامش خیال نمایش پست ها
    سلام منم یه روزی تاپیکی شبیه تاپیک شما زدم البته من در بدترین شرایط و ناخواسته باردار شدم، ولی در نهایت بخدا توکل کردم و نگهش داشتم.الانم یه کوچولوی چندماهه دارم که هم خودم هم شوهرم عاشقشیم. خداروشکر زندگی خوبی هم داریم،گاهی فکر میکنم تمام اون اتفاقات که چند ماه برام مثل کابوس بود امتحان الهی بود.الان خداروشکر میکنم که اشتباه نکردم و فرزندمون رو نگه داشتم.شاید این روزای خوب پاداش تصمیم درست اون موقع باشه. خدا در هرکاری حکمتی داره.
    باسلام از صاحب تاپیک معذرت میخوام اینجا پست میزارم.

    چون بعد مدتها خانم " آرامش خیال" خبری از خودشون دادند.

    آرامش عزیز

    خیلی خوشحالم که شرایط طوری پیش رفت که آشتی کردید و الان احساس رضایت داری.

    ولی کاش توی تاپیک خودت هم نتیجه این کش و قوسها و سختیها و رنجهایی را کشیدی مینوشتی

    تا هم دوستانی که پابه پات نگران شرایط خودت و بچه ات بودند خوشحال می شدند و هم تاپیکت برای

    دوستانی که بعدا مظالعه می کنند و یا موضوع مشابهی دارند نتیجه بخش و مفید باشه.

    بهرحال تبریک میگم که نتیجه صبرت را گرفتی امیدوارم همیشه کنار فرزند و همسرت سالم و شاد باشی

  10. 4 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    ZENDEGIBEHTAR (شنبه 25 دی 95), آرامش خیال (شنبه 18 دی 95), زن ایرانی (شنبه 25 دی 95), شیدا. (جمعه 17 دی 95)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 دی 95 [ 19:16]
    تاریخ عضویت
    1395-10-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    112
    سطح
    2
    Points: 112, Level: 2
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dandelion نمایش پست ها
    من بر خلاف دوستان فکر میکنم اگر همسرتون هم با شما موافقه، بهترین تصمیم با توجه به اینکه هنوز بچه ای در کار نیست و صرفا صحبت از چند سلوله که دارن تند تند زیاد میشن! احتمالا این نیست که نگهش داری. سریعتر با یک پزشک زنان مشورت کن تا راه رو بهت نشون بده. قطعا پزشکی که سالها درس این کار رو خونده، عوارضش رو در هر مرحله ای بهتر از من و دوستم و خواهرشوهر فلانی می دونه و حتما همه اینها رو لحاظ می کنه.

    قراره این بچه دست کم برنامه های 15 سال بعد شما رو تغییر بده. اگر برنامه های دیگری در زندگی دارید که مقدم بر بچه داریه به نظرم اول اون ها رو سامان بده. همچنان که اگر ادامه بدی، احتمالا بعدها بارها بچه را مزاحم تجربه هایی خواهی دید که تو این سالها می تونستی داشته باشی و از دست دادی. حواست باشه که داری در مورد 15 سال طلایی زندگیت تصمیم میگیری.
    ما قرار نیست از نظر بقیه قهرمان باشیم و قهرمان بازی در بیاریم. زندگی هر کس مسیر پیمایش خودش رو می طلبه که برای دیگری ممکنه قابل هضم و درک نباشه.
    هیچ عذاب وجدانی هم نداشته باش. بهتره بچه شما وقتی بیاد که شما همه جوره منتظر و مراقبشی. ظلم وقتی هست که بچه ات باشه و بهش کم لطفی کنی.
    موفق باشی و شاد.
    چقدر راحت از سقط بچه صحبت می کنید؟!!!! این چه راهنمایی هست که دادید؟

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    خیلی ممنونم از همگی که وقت گذاشتین و دلسوزانه من رو راهنمایی کردین.
    راستش فکرش رو هم نمیکردم که کسی جوابی بده بخاطر همین تا امروز چکش نکرده بودم.
    نظر همه برام محترم و با ارزشه.
    متاسفانه من زیادی منطقی هستم و تاجایی که بشه احساساتم رو دخیل نمیکنم خصوصا درمورد اتفاقات مهم زندگیم.
    من مثل اکثرا به قول دوستمون به چند سلول در حال رشد سه هفته ای نمیگم بچه.هیچ احساسی هم بهش ندارم چون حسش هم نمیکنم.
    در اسلام و شرعا مانعی برای سقط جنین زیر سه ماه وجود نداره و قبل تر هم اگر کسی قصد سقط داشت خیلی راحت دکتر براشون آمپول تجویز میکردن ولی در حال حاضر بخاطر کمبودن جمعیتوقتی به دکتر میگی سقط همونجا چنان فریادی سرت میزنه که ترجیح میدی سر خودت بلا بیاری ولی با علم ناقص خودت سقطش کنی.
    بنظر من بنده زمانی مرتکب گناه میشم که به بچه توی شکمم احساس اضافی و تحمیلی بودن داشته باشم,از سر عذاب وجدان و ترس بقیه نگهش داشته باشم,وقتی دنیا اومد مجبور باشم بذارمش مهد با اون محیط نه چندان مناسب و نه خودم از مادر بودن لذت ببرم و بچه م مادر و پدر و خونه رو حس کنه,زمانی احساس گناه میکنم که یدونم به همسرم فشار کمتری میاد اگر من الان که میتونم تو این زندگی کمکش نکنم و خیلی دلایل دیگه...
    ترجیح میدم نسبت به سلولهایی که نه من بهش حس دارم نه اون به من حس داره منطقی باشم و از زندگی و موقعیت های الانم نهایت بهره رو ببرم و بعد زمانی که عشق و نیاز به بچه خواب و خوراک رو ازم گرفته بود و با تمام وجود نیازش رو حس میکنم به این دنیا دعوتش کنم.زمانی که بتونم مادرش باشم و در حقش مادری کنم.
    شاید من زیادی منطقی هستم ولی ابدا بی احساس و بی وجدان نیستم.
    چون این کار در این شرایط نه گناه محسوب میشه نه باعث عذاب وجدان میشه.
    اگر سه ماه از این موضوع گذشته بود قطعا بحثش جدا بود.
    به هر حال من بطور طبیعی و ناگهانی خونریزی کردم و به دکتر مراجعه کردم و امروز صبح قضیه کلا تموم شد.
    ویرایش توسط ZENDEGIBEHTAR : شنبه 25 دی 95 در ساعت 14:02

  13. #18
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    قبل تر هم اگر کسی قصد سقط داشت خیلی راحت دکتر براشون آمپول تجویز میکردن ولی در حال حاضر بخاطر کمبودن جمعیت
    وقتی به دکتر میگی سقط همونجا چنان فریادی سرت میزنه که ترجیح میدی سر خودت بلا بیاری ولی با علم ناقص خودت سقطش کنی.
    در مورد سقط جنین حرفی ندارم ... بحث و تصمیم سختیه
    اما این که گفتید بخاطر کمبود جمعیت ...
    فکر نمی کنم که پزشکها خودشون را درگیر سیاستهای کلان جامعه بکنن و تخصص و کارشون را تا این حد درگیر مسائل سیاسی اقتصادی کشور بکنن
    به احتمال زیاد به خاطر مسائل تخصصی و شاید دینی فرهنگی، این حرف را می زنن.
    و حرفشون و مخالفتشون جای تامل داره. شاید باید بیشتر بهش فکر کنید و جدی تر بگیرید موضوع سقط را ( در حال حاضر در مورد شما باید بگم پیشگیری را)


    ضمن این که ایرانی که معلوم نیست برای 20 سال بعد حتی آب آشامیدنی ( و به تبع اون کشاورزی) کافی برای تامین جمعیتش داشته باشه
    خیلی هم نمی شه قاطعانه گفت مشکلی به نام کمبود جمعیت داره !!
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (شنبه 25 دی 95), ZENDEGIBEHTAR (دوشنبه 27 دی 95)

  15. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 تیر 02 [ 16:26]
    تاریخ عضویت
    1393-10-17
    نوشته ها
    75
    امتیاز
    7,668
    سطح
    58
    Points: 7,668, Level: 58
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 66 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نفهمیدم که خودتان سقط کردید یا خود به خود سقط شد ولی به شما تبریک می گویم.
    من که عمرم را تباه کردم.
    ای کاش لااقل در خصوص بچه دوم به حرف همسرم گوش نمی کردم و وادارش می کردم بچه را سقط کنیم.

  16. کاربر روبرو از پست مفید بابا. تشکرکرده است .

    ZENDEGIBEHTAR (دوشنبه 27 دی 95)

  17. #20
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-12-11
    نوشته ها
    396
    امتیاز
    15,136
    سطح
    79
    Points: 15,136, Level: 79
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 214
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,467

    تشکرشده 2,190 در 377 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام،

    نقل قول نوشته اصلی توسط ZENDEGIBEHTAR نمایش پست ها
    به هر حال من بطور طبیعی و ناگهانی خونریزی کردم و به دکتر مراجعه کردم و امروز صبح قضیه کلا تموم شد.
    این تاپیک به سرانجام خود رسیده و لذا بسته می‌شود.


    نقل قول نوشته اصلی توسط ZENDEGIBEHTAR نمایش پست ها
    در اسلام و شرعا مانعی برای سقط جنین زیر سه ماه وجود نداره...
    بنظر من بنده زمانی مرتکب گناه میشم که به بچه توی شکمم احساس اضافی و تحمیلی بودن داشته باشم,از سر عذاب وجدان و ترس بقیه نگهش داشته باشم, وقتی دنیا اومد مجبور باشم بذارمش مهد با اون محیط نه چندان مناسب و نه خودم از مادر بودن لذت ببرم و بچه م مادر و پدر و خونه رو حس کنه,زمانی احساس گناه میکنم که یدونم به همسرم فشار کمتری میاد اگر من الان که میتونم تو این زندگی کمکش نکنم و خیلی دلایل دیگه...
    ترجیح میدم نسبت به سلولهایی که نه من بهش حس دارم نه اون به من حس داره منطقی باشم و از زندگی و موقعیت های الانم نهایت بهره رو ببرم و بعد زمانی که عشق و نیاز به بچه خواب و خوراک رو ازم گرفته بود و با تمام وجود نیازش رو حس میکنم به این دنیا دعوتش کنم.زمانی که بتونم مادرش باشم و در حقش مادری کنم.
    شاید من زیادی منطقی هستم ولی ابدا بی احساس و بی وجدان نیستم.
    چون این کار در این شرایط نه گناه محسوب میشه نه باعث عذاب وجدان میشه.
    اگر سه ماه از این موضوع گذشته بود قطعا بحثش جدا بود.
    لطفا در بیان احکام شرعی احتیاط بیشتری داشته باشید. آنچه می‌فرمایید (متون با رنگ قرمز)، مخالف قول مشهور فقها است.

    اکثریت قریب به اتفاق فقها، سقط جنین را چه پیش و چه پس از دمیده شدن روح در جنین حرام دانسته و تنها در موارد بسیار خاص، همانند وجود خطر جانی برای مادر، آن هم فقط پیش از دمیده شدن روح در جنین، سقط جنین را جایز می‌دانند.
    برای اطلاع از جزئیات این مسئله، به مرجع تقلید خود مراجعه نمایید.

    به علاوه، آن بخشی از متن شما که با رنگ آبی متمایز شده، رگه‌هایی از توجیه مبانی دین را دارد. البته در این مورد خاص، شکر خدا از لحاظ شرعی ضربه چندانی ندیدید، چرا که آن توجیهات منجر به فعل گناه نشده است. ان‌شاءالله با تقویت خدامحوری در زندگی، از این لغرشگاه‌ها در امان بمانیم.

    با تشکر

  18. کاربر روبرو از پست مفید مسافر زمان تشکرکرده است .

    مـادرانـه (یکشنبه 26 دی 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا راهنماییم کنید
    توسط bita2 در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 12:17
  2. راهنماییم کنید لطفاً
    توسط roze siah در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 10:02
  3. می خوام ارشد حتما حتما قبول شم البته با این شرایط.... لطفا راهنماییم کنید
    توسط sami92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 تیر 92, 12:07
  4. راهنماییم کنید همسرم را برگردونم
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 خرداد 92, 00:46
  5. آیا درانتخابم اشتباه کردم یانه؟(لطفا راهنماییم کنین)
    توسط هیلان در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 فروردین 90, 14:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.