سلام
اول اینکه خدا رو شکر کن که همسرت مثل خیلی از افراد دیگه با یه احساس تعصب بی مورد کلا حق رو به ناحق نداده
ولی در نظر داشته باش که شما مجبوری کجدار مریض با این آدم کنار بیایی
و این به این معنی نیست که هر چی گفت هر کار کرد شما با لبخند دائما در خدمتش باشی
شما الان یک بار در هفته کمتر میری خونش و این یک تنبیه هست
دیگه با ایشون مسافرت نرو
این هم تنبیه مهمی هست
شما لازم نیست ایشون رو ببخشی فقط لازمه فعلا این مورد رو فراموش کنی تا بیشتر از این اعصاب خودت خرد نشه
به موقعش از این برخورد ایشون استفاده می کنی تا جلوی برخوردهای بعدی رو بگیری
اگر همسرت پیشنهاد مسافرت با ایشون رو بده میتونی این برخورد رو براش یادآوری کنی و بگی علاقه ای به این مسافرت و این از بین رفتن حرمتها نداری
خودت خواهی دید که ایشون بازنده هست ایشون روی باز شما و برخورد شاداب شما رو از دست داده
ایشون همراهی شما رو در خیلی موارد از دست داده
فعلا سعی کن فراموش کنی و به زندگی عادیت برگردی
زندگی با هر مردی مشکلات خاص خودشو داره
کمی زمان بگذره همه چیز در ذهنت کم رنگ میشه و به یه گوشه ذهنت فرستاده میشه
یه فیلم قشنگ بگیر ببین یا یه رمان زیبا بگیر بخون تا از این فضا و این افکار کمی فاصله بگیری و زودتر این موارد برات کم اهمیت بشه
پرواز کن آنگونه که می خواهی
وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
علاقه مندی ها (Bookmarks)