موضوع: گلچین سخنان نغز و توصیه های ناب مدیر همدردی

1- دوست داشتن بدون مهارت کافی ممکن (است) موجب اذیت شدن دیگری بشود...

برای لذت از زندگی نیاز هست ابتدا مهارت کافی کسب کنید.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread28602-3.html#post273442

2- معمولا برای اعتماد سازی مجدد نیاز هست ، فردی که مورد سوء ظن هست با شفاف سازی زیادی یا افراطی دل طرف مقابل را قرص کند و طرف مقابل هم باید همه سعی خود را بکند که در برابر وسوسه تجسس مقاومت کند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread29423-4.html#post286309

3- افراد هیجان محور و کم تحمل متاسفانه وقتی با مشکل شدید روبرو شوند برای حل موضوعات ممکن است به شیوه های احساس محورانه دست بزنند نه منطق محورانه

لذا تمایل دارند برای خروج سریع و پرقوت از فشارهایی که دارند به لذت های سریع الوصول و قوی دست بزنند تا رها شوند. به همین خاطر اینها در فاز فشار مستعد هستند که روی بیاورند به مشروب، سکس، سیگار، دوست بازی، مواد و ...

پس علاج حفظ آنها در شرایط متعادل، فراهم کردن زمینه های آرامش هست.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-29697.html#post288305

4- اگر شما نمی تونی خودت رو دوست داشته باشی و عاشق خودت باشی! چگونه می خواهی یک فرد غریبه تو رو دوست داشته باشه!!!!

+ اگر تو خودت رو طرد کنی. و به خودت بد و بیراه بگویی. دیگران هم از خودت یاد می گیرند چطور باهات رفتار کنند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread29744-2.html#post288892

5- یک دختر فقط و فقط وقتی صددرصد پسری به خواستگاری او می آید فرصت آرامش بخشی برای بررسی او دارد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread29794-4.html#post289323

6- به نظرم خدای تو خالق تو نیست.
خدای تو مخلوق ذهن توست.
خدای خود ساخته ات بتی بیش نیست. بشکنش.

خدایی که خالق هست. و تو را هم آفریده حتما خودش بهت می گوید چه کسی هست! حتما خودش را از طریق فرستاده اش معرفی کرده ! حتما برای تو همه چیز را شفاف مکتوب کرده!

خدای چنین قدرتمندی و بی نهایت را از زبان خودش بشناس. نه صرفا از طریق ذهن خودت

+ همان ذهن کوچکی که با افکار یک جانبه و پرخطا زندگیت را تباه می کند، همان ذهن نیز، خدای بی عرضه ای را هم برایت می سازد که او هم زندگی و دینت را تباه می کند.
اما اگر ذهنت را به جای خالق ، مخلوق بدانی
پس باید تحت فرمان خالق باشد.
و خالق خود گفته است که کیست و گفته است که من و تو کی هستیم و چه باید بکنیم. و چه کمکهایی به ما می کند.

+ مثل ابراهیم بت شکن. این بت خداگونه را بشکن.
بعد هم بت دوم را بشکن. بت خودت .
بت خودت بتی هست که تو را و خواسته تو را مرکز کائنات می شمارد. و هستی باید طبق آن تنظیم شود.
بت خودت، بتی هست که طراز آفرینش هست. و اگر چیزی در همه دنیا و کهکشانها و هستی بر وفقش نباشد، حتما معیوب و ناپسند هست.
وقتی این بتها را شکوندی
رها می شوی.
و در این رهایی احساس تنهایی می کنی.
حالا نوبت آنست که خالق قوی پیدا کنی
خدایی باشد که خالق هست و حکیم و مهربان و قوی
حالا بنده اش شو
و در این بندگی رها و آزاد از هر غم و درگیری شو

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread29802-3.html#post289815

1- ما حتی به خانمها توصیه می کنیم برای آقایانی که زمینه بی مسئولیتی دارند. کارهای اجرایی هماهنگی گرفتن وام یا قرض از کسی را هم نکنند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-29944.html#post293911



2- اگر آقایی تمایل به ازدواج داشته باشد، دوست دارد به چنین قله ای حفاظت شده و مستحکمی ، از طریق راه صحیحش دست یابد.


+دختران دم دستی بیشتر شکار لذت طلبان هستند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30193-3.html#post294162

3- این را بدانید همیشه آتش سوزی گسترده یک جنگل بزرگ که خاموش کردن آن گاهی غیر ممکن است از جرقه یک کبریت در معرض انبوه چوب خشک و باد گرم شروع می شود. لطفا از این جرقه ها اجتناب کنید و به فکر خاموش کردن بعدی نباشید.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-30411.html#post296204


4- صحیح نیست که زن و شوهر تصویر تحریف شده ای از نقاط ضعف و قوت خود را به همسرشان ارائه دهند. اگر چنین شود به خاطر این فونداسیون سست به زودی خانواده در هم می ریزد.
این بسان کودکی هست که توانایی عبور از خیابان ندارد، لکین در چشم والدین خود را واجد این قدرت نشان دهد. بعد از خیابان عبور کند و جان خود را از دست بدهد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30411-2.html#post296223


5- یکی از راهکارهای کنترل لجبازی آشنایی با اعتماد به نفس و ارتقاء آن هست. تا برای اثبات بزرگی خود نیاز به مجادله و انجام اعمال به عکس نباشیم.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-30497.html#post297396

6- ما نمی گوییم پسری ناشناخته دختری را به همسری برگزیند (سنتی مثل قدیم)، بلکه می گوییم هر چقدر می خواهد شناخت پیدا کند و بررسی کند اشکال ندارد، لیکن چرا یواشکی؟! چرا توی خلوت؟! چرا بدون در جریان گذاشتن دیگران؟!
معمولا یواشکی و پنهان کاری برای کلاهبرداری، سوء استفاده و ... .هست. ازدواج که انتخاب مهمی هست. چرا نباید خانواده ها و دیگران مسیر را ببینند؟


+ خواستگاری معنی ازدواج نمی دهد. خواستگاری یک فرایند از یک مسیر عمده برای بررسی و شناخت دختر و پسر هست. این شناخت ممکن است 6 ماه، 9 ماه یا حتی یکسال طول بکشد. لیکن همه مسیر امن هست. و نه سرعت غیر مجازی هست، و نه تخلفی و .....

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread29956-4.html#post297517

7- عذاب وجدان وقتی انرژی انجام کارمثبت و ترک کار منفی را می دهد ، مفید هست. اما اگر فقط روی اعصاب راه برود ، اما موجب هیچ اقدام مثبت نشود و حتی انسان را به خطا بیندازد که باز کار منفی دیگری بکند مضر هست.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30509-3.html#post297557

8- همیشه هر مشکلی در زمان شروع اگر بلافاصله و قوی برخورد بشود به راحتی قابل حل هست... اگر شما بحث های خیانت در تالار همدردی را دنبال کنید. کمتر موردی را خواهید دید که فرد ابتدا قصد کرده است که من می خواهم امروز شروع به خیانت کنم.
همیشه از یک قسمت عقل پسند و اجتماع پسند شروع می شود. و بعد که شیطان آنرا به چیزهای زیبا آراست و فرد را درگیر کرد، کم کم بحران شروع می شود آن وقت آنقدر دیر هست که فرد به شدت وابسته یا خدایی نکرده گرفتار مسائلی شده است که برگشت از آن تقریبا غیر ممکن است.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30589-3.html#post298642

1- شما* پیشفرض هایی از زندگی خوب دارید، که اساسا در دنیا غیر ممکن است. و چون غیر ممکن است شما با هر کسی که در این دنیا زندگی می کردید باز هم مهمان تالار همدردی بودید.
(*مخاطب: افراد ایده آل نگر ، پر توقع و خود محور در امر ازدواج و زندگی زناشویی)

+ هر انسانی منافع خاصی دارد. هر منافع لذتی خاص خودش را دارد، هر انسانی دلی دارد و هر دلی چیزی دوست دارد.
لذا اگر در یک جامعه هر فردی بخواهد برای خودش قوانین نانوشته ای در ذهن داشته باشد و کاری به علمی بودن یا نبودن، به قانونی بودن یا نبودن، به اخلاقی بودن یا نبودن، به هنجار بودن یا نبودن و... نداشتبه باشد. به تعداد افراد آن جامعه ، خواستهای مختلفی وجود دارد که غالبا با خواستهای دیگران درگیری ایجاد می کند.

+ شما باید اول بدانید آنچه که نگرش خود خواندید و آن را لازم الاجرا دانستید، تا وقتی اصلاح نشود. با هیچ کس در این دنیا خوشبخت نخواهید شد. مگر اینکه آن فرد انسان نباشد. چون اگر انسان باشد، او هم نگرش و خواستهایی دارد. و این خواستها هم خاستگاهی دارد. یا شرع هست، یا عرف هست، یا قوانین هست، یا حداقل مثل شما دل خودش و فکر خودش هست. هر کدام از اینها که باشد با شما در تعارض قرار می گیرد. و درگیر خواهید شد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30576-6.html#post299088


2- وقتی احساسی، افکاری، افعالی اشتباه هست. و عقل و شرع و عرف و آداب های اجتماعی و هنجارهای فطری و اجتماعی تقبیح می کنند. و خودمون و دیگران هم اذعان داریم. درست نیست که در مورد آن حرف بزنیم. و حتی تجزیه و تحلیل کنیم.
ضرب المثل هست که وصف العیش نصف العیش.
شما با این تاپیک و حرف در این مورد در ناخودآگاه خود در حال خود ارضایی روانی هستید.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30411-6.html#post300788


3- در مشاوره قبل از ازدواج قانون این است، با وضعیت فعلی افراد ازدواج می کنید. نه تغییرات احتمالی آینده آنها. (اگر روی استثناء این قانون بخواهید تاکید کنید، ریسکی هست که هزینه اش را شخص شما باید بپردازید.)

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30802-2.html#post301327


4- معمولا سرمایه گذاری عاطفی و در پی آن ورشکستگی عاطفی فشار بسیار سنگینی بر ما وارد می کند. علت این است که همه سرمایه روانی و عاطفی خود را متمرکز کرده اید جایی که هنوز برای شما نبوده است.
ما همیشه به دختران و پسران توصیه می کنیم تنها زمانی این سرمایه خود را روی فردی سرمایه گذاری کنید، که کاملا متعلق به شما باشد. یعنی قانونی، شرعی و عرفی عقد شما باشد و به نام شما باشد. هیچ وقت سرمایه عاطفی خود را جایی سرمایه گذاری نکنید که هنوز به شما تعلق ندارد. با آشنایی و دوستی و حرفهای این چنینی تعهدی ایجاد نمی شود.

+ اعتماد به نفس مقوله ای نیست که کسی در ظرف ما بریزد. اعتماد به نفس چیزی نیست که ما نداشته باشیم و دیگران به ما بدهند. یا اینطور نیست که بخواهیم خودمان به دست آوریم.
در واقع ما نفس و خود را داریم. اما مقوله هایی منجر شده است که دستمان به خودمان نرسد. در واقع ما خودمان موانعی ایجاد کرده ایم که به خودمان اعتماد نکنیم.
لذا لازم هست. خودمان با خودمان یک رو باشیم. با خودمان صادق باشیم. همین.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread30702-3.html#post302727


5- همیشه راه خلاصی از گرفتاری ها و رنجها و دردهای ما این نیست که روی آنها تمرکز کنیم و سعی کنیم مستقیما آنها را از میان برداریم. گاهی باید بزرگ شویم، گسترده تر و عمیق تر بنگریم. و دنیا را بزرگتر ببینیم و جهان را درست ادراک کنیم.
نگاه دقیق به مردم و شرایطشان گاهی وزن مشکلات ما را دقیقتر برای ما روشن می کند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread1197-2.html#post303803

1- نقش فرزندی نقش سپاسگزاری نسبت به والدین هست. حتی اگر اشتباهاتی داشته باشند.
نقش فرزندی نقش محبت هست، حتی اگر لغزش داشته باشند.
نقش فرزندی اطاعت از فرمانهای آنهاست ، به جز موردی که از شما بخواهد شما به خطا بروید. اما اگر خودش به خطا می رود شما صرفا می توانید دلسوزانه محبت کنید ، موعظه کنید و غیر مستقیم کمک کنید.

+ما در بهترین صورت می توانیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم. و تبعات خوب و بد را با زبان نرم به دیگران بگوییم و خودمان هم عمل کنیم.
اما اینکه نتایج چگونه می شود به حق انتخاب افراد بستگی دارد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31102-5.html#post305511


2- کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند در خودشان دنبال بهانه ای می گردند که به خاطر آن بهانه ، خودشان را کمتر از دیگران بدانند.
و کسانی که اعتماد به نفس دارند. می دانند که ذاتا هر انسانی ارزشمند هست حتی اگر خیلی نقاط قوت را نداشته باشد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31159.html#post305971


3- دل و ذهن آدمی ، کشتزار بسیار قوی و قدرتمندی هست.
اگرواقعا می خواهید که بعدا چیزی هرزه ، در آن رشد نکند و تمایل ندارید این درختچه هرزه هر روز قویتر شود و همه چیز را به فساد بکشد،

بهترین کار اینست که از همان نخست بذری را در آن ننشانید.

اگر بذر را نشاندید، آن بذر آب می خورد حتی با خیال ، حتی با یک بیت شعر، یا حتی یک منظره رومانتیک یا حتی دیدن یک فیلم عاشقانه.
یعنی وقتی بذر در درونتان افتاد، رشدش با اجازه شما نیست.
شما فقط آنقدر قدرت دارید که تصمیم بگیرید که این بذر را بکارید یا نکارید. بعدش هر روز درگیری ها و نآرامی هایی خواهید داشت.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31210-2.html#post306651


4- هم می شود کسی را دوست داشت و هم می شود با بعضی رفتارهای او موافق نبود.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31395.html#post309260


5- شما خانمها چرا گاهی از این طرف غش می کنید تا مرز فیمنیست پیش می روید که حتی اگر کسی به شما بگه یه خانم هستید، آنرا فحش محسوب می کنید. و از طرفی آنقدر منفعل می شوید که ارزش خودتون را پایین می آورید

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31553.html#post311070


6- از شرایط مشاوره تخصصی نیست که چیزی بگوییم که مراجعان دوست دارند و با آن سبک زندگی می کنند.

+ اساسا ریشه بسیاری از این نابسامانی ها مثل طلاق به این بر می گردد که کثرت یک مسئله در دنیای واقعی به اشتباه با صحت آن واقعه مساوی گرفته می شود.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31553-2.html#post311141


7- قبل از ازدواج ما صرفا قادر به شناخت سرنخهایی از همسرآینده امان هستیم و کمتر فرصت می کنیم که همه رفتار و خصوصیات فرد را همانطور که بعد از ازدواج بروز می کند، دریابیم.

+ یک اشتباه دختران و پسران اینست که معیار خاصی ندارند. یک نفر که سر راهشان قرار می گیرد بررسی می کنند و چون چند نقطه مثبت دارد به او بلی می گویند.
در حالیکه باید چارچوبهای اساسی هر کس برای ازدواج مشخص باشد.

+ در واقع هر رفتاری از ما از مخزنی درون ما ریشه می گیرد که رفتار مشابه آن هم در آن هست و بعدا بروز می کند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31553-3.html#post311169


8- صداقت و رو راستی بین زن و شوهر و عدم پنهان کاری به هر دلیلی، زندگی را بیمه می کند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31543-7.html#post311554


9- اگر آقایی نداند برای شناخت همسرش باید فرایند خواستگاری را طی کند. حتما بلد نیست بعد از ازدواج هم باید چه کارهاو مسئولیت هایی را انجام دهد. پس اینگونه آقایون هم نمیشه رو دیوارشون یادگاری نوشت.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31592-3.html#post311842

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
لطفا توجه زیادی مبذول فرمایید. چون نکات مهمی در اصل سئوال هست و دقیق هست

یکم: اصلاح سطح تفکر و کنار گذاشتن فلسفه لذت گرایی
این یک اشتباه رایجی مبتنی بر لذت گرایی هست که افراد تصور می کنند که باید خود را در مسیری که لذت می برند رها کرده و از جایی که لذت نمی برند جدا شوند. اینگونه هدف گذاری زندگی معمولا با شکست های قطعی و با لذتهای مقطعی همراه هست. مثلا کسی که اعتیاد را پیشه خود می کند و معتاد می شود. از اینکه به زندگی و همسر و بچه و کار برسد لذت نمی برد. اما وقتی مواد می بیند جذب می شود و با آن لذت می برد. پس بر همین اساس اصالت لذت تصور می کند باید همین مسیر لذت بار را برود.

پس در گام نخست شما باید نگاه خود را نسبت به زندگی تغییر دهید. قرار نیست که هر چا لذت هست ما برویم و هر کجا مسئولیت و کم لذتی هست را ترک کنیم.








دوم: انرژی روانی خود را روی هنجارها سرمایه گذاری کنیم.
معمولا مشروب خواری، عدم تعهد جنسی، بی مسئولیتی هم لذت آور هست.
اما ما سعی می کنیم که هنجار باشیم. یعنی ذهن خود را حول خیالبافی در خصوص این جرائم و این مشکلات رشد نمی دهیم. بلکه روی هنجارها سرمایه گذاری روانی می کنیم.
پس همجنسگرایی یک ناهنجاری هست که ناشی از سرمایه گذاری روانی زیاد ما روی یک تخیل هست.
به دیگر سخن وقتی در زندگی ما هدفمندی خود را از دست می دهیم. مانند یک قطعه چوب روی آب می شویم. حالا به هر جهت که کشش یا وزش باد ما را می برد به همان سو می رویم.
در حالیکه یک انسان یک قطعه منفعل چوب روی آب نیست. بلکه خودش موتور محرکه دارد ، خودش فرمان دارد ، خودش را جهت می دهد و خودش قطب نما دارد. و انرژی می گذارد و همه اینها ناشی از اختیار و مسئولیتی هست که انسان دارد.
پس شما باید سئوال خود را بدین شکل اصلاح کنید:
چگونه خیالبافی خود را در خصوص لذت جنسی اصلاح کنم؟







سوم: آگاهی، مهارت و حل مسئله
اگر بند 1 و 2 را به دقت مطالعه کرده باشید و پذیرفته باشید و به نتیجه رسیده باشید، نوبت این بند می رسد که شما از این به بعد صرفا انرژی خود را در مسیر لذت بردن جنسی از همسرتون و سایر جنبه های زندگی می کنید. که البته نوع تاپیک عوض می شود و نیاز به آگاهی و مهارتهای لازم جهت بهره بردن و لذت از زندگی و همسر هست.

​

1- دختران از سنین نوجوانی به جهت وقایع تحولی که در رشد آنها اتفاق می افتد ، آماده برای ازدواج می شوند. (لیکن جامعه کنونی که در این مورد متاسفانه با عقب ماندگی همراه هست، زمینه ازدواج و پختگی ازدواج را برای دختران فراهم نمی آورد.)

لذا نیاز عاطفی وجود دارد و باید هم متوجه همسر شود. لیکن در غیاب آن به دنبال جایگزین می گردد.

این جایگزینی اکثرا به اشتباه متوجه جنس مخالف و دوستی می شود که تبعات خاص خودش را دارد. گاهی هم به خاطر شرایط ویژه یک فرد همجنس و زمینه وابسته سازی در فرد مخاطب به صورت ارتباط های غیر متعارف با هم جنس به صورت وابستگیخودش را نشان می دهد.

(لذا) 2 کار باید در این مورد انجام شود. که معطوف به همین دو علت اصلی هست.
الف) برای ازدواج باید بستر سازی و سریعا اقدام شود.
نیاز اصلی ازدواج هست. باید مد نظر قرار گرفته و برایش برنامه ریزی ویژه شود.
ب) کسب آگاهی ها و مهارتهایی برای کنترل وابستگی.

باید زمینه ترک این اعتیاد وابستگی صورت بگیرد. بستر زدایی ، تمرکز زدایی شود و فرد وابسته ساز هم در این جهت فعال شود.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread18573-4.html#post312032


2- گاهی خانواده ها در شرایط صحیح خواستگاری و علیرغم شناخت دقیق برای سلب مسئولیت از خود استخاره می کنند.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31628.html#post312099


3- خانمها یا آقایانی که صفی از زن و صفی از مرد روبروی هم تشکیل می دهند و بین آن دو قضاوت می کنند و حق را به یکی از طرفین می دهند. عملا جنگ نخ نمایی را اعلام می کنند که پیروزی هر یک ، شکست هر یک از آنها خواهد بود.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31577.html#post312431


4- سعی کنید وقتی کسی را برای ازدواج انتخاب می کنید:

+ مستقل باشد. حداقل در مورد مهمترین تصمیم زندگیش که ازدواج هست. که اگر در این امر مهم صاحب نظر نباشد، احتمال قوی سایر مسائل زندگی هم دست او نخواهد بود.

+ اولین گام را برای ازدواج بردارد. اولین گام نیز خواستگاری رسمی هست. هر گونه آشنایی غیر رسمی تعهدی برای طرفین نمی آورد.

+ در مورد ازدواج پشتوانه اصلی که خانواده هست را به هیچ وجه دست دوم یا چندم به حساب نیاورید. قویترین پشتوانه هر کس در سختی و راحتی خانواده اش هست و آنها بهترین تجارب و قدرت را برای حمایت دارند.

+ کسانی که به بهانه های عقلانی روی قول و قرار خود نمی مانند و برای پیمان شکنی دلیل جور می کنند خیلی قابل اعتماد نیستند.

+ هیچ وقت یک خواستگار نقد و خوب و مناسب را برای یک فردی که هنوز حتی به اندازه یک خواستگاری جدی نیست از دست ندهید.

+ هیچ وقت وجه اجتماعی خود را در شهر و محل سکونت خود به راحتی خراب نکنید. آنهم روی موضوعی که قطعیت ندارد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31690.html#post312731

5-

اساسا ازدواج نیاز به پختگی و بلوغ و یکسری معیار دارد. گرچه این معیارها معمولا با سن، تحصیل و شغل رابطه دارد. لیکن این اشتباه هست سن جایگزین این معیارها شود.
لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31703-2.html#post312944


6- بهترین حالت جلسات (خواستگاری) رسمی و حضوری هست. تلفن ها، اس ام اس، ایمیل و هر گونه ارتباط غیر حضوری معمولا ایجاد سوء تفاهم کرده و مسائل را زیادی مثبت یا زیادی منفی نشان می دهد که به خاطر ناکارآمدی اینگونه وسایل در درک زبان بدن فرد هست.


لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31726.html#post313118


7- یا باید ما جلوی اشتباهاتمان را بگیریم. یا بالاخره اشتباهاتمان جلوی ما را می گیرد.


لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31739-2.html#post313323

1- توجه کنید. وقتی خانمی مشکلی با همسرش پیدا می کند. یا از نظر عاطفی رابطه اشان سست می شود. درون خانواده مسائلی پیدا می شود که در سطح کم و قابل بازسازی ، تعمیر می شودو اگر غیر قابل حل باشد به طلاق ختم می شود. پس راه اول (بازسازی)و آخر (طلاق) مشخص هست.اما فکر به مرد دیگر، یا فکر خیانت یا ... هیچ ربطی مستقیمی به ارتباط زن و شوهر ندارد. و ریشه اصلی آن بیرون از خانواده است.

+ اگر زن و شوهری مسئله دارند یا حل می شود و زندگی می کنند، یا حل نمی شود و طلاق می گیرند. و فکر خیانت در این مجموعه نمی گنجد.
فکر خیانت معمولا به خاطر جاذبه های بیرون و عدم ظرفیت شخص ،به وجود می آید و بعد که فرد مبتلا می شود برای دلیل تراشی به دنبال بهانه درون خانواده می گردد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31739-3.html#post313539


2- (سوال: آیا رابطه قبل از ازدواج را به خواستگار بگوییم یا مخفی کنیم؟)

بسیار مهم هست در جلسات خواستگاری غیر مستقیم حساسیت و شرایط خواستگار را بسنجی. اما اگر متوجه حساسیت ایشون روی اینگونه مسائل وحجاب و ... شدید. یا سئوال مستقیم یا غیر مستقیم کردند. شما جوابی بدهید و عبور کنید. اما خودتون بعدا بدون اشاره به دلیل خاصی او را رد کنید.
یعنی شما مجاز نیستید کسی که این مسائل برایش مهم هست. می پرسد. به دروغ به او جواب بدهید و با او زندگی کنید. بلکه اگر نپرسید شما هم نگویید. اما اگر پرسید. یک جواب کلی بدهید ولی با او ازدواج نکنید.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31776-3.html#post314007


3- غالبا زوجین در فضای مه آلوذ ذهنی و رویاهای خود ازدواج می کنند، خیالات و فانتزی هایی در ذهن خود می پرورانند و انتظارات خاصی از زندگی دارند که با واقعیت منطبق نیست.اصلاح این انتظارات و باورها، و تمرین صبر و کسب سعه صدر و تحمل و آگاه شدن و تمرین مهارتها می تواند زندگی را بیش از 70 تا 80 در صد بیمه کند و مابقی هم بر می گردد به انتخاب صحیح و منطقی که همه اینها با توکل به خدا زندگی خوبی را ایجاد خواهد کرد.


لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31817.html#post314114


4- ازدواج محلی برای لذت بردن و راحتی نیست. زندگی صحنه تلاش ، فعالیت و جنب وجوش و مسئولیت پذیری هست. برای خود این پیشفرض و انتظار را نگذار که انتخابی داشته باشی که در زندگی مشکلی نداشته باشی. هر انتخابی داشته باشی باید خودت را برای حل یکسری مشکلات آماده سازی

+ تعارض ها در زندگی و مشکلات در زندگی سرمایه های زندگی برای رشد و خودسازی و بزرگ شدن هست. اگر در زندگی تعارض و دردسر نباشد به هیچ وجه از بچگی در نمی آییم.لذا هیچ وقت این باور و انتظار را به ازدواج نبرید که انتخابی داشته باشید که بعد از آن مشکل و دردسر و تعارض نباشد.

+ تمرین کن که با هر کس ازدواج کردی با همه ضعفهایش دوستش داشته باشی و نخواهی تغییرش دهی

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31870.html#post314554


5- هدف ازدواج علاوه بر پاسخ به نیازهای جنسی و عاطفی ، پخته کردن انسان، مسئولیت پذیر کردن انسان، دیدن کسی به غیر از خود، و حل مشکلات و حرکت و تلاش هست.... مشکل امروز جوانان عدم فهم ازدواج هست. نه انتخاب ناصحیح همسر

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread-31870.html#post314600

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام

انسان مجموعه ای از نیازمندیهای جسمی و روانی دارد که باید برای ارضاء صحیح آنها برنامه داشته باشد.غذا ، پوشاک، مسکن، ازدواج، فرزند و ....


کسانی که این نیازمندی ها و اولویت هایشان را متوجه نشوند یا انکار کنند ممکن است موجب شود به شیوه ناصحیحی به یک نیازشان پاسخ دهند.ازدواج یکی از نیازهای اساسی هر انسانی هست. و باید به وقتش انجام شود. حالا ممکن است که به خاطر موانعی چند ماه یا چند سالی عقب بیفتد. اما اینکه یک فردی به بهانه تحصیل، بهانه شغل، بهانه رفاه، بهانه آزادی، بهانه لذت بردن از زندگی، بهانه کمالگرایی برای انتخاب همسر یا ...؛ ازدواج خودش را عقب بیندازد. از آن به بعد این فرد نیست که دست به انتخاب برای این نیازش می زند، بلکه نیازهای عاطفی و جنسی سرکوب شده اش، او را مدیریت می کند.شاید در زمان عادی فرد بتواند برای انتخاب همسر تصمیم بگیرد. اما در زمان نیاز بحرانی این نیازهای عاطفی و جنسی بدون در نظر گرفتن عقلانیت و بر اساس احساس و هیجان برای فرد تصمیم می گیرد.

از طرف دیگر وقتی ازدواج به عقب می افتد، فرد شناختش نسبت به ازدواج به شدت تحریف می شود. و روش کار برای ازدواج را اشتباه می رود، معیارهای ازدواج را اشتباه می کند. و هیجانات و احساسات کلا زندگی او را دستخوش امواج سهمگین می کند. و او متوجه نمی شود ریشه ضربه ای که می خورد از چیست.راه درمان این مشکل هم فهم اینست که نیاز اساسی ما یک مرد خاص یا زن خاص نیست. بلکه نیاز اساسی ما نیاز به جفت و جنس مخالف هست.

اما چرا در یک فرد خاص متمرکز می شود. به خاطر همان تحریفاتی که به خاطر بی توجهی به اولویت های زندگی کرده ایم و به حالت بحرانی رسیده ام.حالا که متوجه شدیم نیاز ما ازدواج هست نه یک فرد خاص چه باید بکنیم؟ باید آگاهی کافی و مهارت کافی در مورد شناخت ازدواج و همسر یابی و معیارهای انتخاب همسر ور وش های آن را کسب کنیم. و از دنباله روی احساسی که منجر به وابستگی و تحریف انتخاب ما می شود ، حذر کنیم.

​

1- این موارد تحصیلات بالا ، در آمد بالا و قشنگی زیاد خانمها امتیاز قابل توجهی در زندگی زوجین محسوب نمی شود و اگر خانمی ظرفیت این نعمات را داشته باشد و درست از آنها بهره گیری کند، آنگاه تازه مانند دختران دیگری خواهد بود که فاقد این ویژگی ها(تحصیلات بالا، ثروت بالا، زیبایی زیاد) هستند خواهد شد!!!!!

+ متوجه باشید تحصیلات بالا، درآمد بالا ، زیبایی زیاد هنگام همسر گزینی خانمها می تواند به عنوان یک آفت فرایند شناخت و ازدواج را تحریف کند.
یا خود خانمها اشتباها به خاطر این امتیازات موارد خوب را از دست می دهند.
یا آقایون به اشتباه فکر می کنند اینها امتیاز هست و خانمی که شرایط مناسب را ندارد انتخاب می کنند.

http://www.hamdardi.net/thread-31970.html#post315709


2- علت اینکه آدم های کمال گرا هرگز در زندگی آرامش ندارند و لذت نمی برند همین هست که برتر بودن و بالا بودن برای آنها دلیل زندگی هست. و معمولی بودن یعنی وحشت.
پس اینگونه آدمها همیشه وحشت افتادن میان معمولی ها را دارند.
ولی وقتی معمولی باشی. زندگی می کنی بدون ترس از دست دادن موقعیت.
وقتی شاگرد اولی
وقتی نفر اولی
وقتی خیلی پولداری
یا ....
همیشه باید نگران از دست دادن این قله ها و مقام و شرایط باشی.
اما معمولی ها، فارغ از این اضطراب ها و تنش ها زندگی می کنند.
انسان ها باید سعی کنند معمولی بودن را هدف قرار دهند.

+ کمال گراها میانگین قابل قبولی ندارند. اما در بعضی از جنبه های زندگی مایه حسرت بقیه هستند.

http://www.hamdardi.net/thread-31970.html#post315872


3- معمولا وقتی ما از پیله خود بیرون می آییم و نسبت به نیازهای اطرافیان واکنش مثبت نشان می دهیم ، بیشتر احساس عزت نفس می کنیم.

+ وقتی که به جای تمرکز بر لذتهای خود ، به انسانها از محبت توجه نشان می دهیم. خیلی خود را انسان تر می بینیم و با عزت نفس

http://www.hamdardi.net/thread4089-40.html#post316601


4- طرز تفکر و نگرش کسی که ما با آن ازدواج می کنیم یکی از معیارهای بسیار بسیار مهم در روند زندگیمون هست.... تفکری که با يک غوره سرديش ميکنه با يک مويز گرميش. می تونه دردسرهای بزرگی را در مسیر زندگی برای شما ایجاد کند.

http://www.hamdardi.net/thread-32064.html#post316951


5- واقعیت این است که زندگی یک سفره آماده نیست که وقتی ازدواج کنیم بدون مشکل سر سفره بنشینیم. باهر کسی که ازدواج کنیم به زودی متوجه یکسری مشکلات و دردسرها خواهیم شد. یا بعدا پیش می آید.


+ هر انسانی به میزانی که با این آزمایشات مشغول هست و صحنه را خالی نمی کند به همان اندازه از زندگی بهره می برد و رشد می کند.

http://www.hamdardi.net/thread-32116.html#post317356

1- درس و کار شما برای یک مرد بیشتر نقش یک هوو را دارد.

+ برو سراغ نیازهای همسرت چه آن نیازهایی را که فریاد می کند، چه نیازهایی را که نجوا می کند، چه نیازهایی که سانسور می کند، چه نیازهایی را که فرافکن می کند، چه نیازهایی را که تلویحا بیان می کند، چه نیازهایی را که نمی شناسد و شما متوجه می شوید.

+ آقایون زن با سواد ، تحصیل کرده، شاغل و با درآمد و منطقی و .... را تا جایی دوست دارند و افتخار می کنند و رابطه خوب باهاش دارند که این ابزار وسیله ای برای مقابله و مباحثه و مجادله با آنها نباشد. و ابزاری برای برتری خانم به حساب نیاید.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread32208-2.html#post318526


2- این همه پرنده، درنده، خزنده ، چرنده و .... هر روز روزی می خورند و سیر می شوند. هیچ برنامه ای مثل ما هم نمی ریزند. این یعنی اینکه خدا روزی رسانی را جدا از عقل هر کس برایش تدارک دیده است.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31830-14.html#post319203


3- فایده ازدواج به عشقش نیست. بلکه به تشکیل خانواده با کارکردهای مختلف آن هست که درست انجام شود و چسب اساسی محبت و عاطفه بین همسران و فرزندانشان و انجام امور در یک فضای آرامش بخش و نشاط انگیز و هدفمند است.

+ اصولا بسیاری از انسانها هدفمندانه کار نمی کنند. بر اساس لذت آنی و شرایط زمان حال و بدون تفکر اقداماتی را انجام می دهند.
از این دست هست تجمل پرستی ها، لذت جویی از جنس مخالف بدون محدودیت منطقی و شرعی و قانونی، حرص زدن در مورد مسائل مالی، توهم موقعیت به اعتبار شغل و پول و تحصیل و همچنین هست بدون فکر ازدواج کردن یا فرزند دار شدن که صرفا بر اساس تغییرات فیزیولوژی بدن و یکسری عواطف و احساسات به وقوع می پیوندد.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31830-14.html#post319225


4- ما از احساسات نفی نمی کنیم. از احساس گرایی به معنی اینکه سکان زندگی فردی به دست احساسش باشد و با احساس هدایت شود نفی می کنیم. احساس نیاز آدمیزاد هست و بدون احساس شاید به جرات بتوان گفت از انسانیت چیزی نمی ماند. اما این احساس ابزاری هست که انسان باید صحیح از آن استفاده کند.
انسانهایی که خودشون را می سازند احساس و منطقشون منطبق می شود. لذت و رنج برایشان مساوی می شود. و همه اینها به مدد متصل شدن به سرچشمه آفرینش محقق می شود. لذا بحث مسائل شهودی طراز بالاتری از روانشناسی تجربی امروز هست.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31830-16.html#post319354


5- شنیدید می گویند : کلاغه اومد راه رفتن کبک را یاد بگیره، راه رفتن خودش را هم یادش رفت.
الان خانواده ها دچار یک گسیختگی تربیتی و فرهنگی این چنینی هستند.
از یک سو فرهنگ ایرانی، از یک سو فرهنگی اسلامی، از طرف دیگر هم نقش رسانه ها و فرهنگهای غیر بومی و غربی
لذا یک معجون متعارضی از روشها ، اعتقادات و شیوه ها با هم ترکیب شده اند که فرد خودش هم نمی داند یا نمی تواند بین اجزاء روانی اش یکپارچگی ایجاد کند.
به نظرم باید به جای صرفا شعارهای دینی و ظاهر سازی های دینی و ....،
ضمن حفظ چارچوب ها و شکل تقیدات دینی، انرژی بیشتری روی محتواها گذاشته شود.
متاسفانه خانواده ها در معرض انقراض هستند.
هم از نظر کمیت در حال کاهش هستند و هم از نظر کیفیت، کارکردهای اصلی خانواده دچار مشکل شده است.
خانواده الان به سویی می رود که توانمندی لازم برای انجام رسالتهای خودش را ندارد.
جای تربیت صحیح دینی ،نه تربیت رسانه ای و شعاری به شدت در خانواده ها خالی هست.

لینک تاپیک: http://www.hamdardi.net/thread31830-16.html#post319383