به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 95 [ 11:14]
    تاریخ عضویت
    1395-5-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    توقعات خانواده

    سلام دوستان من تازه اینجا عضو شدم یعنی خیلی شانسی پیداتون کردم ، اونم دقیقا زمانی که مشکلات خانوادگی امونم رو بریده ، من هشت ساله که ازدواج کردم و یه دختر بیست ماهه دارم ، پدر و مادرم و برادر کوچکترم باهم زندگی میکنن که برادرم سربازه و برادر بزرگترم هم متاهله و سر زندگی خودش...مشکل من توقعات مادرمه ، همینطور که میبینید من تک دخترم و این یعنی بار زیاد مسوولیت رو دوش من البته بیشتر عاطفی ، مادرم از همون دوران نامزدی انتظار داشت من بیشتر وقتم با اونا باشه ، اون زمان همسرم ا من دور بود و ما آخر هفته همو میدیدیم ولی بازهم همون چند ساعت هم واسه مادرم غیر قابل قبول بود ، الان هم بعداز این همه مدت من همیشه زندگین تحت نفوذ مادرم بوده ، همیشه برنامه هام باید با ترس و لرز چیده بشه چون دوست ندارم ازم دلخور بشن ، همیشه تمام سعیمو میکنم که بهشون توجه خاصی داشته باشم مخصوصا به مادرم ولی بازم نمیشه ، واقعا کم آوردم لطفا راهنماییم کنید من باید چیکار کنم ، همسرم هم ا اینکه من نمیتونم مستقل باشم ناراحته و میگه تو اگر مرتب به دیدن خانواده ات میری فقط از روی ترسه ، که تا حدی هم درسته متاسفانه

    - - - Updated - - -

    یه مثال ساده اینکه چند روز پیش مامانم اینا اسباب کشی داشتن و من از هفته قبل گفته بودم که همسرم آخر هفته سرکاره و نمیتونم بیام و مامانم قبول کرد و گفت با بچه سختته نمیخواد بیای ، بازم چندروز پیش اعلام کردم که هم مهمون دارم هم همسر تا دیر وقت سرکاره و اما روز اسباب کشی چندبار زنگ زدم و خسته نباشید گفتم و سراغ گرفتم تا امروز که هم مادرم هم پدرم به شدت باهام سرد و خشک رفتار کردن پشت تلفن و بعد هم مامانم پیام داد که نیومدی و ما دست تنها بودیم حالا قیافه منو اون لحظه تصور کنید و کلی گله های دیگه ،

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 08 آبان 95 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1395-5-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    330
    سطح
    6
    Points: 330, Level: 6
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز شما دیگه مستقل شدید و مادرتون باید این موضوعو درک کنن بشینید منطقی باهاشون صحبت کنید و مطمئنشون کنید که بیش از اینها براشون ارزش قائلید و دوستشون دارید ....

  3. کاربر روبرو از پست مفید nazli1370 تشکرکرده است .

    بارن (یکشنبه 03 مرداد 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 95 [ 11:14]
    تاریخ عضویت
    1395-5-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nazli1370 نمایش پست ها
    دوست عزیز شما دیگه مستقل شدید و مادرتون باید این موضوعو درک کنن بشینید منطقی باهاشون صحبت کنید و مطمئنشون کنید که بیش از اینها براشون ارزش قائلید و دوستشون دارید ....
    سلام ممنون از راهنمایی تون ولی مشکل اینجاس که این روند مال دیروز و امروز نیست هشت ساله که همینطوره و تحت شرایط سختذو اینکه بهش فشار میاد اینطوری رفتار میکنه بعدش که حرف میزنیم قبول میکنه که اشتباه کرده ولی بازهم تکرار میشه

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    رابطه مادر با برادر بزرگتر چه طور هست ؟
    ایا با عروسش گرم میگیرد؟
    اگر رابطش گرم بود این جوری از شما توقع زیادی نمیکرد
    درست هست که عروس مثل دختر نمیشود ولی همون قلق داره میشود با محبت کردن انهارا هم برای خودش حفظ کند
    شما کاری را انجام دهید که رضایت همسرت درش باشد
    درست هست احترام بزرگتر ها واجب هست ولی به شرطی که زندگیت به خطر نیفتد
    سعی کنید با پدرت صحبت کنی که وعنوان کنید پدر خودتون را جای همسرم بگزارید ان وقت چه بر خوردی بروز میدادید
    ببین پدر مادر فرزندشون هم هر چقدر بد باشد باز هم دوسشون دارند
    پس بچسب به زندگیت تا گسسته نشود

  6. کاربر روبرو از پست مفید اسما@ تشکرکرده است .

    بارن (یکشنبه 03 مرداد 95)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هر تغییری در روابط افراد خانواده اولین نتیجه ش بهم ریختن بالانس عاطفیه که اون هم ناگزیره.شما از این تغییر می ترسی و تا زمانی که نتونی با ترس ت مقابله کنی مشکلت حل نمیشه.شک نکن که حل این مشکل به این سادگی ها نیست و با منطقی حرف زدن هم حل نمیشه.(اصلا اگه مادر شما آدم منطقی بود خودش دست به سوءاستفاده عاطفی نمی زد).خیلی جدی اعلام کنید که زندگی خودتون مهمتره و انتظارات مادرتون اگر منطقی نباشه زیر بار نمی رید و البته پای حرفتون هم بمونید و با اندک ناراحتی عاطفی شل نشید.یه مدت تنش خواهید داشت ولی بهتره یک بار برای همیشه بایستید و سرویس ندید تا این که همیشه از توقعات خانواده مضطرب باشین.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 95 [ 11:14]
    تاریخ عضویت
    1395-5-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 14.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط اسما@ نمایش پست ها
    رابطه مادر با برادر بزرگتر چه طور هست ؟
    ایا با عروسش گرم میگیرد؟
    اگر رابطش گرم بود این جوری از شما توقع زیادی نمیکرد
    درست هست که عروس مثل دختر نمیشود ولی همون قلق داره میشود با محبت کردن انهارا هم برای خودش حفظ کند
    شما کاری را انجام دهید که رضایت همسرت درش باشد
    درست هست احترام بزرگتر ها واجب هست ولی به شرطی که زندگیت به خطر نیفتد
    سعی کنید با پدرت صحبت کنی که وعنوان کنید پدر خودتون را جای همسرم بگزارید ان وقت چه بر خوردی بروز میدادید
    ببین پدر مادر فرزندشون هم هر چقدر بد باشد باز هم دوسشون دارند
    پس بچسب به زندگیت تا گسسته نشود
    خیر رابطه مادرم با عروسمون اصلا خوب نیست و هر زمان تنش بینشون بیشتر میشه دقیقا به من بیشتر فشار میاره انگار اون کمبود مهربانی از طرف عروس رو از من میخواد البته من راه دور هستم به همین خاطر واسم سخته که برم پیش مادرم وگرنه دریغ نمیکردم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط sphinx نمایش پست ها
    هر تغییری در روابط افراد خانواده اولین نتیجه ش بهم ریختن بالانس عاطفیه که اون هم ناگزیره.شما از این تغییر می ترسی و تا زمانی که نتونی با ترس ت مقابله کنی مشکلت حل نمیشه.شک نکن که حل این مشکل به این سادگی ها نیست و با منطقی حرف زدن هم حل نمیشه.(اصلا اگه مادر شما آدم منطقی بود خودش دست به سوءاستفاده عاطفی نمی زد).خیلی جدی اعلام کنید که زندگی خودتون مهمتره و انتظارات مادرتون اگر منطقی نباشه زیر بار نمی رید و البته پای حرفتون هم بمونید و با اندک ناراحتی عاطفی شل نشید.یه مدت تنش خواهید داشت ولی بهتره یک بار برای همیشه بایستید و سرویس ندید تا این که همیشه از توقعات خانواده مضطرب باشین.
    متاسفانه مادرم کودکی خوشایندی نداشته و همیشه هم میگه ، پدرم آدم منطقیه ولی خب ناراحتی همسر چهل سالشو نمیتونه تحمل کنه و گاهی اوقات اونم بهمون فشار میاره که من کاملا درک میکنم ، حق با شماس من باید اول طرف همسرم و خواسته اش باشم ولی خیلی سخته چون متاسفانه یا خوشبختانه منم اخلاق های همون خانواده رو دارم و خانواده واسم اولویت داره که دست خودم نیست واقعا ، ولی با راهنمایی های شما عزیزان تمام سعیمو میکنم که زندگی شادتری داشته باشم ممنونم از همگی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.