اون موقع من فقط میخواستم مشکل روحیم حل بشه. اضافه وزن به عنوان یک آپشن اضافی روی آرامش ناشی از حل مشکلاتم روم نصب شد
شما هم اگه واقعا نمیتونید خودتونو کنترل کنید حتما به فکرش باشید.این طوری که نمیشه زندگی کرد.
نکنه خود منی شما؟؟البته از اینها بگذریم توی خونه هم یکی دونفری خیلی اذیتم میکنن که هرچقدر هم نادیده بگیرمشون ناخوداگاه از درونمنو میسوزونن
قبلا افسردگی داشتید؟ قرص خوردی و خوب نشده!!! دکترتون بهتون توضیح نداد افسردگی چه طور درمان میشه؟
یه مثال میزنم :
شما رفتید به دکتر گفتید آیا شما قرصی سراغ دارید که اونو به من بدید و اندر فوایدش این باشه که بتونم دکل نفتی طراحی کنم؟ حالا دکل هیچ بتونم یه انتگرال فوریه رو با کمک خواص
اعداد مختلط حل کنم؟ البته بدون اینکه طراح باشم یا ریاضی مهندسی رو بخونم.
دقیقا امید به اینکه مشکلات روحی (نه مغزی) قرار باشه با قرص حل بشه به همون اندازه محتمله که مثالی که زدم ممکنه.
ببینید افسردگی در کنار عوارض مغزی که ایجاد میکنه این نکته رو مشخص میکنه شما مشکل یادگیری داری. انگار یه چیزی تو زندگیت یاد نگرفتی حالا وضعیتت به هشدار رسیده. باید یاد
بگیری. حالا نمیدونم چی رو بلد نیستی. همون که فکر میکنی ارزش داره به خاطر دیگران اعصابتو خورد کنی !!! البته افسردگی خاص ها. من این طور بودم. اما فکرمیکنم برای همه خوب
باشه یاد بگیرن چه طور با مشکلاتشون کنار بیان.
در ضمن افسردگی درمان قطعی نمیشه. همیشه باهات هست و ممکنه شدت و ضعف پیدا کنه بنابراین حواست باشه که یه هویی با شدت برنگرده سراغت.دوره ی درمان دارویی حتما باید
کامل بشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)