نوشته اصلی توسط
خانم دکتر
من برای سرگرمی میام سایت پس وقتی میام اینجا وقتم کاملا آزاده. اگه زیاد حرف میزنم معذرت میخوام. جز شخصیت منه!!!
حمید عزیز اول از همه این نکته رو در نظر بگیرید که هیچ وقت حق آدم رو بهش نمیدن بلکه حق رو باید گرفت دوست من.این دنیای واقعیه. حتی اگه بخواید ازدواج کنید و واقعا عاشقید
و اون خانوم شما رو نمیخواد و شما فکر میکنید حقتونه یا حتی میرید روانشناس و اون کمکتون نمیکنه با اینکه بهش پول دادید و سلامتی رو حق خودتون می دونید باید بفهمید که مشکل از
دیگران نیست . تقصیر خود شما هم هست. حق رو به آدم نمیدن بلکه حق رو باید بگیرید.باید براش تلاش کنید.
بعضی موقع ها ما اونقدر تلاش میکنیم و کار میکنیم و زحمت میکشیم و در انتها میبینیم که خیلی راحت حقمون رو میخورن. برای من بارها و بارها پیش اومده که چیزی که حق صددرصدی من
بود رو نتونستم بگیرم. برای خیلی ها پیش میاد. پس هیچ یک از ما انسانها حق نداریم به حق خودمون فکر کنیم!!!! باید همیشه احتمال بدیم که ممکنه با این همه تلاش به صفر برسیم.
راستی من نمیدونم روانشناس شما کی بوده ولی روانشناس من هم آدم خوب و با سوادی نبود قضیه اینه که من مصر و جدی بودم. اینجا اکثرا افراد متخصص نیستن ولی با حرفاشون خیلی
وقتا بیشتر از روانشناسا بهت کمک میکنن.
راه خودشناسی و حل مشکلات روحی اینه که شما ذهنت رو پاک کنی از تمام خوبی ها و بدی هایی که از خودت ساختی و بعد دوباره از نو یاد بگیری. اونی که تصمیم میگیره که
پاک کن برداره و اطلاعات مغزشو پاک کنه خود آدمه و اونی که به آدم اطلاعات جدید میده میتونه روانشناس باشه یا مطالعه ی یه کتاب یا دیدن یه آدم و یا حتی دیدن زندگی یه پرنده. باید از
دیگران اطلاعات بگیری و جایگزین اطلاعات خودت کنی. بنابراین باید حرف بزنی و فکر کنی و نظراتتو بگی تا بفهمی اشتباهت کجاست.
مهم خودتی حمید.
اما یه نکته ی دیگه هم دارم که برات بگم و اونم اینه که ممکنه با خوندن یه کتاب یا باز کردن یه تایپیک مشکلت حل نشه و تو نا امید بشی چون چیزی رو تو اثر نمیذاره و ممکنه فکر کنی
مشکلت پیچیده و غیر قابل حله اما اینو یادت باشه همیشه استمرار تو کاره که باعث میشه آدم به موفقیت برسه پس نگران نباش و راهت رو ادامه بده. شما سالها با این شخصیت و تفکر
زندگی کردی نباید انتظار داشته باشی در عرض یه مدت کوتاه خوب بشی.
راستی تو دانشگاهتون دیدی دانشجوهایی که به دیگران درس میدن و کمکشون میکنن همیشه موفق ان.فکر نکن به خاطر اینه که درسهاشون رو تکرار میکنن چون دیگران هم این کارو میکنن
ولی زود فراموش میکنن بلکه این به خاطر اینه که میتونن با توضیح به دیگران با دید دیگه ای مسئله رو ببینن و این طور میشه که تکالیف درسی رو با تمام ابعادش بفهمن و به همین دلیل هیچ
وقت فراموش نمیکنن . پس شما هم میتونی با سر زدن به تایپیکای دیگه و مخصوصا مشکلات خانوادگی و فکر کردن و نظر دادن از زاویه ی دیگه ای خودتو بشناسی. وقت گذاشتن برای
دیگران نه تنها تلف کردن زمان نیست بلکه باعث میشه آدم مشکلش جوری حل بشه که هیچ روانشناسی نتونه این کار رو برای آدم بکنه. فکراتو بریز بیرون حمید و باور کن تک تک مشکلاتت
مهم ان و باید حل بشن.
موفق باشی و امیدوارم توصیه های منو جدی بگیری.
سلام مجدد
مشکل اینجاس که من نمیدونم اشتباهم کجاس . خب اینکه قدم کوتاهه دست من نبوده و تحت کنترلم نبوده . من خوبی و بدی از خودم نساختم . حتی این مسئله قدم هم تا 5 سال پیش اصلا برام موضوع قابل بحثی نبود ولی اینقدر بازخورد از اطراف دیدم که ناخودآگاه برام مهم شده و بعدا هم به عینه دیدم ظاهرا مسئله بی اهمیتی نیست و انگار سر همین موضوع شاید روند زندگیم بشه.
من متوجه نشدم چرا باید افکارم بندازم دور به جز وسواس قد که البته ظاهرا وسواس نیست بیشتر یک واقعیت هست (اگر موردی هست بگید)
البته دوست دارم هرچی افکار مربوط به ازدواج کردن هست دور بندازم ولی نمیدونم چطوری
علاقه مندی ها (Bookmarks)