--عذر خواهی میکنم اگه نتونستم انجمن مناسبی رو برای سوالم انتخاب کنم---
سلام
لطفا کمکم کنید.
من 17-18 سالمه و رشته ریاضی میخونم. و امسال باید کنکور میدادم اما نتونستم سال سوم دبیرستان رو پاس کنم!!!!
از نظر هوشی مشکلی ندارم، در چند ماهه اخیر به دلیل مشکلاتی که داشتم (خوانوادگی و..) روحیه داغونی داشتم و کلا نتونستم درس بخونم (شاید بتونم دلیل اکثر مشکلاتم که منجر به درس نخوندن شدن رو منشاعش مشکل مالی بگم) و یکی از درسام رو نه توی خرداد-نه توی شهریور--نه توی دی ماه نتونستم پاس کنم!!!
الان که بر میگردم به عقب و فکر میکنم که چرا درس نخوندم، واقعا نمیفهمم! فکر میکنم اون گزشته من نیست و مربوط به یک نفر دیگه بوده که خیلی احمق تشریف داشته.
باورتون بشه یا نه کلا برای اون درسی که قبول نشدم توی شهریور-خرداد-دی رو هم 30 ساعت شاید نخوندم. البته واقعا مشکل داشتم که نتونستم بخونم.
الان که به خودم اومدم دیگه خیلی دیره....
البته خودم خیلی اعتقادی به درس خوندن و این که آیندم بستگی به درس خوندن داره (مخصوصا در این کشور) رو ندارم. اما خوانواده....
مشکلاتی که خودم رو سرزنش میکنم به خاطر درس نخودن و اینا یک طرف اما مشکل بزرگتر که خوانواده هستن یک طرف دیگه!! میدونید که...
الان واقعا واقعا نمیتونم تحمل کنم 1 سال دیگه رو...
یک ساله دیگه باید برم به مدرسه ای که....
هر مشکلی که داشتم تا 1-2 ماه قبل، فکر میکردم با رفتن به دانشگاه و جدا شدن از خوانواده خیلی هاشون رفع میشه و خیلی زندگی بهتری خواهم داشت به تنهایی. واقعا الان از "خوانواده" و "ازدواج" و ... متنفرم و کاملا زده شدم.
و الان بزرگترین مشکلم خوانواده و فامیل هستن. به خودم میگم این زندگیه منه به دیگران چه ربطی داره اما خب نمیشه وقتی نصف فامیل معلم و دبیر هستن و بلاخره ازم سوال میکنن من واقعا اون وسط میمونم چی بگم!! واقعا خیلی حس بدیه و اذیتم میکنه. واقعا خیلی اذیتم میکنه...
این چند وقته توی خونه موندم و منزوی شدم و اینا فقط به همین دلایل.
دیگه دارم افسرده و منزوی میشم.
من چه کنم با این خوانواده و فامیل؟
واقعا اگه پول کافی داشتم یک لحضه دیگه تحمل نمیکردم این خوانواده رو و میرفتم جایی که کسی دستش به من نرسه.
عاشق طرز زندگی امریکایی ها هستم که خوانواده ها بچه هاشون رو در همین سنین مستقل میکنن...
این دقیقا سومین دفعه هستش که در رابطه با این مشکلم توی این انجمن نوشتم اما در اخر چون فکر کردم مشکلم احمقانه و بچه گانه اینا هستش منصرف شدم و متنم رو پاک کردم، اما این دفعه دیگه خیلی جدی شده مشکلم....
1-2 ماه میشه که شب ها نمیخوابم و میشینم فکر میکنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)