سلام دوستای گلم
ممنون که وقت گذاشتین
واسه زنگ زدن خانوادم مخالفن البته حق هم دارن تا کی ما باید کوچیک بشیم دفه پیش هم قهر کرد، بهش گفتم بیا اینجا گفت باید بابات زنگ بزنه بیچاره بابام زنگ زد ولی ایندفه نمیشه
آخه از بابای منم سن و سالی گذشته که بخواد جلو اون خودشو کوچیک کنه
منم دیگه زنگ نمیزنم باور کنین تا دیشب نظرم ی چیز دیگه بود بعد اون زنگ که اصلا دلیلی نداشت جز دق دادن من ی چیز دیگه شدم
اصن فک میکنم ازش متنفرم
حس میکنم نمیتونم بعدا تو چشاش نگاه کنم به جدایی هم فک میکنم داغون تر میشم چون اصلا تو این جامعه نمیشه زندگی کرد
میشم ی زن 23ساله مطلقه...
گل گندم عزیز شما اگه حمایت خانواده شوهرتو نداری عوضش شوهرتو داری که مث کوه پشتته واقعا خداروشکر
من اگه شوهرم با من بود خیییلی از مشکلاتو نداشتیم
اگه اینقد وابسته نبود الان این همه مشکل نبود
آخه کیو دیدین تو دومین سالگرد عقدش اینقد گریه کنه
اینقد عذاب بکشه
فقط واسم دعا کنین
من جز اینجا جای دیگه ای رو ندارم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)