به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 41 از 50 نخستنخست ... 11213132333435363738394041424344454647484950 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 401 تا 410 , از مجموع 492
  1. #401
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام به تمام دوستای خوبم.. از امروز نوبت منه... منو ببخشید بابت اینکه تو صندلی داغ دوستان خیلی کم کار بودم... هر چند خیلی دوست داشتم بیام از همه سوال بپرسم...

    اقای سرشار شما خیلی با حوصله به تمام سوالات پاسخ دادین... و خیلی جوابهاتون دقیق بود... سوالی که اقا محمدرصا پرسیدنو من خیلی نمیتونم نظر بدم شاید دوستانی که از ابتدا بودند بهتر بتونن نظر بدن...

    من اماده ام به سوالاتتون جواب بدم... هر چند میدونم از الان میتونم پیش بینی کنم که صندلی خیلی داغی مثل دوستان نداشته باشم.... ولی خوب این دفعه رو لطفا همکاری کنید سعی مبکنم بعدا یه جورایی جبران کنم.....آفرین... ممنون

  2. 5 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), miss seven (شنبه 24 بهمن 94), اعجاز عشق (شنبه 24 بهمن 94), باغبان (شنبه 24 بهمن 94), سرشار (یکشنبه 25 بهمن 94)

  3. #402
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,272

    تشکرشده 2,945 در 958 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها
    سلام خانم نارجیس عزیز

    1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
    2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
    3- زندگی از نگاه شما؟
    4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
    5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟
    6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟
    7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
    8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟
    9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟
    10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟
    11-توصیه به مجرد های تالار؟
    12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟
    13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟
    14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟
    15- سخن و جمله ای که دوستش دارید...

    « از خداوند منّان براتون زندگی سعادتمندی رو خواهانم »
    لحظات شیرین زندگیتون پاینده
    سؤالاتم رو آوردم این صفحه

  4. 4 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), اعجاز عشق (شنبه 24 بهمن 94), باغبان (شنبه 24 بهمن 94), سرشار (یکشنبه 25 بهمن 94)

  5. #403
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها
    سلام خانم نارجیس عزیز

    سلام به روی ماهت عزیزم...

    1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
    اینکه سفره دلمو پیش هیچ کس جز خدا بار نکنم

    2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
    شوهر نازنینم... قبلاها که باهاش تو بعضی چیزا مشکل داشتم خیلی زود میزدم به سیم اخر و شاکی میشدم... ولی بعدا فهمیدم که چقدر شوهرم مرد خوبیه و من فقط مشکلم این بود که نمیدونستم چطوری باید باهاش رفتار کنم... از خدا میخوام همیشه کاری کنه تا هر روز بیشتر از روز قبل قدرشو بدونم و با کوچک ترین مشکل کم نیارم

    3- زندگی از نگاه شما؟

    زندگی یعنی تجربه ، انسان شدن، و رسیدن به کمال

    4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
    من نوع و جنس حرفهای طرف خیلی برام مهمه... اینکه با اطرافیان چطور برخورد میکنه.. اینکه چه نظری در مورد ارزشهای انسانی داره و به زندگی چطوور نگاه میکنه... احتراااام به حقوق دیگران به معنای واقعی به نظرم ویژگی مهمیه که اگر کسی واقعا داشته باشه میشه تا حدی قضاوت خوب بودن رو به اون داد.


    5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟

    آرامش... از خدا میخوام ارامش واقعی رو بهم بده و اینکه بتونم از سر درگمی نجات پیدا کنم و فکرمو به سمت هدف اصلی متمرکز کنم و کم تر اشتباه کنم. بعدش هم برای همه کسایی که تو ذهنم میاد دعا میکنم و از خدا میخوام کمکشون کنه

    6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟

    به نظر من به اجتماعی بودن و اخلاقش و اینکه اطلاعات بالایی در زمینه های مختلف داشته باشه.

    7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
    برای خدا و به خاطر خدا زندگی کردن


    8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟

    زندگی که توی اون احساس رضایت از خودم داشته باشم... زندگی که توش بتونم درست رفتار کردن با اطرافیانمو خوب یاد بگیرم و اجرا کنم.... زندگی که بتونم لبخند رضایت و شادی به لبهای اطرافیانم هدیه کنم... زندگی که توی اون من و شوهرم با بیش تر ار اینکه زن و شوهر باشیم دوتا دوست صمیمی باشیم که اساس زندگیمون باشه درک متقابل.

    9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟

    خیلی دوست دارم نقاشی بکشم.. گاهی وقتا گریه میکنم.. یا اینکه به چیزای خوب فکر میکنم

    10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟

    شاید چون اون رضایتی که میخواد رو از زندگیش نداره... گاهی وقتا هم واقعا دلیل خاضی نداره...

    11-توصیه به مجرد های تالار؟

    قبل از ازدواج اول از هر چیر اطلاعاتتون رو درباره خودتون و روحیاتتون ببرید بالا بعد دنبال این باشید که ببینید کی میتونه با روجیات شما بیشترین سازگاری رو داشته باشه
    12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟

    فقط خدای مهربون

    13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟

    اره مجریدن... یادمه سنتون هم زیاد نبود ولی باید بگم حرفهاتون خیلی بزرگ تر از سنتونه..

    14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟
    نه... کلا نامه نوشتن رو خیلی نمی پسندم چون همیشه فکر میکنم کسی میاد اونا رو میخونه


    15- سخن و جمله ای که دوستش دارید...

    خدایا دوستت دارم و ممنونم ازت... بار هم کمکم کن
    « از خداوند منّان براتون زندگی سعادتمندی رو خواهانم »
    لحظات شیرین زندگیتون پاینده

    ممنون عزیزم

    منتظر شنیدن سوالات دوستان دیگه هستم................

  6. 5 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 25 بهمن 94), miss seven (شنبه 24 بهمن 94), اعجاز عشق (شنبه 24 بهمن 94), باغبان (شنبه 24 بهمن 94), سرشار (یکشنبه 25 بهمن 94)

  7. #404
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    89,796
    سطح
    100
    Points: 89,796, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش


    متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام


    آقا سرشار ،، ای دوست خوبم

    رنگ سبز مهربونیت

    سرخی نگاهت

    با دل سفید آسمانیت


    با این سه رنگ رنگین کمونی

    میشه قلب هر کیو نگاه کرد !

    حتی خورشید هم به شاقت

    تو شب ها ،، خدا خدا کرد

    ( عجب شعری )


    ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم

    مراقب خودت باش دوست من .

    ..............................


    سلام خانم نارجیس گرامی


    1 ) از خودتان راضی هستید ؟

    1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟

    1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟

    1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟

    1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟

    1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟

    1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟

    1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!

    1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

    1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟

    1.10 )
    رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

    1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟

    1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟


    ممنون .
    ..............................................


    2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟

    – پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
    – این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید.
    – دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
    – با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.



    2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

    – تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
    – دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
    – دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
    – خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


    2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

    – ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
    – یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
    - فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



    2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

    – از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
    – آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
    – مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟

    – به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان ز
    ن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند.


    برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

    – اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
    – به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
    – پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
    – چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.


    .................................................. ..........................................

    3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

    کاراکترهای داستان :

    مادر عروس : باغبان
    خاله عروس : خاله قزی
    خواهر عروس : سرشار
    برادر عروس : فدایی یار
    دایی عروس هم محمد رضا 164
    عروس هم شخص خیالی : کوکب

    داماد هم : محمد 93


    ...........................................

    4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :





    ....................................


    ممنون خانم نارجیس
    موفق باشید


    - - - Updated - - -



    سلام

    ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش


    متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام


    آقا سرشار ،، ای دوست خوبم

    رنگ سبز مهربونیت

    سرخی نگاهت

    با دل سفید آسمانیت


    با این سه رنگ رنگین کمونی

    میشه قلب هر کیو نگاه کرد !

    حتی خورشید هم به شاقت

    تو شب ها ،، خدا خدا کرد

    ( عجب شعری )


    ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم

    مراقب خودت باش دوست من .

    ..............................


    سلام خانم نارجیس گرامی


    1 ) از خودتان راضی هستید ؟

    1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟

    1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟

    1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟

    1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟

    1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟

    1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟

    1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!

    1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

    1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟

    1.10 )
    رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

    1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟

    1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟


    ممنون .
    ..............................................


    2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟

    – پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
    – این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید.
    – دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
    – با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.



    2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

    – تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
    – دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
    – دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
    – خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


    2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

    – ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
    – یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
    - فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



    2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

    – از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
    – آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
    – مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟

    – به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان ز
    ن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند.


    برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

    – اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
    – به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
    – پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
    – چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.


    .................................................. ..........................................

    3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

    کاراکترهای داستان :

    مادر عروس : باغبان
    خاله عروس : خاله قزی
    خواهر عروس : سرشار
    برادر عروس : فدایی یار
    دایی عروس هم محمد رضا 164
    عروس هم شخص خیالی : کوکب

    داماد هم : محمد 93


    ...........................................

    4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :





    ....................................


    ممنون خانم نارجیس
    موفق باشید



  8. 7 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 25 بهمن 94), miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), نارجیس (دوشنبه 26 بهمن 94), اعجاز عشق (شنبه 24 بهمن 94), بی نهایت (یکشنبه 25 بهمن 94), سرشار (یکشنبه 25 بهمن 94)

  9. #405
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یعنی گیر گرگ بیابون بیوفتی گیر این باغبان نیوفتی این سوالهای چپ اندر قیچی رو خدایی از کجا میاری تو؟!!!


    چه موسیقی دوست دارید
    چه رشته ورزشی دوست دارید
    یک جمله درباره کربلا بگو
    با چه تفکری همسرتون رو انتخاب كرديد؟ یعنی معیارهاتون چی بود
    شده با کسی درد و دل کنی از حرفهات بعدا سواستفاده کنه
    شخصیت پدرت یا مادرت کنترلگر بودش
    فرزند چندم خانواده ای بعد از شما چند سالشه
    * شما بهترین کتابی که خوندی و تاثیر داشته چی بوده؟
    *چه اتفاقی شما را خوشحال می کنه وچه اتفاقی شما را ناراحت میکنه؟؟؟
    *نظر شما در مورد آثار باستانی کشورمان چیست؟

    احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه كنترل می كنید؟ احساس غم،‌ خشم، نا امیدی، نگرانی، خوشحالی

    با تجاربی كه از مشكلات اعضاء‌ داری، حداقل 3آگاهی ،‌یا مهارت یا روش را كه می تواند به آنها كمك كند بفرمائید.(ببخشید كلی هست )

    آیا همدردی تنها بدون اینكه اشاره ای به اشتباهات و روش حل آنها بشود می تواند كارساز باشد؟

    كنار آگاهی ها و مهارتهایی كه دارید تا چه اندازه امید به خداوند و استفاده از پتانسیل اعتقادی شما توانسته است در موفقیت شما سهیم باشد؟

    تا به حال به كداميك از آرزوهايي كه در كودكي داشته اي رسيده اي؟!
    اگه یه روزی این تالار (خدای ناکرده) بسته شه چه کار میکنی؟ آیا دلتنگ میشی؟
    بزرگترین آرزوی زندگیت چیه؟ چند درصد احتمال میدی به آرزوت برسی؟


    فعلا همیناست

    پ.ن:چه جالب من اصلا یادم نمیاد بچه گی چه آرزوئی داشتم ولی یک چند سالی هست روانشناسی رو دوست دارم ایشالله از سال دیگه برم دانشگاه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  10. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), نارجیس (دوشنبه 26 بهمن 94), بی نهایت (یکشنبه 25 بهمن 94), باغبان (یکشنبه 25 بهمن 94), سرشار (دوشنبه 26 بهمن 94)

  11. #406
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام خانم نارجیس گرامی [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    سلاااااام اقای باغبان مهربون

    1 ) از خودتان راضی هستید ؟ در کل میشه گفت راضیم... ولی دارم تمام تلاشمو میکنم که بهتر بشم

    1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟ خیلی سخته ولی به نظرم شدنیه.. کافیه ادم خودش بخواد و از قبل همبشه خودشو برای چنین شرایطی اماده کنه...

    1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟ اینکه بتونی اونا رو از غصه و ناراحتی که دارن نجات بدی به معنی واقعی کمکشون کنی...بدون هیچ چشم داشتی... فقط برای رضای خدا

    1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟ اینکه تصمیم بگیرم با برنامه ریزی درست کارهامو انجام بدم و از خودم راضی باشم.. تا حالا به این مرحله نرسیدم... واگر منظورتون تصمیم بر سر دوراهی یه زمانی فکر میکردم من و همسرم اصلا به درد هم نمیخوریم و بین اینکه بمونم یا برم تردید داشتم.

    1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟ موافقم... هر چند قبلا تعریف من از عشق کاملا متفاوت از الانم بود.

    1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟ حرف زدن با خدا و خوندن قرآن... پیاده روی ، نقاشی کشیدن،

    1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟ واقعا ملاک وافعی دوست داشتن چیه؟.... مردها چرا اینقدرررر پیچیده اند؟

    1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!! یه مطلبی چند روز پیش درباره تلاشهای یه پروانه برای بیرون در اومدن از پیله اش خوندم.. نوشته بود وقتی ما این تلاش اونو میبینیم دلمون میخواد بهش کمک کنیم ... اگر کسب این کارو برای نجات پروانه انجام بده... هر چند اون پروانه راحت میتونه بیرون بیاد و دیگه زحمتی نکشه ولی در واقع چیزی که اون شخص با همه مهربانیش ندونسته این بوده که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن،راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بتواند بعد از خروج از پیله پرواز کند.......... به خاطر همین این پروانه به خاطر ضعف و ناتوانی نمیتونه هیچوفت پرواز کنه...

    پس هر چیزی که از خدا میخوایم باید تحمل رنج و سختی رسیدن به اون خواسته رو هم داشته باشیم...
    اگر قدرت، عشق؛ محبت و هر چیز دیگه خواستی باید تحمل مشکلاتشو هم داشته باشی....

    گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که تو زندگی نیاز داریم


    1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

    والا بدک نیست خودم خیلی راضی نیستم از آشپزیم.. شوهرم که همیشه تعریف میکنه.. میگن (ریا نشه [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]) ماکارونی و مرغو خوب درست میکنم

    1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟شهر مدینه و مکه... تو عقد بودیم... اولین سفر دونفرمون بود.... شوهرم خیلی خوب بود اونجا.. خیلی اروم تر دقیقا چیری که همیشه میخواستم بود... نمازهاش هیچوفت اون روزا قضا نشد.... یادش بخیررررر1.10 )
    رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

    در مورد رنگ نمیدونم چرا هیچوقت به زنگ خاصی علاقه نداشتم همیشه موقع انتخاب رنگ لباسهام چیزی رو انتخاب میکنم که ندارم..
    غذا: چلو کباب.. پیتزا...
    هنرمند: پرویز پرستویی.. ترانه علی دوستی... شهاب حسینی.. گوهر خیر اندیش
    ورزشکار: فرد خاصی مد نظرم نیست

    کارتون: افسانه توشیشون تو بچگی رویای من بود... تا همین الان هم.
    فیلم
    head in the clou...T جدایی نادر ... شهرزاد.. فعلا اینا یادم میاد
    کتاب: کتابهای روانشناسی و تربیتی.
    شهر: تهران
    کشور: ..
    دانشگاه: دانشگاههای تهران
    ماشین: خیلی بهش فکر نمیکنم... فقط گاهی برای همراهی با شوهرم نظراتی میدم که الکی مثلا منم بلدم


    1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟ از وقتی یه مقااله تو این زمینه تو همین سایت خوندم دید خیلی خوبی پیدا کردم... باید تمام سعیمونو بکینم که تو زندگی وابسته هیچ کس نباشیم و در عوض دل بسته باشیم

    1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
    چه سوال جالبی... این سوالو دوست دارم بدونم چرا پرسیدید؟ جتما تاپیک منو خوندید و میدونید که شوهر من زود عصبی میشه... به هر جال باید بگم سوال خوبی بود... پیشنهاد من اینه که فرد قبل از قرار گرفتن تو موقعیت خشم با خودش تمرین کنه.... اول یاد بگیره وبعد تمرین کنه.... اونقدر تمرین کنه که دیگه کاملااااا خودش به این نتیجه برسه که میتونه همیشه خودشو کنترل کنه................ اینو بدونن که اگر میخوان کسی رو مثلاااا ادب کنن و اونو به اشتباهش متوجه کنن اصلااااااااا نباید از خودشون در برابر اون ادم ضعف نشن بدن... باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشن که پیش خودشون بگن هیچ کس تو این دنیا نمیتونه به راحتی منو عصبانی کنه.... من ادم قوی هستم و خوب میتونم خودمو کنترل کنم....


    ممنون . [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    .خواهش میکنم منم ممنونم...................................... .......


    2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
    – پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
    – این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید. فکر کنم این بهتره
    – دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
    – با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


    2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

    – تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
    دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
    – دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
    – خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.



    2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

    – ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
    – یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
    - فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



    2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

    – از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
    – آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
    – مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟ [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند. [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


    برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

    – اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
    – به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
    پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
    – چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

    .................................................. ..........................................

    3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

    کاراکترهای داستان :

    مادر عروس : باغبان
    خاله عروس : خاله قزی
    خواهر عروس : سرشار
    برادر عروس : فدایی یار
    دایی عروس هم محمد رضا 164
    عروس هم شخص خیالی : کوکب

    داماد هم : محمد 93


    همه ساکت نشسته بودند و کسی حرفی نمیزد سکوت عجیبی در فضا پیچیده بود محمد رضا (دایی عروس) کمی صدای کلفت خود را نازک تر کرد و در جالی که فنجان چای مینوشید گقت: خوووب عروس خانم نطرشون چیه؟ برادر عروس قبل از اینکه خواهر لب به سخن بگشاید با صدای بلند گفت خواهر من هنور نمیتواند درست تصمیم بگیرد پس من خدمتتان عرض کنم که خوش امدین..نظر ما منفیه... خاله عروس (خاله فزی) که در گوش عروس همچنان پچ پچ میکرد و گاه زیر چشمی نگاهی به محمد 93 می انداخت.. محمد با نگاه التماس گونه به کوکب مینگریست و خاله فری همچنان در گوش کوکب با نگاهی غضب الود ورد می خواند تا بلکه این لحظات اخر او را از تصمیمش منصرف کند... ولی کوکب دیگر تصمیم خود را گرفته بود و هیچ چیر جر خاطراتش با محمد در نظرش نمی آمد... و بالاخره با گفتن جمله : من او را دوست دارم... مقدمه ای شد تا سرشار و باغبان بار دیگر بغض شکسته خود را در گلو بفشارند و با لبخندی تصنعی همراه با خاله فری به آشپزخانه بروند تا هر سه مرهمی بر درد یکدیگر باشند. ................ببخشید نمیدونم چرا اینقدر غم انگیر شد...........................

    4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

    [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]



    ریز علی های زیادی همین امروز هم داریم.....ولی اونها رو نمیبینیم.................................


    ممنون خانم نارجیس
    خواهش میکنم
    موفق باشید [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


    - - - Updated - - -

    - - - Updated - - -


    سلام خانم نارجیس گرامی [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    سلاااااام اقای باغبان مهربون

    1 ) از خودتان راضی هستید ؟ در کل میشه گفت راضیم... ولی دارم تمام تلاشمو میکنم که بهتر بشم

    1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟ خیلی سخته ولی به نظرم شدنیه.. کافیه ادم خودش بخواد و از قبل همبشه خودشو برای چنین شرایطی اماده کنه...

    1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟ اینکه بتونی اونا رو از غصه و ناراحتی که دارن نجات بدی به معنی واقعی کمکشون کنی...بدون هیچ چشم داشتی... فقط برای رضای خدا

    1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟ اینکه تصمیم بگیرم با برنامه ریزی درست کارهامو انجام بدم و از خودم راضی باشم.. تا حالا به این مرحله نرسیدم... واگر منظورتون تصمیم بر سر دوراهی یه زمانی فکر میکردم من و همسرم اصلا به درد هم نمیخوریم و بین اینکه بمونم یا برم تردید داشتم.

    1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟ موافقم... هر چند قبلا تعریف من از عشق کاملا متفاوت از الانم بود.

    1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟ حرف زدن با خدا و خوندن قرآن... پیاده روی ، نقاشی کشیدن،

    1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟ واقعا ملاک وافعی دوست داشتن چیه؟.... مردها چرا اینقدرررر پیچیده اند؟

    1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!! یه مطلبی چند روز پیش درباره تلاشهای یه پروانه برای بیرون در اومدن از پیله اش خوندم.. نوشته بود وقتی ما این تلاش اونو میبینیم دلمون میخواد بهش کمک کنیم ... اگر کسب این کارو برای نجات پروانه انجام بده... هر چند اون پروانه راحت میتونه بیرون بیاد و دیگه زحمتی نکشه ولی در واقع چیزی که اون شخص با همه مهربانیش ندونسته این بوده که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن،راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بتواند بعد از خروج از پیله پرواز کند.......... به خاطر همین این پروانه به خاطر ضعف و ناتوانی نمیتونه هیچوفت پرواز کنه...

    پس هر چیزی که از خدا میخوایم باید تحمل رنج و سختی رسیدن به اون خواسته رو هم داشته باشیم...
    اگر قدرت، عشق؛ محبت و هر چیز دیگه خواستی باید تحمل مشکلاتشو هم داشته باشی....

    گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که تو زندگی نیاز داریم


    1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

    والا بدک نیست خودم خیلی راضی نیستم از آشپزیم.. شوهرم که همیشه تعریف میکنه.. میگن (ریا نشه [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]) ماکارونی و مرغو خوب درست میکنم

    1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟شهر مدینه و مکه... تو عقد بودیم... اولین سفر دونفرمون بود.... شوهرم خیلی خوب بود اونجا.. خیلی اروم تر دقیقا چیری که همیشه میخواستم بود... نمازهاش هیچوفت اون روزا قضا نشد.... یادش بخیررررر1.10 )
    رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

    در مورد رنگ نمیدونم چرا هیچوقت به زنگ خاصی علاقه نداشتم همیشه موقع انتخاب رنگ لباسهام چیزی رو انتخاب میکنم که ندارم..
    غذا: چلو کباب.. پیتزا...
    هنرمند: پرویز پرستویی.. ترانه علی دوستی... شهاب حسینی.. گوهر خیر اندیش
    ورزشکار: فرد خاصی مد نظرم نیست

    کارتون: افسانه توشیشون تو بچگی رویای من بود... تا همین الان هم.
    فیلم
    head in the clou...T جدایی نادر ... شهرزاد.. فعلا اینا یادم میاد
    کتاب: کتابهای روانشناسی و تربیتی.
    شهر: تهران
    کشور: ..
    دانشگاه: دانشگاههای تهران
    ماشین: خیلی بهش فکر نمیکنم... فقط گاهی برای همراهی با شوهرم نظراتی میدم که الکی مثلا منم بلدم


    1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟ از وقتی یه مقااله تو این زمینه تو همین سایت خوندم دید خیلی خوبی پیدا کردم... باید تمام سعیمونو بکینم که تو زندگی وابسته هیچ کس نباشیم و در عوض دل بسته باشیم

    1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
    چه سوال جالبی... این سوالو دوست دارم بدونم چرا پرسیدید؟ جتما تاپیک منو خوندید و میدونید که شوهر من زود عصبی میشه... به هر جال باید بگم سوال خوبی بود... پیشنهاد من اینه که فرد قبل از قرار گرفتن تو موقعیت خشم با خودش تمرین کنه.... اول یاد بگیره وبعد تمرین کنه.... اونقدر تمرین کنه که دیگه کاملااااا خودش به این نتیجه برسه که میتونه همیشه خودشو کنترل کنه................ اینو بدونن که اگر میخوان کسی رو مثلاااا ادب کنن و اونو به اشتباهش متوجه کنن اصلااااااااا نباید از خودشون در برابر اون ادم ضعف نشن بدن... باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشن که پیش خودشون بگن هیچ کس تو این دنیا نمیتونه به راحتی منو عصبانی کنه.... من ادم قوی هستم و خوب میتونم خودمو کنترل کنم....


    ممنون . [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    .خواهش میکنم منم ممنونم...................................... .......


    2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
    – پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
    – این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید. فکر کنم این بهتره
    – دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
    – با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


    2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

    – تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
    دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
    – دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
    – خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.



    2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

    – ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
    – یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
    - فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



    2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

    – از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
    – آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
    – مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟ [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
    به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند. [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


    برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

    – اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
    – به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
    پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
    – چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

    .................................................. ..........................................

    3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

    کاراکترهای داستان :

    مادر عروس : باغبان
    خاله عروس : خاله قزی
    خواهر عروس : سرشار
    برادر عروس : فدایی یار
    دایی عروس هم محمد رضا 164
    عروس هم شخص خیالی : کوکب

    داماد هم : محمد 93


    همه ساکت نشسته بودند و کسی حرفی نمیزد سکوت عجیبی در فضا پیچیده بود محمد رضا (دایی عروس) کمی صدای کلفت خود را نازک تر کرد و در جالی که فنجان چای مینوشید گقت: خوووب عروس خانم نطرشون چیه؟ برادر عروس قبل از اینکه خواهر لب به سخن بگشاید با صدای بلند گفت خواهر من هنور نمیتواند درست تصمیم بگیرد پس من خدمتتان عرض کنم که خوش امدین..نظر ما منفیه... خاله عروس (خاله فزی) که در گوش عروس همچنان پچ پچ میکرد و گاه زیر چشمی نگاهی به محمد 93 می انداخت.. محمد با نگاه التماس گونه به کوکب مینگریست و خاله فری همچنان در گوش کوکب با نگاهی غضب الود ورد می خواند تا بلکه این لحظات اخر او را از تصمیمش منصرف کند... ولی کوکب دیگر تصمیم خود را گرفته بود و هیچ چیر جر خاطراتش با محمد در نظرش نمی آمد... و بالاخره با گفتن جمله : من او را دوست دارم... مقدمه ای شد تا سرشار و باغبان بار دیگر بغض شکسته خود را در گلو بفشارند و با لبخندی تصنعی همراه با خاله فری به آشپزخانه بروند تا هر سه مرهمی بر درد یکدیگر باشند. ................ببخشید نمیدونم چرا اینقدر غم انگیر شد...........................

    4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

    [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]



    ریز علی های زیادی همین امروز هم داریم.....ولی اونها رو نمیبینیم.................................


    ممنون خانم نارجیس
    خواهش میکنم
    موفق باشید [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


    - - - Updated - - -

  12. 5 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 25 بهمن 94), miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), هلیاجون (دوشنبه 26 بهمن 94), باغبان (یکشنبه 25 بهمن 94), سرشار (دوشنبه 26 بهمن 94)

  13. #407
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    یعنی گیر گرگ بیابون بیوفتی گیر این باغبان نیوفتی این سوالهای چپ اندر قیچی رو خدایی از کجا میاری تو؟!!!

    تازه جاتون خالی شما نقش مادرعروس رو بازی کردید.. ببخشید که کمی غم انگیز شد داستانم
    چه موسیقی دوست دارید
    موسیقی آروم رو خیلی دوست دارم...

    چه رشته ورزشی دوست دارید
    شنا و ایروبیک
    یک جمله درباره کربلا بگو
    کربلا لازت کربا و بلا

    با چه تفکری همسرتون رو انتخاب كرديد؟ یعنی معیارهاتون چی بود

    راستش اون موقع فقط صرف دوست داشتن و اینکه میدیدم خیلی دوستم داره... اخه مثل الان فکر نمیکردم

    شده با کسی درد و دل کنی از حرفهات بعدا سواستفاده کنه
    اره زیاد ..
    شخصیت پدرت یا مادرت کنترلگر بودش

    یکم بله.. بیشتر مادرم
    فرزند چندم خانواده ای بعد از شما چند سالشه

    دوم... بیست و شش
    * شما بهترین کتابی که خوندی و تاثیر داشته چی بوده؟
    انچه زنان باید درباره مردان بدانند و آنچه مردان باید درباره زنان بدانند.. دومی بیشتر تاثیر میذاره

    *چه اتفاقی شما را خوشحال می کنه وچه اتفاقی شما را ناراحت میکنه؟؟؟

    اینکه شوهرم رفتاری بکنه که دوست دارم.. وقتایی که بهم محبت میکنه رو خیلی دوست دارم.. هرچند کمه ولی عاشقشم.. وقتی که شوهرم بی دلیل باهام بد حرف بزنه یا زود عصبانی بشه.. اینجور موقه ها کاملاا به هم میریزم..

    *نظر شما در مورد آثار باستانی کشورمان چیست؟ دارن به مرور از بین میرن و چیزی ازشون باقی نمیمونه.. متاسفانه

    احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه كنترل می كنید؟ احساس غم،‌ خشم، نا امیدی، نگرانی، خوشحالی.... میتونم خوب کنترلشون کنم.. طوری که خیلی وقتا کسی نمیفهمه ناراحتم یا خوشحالم

    با تجاربی كه از مشكلات اعضاء‌ داری، حداقل 3آگاهی ،‌یا مهارت یا روش را كه می تواند به آنها كمك كند بفرمائید.(ببخشید كلی هست )
    بالابردن اطلاعات درباره روحیه های زنان و مردان به طور کلی و روحیه طرفمان به طور خاص... وبعد از اون درست رفتار کردن ..... اینو یادشون باشه که برای دداشتن هر چیزی تو زندگی باید هزینه پرداخت کرد.. هیچ زندگی بدون سختی و طی کردن راه میسر نمیشه... و کیلدش صبرو تحمل و بالا بردن آگاهیه

    آیا همدردی تنها بدون اینكه اشاره ای به اشتباهات و روش حل آنها بشود می تواند كارساز باشد؟
    بله ... صد در صد

    كنار آگاهی ها و مهارتهایی كه دارید تا چه اندازه امید به خداوند و استفاده از پتانسیل اعتقادی شما توانسته است در موفقیت شما سهیم باشد؟ خیلی زیاد... خدا نکنه ازش غافل بشم

    تا به حال به كداميك از آرزوهايي كه در كودكي داشته اي رسيده اي؟!
    درسمو بخونم خانم معلم بشم

    اگه یه روزی این تالار (خدای ناکرده) بسته شه چه کار میکنی؟ آیا دلتنگ میشی؟
    تصمیم گرفتم دل تنگ هیچ کس و هیچ چیزی نباشم جز خدا... ولی اگه این اتفاق بیفته حتما به دنبال راه حل دیگه ای خواهم بود
    بزرگترین آرزوی زندگیت چیه؟ چند درصد احتمال میدی به آرزوت برسی؟
    اون آرامشی که مد نظرمه بهش برسم.... احتمالش زیاده... البته اگر شوهر جان همکاری کنند... به امید خدا


    فعلا همیناست

    پ.ن:چه جالب من اصلا یادم نمیاد بچه گی چه آرزوئی داشتم ولی یک چند سالی هست روانشناسی رو دوست دارم ایشالله از سال دیگه برم دانشگاه
    ایشششششالا.... ممنون خاله فری... راستی من قبلا یه سوال تخصصی تو پست یکی از دوستان از شما پرسیدم ولی جواب ندادین... صندلی داغتون هم معلوم نیست کی شروع شدو کی تمام شد ولی دوست دارم شما باز شرکت کنید .


    ممنون بابت سوالهاتون
    التماس دعا

  14. 6 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 25 بهمن 94), miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), یاس پاییزی (سه شنبه 27 بهمن 94), هلیاجون (دوشنبه 26 بهمن 94), باغبان (یکشنبه 25 بهمن 94), سرشار (دوشنبه 26 بهمن 94)

  15. #408
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی بدجنس هستید بانو نارجیس آخه به من ساده آدم میاد هیزم بیار معرکه باشم و آتیش درست کنم؟!!!

    خدا ذلیلت نکنه باغبان با این سوالات من در آوردیت ایشالله یه مادرزن فولاد زره گیرت بیاد دیگه نزاره بیای همدردی از دستت خلاص بشیم

    امروز ولنتاینه منم برم با خانومم و مهدیه سادات گردش

    برنامه امروزتون چیه؟
    بهترین روز ولنتاینی که با شوهرت داشتی؟
    بهترنی کادو تولد که از دوستات و خانوادت گرفتی؟
    بهترین کادویی که از شوهرت گرفتی
    بهترین کادویی که دوست داری از شوهرت بگیری
    کدوم اخلاقت خیلی مزخرفه و دوست داری درست بشه
    کدوم اخلاق شوهرت رو خیلی دوست داری
    حالا که شوهر کردی نشظرت در مورد شوهر چیه؟
    اگه یکبار دیگه بهت فرصت بدن بازم به شوهرت جواب مثبت میدی یا شانس دوباره بخودت میدی؟
    و سوال آخر این سوال رو خیلی دوست دارم.اگه پسردار بشی دوست درای یک عروس مثل خودت دقیقا گیرت بیاد ؟
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  16. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), یاس پاییزی (سه شنبه 27 بهمن 94), نارجیس (دوشنبه 26 بهمن 94), هلیاجون (دوشنبه 26 بهمن 94), باغبان (یکشنبه 25 بهمن 94), سرشار (دوشنبه 26 بهمن 94)

  17. #409
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    خیلی بدجنس هستید بانو نارجیس آخه به من ساده آدم میاد هیزم بیار معرکه باشم و آتیش درست کنم؟!!!


    ببخشید تقصیر اقای باغبانه که ادمو مجبور میکنه
    خدا ذلیلت نکنه باغبان با این سوالات من در آوردیت ایشالله یه مادرزن فولاد زره گیرت بیاد دیگه نزاره بیای همدردی از دستت خلاص بشیم

    امروز ولنتاینه منم برم با خانومم و مهدیه سادات گردش

    برنامه امروزتون چیه؟
    برنامه خاصی نداریم اخه من و همسرم توافق کردیم ولنتانمون باشه روز عشاق ایرانی.. که میشه 29 اسفند..به نظرم وقتی ما تو ایران خودمون روز عشاق داریم دلیلی وجود نداره از فرهنگ غرب پیروی کنیم....البته با احترامی که به نظر همه قائلم...

    بهترین روز ولنتاینی که با شوهرت داشتی؟ تو دوران نامزدی بود که برام شکلات و کادو خریده بود.. باهم رفتیم کافی شاپ و کلی حرفهای عقشولانه.. بادش بخیر

    بهترنی کادو تولد که از دوستات و خانوادت گرفتی؟
    بهترین کادوی تولد تو دوران عقدمون بود که گرفتم... اون روز من نمیفهمیدم که اون کادو بهترین کادوم خواهد بود ولی الان قدرشو میدونم... اون روز شوهرم حرفهای خیلی قشنگی بهم زد حرفهایی که خیلی وقته دلم براشون تنگ شده.. گفت که چقدر دوستم داره و عذرخواهی کرد که نتونسته بود چیزی برام بخره..... ار دستش ناراحت شدم که چرا حداقل به شاخه گل نخریده... کاش اون روز دوباره برمیگشت.. از اون سال به بعد هر سال برام کادو میخره و تبریک میگه ولی ...

    بهترین کادویی که از شوهرت گرفتی
    گفتن دوستت دارم هاش وقتی از ته دلش میگه رو خیلی دوست دارم ... با اینکه چند بار کادو طلا برام خریده ولی ارزش همشون وقتیه که احساسش کنم

    بهترین کادویی که دوست داری از شوهرت بگیری

    دیگه فکر کنم کاملا معلوم شد چی دوست دارم

    کدوم اخلاقت خیلی مزخرفه و دوست داری درست بشه

    منفعل بودنم.. خیلی وقتا این اخلاق بدم کار دستم میده

    کدوم اخلاق شوهرت رو خیلی دوست داری
    اینکه جلوی دیگران خیلی خیلی بهم احترام میذاره

    حالا که شوهر کردی نشظرت در مورد شوهر چیه؟

    چیر خوبیه در کل...

    اگه یکبار دیگه بهت فرصت بدن بازم به شوهرت جواب مثبت میدی یا شانس دوباره بخودت میدی؟

    راستش قبلا خودم به این مساله فکر کردم ولی جوابی براش پیدا نکردم

    و سوال آخر این سوال رو خیلی دوست دارم.اگه پسردار بشی دوست درای یک عروس مثل خودت دقیقا گیرت بیاد ؟


    خیلی دوست دارم.. اونوقت راحت همدیگرو میفهمیم... ولی خودمونیما سوال خیلی قشنگی بود..باعث میشه ادم بیشتر به رفتارهاش دقت کنه... آفرین بر شما.

    ممنون خاله فزی... امیدوارم ولنتاین خوبی داشته باشین.. راستی کادو یادتون نره...

  18. 5 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 26 بهمن 94), miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94), یاس پاییزی (سه شنبه 27 بهمن 94), باغبان (دوشنبه 26 بهمن 94), سرشار (دوشنبه 26 بهمن 94)

  19. #410
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    کس دیگه ای سوال نداره؟.... سوالاتتون تموم شد؟

  20. 2 کاربر از پست مفید نارجیس تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 26 بهمن 94), miss seven (چهارشنبه 28 بهمن 94)


 
صفحه 41 از 50 نخستنخست ... 11213132333435363738394041424344454647484950 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.