به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 فروردین 95 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-18
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon17 لکنت زبان خجالت و کمرویی و داستان ازدواج من

    همیشه ازدواج برام کابوس بود ولی به شدت دوست دارم و نیاز دارم ازدواج کنم
    چند ساله دنبال زن گرفتنم 6 ساله مجردی دور از خانواده زندگی میکنم(برای کار و تحصیل) خانواده برای ازدواج من خیلی سستی میکنه و به فکر من نیستن چندین بار گفتم برام زن پیدا کنن البته چند جایی رفتم ولی...
    از بچگی لکنت داشتم ولی این روزها لکنت زبانم به طرز عجیبی زیاد شده اصلا نمیتونم حرف بزنم
    خجالتی هم هستم ولی با همین لکنت 14 سال درس خوندم و همیشه بهترین بودم دبیرستان نمونه درس خوندم و...
    استرس و اضطراب خیلی زیادی دارم چندین بار واسه درمانش اقدام کردم ولی فقط بیشتر شد همین استرس باعث زیاد شدن لکنتم میشه

    خواستگاری اول

    برادرم و خانمش به من گفتن یکی را سراغ دارن ولی از سنش و چیزای دیگه دقیق مطلع نیستن
    خلاصه کلی لباس خریدم و با استرس زیاد رفتیم خواستگاری با دختره حرف زدم ولی 11 سال از من کوچیک بوده ولی بازم من قبول کردم
    ولی اونا جواب رد دادن شاید دختره به لکنتم گیر داده بود خلاصه دلیل رد کردن هرچی بود به خانواده ام گفتن ولی به من نه

    خواستگاری دوم

    زنداداش دیگه ای دارم به من گفت یکی سراغ داره گفت بریم فقط خانواده اش ببینه و دختره هم تورو ببینه خلاصه رفتم
    ودختره منو دید البته نشد با دختره صحبت کنم با دیدن همون ظاهر جواب رد داد

    خواستگاری سوم

    یکی از دوستانم یکی را معرفی کرد که غربیه بود رفتیم خواستگاری و جواب مثبت دادن این خواستگاری واقعا خوب بود ولی دختر از من بزرگتر بود
    منم قبول کردم ولی بعد این رفتن ماه محرم نزدیک بود و گفتیم قرار خواستگاری بعدی بعد ماه صفر هست که آخرای ماه صفر یکی از بستگان نزدیک ما که جوون هم بود فوت کرد
    و سر همین موضوع 40 روز دیگه رفتن ما عقب افتاد بعد تموم شدن 40 روز رفتیم خواستگاری ولی مهریه ی خیلی بالا گفتن و این یکی هم جور نشد

    خواستگاری چهارم

    یکی از فامیل های دور ما یه دختر داشت که با معرفی یکی از بستگان با خانواده رفتیم خواستگاری با دختره صحبت کردم اونم با لکنت زیاد
    فکر نمیکردم جواب رد بدن ولی وقتی رفتم خونه متوجه شدم بخاطر لکنت رد کردن
    بابام که هیچ وقت بهم نمیگفت میگفت "خواستگاری بعدی سعی کن روان صحبت کنی"

    خواستگاری پنجم

    داستان این خواستگاری مال همین چندروز پیشه
    تو همسایه ها یه خانم سیده داریم که زن واقعا مومن و با نجابتی هست و منو خوب میشناسه قرار شد اون یکی را واسه من پیدا کنه
    خلاصه یکی را معرفی کرد و به دختره گفته بود من لکنت زبان دارم یه روزی تو خونه بودم که گفتن این دختره میخواد باهات صحبت کنه
    زنگ بزن خونه شون شماره را گرفتم زنگ زدم متوجه شدم دختره صدامو ضبط میکنه خلاصه با لکنت زیاد چند کلمه حرف زدم
    چند روز بعد از تعریف هایی که از من براشون کرده بودن دوباره گفتن زنگ بزن میخواد باهات صحبت کنه
    دوباره با اعتماد به نفس بیشتر زنگ زدم و با دختره صحبت کردم گفت لکنتت برام مهمه
    منم گفتم معلوم نیست شاید هیچ وقت خوب نشه خلاصه قرار شد بریم خواستگاری و رفتیم
    توی این خواستگاری پیش خانواده خیلی خیلی خجالت کشیدم اینقدر که صدبار پشیمون شدم همش منو میخواستن وادار به حرف زدن کنن
    وقتی گفتیم بزارن برم با دختره صحبت کنم پدر عروس گفت نه همینجا صحبت کنن ماهم بشنویم خلاصه قبول کرد با خواهرش و منم با خواهرم برم صحبت کنیم
    و فقط من صحبت های خواهرش را شنیدم نه خود دختره
    جوابشون هم هنوز نپرسیدیم ولی من با این شرایطی که برام بوجود اومد اصلا نمیتونم جواب مثبت بدم امیدوارم اونام جواب رد بدن

    مجردی سال هاست به من فشار میاره من مجرد زندگی میکنم دور از خانواده و والدین نمیدونم واقعا ازدواج برام مشکل جدی داره میشه

    اضطراب و استرسم واقعا بالاست و هرکاری تا الان کردم نتونستم خوبش کنم
    اضطرابم فقط با آرامش (جنسی) ازدواج خوب میشه

    من تو ازدواج زیاد سخت نمیگیرم تا الان هرکی را رفتم پسندیدم ولی آخری واقعا تحقیر شدم اینقدر که از وجود خودم ناامید شدم

    بارها از خدا خواستم تا ازدواج منو آسون کنه چون من تا حالا با ناموس کسی نبودم و هرگناهی ازم سر زده در خلوتم بوده

    خلاصه تقدیر فعلا معلوم نیست
    ویرایش توسط فریاد 1368 : یکشنبه 18 بهمن 94 در ساعت 22:32

  2. 4 کاربر از پست مفید فریاد 1368 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), mohamad1001 (جمعه 23 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), بارن (یکشنبه 18 بهمن 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ببخشید که رک میگم ولی مسئله صحبت کردن واقعا مهمه و خصوصا برای یه خانوم
    من میخوام ازتون خواهش کنم که اگر تا به امروز به گفتار درمانی مراجعه نکردید حتما حتما ...حتما اینکار رو انجام بدید چون من معجزشو در پسرداییم دیدم و ایشون الان به قدری روان صحبت میکنن که هیچ نشانی از لکنت درشون نیست.
    و اینکارو نه در جلسات عمومی بلکه بصورت خصوصی دنبال کنید و مطمئن باشین که جواب میگیرید.
    یه مدت حداقل یکسال از فکر خواستگاری و ازدواج بیاید بیرون و خیلی جدی به فکر درمان این مشکلتون باشید .
    در پناه حق، موفق باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید بارن تشکرکرده است .

    فریاد 1368 (یکشنبه 18 بهمن 94)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 فروردین 95 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-18
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یکبار برای گفتار درمانی رفتم دنبالش ولی گفت ما فقط بچه قبول میکنیم و کلی خجالت کشیدیم گفتم شاید دیگه دیره
    ولی خجالتی هم هستم

  6. کاربر روبرو از پست مفید فریاد 1368 تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 19 بهمن 94)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چه کسی بیشتر از خود شما به فکر شماست؟ واقعا هیچکس
    اراده کنید و خجالتو بزارید کنار ، خیلی جدی پیگیری کنید ، با سرچی تو اینترنت متوجه میشید که درمان لکنت فقط برای کودکان نیست.
    این خجالتی بودن هم به مسئله لکنتتون میتونه ربط داشته باشه ، ان شاء الله با حل این مشکل خیلی موقعیتهای خوب برای ازدواجتون پیدا میکنید که دیگه نیازی نیست از خیلی معیارهاتون از دست بکشید.

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,406 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام دوست گرامی.

    توی ارتباطاتت از چی می ترسی و اضطراب داری؟ کلا ترست بیشتر از چیه؟

    اگر از این می ترسی که با لکنتت جلوی دیگران به قول خودت آبروت بره(که البته اینطور نیست)، من یه پیشنهاد دارم.
    فرض کن که آره قرار به بدترین شکل ممکن حرف بزنی و ...... ، بذار هرچی میخواد بشه، بشه. ولی به خودت بگو هرچی بشه من از رو نمیرم و علی رغم عکس العمل دیگران، با هر سختی که باشه حرفم و میزنم.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  9. کاربر روبرو از پست مفید zolal تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 19 بهمن 94)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    قبل از اینکه بری اونجا یه آیینه بزار جلوت و هر چی اونجا می خوای بگی رو صد بار تکرار کن زبونت روان میشه و فک کن چی میپرسن و تو یه جواب رو تمرین کن ....یه مربی خصوصی از همین مراکز گفتار درمانی بگیر تا کمکت کن صحبت کردنت روان بشه.
    چون کتابدارم یه کتاب خوب بهت معرفی می کنم دستورهای عملی خوبی داره حتما اجرا کن فعلا بحث ازدواج رو بزار برای بعد .
    درمان کامل لکنت ، فیلیپ روبرتس ،انتشارات رشد.

    من تو محل کارم با امثال شما خیلی برخورد داشتم اینقدر با آرامش و طمانینه با یکیشون برخورد می کردم که بهم میگفت به شما که میرسم لکنتم تموم میشه.

  11. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 19 بهمن 94)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روزتون بخیر

    شما نصفی از راه رو طی کردی بایستی خوشحال باشی

    به نقاط مثبتت بیشتر فکر کن اینکه میگی شغلی دارین این خودش بزرگترین امتیاز هستش

    همین که سالم هستین اهل اعتیاد نیستین مهترین امتیاز هستش .

    خودتو دسته کم نگیر در ابتدا بایستی اعتماد به نفست رو بیشتر کنی

    به نظر میاد دوری از خانواده بهت فشار اورده در درونت احساس کمبود میکنی که نتیجش میشه از دست دادن عزت نفس

    اگه بخای این جوری ادامه بدی تبدیل میشه به نوعی وسواس بعدشم وسواسه فکری

    اگه واقعا درمان میشه پس در ابتدا برو دنبالش

    کسی که شمارو انتخاب میکنه همه احوالتون رادرک میکنه با شرایط شما کنار میاد

    شما به این نیت قدم بردار قبلش خانوادتون شرایط شمارو باز گو کنن تا شما استرس نا بهنگام نداشته باشی

    با امید قدم بردار قبلش ذهن خودتو در نگیر نکن که نمیشه نمیتونم صحبت کنم

    اون وقته که موفق میشی

    اگه میخای بدونی دیگران راجع بهت چطوری فکر میکنن !

    کافیه ببینی خودت نسبت به خودت چه حسی داری ؟

    همون احساسی که تو به خودت داری دیگران هم همون احساس رو به تو دارن !

    موفق باشین

  13. 2 کاربر از پست مفید سها** تشکرکرده اند .

    zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), بارن (دوشنبه 19 بهمن 94)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 فروردین 95 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-18
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توی ارتباط ترسی ندارم فقط هول میشم و آرامشم را از دست میدم دلیلش هم نمیدونم شاید ترس از اینه که نتونم خوب حرف بزنم
    دقیقا هر موقع به نکات مثبتم فکر میکنم و خودمو دست کم نمیگیرم راحت تر صحبت میکنم ولی اینجور موقع طرف مقابل فکر میکنه من مغرورم
    با این حال نمیدونم چرا خانم های این زمونه چرا این همه نکات مثبتی که دارم نمیبینن
    و فقط یک عیب خدادادی که با یکمی آرامش و صمیمیت رفع میشه را در نظر میگیرن اینم بگم اگر با طرفم صمیمی بشم لکنتم خیلی کم میشه



    ویرایش توسط فریاد 1368 : دوشنبه 19 بهمن 94 در ساعت 23:53

  15. 2 کاربر از پست مفید فریاد 1368 تشکرکرده اند .

    zolal (چهارشنبه 21 بهمن 94), سها** (سه شنبه 20 بهمن 94)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,406 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام آقا فریاد. برادر خوبم به نظر من در پی رفع این مشکل در درجه اول با گفتاردرمانگر حاذقی باش. بعد هم همینطور که گفتی آرامش و راحت بودنت خیلی کمک کننده است.
    ببین سعی کن به مرور بیشتر خودتو در این مواقع ریلکس کنی، برای اینکار راهی که بنظر من راحتت میکنه اینه که به خودت بگی بذار طرف مقابل هرطور میخواد در مورد من فکر کنه. اما من فقط و فقط به این فکر میکنم که چی دارم میگم نه اینکه چطور دارم میگم.
    میدونی تو اگر خودت خودت رو آزاد کنی از نظر دیگران، خیلی حس بهتری داری.
    میدونی شاید با مراجعه به متخصص اینکار خیلی بهتر بتونی این موضوع رو از بین ببری.

    اما دیدم که در برخورد با آدما مخصوصا اونهایی که باهاشون رودربایستی داریم یا می ترسیم یا ... این موضوع بیشتره.
    چون در این حالت آدم نظر اون طرف براش مهمه و از هر خطایی اجتناب میکنه.
    برادر گرامی به نظر من در روابطت طوری حرف بزن که انگار فقط برات اون چه که میگی مهمه و میخوای هرطور شده حرفتو بگی.
    موقع صحبت کردن فقط به حرفی که داری میزنی متمرکز شو نه اینکه لکنتت شروع شد یا زیاد شد یا طرف فهمید و ....
    شما مطمئنا خیلی هم مورد مناسبی هستی اما یادت باشه آدما نظرات مختلف دارن. من فکر میکنم به جای اینکه به این فکر کنی چرا جواب نمیگیری، به این فکر کن که من اینم و اون آدما هم آزادن تا من رو بپذیرن یا نه. و سعی کن روز به روز تلاشتو برای رشد خودت بیشتر کنی. و فقط و فقط برای خودت و نه برای جلب نظر دیگران.

    موفق باشید ان شاالله.

    - - - Updated - - -

    زندگی، تر شدن پی در پی،
    زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است.
    رخت ها را بکنیم، آب در یک قدمی است. (سهراب سپهری)

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  17. کاربر روبرو از پست مفید zolal تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 22 بهمن 94)

  18. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام درحالت عادی توی خونه خودتون که صمیمیت برقراره وهمه چی آرومه نوع صحبتت چطوره لکنت داری یا کمتر میشه؟یا کلا بدون لکنت صحبت میکنی اون موقع؟
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کودک لجباز 3ساله ام دستشویی شو تو خونه نمیگه کمک
    توسط شیدا1392 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 01 آبان 95, 11:33
  2. دانشجویی که عاشق استاد حل تمرین شده
    توسط benjamin در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 24 مرداد 93, 20:33
  3. استحکام بخشیدن به زندگی زناشویی
    توسط elahe.a در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 مرداد 91, 10:26
  4. اضطراب دستشویی رفتن در بیرون از خونه بیچارم کرده!
    توسط EliGokiNo در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 08 مرداد 91, 13:38
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 اردیبهشت 88, 11:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.